– معیارهای سنتی نظیر کارایی هزینه و مطلوبیت ممکن است باعث فشار آمدن به مدیران در جهت توجه به نتایج کوتاه مدت شده و در نتیجه هیچ گونه حرکتی به سمت بهبود صورت نگیرد.
– شاخصهای مالی گزارش دقیقی درباره هزینه فرایندها، محصولات و مشتریان نمیدهند و تنها بر فرایند کنترل بخشی به جای کل سیستم تأکید دارند.
– شاخصهای مالی قادر به تشخیص هزینه های کیفی به شکل دقیق و مناسب نیستند و تنها تولید بیشتر را تشویق میکنند (کریمی، ۱۳۸۵؛ ۲۲).
این ارزیابی توسط نسبتهای مالی و یا گزارشات و روشهایی نظیر سود و زیان، ترازنامه، بودجه بندی، تطابق
بودجه ، هزینهیابی بر مبنای فعالیت و ….. صورت میگیرد.
ب) ارزیابی منابع انسانی
این ارزیابی توسط روشهایی نظیر کارسنجی، انتخاب اجباری، قیاسی، ثبت وقایع حساس، مقایسه زوجی و … صورت میگیرد.
ج) ارزیابی فرآیندهای تولید
– روشهای آدام اسمیت
– کارسنجی تیلور
– کنترل پروژه
– کنترل کیفیت آماری
– مدلهای برنامهریزی کنترل تولید.
د) ارزیابی فرآیندهای مدیریت
– ایزو[۵۶] ۹۰۰۰-۱۴۰۰۰
– مدیریت بر مبنای هدف
– مدیریت کیفیت جامع
– جایزه مالکوم بالدریچ
– نظام مدیریت هوشین
– خود ارزیابی
– کارت امتیازی متعادل
– مدلهای بلوغ
– بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت
– دیدگاه ذینفعان
– مدلهای کمی و ریاضی مانند تحلیل پوششی داده ها و ….. (یوسفی، ۱۳۸۹: ۲۱۴ -۲۱۳).
۲-۲-۵-۱ سنجش عملکرد در این پژوهش
امروز تجزیه و تحلیل عملکرد در بنگاههای رقابتی و موفق در سطحی فراتر از رویکردهای مالی و رویکردهای بهرهوری محور در جریان است و مدیران بنگاهها از شاخصهای متنوعی برای سنجش عملکرد استفاده میکنند. بعضی از این شاخصها که در گذشته نیز مورد استفاده قرار میگرفت، مستقیما با فرایند تولید در ارتباط هستند که از آن جمله میتوان به ظرفیت، کارایی و بهرهوری اشاره نمود. اما دسته دیگری از شاخصها برای تحلیل عملکرد وجود دارد که با رویکرد استراتژیک سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته و امروزه به طور وسیعی مورد استفاده قرار میگیرند.
برای بررسی عملکرد سازمانی اتفاق نظر بر روی “تدابیر استاندارد” وجود ندارد. مزایا و محدودیتهای روش های مختلف اندازهگیری مقایسه شدهاند و مورد بحث قرار گرفتهاند (ونکاترمن[۵۷]، رامنوجام[۵۸]، ۱۹۸۶). مطالعات میلر (۱۹۸۶) و تن[۵۹] ، و لیفچرت[۶۰] (۱۹۹۴ ) شامل اندازه گیری سودآوری شرکتها در مقایسه با رقبای اصلی خود برای پنج سال گذشته میباشد. اندازهگیری متغیرهای عملکرد نسبی به محدود کردن رقبا در شرایط بازگشت داراییها پس از کسر مالیات، بازگشت پس از از مالیات بر کل فروش، رشد فروش کل، عملکرد کلی و موفقیت.
نارور و اسلاتر (۱۹۹۴ ) ارزیابی تیم مدیریت ارشد را مورد اندازهگیری قرار دادند که شامل بازگشت دارایی، رشد فروش، و موفقیت محصول جدید، نسبت کسانی که از سایر رقبا در بازار بزرگ همان بنگاه است.
در این پژوهش از ادراکات پاسخدهندگان درباره نرخ بازگشت سرمایه[۶۱] (ROI) و رشد سود نسبت به متوسط صنعت و رشد سود در پنج سال گذشته پرسیده شد. از آنجا که این پژوهش بر روی شرکتهای تولیدی مبتنی بر تکنولوژی متمرکز است، اندازهگیری عملکرد تولیدی نیز، شامل کیفیت محصول و بهرهوری نسبت به رقبای اصلی و در زمان بازار نسبت به متوسط صنعت معرفی شده است.
بنابرین تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت بر اساس دو عامل، شاخص مالی و شاخص تولیدی میباشد.
عامل “شاخص مالی” شامل تغییر سود در پنج سال گذشته و رشد سود و نرخ بازگشت سرمایه در مقایسه با متوسط صنعت است.
عامل “شاخص تولیدی” شامل “کیفیت محصول” و “بهره وری” در مقایسه با رقیبان اصلی و “زمان انتظار بازار” در مقایسه با متوسط صنعت است.
جدول ۲-۲ عوامل مورد اندازهگیری عملکرد
عامل
متغیرها
شاخص مالی
رشد سود (در برابر میانگین صنعت )
تغییر سود (در پنج سال گذشته)
ROI (در برابر متوسط صنعت)
شاخص تولیدی
کیفیت محصول (در برابر رقبای اصلی)
بهره وری (در برابر رقبای اصلی)
زمان انتظار بازار (در برابر میانگین صنعت )
۲-۲-۶ مدلهای ارزیابی عملکرد سازمان
۲-۲-۶-۱ مدل سینک و تاتل (۱۹۸۹)
یکی از رویکردها به سیستم ارزیابی عملکرد مدل «سینک و تاتل» است. در این مدل، عملکرد یک سازمان ناشی از روابط پیچیده بین هفت شاخص عملکرد به شرح زیر است:
۱- اثر بخشی که عبارت است از «انجام کارهای درست، در زمان مناسب و با کیفیت مناسب». در عمل اثر بخشی با نسبت خروجیهای واقعی بر خروجیهای مورد انتظار معرفی میشود.
۲- کارایی که معنای ساده آن «انجام درست کارها» است و با نسبت مصرف مورد انتظار منابع بر مصرف واقعی تعریف میشود.
۳- کیفیت که مفهومی گسترده دارد و برای ملموس تر کردن مفهوم کیفیت، آن را از شش جنبه مختلف بررسی و اندازه گیری میکنند.
۴ – بهرهوری که با تعریف سنتی نسبت خروجی به ورودی معرفی شده است.
۵- کیفیت زندگی کاری که بهبود آن کمک زیادی به عملکرد سازمان میکند.
۶- نوآوری که یکی از اجزای کلیدی برای بهبود عملکرد است.
۷- سودآوری که هدف نهایی هر سازمانی است.
اگرچه نسبت به زمان ارائه این مدل تغییرات بسیاری در صنعت رخ داده است، اما همچنان این هفت شاخص از اهمیت بالایی در عملکرد سازمان برخوردارند. با وجود این، این مدل دارای یکسری محدودیتهای اساسی نیز هست. به عنوان مثال در این مدل به «انعطاف پذیری» که یکی از ضروریات بازارهای دهه اخیر است توجهی نمیشود . همچنین محدودیت دیگر مدل بیتوجهی به مشتریان سازمان است (کریمی، ۱۳۸۵: ۲۲).
۲-۲-۶-۲ ماتریس عملکرد (۱۹۹۸)
«کیگان» در سال ۱۹۸۹ ماتریس عملکرد را معرفی کرد. نقطه قوت این مدل آن است که جنبههای مختلف عملکرد سازمانی شامل جنبههای مالی و غیر مالی و جنبههای داخلی و خارجی را به صورت یکپارچه مورد توجه قرار میدهد. اما این مدل به خوبی و به صورت شفاف و آشکار روابط بین جنبههای مختلف عملکرد سازمانی را نشان نمیدهد (کریمی، ۱۳۸۵: ۲۲).
۲-۲-۶-۳ مدل نتایج و تعیین کننده ها (۱۹۹۱)