- نیوزلند
ستاد صلاحیت ها و شرایط نیوزلند جهت سرپرستی و نظارت توسعه ی چارچوب ملی تأسیس شد. سازمان های آموزش صنایع جهت کمک به توسعه ی استانداردهای خاص صنایع و شرایط مربوط به آن تشکیل شد. (دکتر ابراهیم صالحی ,۱۳۸۴ : ۲۹۹)
۲-۱-۱۱٫ تفاهم نامه همکاری آموزشی
- بخش همکاری با وزارتخانه ها و دستگاه های اجرایی کشور
به منظور عرضه هر چه بهتر آموزشهای مهارتی و رفع نیاز بازار کار و فراهم نمودن تعامل و همکاری هر چه بیشتر با دستگاه های اجرایی و وزارتخانه های ذکر شده زیر در طول ۲ سال اخیر تفاهم نامه های آموزشی و همکاری منعقد گردید.
- بخش همکاریهای بینالمللی
برای بهره مندی از ظرفیتهای بینالمللی در ارتقاء کیفیت آموزشها , تفاهم نامه های ذیل منعقد گردید:
-
- همکاری میان آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (JICA) و سازمان
- تفاهم نامه همکاری آموزشی با سازمان جهانی کار (ILO)
بخش دوم:
۲-۲-۱٫ تعاریف کارآفرین
در دایره المعارف بریتانیا، کارآفرین اینگونه تعریف شده است:
« شخصی که کسب و کار و یا مؤسسه اقتصادی جدیدی را سازماندهی و مدیریت نموده و خطرات ناشی از آن را می پذیرد.»
واژه کارآفرینی از قرن ها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای «متعهد شدن» (معادل under take) در زبان انگلیسی ترجمه شده است. (جلال همتی ,۱۳۸۸ :۱۶)
اصطلاح کارآفرین (Entrepreneur) در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار ژوزف شومپیتر به کار برد. این اقتصاددان اطریشی الاصل ساکن آمریکا که او را پدر علم کارآفرینی مینامند بر این باور بود که رشد و توسعه اقتصادی در یک نظام زمانی میسر خواهد بود که افرادی در بین سایر آحاد جامعه با خطرپذیری , اقدام به نوآوری کرده و با انی کار روش ها و راه حل های جدید جایگزین راه کارهای ناکارآمد و کهن قبلی شود (تخریب اخلاق) تفکرات و آرای “شومپیتر” با انقلاب اطلاعات و شروع عصر فراصنعتی از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار شد. زیرا کارآفرینان به عنوان عاملین تغییر و فرایند کارآفرینی به عنوان فرایند تغییر و تحول در نظام اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. و حجم قابل توجهی از تحقیقات و تحقیق های مرتبط با آن طی دهه های ۷۰ و ۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی صورت پذیرفت.
“پیتر دراکر” معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند. کارآفرین ارزش ها را تغییر میدهد و ماهیت آن ها را دچار تحول می کند و همچنین مخاطره پذیر است و به درستی تصمیم گیری می کند . برای فعالیت خود به سرمایه نیاز دارد ولی هیچگاه سرمایه گذار نیست , کارآفرینی همواره به دنبال تغییر است و به آن پاسخ میدهد و فرصتها را شناسایی میکند و کارآفرینی به عقیده دراکر همانا به کاربردن مفاهیم و فنون مدیریتی, استانداردسازی محصول , به کارگیری ابزارها و فرایند طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است . او کارآفرینی را یک رفتار می انگارد . نه یک صفت خاص در شخصیت افراد .
– کارآفرین کسی است که تعهد میکند تا سازماندهی و مدیریت کسب و کار جدیدی را که توأم با ریسک است، بپذیرد. (دکتر محمود احمدپور داریانی – دکتر سیدمحمد مقیمی ,۱۳۸۵ :۴۵)
-
- کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.
-
- کارآفرین فردی است که تخصص وی در تصمیم گیری عقلائی و منطقی در خصوص ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب مؤثر میباشد (کاسون، ۱۹۸۲).
- جی ترمن (J.Torman) و مورنینگ استار (G.Morningstar) در کتاب «نظام های کارآفرینانه» در دهه ۱۹۹۰ می نویسد: کارآفرین یعنی ترکیب متفکرانه نظام اجتماعی و اقتصادی جامعه که به کمک هم نظام جدیدی را به وجود می آورند. (جلال همتی ,۱۳۸۸ :۲۰-۲۲)
از نظر اقتصاددآنان کارآفرین کسی است که ارزش افزوده ایجاد نماید . یعنی اینکه با زمان و انرژی لازم , سرمایه ها را به گونه ای به کار گیرد که ارزش آن ها و یا محصولات به دست آمده نسبت به حالت اولیه اش افزایش یابد.
“جفری تیمونز” کارآفرین را ایجاد کننده یک چیز ارزشمند از هیچ میداند بنابرین کارآفرین کسی است که دارای قدرت بالا میباشد و توان پیدا کردن خلا و فرصتها را دارد و میتواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید.
۲-۲-۲٫ تعاریف کارآفرینی
به طور کلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفت های جامعه بشری بوده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکامل موضوع بیان شده است، که برخی از این تعاریف ارائه میگردد:
– روند شکل گیری تفکرات تولید ارزش افزوده از طریق تولید کالاها، خدمات و یا هر گونه خروجی اقتصادی که به همراه خود ایده سازی و خلاقیت های ذهنی، فرصت شناسی (کشف فرصت ها)، ابتکار عملی، پشتکار و سخت کوشی را داشته باشد، کارآفرینی گویند.
– فرآیندی که بتواند با بهره گرفتن از خلاقیت چیز نویی را همراه با ارزش جدید و با بهره گرفتن از شناخت، منابع و به کارگیری ریسک در زمان مشخص کارآفرینی نامیده می شود.
– کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیر اقتصادی جامعه و مؤسسات انتفاعی تأسیس شده برای برخورداری از مزیت های اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (جلال همتی ,۱۳۸۸ :۱۷)
– کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم می آورد (ویلکن Wilken،۱۹۸۰).
۲-۲-۳٫ سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی
ریشه واژه کارآفرین از کلمه فرانسوی Entre prendre، اصطلاحاً به معنای واسطه یا دلال، مشتق شده است این واژه در طول زمان همراه با تحول شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم در برگیرنده شده است. از آنجا که بررسی این تحولات و موارد کاربردی این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه نظریه کارآفرینی حرکت کردهاست در اینجا به مرور به پنج دوره دگرگونی در مفهوم کارآفرینی می پردازیم.
- دوره اول: قرن ۱۵، ۱۶ میلادی «صاحبان پروژه های بزرگ»
اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه شد. این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاک و حکومت های فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژه های بزرگ را بر عهده میگیرد و البته در این راه مخاطره ای را می پذیرد، زیرا عموماً منابع توسط حکومت محلی تأمین می شود او صرفاً مدیریت میکند. نمونه بارز کارآفرین در این دوره معماران مسئول ساخت کلیساها، قلعه ها و تأسیسات نظامی هستند.
- دوره دوم:
در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد؛ کانتیلون کارآفرین را اینگونه تعریف میکند: کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت مشخص می خرد، روی آن فرآیندی انجام میدهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده می فروشد، از این رو مخاطره پذیر است. کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگآنان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی اند.