۴-۴-۲-۲-منابع استرس
برخی از تعاریفی که در مورد استرس و سبک های مقابله با آن مطرح شده اند مبتنی بر منابع ایجادکننده استرس هستند. فولکمن و موسکووتیز (۲۰۰۴) فرایند مقابله را تفکرات و رفتارهایی که برای مدیریت تقاضای درونی و بیرونی در موقعیت های پرتنش به کار میروند، تعریف کردهاند. در این تعریف منابع تنش زا وقایع و موقعیتهای بیرونی تلقی شده اند. در حالی که روان شناسان پیرو اصالت وجود( برای مثال، یالوم[۸۶]، ۱۹۸۱) منابع ایجادکننده استرس و اضطراب را به درون انسان نسبت میدهند.
در هر صورت، استرس جزئی از زندگی بشر و اجتناب ناپذیر است. گذراندن اوقات زندگی انسان در سه بخش عمده می گذرد: سازمان، جامعه و خانواده. بدیهی است که استرس نیز در هر سه بخش یادشده وجود دارد. پستونجی(۱۹۹۲) معتقد است سرچشمه استرس در زندگی سه قسمت است: مشاغل و سازمانها، مسائل اجتماعی و خانواده .
به نظر برخی صاحب نظران از یک دیدگاه می توان علل استرس را به دو بخش عمده درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم کرد.
تنش زاهای برون سازمانی شامل تغییرات اجتماعی، فناوری، خانواده، جابه جایی، شرایط اقتصادی، نژاد و طبقه اجتماعی و شرایط محیط زندگی از تنش زاهای برون سازمانی محسوب می شود. معرفی منابع و عوامل تنش زا بستگی به این دارد که صاحب نظران انسان را از چه دیدگاهی مورد بررسی قرار دهند. پیروان رفتار سازمانی، فرد را درون سازمانی و به عبارتی ” سازمانی ” می دانند و به همین لحاظ منابع استرس را به درون و برون سازمانی تقسیم میکنند. برخی نیز انسا ن را درون جامعه می بینند و تقسیمات خود را از منابع استرس بیشتر به صورت جامعه شناختی ارائه میدهند ( خدایاری فرد و پرند، ۱۳۸۵).
۵-۴-۲-۲-علائم استرس
علائم استرس را می توان به علائم جسمانی، روانی و رفتاری تقسیم کرد. این موارد در زیر بررسی میشوند:
۱-۵-۴-۲-۲-علائم جسمانی
علائم جسمانی استرس، بسیار زیاد است و در افراد مختلف به صورت گوناگون جلوه میکند. اما بعضی از تجلیات علائم استرس فراوان ترند و تا حدود ی جنبه عمومی دارند. با انجا م آزمایش ها و آزمون هایی که امروزه انجام میگیرد، میتوانیم میزان و درجه استرس هایی را که با آن ها مواجه ایم، تعیین کنیم. فرض کنید در حال رانندگی در بزرگ راهی هستید، ناگهان با ماشین سواری دیگری که از مسیر خود منحرف شده است، تصاد ف می کنید و دچار شکستگی استخوان می شوید. شما به دلیل اینکه مورد تهدید واقع شده اید، واکنش نشان می دهید و مراحل نشانگان سازگاری کلی رخ میدهد. یعنی با شروع مرحله هشدار، قلب شما تند می زند، تنفس تند و مردمک چشم منبسط می شود. از طرف دیگر، به دلیل آسیب دیدگی پاهایتان، واکنش هایی از خود نشا ن می دهید، فریاد می کشید و پس از این عصبانیت زودگذر، توجه شما به مسائل جانبی دیگر معطوف می شود، عضلا ت شما سفت می شود، احساس درد می کنید و ممکن است در معده خود احساس سوزش و درد نمایید. بعد از چند دقیقه، علائم حاد مرحله هشدار از بین می رود، ضربان قلب و تنفس به حالت عادی بر میگردد، حالات هیجانی معتدل و ملایم می شود. با این حال، ممکن است بعضی از این تغییرات فیزیولوژیکی مثل انقباض عضلانی، درد معده و حالت تهوع از بین نرود و برای مدتی پایدار بماند. از طریق نتایجی که از برخورد با یک عامل تنش زا در فرد ایجاد می شود، می توان علائم فیزیولوژیکی و حتی سطحی استرس را اندازه گیری کرد. برای مثال اگر تنش عضلانی و همچنین سایر تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از استر س باشند، میزا ن تنش عضلانی، شاخصی از سطح استرس محسوب می شود ( خدایاری فرد و پرند، ۱۳۸۵).
۲-۵-۴-۲-۲-علائم روانی و رفتاری
تنها علائم جسمانی و تغییرات انتقال یافته از استرس مبین علائم استرس نیستند، بلکه رفتار و احساسات انسان هم میتواند شاخصی قوی مبنی بر وجود استرس در فرد باشد. در مراحل مختلف سندرم سازگاری کلی مانند مراحل پایداری و هشدار، مجموعه ای از شاخص های رفتاری گوناگون رخ میدهند؛ البته بعضی از این رفتارها آشکار و عمومی اند و پاره ای از آنهااختصاصی اند. بعضی از مردم در شرایط تنش زا تمایل به تند راه رفتن، تندحرف زدن، حتی تند نفس کشیدن دارند؛ بعضی دیگر به سیگار کشید ن، مصرف الکل و پرخوری مبادرت می ورزند. علاوه بر شاخص های رفتاری، مجموعه ای از علائم روانی نیز در شرایط استرس بروز میکند؛ برای مثال الگوهای عادی روانی تغییر پیدا میکند، جریا ن ذهنی فرد از هم پاشیده می شود، سازماندهی و وحدت روانی فرد به هم میخورد، عاطفه و هیجان فرد تحت تأثیر استر س قرار میگیرد و فرد حالت عاطفی چسبنده ای پیدا میکند. به طور مثال برای مدتی ناراحت و افسرده شده و در نهایت جریان فکری او مختل می شود. عصبانیت ناگهانی، سرخوشی، تغییرات سریع خلق، گرایش به افسردگی و پرکاری از زمره علائم روانی استرس اند. پاسخ های شناختی نیز تحت تأثیر استرس قرار میگیرد. البته این اثرپذیری خیلی دقیق و ظریف است .
استرس میتواند علتی برای اختلالات حافظه یا افکار تکراری و وسواسی در زمین های خاص باشد. اختلال در جریان فکری نیز میتواند ایجاد شود. علائم روانی، رفتاری و ذهنی میتوانند مانند علائم جسمانی، شاخصی برای وجود استرس باشند. علائم روانی مانند علائم جسمانی در صور ت تداوم استرس به مرحله تخلیه نزدیک و شدید میشوند. اما علائم جسمانی بدن را به سوی بیماری های شدید و جدی جسمانی سوِق میدهند. علائم روانی هم سبب کاهش انرژی و خستگی روانی فرد میشوند که در نهایت ممکن است به روان گسیختگی منجر شوند (خدایاری فرد و پرند، ۱۳۸۵).
خانواده هایی که استرس بسیاری را تجربه میکنند، اغلب با انبوهی از شرایط تنش زا یا تراکمی از حوادث و وقایع زندگی، که هر کدام فشار زیادی را بر نظا م خانوادگی وارد می آورند، مواجه هستند. هر تغییری که برای یکی از اعضای خانواده پیش میآید، بدون شک بر دیگر اعضا ی خانواده نیز تأثیر میگذارد و برا ی کل نظام خانواده پیامدهایی را دربر دارد(خدایاری فرد و پرند، ۱۳۸۵).
تغییرات و انتقال های خانوادگی چه بسا دارای نتایجی از قبیل ناتوانی اعضای خانواده در سازماندهی موفقیت آمیز و مجدد شرایط، افزایش احساس افسردگی، از دست دادن عزت نفس، افزایش مشکلات رفتاری و میزان بالاتری از استرس باشند( پلانکت، رایموند، موزر و دیگران[۸۷]، ۱۹۹۹). تغییرات در نظام خانوادگی میتواند در ازدیاد و ایجاد استر س سهیم باشد. مهم ترین تغییرات عبارتند از: ( کوباسا[۸۸]، ۱۹۹۷)
-
- تغییر یا انتقا ل بعضی از اعضا ی خانواده و نقش های آنان.
-
- مسائل مربوط به ازدواج و به دنیا آوردن فرزند.
-
- از دست دادن عضوی از خانواده، دوستان، وابستگان نزدیک یا از دست دادن درآمد، مال یا دارایی.
-
- مسئولیت های مربوط به امور مالی و مواظبت از سلامتی و بهداشت خانواده.
-
- مسائل مرتبط با استفاد ه از مواد مخدر.
- درگیری با مراجع قانونی.
۶-۴-۲-۲-نظریه های استرس