قرآن کریم مردان را بر همسرانشان مدیر و سرپرست قرار داده است، و آنگاه در ادامه، برای این برتری مدیریتی دو دلیل ذکر کردهاست. (داودی، سعید، ۱۳۴۸)
نخستین دلیلی را که قرآن کریم، در این آیه، آن را سبب سرپرستی مردان بر همسرانشان بیان فرموده، جمله بِما فَضلَ اللهُ بَعضَهُم عَلی بَعضٍ است. اکنون باید دید، آنچه را که مایه ی تفضیل مردان بر همسرانشان است، چیست؛ که بدان سبب، خداوند فرمود: «الرِّجالُ قَوَامُونَ عَلی النِّساءِ».
برای پاسخ به این سؤال، نخست به سراغ سخن مفسران می رویم.
شیخ طوسی میگوید:
«الرِّجالُ قَوَامُونَ عَلی النِّساءِ». بالتأدیب و التدبیر لما الله الرّجال علی النّساء فی العقل و الرّای…[۶۳] .
شیخ طوسی مایه ی برتری را عقل و رأی برتر مردان دانسته است.
مرحوم طبرسی می نویسد:
«الرِّجالُ قَوَامُونَ عَلی النِّساءِ». ای قیّمون علی النّساء، مسلّطون علیهنُ فی التدبیر و التأدیب و الریاضه و التعلیم «بِما فَضَّلَ اللهُ بَعضَهُم عَلی بَعضٍ»… انّما ولاهم الله امرهنَ لما لهم من زیاده الفضل علیهنُ بالعلم و العقل و حسن الرأی و العزم. (الطبرسی،فضل بن حسن، بیتا)
مرحوم طبرسی، علم، عقل، رأی و نظر نیکو و عزم و اراده ی برتر را سبب فضیلت و برتری حقوقی مردان میداند.
زمخشری در تفسیر این آیه میگوید:
«قوّامون علیهنَ آمرین ناهین، کما یقوم الولاه علی الرعایا… وقد فی فضل الرّجال: العقل و الحزم، و العزم، والقوه، والفروسیه، والرمی، وأنُ منهم الأنبیاء والعلماء، وفیهم الإمامه الکبری والصغری، والجهاد، والأذان، والخطبه والاعتکاف…» (زمخشری، محمود بن عمر، ۱۴۰۱ ق)
ایشان، برخی از امور تکوینی مانند عقل، عزم و اراده، قدرت و قوت و برخی از مناصب الهی مثل نبوّت و امامت، و برخی از امور تشریعی مثل اذان و خطبه را مایه ی برتری شمرده است.
در نظر صاحب جوامع الجامع همین امور یاد شده را مایه ی برتری دانسته است (طبرسی،فضل بن حسن،بی تا).
صاحب روح المعانی:
«خداوند مایه ی تفضیل مردان را بر زنان نگفته است؛ زیرا نیازی به شرح و تفصیل نبود، و در روایات آمده است که زنان عقلشان و دینشان ناقص است و مردان بر عکس آنانند. (بنابرین مایه ی تفضیل، عقل و اندیشه برتر مردان است[۶۴]».
نظر صاحب تفسیر فخررازی:
«إعلم أنّ فضل الرّجال علی النّساء حاصل من وجوه کثیره، بعضها صفات حقیقیّه و بعضها احکام شرعیّه. امّا الصفات الحقیقیّه فاعلم انّ الفضائل یرجع حاصلها إلی امرین: إلی العلم و إلی القدره ولاشکّ أنّ عقول الرّجال و علومهم اکثر ولاشکّ أن قدرتهم علی الأعمال الشّاقه اکمل، فلهذین السّببین حصلت الفضیله للرّجال علی النّساء فی العقل و الحزم و القوّه..[۶۵].».
مطلق نظر فخر رازی، دانایی، عقل و نیرومندی سبب فضیلت مردان است.
نظر صاحب تفسیر قاسمی:
«وقد ذکروا فی فضل الرّجال، العقل و الحزم و العزم و القوه و… و الکامل بنفسه، له حقّ الولایه علی النّاقص[۶۶]».
ایشان نیز سبب برتری را عقل، احتیاط در امور، عزم و اراده و نیرومندی میداند.
نظر تفسیر مراغی:
«… و ما به الفضل قسمان: فطری وهو قوّه مزاج الرجل و کماله فی الخلقه، ویتبع ذلک قوّه العقل و صحّه النظر فی مبادی ء الامور و غایات؛ و کسبی و هو قدرته علی الکسب و التصرّف فی الامور».
در بخش دیگری میگوید:
«و سبب هذا، انّ الله فضّل الرّجال النّساء فی الخلقه، و اعطاهم ما لم یعطهنّ من الحول و القوّه[۶۷]».
مراغی نیز بر امتیاز عقل و نیرو، در مردان تأکید کردهاست.
نظر صاحب تفسیر صافی:
«…یقومون علیهنّ قیام الولاه علی الرعیّه بما فضّل الله بعضهم علی بعض، بسبب تفضیله الرّجال علی النّساء بکمال العقل و حسن التدبیر و مزید القوّه فی الاعمال و الطاعات[۶۸]».
در کلمات ایشان نیز، سبب برتری مردان بر زنان، عقل، تدبیر صحیح و نیروی برتر بدنی ذکر شده است.
نظر صاحب تفسیرالمنار:
«به خاطر شأن شناخته شده ی مردان، حمایت، رعایت، کفایت و ولایت زنان بر عهده ی آنان است. و لازمه اش آن است که جهاد بر آنان فرض شود، نه بر زنان؛ زیرا جهاد حمایت از زنان را در پی دارد. و میراث مردان بیشتر است، زیرا نفقه بر عهده ی آنان است.
و سبب برتری در مدیریت بدان سبب است که خداوند در اصل خلقت مردان را بر زنان برتری بخشیده از نظر دقت نظر، تیزبینی و همچنین نیروی بدنی، بنابرین، تفاوت در احکام به سبب تفاوت در فطرت و استعداد است و سبب دیگر هم کسبی است و آن انفاق مردان، بر زنان خویش میباشد.
در بخش دیگر میگوید:
«این تفضیل و برتری مربوط به جنس بر جنس دیگر است؛ نه مربوط به جمیع افرادِ مردان بر همه زنان. زیرا چه بسیار زنانی که در علم و عمل بر شوهرانشان برتری دارند، بلکه گاه در قدرت و نیروی بدنی و توانایی کسب درآمد». (رشید رضا،محمد، بی تا)
نظر صاحب تفسیر فی ظلال القرآن:
«سرپرستی مرد بر همسرش، از آن جهت است که زنان با احساسات و عواطف سرشار، در ارتباط با خانه و تربیت فرزندان گماشته شدند؛ چرا که زن حتی بدون تفکر و تعقل و با احساسات قوی و خدادادی به فرزندان و نیازهای آنان رسیدگی میکند… ولی مرد صلابت دارد و مدیریت به او واگذار شده است».
در بخش دیگری میگوید:
«در آن خانواده که پدر نباشد، یا پدر ضعف شخصیت داشته باشد؛ به گونه ای که شخصیت مادر در آن خانواده سیطره داشته باشد، و یا پدر مرده باشد و مانند آن؛ کم پیش میآید که فرزندان رشد درستی داشته باشند و منحرف نشوند و از نظر عصبی و روانی و اخلاقی آسیب نبینند. همه ی این ها دلیل بر آن است که قوامیت خانه باید بر عهده ی مرد باشد[۶۹]».
نظر صاحب تفسیرالفرقان:
«قوامیت مردان بر زنان هم تکوینی است و هم تشریعی. و در هر قسمت تکوینی، مردان از نظر عقلی، بدنی و فکری از زنان قویترند».
آنگاه روایتی را از رسول خدا نقل میکند که فرمود: «المَرأه مسکینه مالم یکن لها زوج. قالوا: یا رسول الله وإِن کان لها مال؟ وإِن کان لها . ثم قرء الآیه: «الرجال قوامون علی النساء»؛ زن بیچاره است مادامی که شوهر نداشته باشد! سؤال کردند: «هرچند مال هم داشته باشد؟» فرمود: «هرچند دارای مال هم باشد» سپس این آیه را تلاوت کردند: «الرِّجالُ قَوَامُونَ عَلی النِّساء[۷۰] ».
نظر تفسیر شبّر:
«الرِّجالُ قَوَامُونَ» قیّمون مسلّطون «عَلی النِّساءِ» فی السیاسه و التدبیر «بِما فَضَّلَ اللهُ بَعضَهُم عَلی بَعضٍ». بسبب تفضیلهم علیهنّ کفضل الماء علی الارض ولالو الرجال ما خلقت النساء[۷۱]».
مرحوم شبّر وجه برتری را نگفته است. و فقط به برتری آب بر خاک اشاره کرده که برگرفته از روایتی است و در ادامه همان روایت آمده است که اگر مردان نبودند، زنان آفریده نمی شدند[۷۲].
صاحب تفسیر مخزن العرفان: