ب : اصل تمایز در حملات سایبری ۱۷۷
بند چهارم : اصل تناسب ۱۷۹
الف : مفهوم تناسب ۱۷۹
ب : کاهش صدمات جانبی هدف نهائی قاعده تناسب ۱۸۱
ج : نیرنگ ها و ترفندهای جنگی ۱۸۲
بند پنجم: اصل بیطرفی ۱۸۳
الف : مفهوم بیطرفی ۱۸۳
ب: حق بیطرفی در حملات سایبری ۱۸۴
مبحث سوم : حقوق بینالملل بشردوستانه؛ مبنای تحدید حملات سایبری ۱۸۷
بند اول : ابزار حملات سایبری به مثابه سلاحی نوین ۱۸۷
الف: مفهوم سلاح سایبری ۱۸۷
ب: قابلیت اعمال کنوانسیون تجارت اسلحه از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه ۱۹۰
ج: تعامل بین حقوق بینالملل بشردوستانه و حقوق حاکم برحملات سایبری ۱۹۲
بند دوم: معیار تشخیص حملات سایبری به عنوان جنگ نامتقارن
از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه ۱۹۳
الف: مفهوم جنگ نامتقارن ۱۹۳
ب: ویژگیهای جنگ نامتقارن در قالب یک حمله سایبری ۱۹۵
بند سوم: معیار تشخیص حملات سایبری به عنوان جنگ نیابتی
از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه ۱۹۵
الف: مفهوم جنگ نیابتی ۱۹۶
ب: ویژگیهای جنگ نیابتی در قالب یک حمله سایبری ۱۹۶
بند چهارم:فایده اعمال حقوق بینالملل بشردوستانه درحملات سایبری : قواعدی ذو وجهتین ۱۹۶
فصل دوم: پیامدهای نقض حقوق بینالملل بشردوستانه در حملات سایبری ۱۹۹
گفتار اول: امکان طرح مسئولیت دولتها و افراد ۲۰۰
مبحث اول : مسئولیت و تعهد دولتها ۲۰۰
بند اول: قواعد کلی مربوط به مسئولیت بینالمللی دولت ۲۰۱
الف: مفهوم مسئولیت بینالمللی و قواعد حاکم بر آن ۲۰۱
۱: مفهوم مسئولیت بینالمللی ۲۰۱
۲: تدوین قواعد حاکم بر مسئولیت بینالمللی دولت ۲۰۲
۲-۱: مبنا و منشا مسئولیت بینالمللی دولت ۲۰۳
۲-۲: انواع مسئولیت با توجه به ماهیت تعهد نقض شده ۲۰۵
بند دوم: اعمال قواعد مسئولیت بینالمللی دولت در حملات سایبری ۲۰۶
الف: مسئولیت دولت مرتکب ۲۰۷
ب:مسئولیت دولتهای ثالث در حملات سایبری ۲۲۱
۱: مسئولیت دولت ثالث به مثابه معاونت ۲۲۱
۱-۱: مفهوم مسئولیت فراملی ۲۲۲
۲:چگونگی تحقق مسئولیت دولت ثالث در حملات سایبری ۲۲۳
۲-۱: کمک و مساعدت ۲۲۳
۲-۱-۱:بررسی قاعده مسئولیت ناشی ازکمکومساعدت درمیان منابع حقوق بینالملل ۲۲۳
۱: طرح پیش نویس مسئولیت دولت ۲۲۴
۲: اسناد بینالمللی مربوط به حقوق بینالملل بشردوستانه ۲۲۴
۳: رویه سازمان ملل متحد ۲۲۶
۴: رویه دولتها ۲۲۷
۵: رویه قضایی بینالمللی ۲۲۸
۲-۱-۲: شرایط تحقق مسئولیت ناشی از کمک و مساعدت ۲۲۹
۲-۱-۲-۱: هدایت و کنترل ۲۳۱
مبحث دوم : مسئولیت و تعهد افراد ۲۳۴
بند اول: مسئولیت کیفری فردی ناشی از نقض حقوق بینالملل بشردوستانه ۲۳۴
بند دوم: تحول مفهوم مسئولیت کیفری فردی در حملات سایبری ۲۳۵
گفتار دوم: جبران خسارت ناشی از نقض ۲۳۸
بنابر این مربی باید خود متصف به صفاتی از جمله موارد ذیل باشد تا بتواند مربی موفقی قلمداد شود:
خیر خواهی و دلسوزی نسبت به مسئله تعلیم و تربیت.
سعه صدر و آرامش روحی.
پاکدامنی و پارسایی و تقوای الهی.
استقامت و پایداری در برابر مشکلات و مصائب.
حلم و خویشتن داری، تسلط بر نفس و قدرت جلوگیری از بروز خشم و عصبانیّت سریع و ناگهانی.
روحیه عفو، گذشت و عذر پذیری از متربیان خطاکار پشیمان و پوزش خواه.
بلند نظری و کوچک شمردن هر آنچه غیرالهی است.
خردمندی، بردباری و برخورداری از عقل و اندیشه نیرومند.
رحم و عطوفت نسبت به دانش پژوهان.
۵-۱۰- تسلط بر موضوعات درسی:
معلم برای موفقیت خود باید از نظر علمی نسبت به موادی که تدریس میکند احاطه کامل داشته باشد. شاگردان در محیط تحصیلی در برابر مقام علمی معلم خاضع هستند و از این جهت، برای او احترام خاصی قائلند. آگاهی های وسیع یک معلم و اطلاعات عمیق او، نیرو مند ترین عاملی است که دقت و نظم در تفکر را در شاگردانش بارور میسازد. در مقابل، مربیای که فاقد احاطه علمی است شاگردانش را در معرض اشتباهات و لغزشهای علمی قرار میدهد و نیز اعتماد شاگردان را از خود سلب می کند. چنین معلمی، قادر بر ادای وظیفه تعلیم نخواهد بود. به عبارت دیگر، معلمی که مایه علمی و فرهنگی او در خور مقام تعلیم نباشد میوه تلخی است که ذهن دانش پژوهان را آزرده و بجای آنکه علم را غذای گوارایی جلوه دهد، آن را در کام شاگردان تلخ میگرداند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بنابر این، یک مربی و معلم باید بسیار بیشتر از آنچه را می خواهد تدریس کند، بداند و نیز باید در موضوع تدریس، آخرین اطلاعات و تحقیقات را بررسی نماید.
۵-۱۱- داشتن معلومات عمومی:
مربی باید همواره در صدد افزودن بر معلومات و معارف خویش باشد. مربی که به معلومات و معارف ذخیره شده در ذهن خویش اکتفا میکند و بر حجم معارف خویش نمی افزاید بتدریج چنان انحطاط مییابد که در سطح متربیان خود قرار میگیرد و گاه با طرح سوال از سوی یک دانش آموز با هوش و آگاه، درمانده میگردد.
مهمترین مایه های علمی یک معلم، اطلاعات دینی اوست. چون دین قوی ترین عامل صیانت جامعه از هر گونه انحطاط و پستی است و جامعه فاقد دین نمی تواند مدت زیادی به حیات خود ادامه دهد. یک معلم برای اینکه بتواند در انجام وظیفه تعلیم و تربیت موفق باشد باید روز به روز نسبت به موازین دینی بیشتر آگاهی یابد تا ضمن تعلیم علم به شاگردان، آنان را با روح دین آشنا سازد. مثلاً دانش آموزی که به سن بلوغ رسیده نمی داند که چگونه به احکام دین خود پی ببرد. در اینجا وظیفه خطیر معلم است که در ضمن تدریس علوم روز، بعضی از احکام مذهبی و دینی جوانان را نیز متذکر شود. همچنین شاگردانی که در بحران بلوغ و غرور جوانی خجالت می کشند که سوالهای شرعیشان را از پدر و مادر خود بپرسند پناه خود را فقط معلم میدانند.
دلیل دیگر بر لزوم اینکه مربی باید در تمامی مسائل اطلاعات عمومی داشته باشد این است که وی باید بین مدرسه و یا دانشگاه با جامعه پلی بسازد، چراکه برای جوانان بسیار مشکل است که بفهمند رابطه میان علمی را که می آموزند با نقش خود در آینده اجتماع بفهمند و این کار در پرتو راهنماییهای مربیان حاصل می شود وگرنه آنان هرگز رغبتی به آموختن نخواهند داشت. پس باید مسائل مختلف زندگی و بستگی شدید دنیای خارج از مدرسه با محیط تدریس برای آنها واضح گردد.
۵-۱۲- روحیه مطالعه و تحقیق:
متولیان امر تربیت در جامعه، گذشته از اینکه باید آگاهی های لازم را در باره مسائل تربیتی و روان شناختی متربیان داشته باشند، لازم است با گذشت زمان و پیشرفت علوم و فنون به آگاهی ها و اطلاعات خویش افزوده و با روش ها و فنون جدید تربیتی آشنا شوند، تا در تادیب و پرورش نونهالان از زمان خود عقب تر نمانند، چراکه در عصر ما که بیش از زمان های گذشته رشته های مختلف علوم پیشرفت نموده و ارتباطات افراد جامعه راحت تر و سریع تر گشته است، دیگر به شیوه های گذشته و ساده دیروزی نمی توان قناعت کرده و به تعلیم و تربیت پرداخت.
مقام معظم رهبری می فرماید:
“مربی و استاد برای دانشجو باید وقت بگذارد؛ استاد در اتاقش بنشیند تا دانشجو بیاید از او بپرسد و حرف بزند؛ نه اینکه بیاید مثل معلم دبستان یا دبیرستان، در کلاس یک درسی بدهد و بعد هم گچ را بیندازد و خدا حافظ! اینکه فایده ای ندارد. باید برای دانشجو وقت بگذارد و وقت مطالعه داشته باشد؛ بنشیند مطالعه کند. واقعاً استادی که مطالعه نکند، درسش پوچ در میآید.” (مقام معظم رهبری ۲۳/۵/۱۳۸۵ص۴۸۸)
مربی هیچ گاه نباید از مطالعه و اندیشه دست بکشد و همواره باید در حال مطالعه و تحقیق باشد، چراکه انحطاط هر انسان هنگامی آغاز میشود که خود را از علم آموزی بی نیاز بداند و گمان برد همه چیز را میداند.
یک مربی برتر هر روز باید کتاب ها، فیلمها، مطبوعات و حوادث را در حد توان خود مرور کرده و روش های بدیع و راهکارهای صحیح و مفید را بیاموزد. همچنین خطرات و هجوم هایی را که به نسل جدید روی میآورد بشناسد و برای مقابله با آنها نیک بیندیشد تا در مسائل تربیتی از قافله دانش زمان خویش عقب نماند.
بنابر این فرهنگ و اطلاعات عمومی معلم، متضمن درک و فهم مبادی علمی و موضوعات فنی است تا وی بتواند در حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه و مملکتی که در آن زندگی میکند سهیم باشد، زیرا معلم یکی از افراد مسئول مملکت است و باید برای خود، رفتار و عملی را انتخاب کند که نفع آن به اجتماع برسد.
۵-۱۳- نظم و انضباط:
نظم پذیری و قانون گرایی از اساسی ترین مبانی زندگی اجتماعی است به طوری که میتوان گفت اصولاً زندگانی اجتماعی بدون رعایت انضباط اجتماعی و قوانین و مقررات قابل دوام نخواهد بود، بلکه معیار مدنیّت و تمّدن هر جامعه بشری رابطه مستقیمی با میزان رعایت نظم و حاکمیت قوانین و قانون گرایی مردم در آن جامعه دارد. دین مقدس اسلام نیز که خود دین قانون است بر رعایت نظم در زندگانی فردی و اجتماعی تاکید کرده است.
همواره کسانی به سر منزل مقصود می رسند که در زندگی نظم و انضباط خاص خود را داشته باشند. مربی نیز در تربیت متربیان وقتی به موفقیت لازم میرسد که سر لوحه تمامی کارهایش نظم و انضباط بوده باشد. وقتی به زندگی بزرگان دین مینگریم شاهد نظم در زندگی روزمره شان میباشیم و می بینیم که موفقیت شان در سایه نظم و انضباط دقیق بوده است.آنان یک قسمت از وقت خود را مخصوص دعا و نماز و مناجات با خدا، یک قسمت را مخصوص امور شخصی و یک قسمت را مخصوص رسیدگی به خانواده و امور اجتماعی قرار داده اند.
در دنیای کنونی نیز کسانی میتوانند به جایی برسند و در کارهایشان موفق باشند که دارای نظم و انضباط در زندگی باشند. مربی وقتی در کار و تدریس، در ارائه مطالب و در تحقیقات، در تقدیم و تاخیر در چینش مطالب آموزشی، در رفت و آمدنش در کلاس درس و خلاصه در تمامی امورش منظم شد، فکرش نیز منظم میشود و این از عوامل قطعی در موفقیت اوست.
نظم در سیره معصومین ۸ نیز از جایگاه رفیعی بر خوردار بوده است به طوری که مولای متقیان حضرت علی ۸ در واپسین لحضات عمر مبارک خویش، فرزندانش را به رعایت نظم و تقوا وصیّت میکند و میفرماید: اُوصیکُما وَ جَمیعَ وَلَدی وَ اَهلی وَمَن بَلَغَهُ کِتابی بِتَقوی اللّه وَ نَظمِ اَمرِکُم (نهج البلاغه، نامه ۴۷)
شما و همه فرزندانم و خویشاوندانم و نیز کسانی را که در آینده این نامه به دست آنان میرسد به تقوای الهی و نظم در امورتان سفارش میکنم.
امام، در این سخن، همه مردم جهان را مورد خطاب قرار میدهد. آن حضرت تقوا و نظم را در کنار یکدیگر آورده است؛ یعنی همانگونه که باید حقوق الهی را مراعات نمود، باید نوبت ها و اولویت ها را نیز مراعات کرد.
امام خمینی ۶ نیز که پرورش یافته مکتب اهل بیت b بود از سنین جوانی همگام با پرورش ابعاد مختلف کمالات روحی و اخلاقی، از نظم برای استفاده بیشتر از اوقات عمر خویش استفاده میکرد به گونهای که با تهیه و تنظیم یک جدول شبانه روزی تمام کارهای خود را بر اساس آن انجام میداد و تا آخرین روزهای زندگانی خود به آن برنامه پایبند بود. آثار نظم در زندگانی امام خمینی ۶ چنان بود که بعضی از شاگردان ایشان برکات عمر شریف امام را مرهون نظم دقیق ایشان دانستهاند.
امام خمینی ۶ نظم را نه تنها شیوه ای برای تنظیم امور زندگی فردی و اجتماعی خویش برگزید، بلکه اطرافیان و شاگردانش را نیز برای استفاده بیشتر و بهتر از اوقات، پیوسته به رعایت آن سفارش میکرد.
( سعادتمند، ۱۳۸۹، ص ۱۲ ) امام ۶ همواره سر ساعت مقرر، برای تدریس در محل درس حاضر میشد و از اینکه بیشتر اوقات شاگردها نامرتب و دیر و زود به درس میآمدند و از اینکه در امور زندگی بی نظم باشند رنج میبرد.
۵-۱۴- شجاعت:
مربی مسلمان باید بکوشد خود را به پروردگار عالم متصل نماید، بر اساس رضایت او قدم بر دارد و جز از او از کسی نترسد. در این صورت است که نقش نصرت خدا در پیشرفت و موفقیّت های خود را حس خواهد کرد. در آیات الهی به مسئله شجاعت در دعوت که از جمله اساس کار هر مربی است اشاره شده است.
اگر ترس و زبونی مایه ذّلت و خواری است، بدون تردید شجاعت و نترسی عامل رشد و پیشرفت است و از همین رو شیطان پیروان خود را با بهره گرفتن از عامل ترس به بیراهه میکشاند. ( آل عمران-۱۷۵)
اگر موسی بن عمران در برابر فرعون و فرعونیان پیروز شد و با منطق عالی جلو زورگویی او را گرفت از روح بلند و شجاعت آن پیامبر عظیم الشان ریشه گرفته است. (شعراء- ۲۹و۳۰)
هنگامی که تبلیغ برای خدا شد، مبلّغ از کسی جز خدا نمی ترسد، پروردگار عالم همیشه و همه جا در کنار او خواهد بود و نصرتش را نثار وی خواهد کرد، چنانچه موسی سرانجام بر فرعون و سپاهش پیروز شد و خداوند آنان را در دریا غرق ساخت. (قصص- ۴۰)
و باز میفرماید:
الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا (احزاب،۳۹) کسانی که پیامهای الهی را تبلیغ مینمایند و از کسی جز خدا نمیهراسند، خداوند خودش به تنهایی کفایت میکند.
امام خمینی ۶ به عنوان یک استاد و مربی برای جهانیان از شجاعت وصف ناپذیری بهره مند بود و به همین جهت همّتی بلند داشت و با همین خصلت بزرگ در برابر همه ناملایمات با قامتی به استواری کوه ایستاد. شجاعت امام، بزرگان را نیز به حیرت واداشته بود.
حضرت آیت الله العظمی اراکی در باره امام میگوید:
«این همه عمروبن عبدودها در دنیا نعره میزنند و فریاد میکنند ولی [امام] ابداً ترسی ندارد. این شجاعتی است که خداوند به او داده است. »(بهرامی قدرت الله،۱۳۸۹،ص۵۲)
مقام معظم رهبری نیز در باره شجاعت امام۶ فرمود: او بت ها را شکست و باورهای شرک آلود را زدود. او به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن، افسانه نیست، او به ملت ها نیز فهماند که قوی شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطه گران انداختن ممکن است. (همان،ص۵۲)
امام امت مانند جدش،ابراهیم ۸ با توکل به خداوند از همان ابتدا در برابر طاغوت زمان ایستاد و هیبت او را شکست. شجاعت او نه تنها دوستان را شیفته خود کرد، بلکه دشمنان را نیز به ستایش آورد.
جهت استقرار
شرق به غرب
نحوه ارتباط ساختمان به زمین
روی پایه های چوبی
سطح و تعداد پنجره ها
زیاد
میزان استفاده از تهویه طبیعی
زیاد
بافت مجموعه ای
پراکنده
نوع رنگ خارجی
آزاد
(کسمائی، ۱۳۸۲)
۲-۱۴-۴- فرم ساختمان در رابطه با اقلیم
با وجود آنکه میزان دمای مناطق معتدل به حدی است که انعطاف پلان ساختمان را ممکن می سازد، اما در همه حال گسترش پلان در طول محور شرقی – غربی ضروری است. با شدت تابش آفتاب بر دیوارهای جهات مختلف ساختمان، حتی دیوارهای شرقی – غربی در این مناطق کمتر از مناطق دیگر کشور است در نتیه در این مناطق می توان از نرم های آزاد استفاده نمود. اما بهتر است نرم ساختمان حتماً در طول محور شرقی – غربی گسترش داشته باشد.
۲-۱۴-۴-۱- تابش آفتاب حرارت
تعیین جهت ساختمان با توجه به تابش خورشید بهتر است جهت ساختمان بگونه ای تعیین می شود که :
– در ایام گرم سال مقدار گرمای تابش خورشید در ساختمان
– در مواقع سرد سال از بیشترین مقدار گرمای تابش خورشید بهره مند شود.
– برای دستیابی به دو مرحله بالا بایستی مواقع گرم و سرد سال و گرمای تابش خورشید یک محل را معین کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱۴-۴-۲- تشخیص مواقع گرم و سرد یک محل
امروزه، برای تشخیص مواقع گرم و سرد سال از روش های مختلف استفاده می کنند. نمودار زیست اقلیمی گیونی که در آن منطقه آسایش مشخص می توان هوای داخلی ساختمان را تعیین نمود. به این ترتیب لحظاتی که در داخل و منطقه آسایش، واقع شوند، لحظات مطبوع و با راحت می باشند. لحظاتی که خارج از منطقه آسایش واقع شوند، در صورتیکه بالای منطقه آسایش باشند، گرم بود، و جریان باد برای جبران گرمی آنها ضروری است، و در صورتیکه زیر منطقه آسایش باشند، سرد بوده و تابش خورشید برای جبران سردی آنها پیشنهاد می شود.
همچنین از بیوکلیماتیک اولگی علاوه بر تعیین نوع اقلیم، برای ساخت و ساز پیشنهاداتی نیز ارائه نموده است. برای تعیین ماه های شرجی و غیرشرجی نیز از نموداری لنگستر – کارستن و هم چنین پیشنهادات ارائه شده در جدول پیشنهادات ماهانی که بررسی آنها در بخش اقلیم آمده است، می توان استفاده کرد.
۲-۱۴-۴-۳-تأثیر زوایه تابش
هرچه زاویه تابش خورشید بزرگتر باشد، یعنی اشعه تابشی خورشید، مایل به سطحی بتابد. گرمای حاصل از خورشید روی آن کمتر خواهد بود، و هر چه این زوایه کوچکتر باشد یعنی اشعه تابشی خورشید به صورت عمودی تر به سطح بتابد، گرمای حاصل از خورشید روی سطح زیادتر خواهد بود.
درواقع چهار عامل در تعیین زاویه تابش خورشید به یک سطح موثرند :
– طرز قرارگیری سطح نسبت به خورشید
– تغییرات روزانه و فصلی مواضع خورشید در آسمان
– عرض جغرافیایی محل قرارگیری سطح
– وضعیت جوی محل
زوایه تابش خورشید در منطقه مورد مطالعه در بخش اقلیم بررسی می شود.
۸۵۱
۴۰۲۵
۱۴۹۴۷
۱۶۹۲
دهستان لاکان
۱۱۲۸۲
۹۵۷
۵۰۸۷
۳۶۸
۹۸۴
۳۴۷۶
۴۱۰
۱۹۴۱
۸۵۶۳
۷۷۸
ماخذ : مرکز آمار ایران ، ۱۳۹۰
شکل ۳-۷ : ترکیب سنی جمعیت بخش مرکزی شهرستان رشت
۳-۲-۵-مهاجرت
روند مهاجرت از جامعه روستایی در سالهای اخیر به علت کمی یا نبود اشتغال خدمات و امکانات رفاهی در روستاها بوده و به صورت غیر متعارف در آمده است . تمرکز نامتناسب امکانات در شهرها در تشدید مهاجرت و جذب بیش از نیمی از رشد طبیعی جمعیت روستایی سهم اساسی داشته است . این حرکات جمعیتی از جامعه روستایی به شهری در بعضی موارد به صورت کوچ دسته جمعی درآمده و باعث تهی شدن روستاها و از بین رفتن منابع طبیعی و محیط زیست شده است .
از دلایل دیگر مهاجرت از روستا پایین بودن قیمت محصولات کشاورزی روستائیان و بالا بودن ضایعات و همچنین پایین بودن میزان محصول در واحد سطح که برای یک زندگی نسبتاً مرفه کافی نیست و در بسیاری مواقع باعث کنار گذاشتن فعالیت های کشاورزی از سوی روستائیان و مهاجرت آنها شده است . از سوی دیگر کیفیت و کمیت رفاه در سطح روستاها و در جامعه روستایی به علت کمبود و یا عدم وجود خدمات اجتماعی مانند آموزش و بهداشت ، آب آشامیدنی سالم ، خدمات فنی و برق و راه های ارتباطی نامناسب است و رویهمرفته کیفیت زندگی و برخورداری از رفاه در روستاهای محدوده در مقایسه با زندگی شهری در سطح پایینی قرار دارد .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مهاجرت از روستا به نواحی شهری عموماً مهمترین شکل مهاجرت داخلی محسوب می شود . این پدیده مخصوصاً در کشورهایی که در حال صنعتی شدن و تغییرات سریع تکنیکی هستند اتفاق می افتد . اصولاً مهاجرت های روستایی – شهری پاسخی به محرک های اقتصادی است . همانگونه که افزایش طبیعی آهسته تر جمعیت در بسیاری از نواحی شهری وجود دارد ، ولی اغلب به شکل گیری مهاجرتهای تحولی در ثبات جمعیت بوجود می آید . در کشورهای پیشرفته ، از نیروی کار و اشتغال بیکاران نواحی روستایی سود برده می شود و بسیاری از مهاجران روستایی – شهری اولین شغل خود را بدست می آورند ، این در حالی است که عده ای شغل خود را از یک کار کشاورزی به شغلی غیر کشاورزی تغییر می دهند . این تحول اساسی در ساختار اشتغال یکی از نتایج اصلی مهاجرت روستا – شهری محسوب می شود . مشاغل اصلی جذب مهاجرین عبارتند از : کار در کارخانه ها ، مغازه ها ، ادارات ، ساختمان سازی و خدمات عمومی و برخی مشاغل کاذب و غیر دولتی در محدوده مورد مطالعه اکثراً پس از مهاجرت به شهر رشت به دست فروشی و یا به برخی از مشاغل خدماتی می پردازند .
در بخش مرکزی رشت ، روستاهایی که در حاشیه شهر واقع شده اند مهاجرپذیر بوده و افزایش جمعیت دارند و افزایش تغییرات و رشد جمعیت در آنها دیده می شود . مانند روستاهای بیجاربنه ، بیجار پس ، پایین کویخ ، پیر کلاچاه ، کژده و لچه گوراب در دهستان حومه و روستاهای آتشگاه ، پسویشه و طرازکوه از دهستان پسیخان و روستاهای طالشان و لاکان در دهستان لاکان و همچنین روستاهای پیله داربن ، رجاکل، راسته کنار ، کماکل ، فخب ، سیاهرود کنار و منگوده در دهستان پیربازار .
۳-۲-۶-میزان سواد
بسیاری از مطالعات پیشنهاد کرده اند که اصلاح آموزشی در صورت ایجاد نظامی مرتبط با زندگی روستایی ممکن است کوچ و یا مهاجرت از روستا را کاهش دهد . اجزاء این نظام عبارتند از تغییر در محتوای درسی ، کلاسهای نهضت سواد آموزی ، آموزش های کشاورزی و حرفه ای و … برای جلوگیری از مهاجرتهای که افراد به خاطر دستیابی به فرصتهای بهتر انجام می دهند ، افزایش خدمات در سطوح بالاتر هم در مناطق روستایی ضروری است . همانطور که در جدول زیر آمده است از ۵۲۳۱۳ نفر جمعیت بالای ۶ سال در بخش مرکزی ، ۴۲۲۸۳ نفر باسواد و ۱۰۰۳۰ نفر بیسواد بوده اند . در دهستان پسیخان ۵۶۴۱ نفر باسواد و ۱۳۹۳ نفر بیسواد ، در دهستان پیربازار ۱۲۸۵۹ نفر باسواد و ۲۷۳۷ نفر بیسواد ، در دهستان حومه ۱۵۷۷۶ نفر باسواد و ۳۳۸۴ نفر بیسواد ، در دهستان لاکان ۸۰۰۷ نفر باسواد و ۲۵۱۶ نفر بیسواد می باشند که حاکی از بالابودن میزان باسوادی است .
جدول ۳-۸- جمعیت ۶ ساله و بیشتر ، باسواد و بیسواد بخش مرکزی شهرستان رشت
نام آبادی
جمعیت ۶ساله و بیشتر
جمعیت باسواد
جمعیت بیسواد
کل
مرد
زن
کل
درصد
مرد
درصد
۱-آگهی های اطلاعی
۲- آگهی های احساسی
۱- دسته اول را اعلامیه هایی تشکیل می دهند که عینی بوده و قدرت اطلاع رسانی بیشتری دارند و معمولاً محدود به بیان حادثه مرگ، زمان و مکان مراسم تشییع، تدفین و یا یادبود می شوند:
بدینوسیله فوت ناگهانی آقای …………. کارمند سابق سازمان بازرسی کل کشور را به اطلاع دوستان و آشنایان
می رساند. به همین منظور مراسمی در روز سه شنبه مورخ ………………… در ………………. منعقد می گردد. (روزنامه اطلاعات، شماره ۲۴۶۶۵)
۲-دسته دوم شامل اعلامیه های صمیمانه تری هستند که با بکارگیری زبان مجاز و با هدفی اجتماعی و یا مذهبی به ذکر خصوصیات منحصر به فرد متوفی، جایگاه اجتماعی و یا علایق مذهبی وی می پردازند:
یکی دیگر از طائران بلند پرواز و سالکان و دلداده خلوت راز در عروجی عاشقانه بر روی بام ملائکه الله به بام حجله خورشید پرواز نمود و با معبود در اعلی علیین دمساز گردید. (روزنامه اطلاعات، شماره ۱۸۵۲۰)
در هر زبان از حوزه های مفهومی و ابزارهای زبانی خاص برای تلطیف موضوع مرگ استفاده می شود. برای حسن تعبیرات حوزه مرگ درآگهی های فارسی، مبنای بررسی را فراوانی وقوع عبارات استعاری و مجازی بکار رفته قرار داده ایم و بدین طریق الفاظ بیانگر مرگ و مردن را بر حسب حوزه های مفهومی مختلف دسته بندی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
می کنیم:
۱- مرگ عبور کردن است
از میان ۷۱۰ داده جمع آوری شده واژه «در گذشتن» با %۴/۵۹ بیشترین کاربرد را به خود اختصاص داده است. این لفظ مرگ را صرفاً نوعی انتقال نشان می دهد که ضرورتاً وقوع می یابد ولی حاوی هیچ اشاره منفی یا شکوه آمیز به مرگ نیست و هدف آن عادی جلوه دادن و نتیجتاً قابل درک کردن مرگ برای بازماندگان است. معنای ضمنی مثبت این حوزه مفهومی آن را بدل به حسن تعبیری استعاری و پرکاربرد در سبک های رسمی گفتار نموده است:
با نهایت تاسف و تاثر درگذشت پدرگرامیتان را تسلیت عرض نموده، از خداوند متعال برای آن مرحوم علو درجات را مسئلت می نماییم. (روزنامه اطلاعات، شماره ۲۲۹۵۳)
۲- مرگ از دست دادن است
در این استعاره که اساسی مجازی دارد (اثر مرگ بجای خود مرگ قرار گرفته است.) زندگی شی ارزشمندی تلقی می شود و مرگ، از دست دادن و فقدان این دارایی محسوب می شود. الفاظی چون «فوت»، «وفات» و «فقدان» که به این حوزه مفهومی تعلق دارند حدود %۳/۵ کل داده ها را شامل می شوند. برخلاف رویه معمول استعاره ها در تلطیف مرگ، این گونه جایگزین ها را نمی توان تسکین بخش دانست. آلن و بریج (۱۹۹۱: ۱۶۲) نیز معتقدند که این مفهوم، مرگ را حادثه ای شوم و خارج از اراده انسان نشان می دهد، حادثه ای که انسان ها در برابر آن مستاصل و عاجز هستند. از آن جا که از مرگ در این استعاره به عنوان «فقدان» و «از دست رفتن (دادن)» یاد می شود بازماندگان این فقدان را به سوگ می نشینند. واژه های «عزادار» و «به سوگ نشسته» نیز واکنشی در برابر این فقدان محسوب می شوند و تاکید آن بر بازماندگان است. الفاظ «فوت شدن (کردن)» و «از دست رفتن» در گفتار مودبانه کاربرد وسیعی دارند و استفاده از آن ها تنها مختص به سبک رسمی ستون های ترحیم نیست و در تداول عامه به کرات استفاده می شود:
اون خدا بیامرز از بی پولی از دست رفت.
پس از گذشت یکسال گویی دیروز ترا از دست داده ایم. (روزنامه اطلاعات، شماره ۲۴۶۴۱)
یکسال از فوت عزیز از دست رفته ………… با اندوه فراوان گذشت. (همان منبع، شماره ۲۴۴۴۷)
جناب آقای ………….!
ضایعه اسفناک. فقدان همسر گرامیتان را حضور جنابعالی تسلیت عرض می نماییم. (همان شماره)
۳-مرگ سفر است
بر مبنای این فرض که شخص متوفی دیگر حضور ندارد، مرگ وی «هجرت» از این جهان تلقی می شود و بدین نحو حوزه تجربی مرگ بر حسب حوزه ای متفاوت و ملموس تری یعنی «سفر» درک می شود و پیوند میان این دو مفهوم، اساس تعدیل (تخفیف) زبانی تابو را فراهم می آورد. به عبارت دیگر دانش انسان درباره «مسافرت» بکارگرفته می شود تا بدین وسیله از تابوی مرگ صحبت شود. الفاظ چون «رحلت»، «ارتحال»، «هجران» که به حوزه مفهومی سفر تعلق دارند مجموعاً % ۶/۴ کل حسن تعبیرات مرگ در آگهی ها را تشکیل می دهند:
با نهایت تاسف و تالم رحلت مادر بزرگوارمان مرحومه ……………. را اعلام می دارد. (همان منبع، شماره ۲۴۴۵۸)
مادر سفرت به سلامت. یادت همیشه در دلهای ما باقی است. (همان منبع، شماره ۲۴۴۴۵)
۴- مرگ پرواز کردن است
در این نوع استعاره، وقوع مرگ رهایی از اسارت تن و آزادی است. از معنای ضمنی مثبت مفهوم پرواز کردن برای تلطیف و استتار جنبه های ناخوشایند مرگ استفاده شده است. عباراتی که از این طریق به مرگ اشاره کرده اند حدود % ۸/۳ درصد حسن تعبیرات مورد بررسی را شامل می شوند:
نوگل بستان وجودمان ………….. ناباورانه از آسمان زندگی پرکشید تا در کنار فرشتگان الهی آرام گیرد. (شماره ۲۴۴۴۴)
۵- مرگ غروب خورشید است
در این استعاره، زندگانی فرد به تابش خورشید می ماند که با مرگ غروب می کند و پایان می یابد. این نوع مفهوم سازی اثر تسلی بخشی ندارد و بیشتر حاکی از دلتنگی و کسالت ناشی از پایان یافتن زندگی است. حدود %۳/۲ استعاره های مرگ با این مفهوم شکل گرفته اند:
با دلی غمبار و چشمانی اشکبار غروب آفتاب زندگی …………………. را به اطلاع کلیه دوستان و آشنایان
می رساند. (شماره۲۴۴۷۰)
۶- مرگ خاموشی شمع است
استفاده از این مفهوم برای ساخت استعارات، نقشی در تلطیف موضوع مرگ ایفا نمی کند. زندگی در این استعاره به نور مانند شده و مرگ از بین برنده این روشنایی است. مرگ از این زاویه حادثه ای تلخ و بدیمن تلقی
می شود، از این رو فاقد نقش تسکین دهندگی است. این مفهوم در% ۲۸/۰ درصد عبارات بیانگر مرگ حضور دارد:
در آستانه هفتمین سالگرد خاموشی همسر و پدری مهربان شادروان …………. هستیم.
۵-۳-۳-۲- حسن تعبیرات مجازی
مجاز ابزار زبانی دیگر است که نقش بسزایی در خلق حسن تعبیرات مرگ ایفا می کند. اشارات مجازی به ما کمک می کنند مرگ را از طریق اثرات آن را درک کنیم، در این عبارات، معمولاً بر عواقب روانشناختی حادثه مرگ برای بازماندگان تاکید می شود.
۱- مصیبت
در میان عبارات مجازی، این لفظ با۱/۲۰ درصد(از مجموع کل داده ها) بیشترین کاربرد را به خود اختصاص داده است. اثر روانی مرگ بر بازماندگان بجای خود مرگ قرار گرفته است که نوعی مجاز جز به کل محسوب
می شود. واژه های «غم» و «ضایعه» نیز مجموعاً دارای فراوانی کاربرد ۸/۱ درصدی هستند. در لفظ «غم» اثر عاطفی مرگ بر بازماندگان مجازاً به جای مرگ قرار گرفته است. واژه «ضایعه» نیز بعنوان یک لفظ مجازی
(از نوع کل به جز) مرگ را حادثه ای ناخوشایند نشان می دهد. الفاظی چون «سالگرد»، «یادبود» نیز که دارای بسامد وقوع % ۹۸/۰ هستند مجازاً (از نوع علاقه مجاورت) به جای مرگ بکار می روند؛در این حالت مدت زمان پس از وقوع مرگ بجای خود مرگ قرار می گیرد:
خانواده محترم ………! مصیبت وارده را به شما تسلیت عرض می نماییم. از طرف …………… (شماره ۲۴۴۶۱)
دوست عزیز جناب آقای ………. ما را در غم خود شریک بدانید. خانواده …………. (شماره ۲۴۴۵۳)
سرکار خانم ………….. این ضایعه اسفناک را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض می نماییم. (شماره ۲۴۴۶۰)
دومین سالگرد را در کنار پدر عزیزمان گرد هم می آییم. (شماره ۲۴۴۵۰)
۵-۳-۳-۳- حسن تعبیرات کنایی
اما دسته دیگری از حسن تعبیرات این حوزه عباراتی هستند که به صورت کنایی به مرگ اشاره می کنند و معنای تحت الفاظی آن ها مد نظر قرار نمی گیرد. واژه «رفتن» یا در قالب عبارت «از میان ما رفتن» از جمله عباراتی است که به صورت کنایی به مرگ اشاره می کند و به سبب داشتن بار عاطفی سرشار در سبک های رسمی و غیر رسمی گفتار مورد استفاده قرار می گیرد. معمولاً از این لفظ برای اشاره به مرگ اشخاصی استفاده می شود که با نویسنده آگهی ترحیم و یا گوینده (در صورت های گفتاری) رابطه نزدیک و صمیمانه ای دارند. در حدود %۹۸/۰ درصد از آگهی های ترحیم از این لفظ برای اشاره به حادثه مرگ استفاده شده بود. عباراتی نیز چون
«چشم از جهان فرو بستن» %۸۴/۰، «دارفانی را وداع کردن» %۲۴/۰ و «به دیار باقی پیوستن» حدود %۴۲/۰ کل داده ها را شامل می شوند. تصمیم گیری در مورد استعاری یا مجازی بودن بعضی از عبارات کاری دشوار به نظر
می رسد. مانند واژه «فراق» که در %۴۲/۰ واژه های جانشین مرگ مشاهده می شود. از آن جا که مرگ جدایی همیشگی است به نظر می رسد که این لفظ در معنای حقیقی خودش بکار رفته است. این واژه بیانگر حزن و اندوه بازماندگان از مرگ متوفی است که عمدتاً در گونه رسمی زبان کاربرد دارد.
۵-۴- نتیجه گیری
بررسی حسن تعبیرات بیانگر مرگ نشان می دهد که این عبارات تنها برای انکار مرگ و پرهیز از صحبت پیرامون آن بکار نمی روند بلکه در مواقعی حسن تعبیر ابزاری برای ابراز نگرش های فرهنگی یا مذهبی عمیق محسوب می شود. حسن تعبیراتی که مرگ را از دیدگاهی مذهبی توصیف می کنند آن را واقعه ای مثبت پنداشته و به تکریم آن می پردازند. پربسامدترین حوزه مفهومی برای ساختن حسن تعبیرات استعاری در ستون ترحیم
روزنامه های فارسی مرگ را نوعی انتقال و عبور در نظر می گیرد. حسن تعبیرات غیر مذهبی نیز با هدف کاستن از آلام خانواده های مصیبت دیده و اعلام همدردی با آنان بکار می روند. در این دسته از حسن تعبیرات می توان الفاظ و عباراتی یافت که مرگ را حادثه ای شوم و ناخوشایند در نظر می گیرند.