شرایط وجوب دیه زبان عبارت اند از :
-
- فعل نامشروع باشد .
-
- فعل نامشروع از غیر حادث باشد .
-
- فعل نامشروع موجب ضرر شده باشد .
- بین فعل نامشروع و ضرر ایجاد شده رابطه علیتی[۹۳] برقرار باشد .
فعل در صورتی غیر مشروع می شود که یا فاعل ، از حدود مقرر شده تجاوز نماید که به آن تعدی گویند که نمونه آن فعل خطایی ایجابی است و یا آن که فاعل رعایت عرف و عادت متداول را نکند که نمونه آن خطای سلبی است . [۹۴] به عنوان مثال اجرای حدود هیچ گاه موجب برقراری دیه نمی شود مگر در صورت تعدی .
ضرر موجب دیه یا باید باعث نقص عضو ، یعنی نقائص جسمی دائمی شود ( مانند نواقص تشریحی ، نواقص عملکردی و یا نواقص ساختار زیبایی) یا منجر به آسیب موقت شود .
گاهی میزان دیه بعد از گذشت مدت زمان مشخص ( بر اساس نظر کارشناس ) از نظر ایجاد ثابت ( عیب یا نقص ) برای مجنی علیه بررسی می شود تعریف فوق با نحوه بررسی نقص عضوی در مکاتب غربی تطابق دارد که بررسی نقص عضوی ناشی از هر ضایعه ای تنها بعد از رسیدن به حداکثر میزان بهبودی یا (MMI) امکان پذیر است . و این نشان میدهد در نظام حقوق اسلامی به وضعیت غیر استاتیک و دینامیک ضایعات توجه شده است . از طرفی هر گاه نتوان زمانی را مشخص کرد که ضایعه ی ( زبان ) طی آن بهبود یابد ، ضروری است بر اساس شرایط زمان معاینه ارزیابی نقص عضو انجام شود . [۹۵]
-
-
-
- اصول کلی بررسی و تعیین دیه زبان در پزشکی قانونی و قانون مجازات اسلامی
-
-
چهار اصل کلی در بررسی و تعیین دیه زبان عبارت اند از :
-
- اصل صحت مجنی علیه
-
- اصلی برائت جانی
-
- اصل عدم تداخل اسباب
- اصل عدم تداخل ضایعات و منافع
اصل صحت مجنی علیه و اصل برائت جانی :
در نظام حقوق اسلامی حفظ سلامت و جبران سلامت از دست رفته افراد جامعه در اولویت نخست قرار دارد و اصل صحت مجنی علیه بر اساس برائت جانی ارجح است . به عبارت دیگر در صدمات جسمی اصل بر سالم بودن مجنی علیه قبل از صدمه است . در نظام حقوق اسلامی صحت مجنی علیه چنان اهمیت فوق العاده ای دارد که اگر جانی قادر به جبران صدمات وارده شده به مجنی علیه نباشد ، تحت شرایط خاص عاقله وی یا بیت المال موظف به جبران صدمات خواهند بود .
اصل عدم تداخل اسباب
اصل عدم تداخل اسباب ، تاکیدی است بر این موضوع که کلیه ضایعات ناشی از یک ضربه ، به صورت واحد در نظر گرفته میشوند .
اصل عدم تداخل ضایعات و منافع
اصل عدم تداخل ضایعات و منافع ، بیان کننده این مطلب است که اگر بر اثر یک ضربه ضایعات متعدد ایجاد شوند و یا منافع متعددی از دست برود ، دیه تمام ضایعات و منافع همگی به تفکیک خواهند شد .
-
-
-
- انواع دیه زبان
-
-
دیه زبان را زا لحاظ اعتباری می توان به دیه اصلی و بدلی تقسیم کرد :
دیه اصلی زبان دیه ای است که با نقص عضو شبه عمد یا خطاء محض بر روی زبان یا به صورت غیرمستقیم بر زبان ، اصالتاً ثابت می شود به تعبیر دیگر ، دیه در این مورد ، دیه اصلی جنایت بر زبان محسوب می شود .
دیه بدلی ، همان دیه بدل از قصاص به شمار میآید ؛ یعنی در جایی که حکم اصلی و اولویت قصاص است ، اما به دلیل فقدان یکی از شرایط قصاص و یا به دلیل توافق جانی و اولیای دم ، دیه پرداخت شود .
دیه بدلی به دو دیه تقسیم می شود:
-
- دیه بدلی اختیاری زبان
- دیه بدلی قهری زبان
دیه بدلی اختیاری زبان در موردی است که مجنی علیه از قصاص صرف نظر میکنند و به دریافت دیه به جانی به توافق میرسند .
دیه بدلی قهری ، دیه است که به جای قصاص در مواردی ثابت می شود که دو طرف توافقی نکرده باشند و عوامل و اسباب خارج از توافق دو طرف ، در کار باشد . [۹۶]
-
-
-
- موارد تعلیق دیه زبان
-
-
اگر جنایتی بر زبان انسان وارد شود شرع مقدس برای تنبیه متجاور و دلجویی از مضروب و مجنی علیه مواردی را به عنوان دیه معین فرمودند که به شرح ذیل میباشد :
الف ) مواردی که اصالتاً دیه پرداخت می شود . در این ارتباط شهید ثانی می فرماید دیه در اصل در دو مورد ثابت میگردد :
-
- در خطاء محض : مثل اینکه به طرف حیوانی تیری بیاندارد پس به انسانی اصابت کند (و خسارتی بر زبان او وارد شود) و یا شخص معینی را هدف قرار داده ولی به دیگری برخورد نماید .
- در خطاء شبه عمد . [۹۷]
ب) مواردی که دیه بالعوض پرداخت می شود :
-
- جاهایی که در جنایت عمدی قصاص در آن ها جایز نیست و به دلیل امکان قصاصا مجنی علیه ناچار باید دریافت دارد .
- مواقعی که مجنی علیه و یا اولیاء دم در ضرب و جرح بر زبان یا قتل حسب مورد به گرفتن دیه راضی شوند و از قصاص صرف نظر نمایند .
سوالی که در اینجا مطرح است اینکه در موردی که قصاص ثابت است مانند جرحی که بر زبان وارد سازند که امکان قصاص باشد و اولیای دم یا مجنی علیه راضی به گرفتن دیه باشند ولی جانی ، راضی به پرداخت دیه نبوده و آماده قصاص باشد ، آیا مورد از موارد تعلیق دیه زبان است یا اینکه باید قصاص شوند ؟ در این زمینه دو نظر عمده وجود دارد که مجال صحبت درباره این موضوع در این پایان نامه نمی باشد .
تعلیق مختص جرایم تعزیری است
تعلیق، مشمول جرایم تعزیری است و جرایم مربوط به حدود و قصاص و با توجه به تبصره ماده ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی، تعزیرات شرعی، از شمول موارد تعلیق استثنا شدهاند.
مجازاتهای قابل تعلیق، مربوط به مجازاتهای درجه ۳ تا ۸ می شود که در مقایسه با مقررات تعویق صدور حکم که درجات ۶ تا ۸ را در بر میگرفت، گستره مجازاتهای قابل تعلیق بیشتر است.
-
-
-
- مسئول پرداخت دیه زبان
-
-
در خصوص جنایت های بر روی زبان صورت میگیرد چنانچه از نوع عمد و شبه عمد باشد خود جانی مسئول پرداخت دیه میباشد و در مورد جنایت های خطای محض نیز تا موضحه خود جانی مسئول پرداخت میباشد و بالاتر از آن به عهده عاقله او میباشد در برخی موارد نیز پرداخت دیه به عهده بیت المال است .
-
-
-
- زمان پرداخت دیه زبان
-
-
تکلیف جانی یا عاقله او به پرداخت دیه وقتی است که فعل ارتکابی به زبان به طور معین و مشخص و ثابت منجر شده باشد . زیرا بر اساس ماده ۱۵ قانون مجازات اسلانمی ۱۳۷۰ میزان دیه قبلاً از طرف شارع تعیین شده است. بنابرین تا زمانی که نوع و میزان جرح و نقص بر روی زبان مشخص نگردیده باشد نمی توان میزان دیه را تعیین و جانی یا عاقله او را مکلف به پرداخت آن نمود .
در پاره ای از موارد استقرار دیه به طور قطعی از زمان جنایت حاصل می شود یعنی هم احتمال برگشت به وضعیت قبل از جنایت و هم امکان توسعه ی دامنه جرح و نقص عضو منتفی است از این رو دیه از حین وقوع جنایت بر عهده جانی یا عاقله حسب مورد قرار میگیرد . [۹۸]
ولی در برخی موارد دیگر از زمان حدوث جنایت مستقر نمی شود مانند جنایت بر حس چشایی [۹۹] که احتمال برگشت به وضع سابق منتفی نیست .