در فن بدیع، عبارت از آوردن آیهای از قرآن مجید یا حدیث است؛ بی آن که تصریح به اسناد شود؛ یعنی نگوید: «قال الله کذا» یا «قال رسول الله کذا»[۷۲۶] که پارهای آن را اقتباس نامیده و گروهی دیگر تضمین[۷۲۷] این شیوه نیز به نوبه خود بر دو گونه است:
۱‚۳‚۶‚۳.اقتباس صریح
در این شیوه، گوینده، گزارهای (عبارتی قرآنی) را با همان ساختار، بی هیچ گونه تغییر یا با اندک دگرگونی، در سخن خود میآورد.
: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ[۷۲۸]، « آیه الکرسی آیه شهادت، آیه مُلک ، آیات آخر سوره مبارکه حشر»[۷۲۹].
«. اللَّهُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لَا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ [۷۳۰] لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ»[۷۳۱].
«.اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَقِلْنِی عَثْرَتِی، وَ آمِنْ رَوْعَتِی، وَ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَ مِنْ خَلْفِی، وَ عَنْ یَمِینِی وَ عَنْ شِمَالِی، وَ مِنْ فَوْقِی وَ مِنْ تَحْتِی، اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»[۷۳۲].
«أَنَا أَقُولُ کَمَا قَالَ عَبْدُکَ ذُو النُّونِ حِینَ تُبْتَ عَلَیْهِ وَ نَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ، رَجَاءَ أَنْ تَتُوبَ عَلَیَّ وَ تُنْقِذَنِی مِنَ الذُّنُوبِ یَا سَیِّدِی لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»[۷۳۳]و …
۲‚۳‚۶‚۳.اقتباس اشاری[۷۳۴] (حل یا تحلیل)
در این گونه گزارهای قرآنی (آیه) در متن آورده میشود؛ با ایجاد تغییر در لفظ یا ترکیب است.
افزودن واژه در میان آیه: لَکِنَّ اللَّهَ الْأَحَدُ الْفَرْدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ[۷۳۵].
آوردن بخشی از آیه به عنوان استدلال، و غایب فرض کردن در نازل کننده آیه: الْعَدْلُ الَّذِی لَا یَجُورُ وَ الصَّافِحُ عَنِ الْکَبَائِرِ بِفَضْلِهِ وَ الْمُعَذِّبُ مَنْ عَذَّبَ بِعَدْلِهِ لَمْ یَخَفِ الْفَوْتَ فَحَلُمَ وَ عَلِمَ الْفَقْرَ إِلَیْهِ فَرَحِمَ[۷۳۶] وَ قَالَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ- وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّهٍ[۷۳۷] .
افزودن واژه در ابتدای آیه: فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ[۷۳۸] مُصِیبَهٌ عَظُمَ رُزْئُهَا وَ جَلَّ عِقَابُهَا[۷۳۹].
استشهاد به اینکه خداوند این گونه است: لَکِنَّ اللَّهَ الْأَحَدُ الْفَرْدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ[۷۴۰].
توسل به اسماء الحسنی: یَا اللَّهُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ[۷۴۱].
تغییر آیه از غایب به مخاطب: أَنَّکَ حَیٌّ قَیُّومُ لَا تَأْخُذُکَ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ[۷۴۲] ، لَمْ یَنْتَهِ إِلَیْکَ نَظَرٌ وَ لَمْ یُدْرِکْکَ بَصَرٌ أَدْرَکْتَ الْأَبْصَارَ[۷۴۳] وَ أَحْصَیْتَ الْأَعْمَالَ وَ أَخَذْتَ بِالنَّوَاصِی[۷۴۴] وَ الْأَقْدَامِ[۷۴۵].
تغییر اسم به ضمیر و از غایب به مخاطب: أَنَّکَ حَیٌّ قَیُّومُ لَا تَأْخُذُکَ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ[۷۴۶]، أَنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ أَنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ[۷۴۷].
حذف برخی از کلمات: أَنَّکَ حَیٌّ قَیُّومُ لَا تَأْخُذُکَ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ[۷۴۸].
تبدیل اسماء الحسنی موجود در آیه به منادا: یَا اللَّهُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ[۷۴۹].
موصول قرار دادن آیه: وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی لَمْ یَضُرَّهُ بِالْمَعْصِیَهِ الْمُتَکَبِّرُونَ وَ لَمْ یَنْفَعْهُ بِالطَّاعَهِ الْمُتَعَبِّدُونَ و … [۷۵۰].
تلمیح: رَافِعِ السَّمَاءِ بِغَیْرِ عَمَدٍ[۷۵۱][۷۵۲]، مَکَّنْتَ لَهُ فِی مِهَادِ أَرْضِکَ[۷۵۳][۷۵۴]، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ نُورُ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ [۷۵۵].
تبدیل فعل به صفت: رَافِعِ السَّمَاءِ بِغَیْرِ عَمَدٍ[۷۵۶][۷۵۷].
جابجایی در ترتیب کلمات آیه: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَالِقُ الْخَلْقِ وَ مُفْنِیهِ وَ مُعِیدُهُ وَ مُبْدِیهِ[۷۵۸][۷۵۹].
توسعه مصداقی: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ نُورُ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ[۷۶۰].
آوردن بخشی از آیه: یَا اللَّهُ الْمُعِینُ الْخَالِقُ الْعَلِیمُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ[۷۶۱].
تبدیل آیه به منادا: یَا أَقْرَبَ الْمُحْسِنِینَ[۷۶۲].
نتایج و پیشنهادات
نتایج
ما در بررسی روایات بخصوص ادعیه معصومین علیهم السلام با مشکلات و مسائلی روبرو هستیم، نخست صحت استناد این ادعیه به معصومین علیهم السلام چون برخی از ادعیه مستند نیستند و فاقد سلسه سند تا معصوم ( علیه السلام) هستند. در مرحله بعد منظور اصطلاحی از دعا چیست و بیان مصادیق به عنوان مثال آیا ذکر تکبیر هنگام قربانی دعا محسوب می شود؟ آیا ذکر حولقه، تحمید، تسبیح و … دعا محسوب می شود؟ معیار چیست؟ فوائد نقل شده برای آیات و سوره ها آیا قابل عرضه ضمن عنوان دعا است ؟ با توجه به اینکه یکی از مصادیق ذکر قرآن کریم است. از همه مهمتر اینکه تعیین و تبیین مرزها بین ادعیه معصومین ( علیهم السلام) سخت است و نیازمند هم فکری و تبیین چارچوب ها و معیارهای مربوطه است به عنوان مثال دعایی که امام جعفر صادق ( صلوات الله علیه) از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) یا امیرالمومنین علی ( علیه السلام )نقل می نمایند از ادعیه کدام یک از این بزرگواران شمرده می شود ایا امکان تعیین چارچوب وجود دارد این مساله هنگامی اهمیت پیدا می کند که ما بخواهیم ادعیه یک معصوم ( علیه السلام) را بررسی و واکاوی نماییم.
با بررسی منابع موجود در دسترس ( صحیفه علویه سماهیجی، صحیفه امام علی ( علیه السلام) قیومی اصفهانی و صحیفه الجامعه العلویه ابطحی اصفهانی ) پرداخته شد و ضمن نقل مزایا و معایب هر کدام از این منابع منبع جامع تر، موثق تر و قابل استناد انتخاب شد که صحیفه الجامعه العلویه سید محمد باقرابطحی اصفهانی ( رضوان الله تعالی علیه) بود. عدم جامعیت و عدم نقل ادعیه حضرت موجود در منابع روایی اهل سنت حتی شیعه، جامعیت آن را مورد تردید قرار داد . لازم است با توجه به اینکه ادعیه علاوه بر جنبه نظری جنبه عملی دارند در عرضه و جمع آوری ادعیه سند روایت، شأن صدور روایت و اگر نکات رجالی، فقهی، فلسفی، تاریخی، عرفانی و … وجود دارد متذکر شود که برای عموم مردم و پژوهشگران قابل استفاده باشد تقریبا به سبک صحیفه ثانیه محدث نوری ( رضوان الله تعالی علیه)
با مراجعه به منبع روایت و علت صدور ادعیه حضرت چرایی صدور دعا، فضای صدور حضرت برخی از ابهامات برطرف شد و اینکه صِرف نقل متن دعا کافی نیست و باید آنچه که از معصوم ( علیه السلام) در مقدمه و موخره دعا نقل شده است بیان شود تا عامل به دعا به آنچه معصوم ( علیه السلام) وعده فرموده برسد که منبع اصلی تحقیق متاسفانه فاقد چنین ویژگی بود و لازم است محقق دیگری نسبت به جمع آوری ادعیه معصومین ( علیهم السلام) با بیان چارچوب ها اقدام نماید.
با بررسی ادعیه حضرت معنای این روایت را که : « کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام رَجُلًا دَعَّاء»( الکافی (ط – دارالحدیث) ؛ ج۴ ؛ ص۳۰۱): امیرالمومنین (علیه السلام) شخص بسیار دعا کننده بود».مملوس شد و اینکه حضرت به خاطر هر پیشامد و اتفاق به دعا پناه می بردند و جایگاه خاص قرآن کریم در ادعیه علوی استشهادت حضرت در زمینه آداب دعا و بایسته های دعا ، توسل به جایگاه آیات و سوره ها، از مجموع چند آیه که حتی واژگان دعایی ندارد اقدام به انشاء دعا برای مقاصد گوناگون می نماید بخش اعظمی از ادعیه حضرت ناظر به آیات قرآن کریم می نماید که خود نیازمند پژوهش های مستقلی در این زمینه است برخی از استنادات و استشهادت حضرت به آیات تلمیح، تضمین، اقتباس است و اینکه حضرت عالم به فوائد آیات سوره ها و استشهادات بسیار زیبای حضرت به آیات گاهی خواننده را با شگفتی مواجه می نماید البته از او که وارث سرِّ نبوی و سید الاوصیاء و ابی الائمه علیهم السلام است جای شگفتی ندارد . و می توان بر اساس آنچه از حضرت نقل شده در حوائجی که از معصوم علیه اسلام دعایی نقل نشده اقدام به انشاء دعا نمود.
برخی از ادعیه حضرت به صورت مکتوب هستند و نیازمند نگارش بر روی کاغذ، پوست آهو، قبضه شمشیر، خاک و … با آدابی خاص است که برای اهل آن قابل استفاده و انشاء ادعیه متناسب با زمان فعلی خواهد بود.
بر خلاف آنچه صاحب نوشتار در ابتدای تحقیق گمان می نمود توسل فقط به معصومین ( علیهم السلام) نیست بلکه توسل به جایگاه سوره ها، آیات ، حروف مقطعه، الطاف الهی نسبت به انبیاء گذشته، آبرومندان الهی غیر از انبیاء و اوصیاء، توسل به اسماء الحسنی و اینکه متناسب با هر اسم درخواست خود را مطرح نمود؛ نیز توسل محسوب می شود.
با بررسی ادعیه حضرت می بینیم که دو نوع دعا وجود دارد: اخباری از :« حضرت از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) به کرَّات دعا نقل می نمایند به اشکالی و انواعی گفته شد، از جبرئیل (علیه السلام)، از حضرت خضر (علیه السلام) و حتی انبیاء گذشته مثل حضرت موسی (علیه السلام) نقل روایت می نمایند. انشائی که از منشآت حضرت است و بخش زیادی از ادعیه حضرت را تشکیل می دهد.
پیشنهادات
هر کدام از گونه های مطرح شده در این نوشتار می تواند موضوع تحقیق مستقل واقع شود:
ادعیه ماثور و غیر ماثور در ادعیه حضرت : موضوع شناسی، شکل روایت و …
آموزش در دعا: به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، اصحاب، اهلبیت ( علیهم السلام)، ناقل دعا
آغاز دعا: تناسب واژه های آغازین دعا با محتوای آن بررسی علل موثر بر صدور دعا ( تاریخی ، فقهی و …)
توسلات: توسل به جایگاه سوره ها، آیات ، حروف مقطعه، الطاف الهی نسبت به انبیاء گذشته، آبرومندان الهی غیر از انبیاء و اوصیاء، توسل به اسماء الحسنی و…
جایگاه داعی: مقام حضرت در دعا و اینکه با چه عنوانی با خداوند متعال به دعا و مناجات نشسته اند.
بررسی مفاهیم مرتبط با علوم غریبه در ادعیه حضرت: تسخیر، با انگشت روی خاک برای محافظت از گلّه خط کشیدن، با نخ نتابیده دعای اسان زاییدن را بستن و زود باز کردن، حروف و اشکال و طلسمات مشرح شده در ادعیه حضرت و …
گونه شناسی آیات و سوره های بکار رفته در ادعیه : نحوه استفاده در ادعیه : تلمیح، تضمین، اقتباس و …؛ آیات و سوره های استفاده شده مکی است یا مدنی و …
ضمائم
ضمیمه شماره ۱: استفتآات
یی
ضمیمه شماره ۲: دایره جنه السماء
منبع : دایره جنه الاسماء رسم شده توسط مرحو سید ابوالحسن حافظیان قدس سره( از شاگردان سید موسی زرآبادی و شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رضوان الله تعالی علیهما)
منبع نسخه افست کتاب مفتاح السعاده ص ۲۱۸ نوشته : آیت الله آقا نجفی اصفهانی قدس سره، بی تا، بی نا
منبع نسخه خطی… کتابخانه ملی
ضمیمه شماره ۳: شرف الشمس آیت الله حسن زاده آملی
منابع و مآخذ
قرآن کریم
منابع فارسی
ابن بابویه، محمد بن على، التوحید(اسرار توحید)،مترجم: اردکانی محمد، تهران ، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، چ اول.