روایی : روایی اشاره به مناسب، با معنا، و مفید بودن استنباط ها و کاربردهای خاصی دارد که از روی نمرات مشاهده شده آزمون به عمل می آید. تأیید این گونه استنباطها و کاربردها، مستلزم جمع آوری انواع متفاوتی از شواهد است.
اعتبار : اعتبار فرایند کمیسازی خطاست و یک مفهوم کلی برای نامیدن مجموعه ای از ویژگیهاست و اشاره دارد به اینکه یک آزمون تا چه حد دقیق و حساس است و نتایج آن ثبات دارد و تکرارپذیر میباشد(جزوه کلاسی فلسفی نژاد، ۱۳۹۱).
امتحاناتنهایی : منظور از امتحاناتنهایی در این پژوهش، امتحانات سال سوم مقطع متوسطه است که به صورت همزمان در سراسر کشور برگزار می شود.
ضریب تعمیمپذیری[۱۰] : ضریب تعمیمپذیری(G) زمانی به کار میرود که تصمیمها نسبی هستند. این ضریب، همه منابع خطایی که جایگاه نسبی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد را در برمیگیرد.
شاخص اتکاپذیری[۱۱] : شاخص اتکاپذیری () برای تصمیمهای مطلق به کار میرود. این شاخص، همه مؤلفه های واریانس به غیر از هدف اندازه گیری[۱۲] را در بر میگیرد.
محتوا : مجموعه ای از اصول، مفاهیم و مهارت هایی است که از سوی برنامه ریزان درسی بر اساس هدفهای آموزشی معین، تهیه و تنظیم می شود.
تحلیل محتوا : روش مطالعه و تجزیه و تحلیل ارتباطها به شیوه نظامدار، عینی و کمی برای اندازه گیری متغیرهاست( کرلینجر، ۱۹۸۶، ترجمه ی شریفی، ۱۳۸۸، ص ۲۲۳).
عملکرد دانش آموزان : نتایج امتحانات نهایی دانشآمورزان در دو درس ادبیاتفارسی و زیستشناسی در خرداد ماه ۹۰ میباشد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بگونه کلی از دو جهت به اندازه گیری و سنجش علاقهمند بوده اند. نخست آنکه بدانند که فرد معینی چه می کند. در این مورد نتایج اندازه گیری مربوط به آن بخشی از رفتار فرد می شود که شخصیت نام دارد و موضوع اندازه گیری در واقع ” عمل فرد” است. دوم آنکه بدانند که فرد چه می تواند انجام دهد. در این نوع اندارهگیری، مقصود به دست آوردن قراین و شواهدی درباره اعمالی است که اگر فرد تلاش کند می تواند از عهده آن برآید. نتایج این نوع اندازه گیری که در واقع مربوط به توانایی فرد می شود ممکن است به دو بخش اصلی تقسیم شود. اندازه های مربوط به استعداد و اندازه های مربوط به معلومات یا پیشرفتتحصیلی (هومن، ۱۳۸۴، ص ۱۶۸). آزمونهای پیشرفتتحصیلی[۱۳] برای اندازه گیری معلومات و آموخته ها، تواناییهای اکتسابی یا مهارت های پیشرفته مورد استفاده قرار می گیرند که عمدهترین آن ها، آزمونهای مداد و کاغذی یا آزمونهای کتبی[۱۴] نام دارند. این آزمونها را به دو دسته اصلی تقسیم میکنند: آزمونهای عینی و آزمونهای ذهنی. صاحبنظران و متخصصان، نظرهای موافق و مخالف زیادی نسبت به کاربرد آزمونهای ذهنی ابراز داشته اند و برای آن ها، امتیازات و معایبی برشمردهاند که در این میان بخش اعظم انتقادات، متوجه آزمونهای تشریحی[۱۵] است. دقت این آزمونها به مقدار زیاد به نحوه تصحیح اوراق امتحانی و دقت عمل مصححان مربوط است و دلیل عمدهی مخالفت برخی صاحب نظران با کاربرد این آزمونها نیز از بی ثباتی نمرهگذاری آن ها ناشی می شود.
با اینکه سوالات امتحانات نهایی سال سوم متوسطه ترکیبی از انواع گوناگون سوال است ولی درصد بیشتری از سوالات آن از نوع تشریحی و کوتاه پاسخ میباشد. در بسیاری از تحقیقات، آزمونهای عینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و این خود گام بزرگی برای بهبود کیفیت سوالات این آزمونها میباشد. اما متأسفانه به آزمونهای ذهنی و روشهای تحلیل آن ها کمتر توجه شده است. در راستای بهبود کیفیت امتحاناتنهایی، هر چند تشکیلات مربوطه گامهای ارزندهای برداشته است که میتوان به مواردی از جمله؛ دستورالعملهای طراحی سوال امتحان، برگزاری کارگاه های آموزشی در حوزه سنجش و ارزشیابی، استفاده از دانش معلمان آموزش دیده در طراحی سوالات، تشکیل بانک سوال اشاره کرد. با وجود این، مستندسازی کیفیت این امتحانات جای بررسی و تحقیق دارد. همانطور که حسنی و کیامنش (۱۳۸۸) بیان کرده اند؛ تحلیل آیین نامه های امتحانات نشان میدهد در طول هشتاد و اندی سال که از تدوین اولین آیین نامه های امتحانات در شورای عالی معارف می گذرد، تدوین کنندگان آیین نامه ها کمتر به صحت و دقت سوالات و نتایج ارزشیابیها توجه داشته اند و بیشترین دغدغه آنها صحت اجرا و ثبت نمره بوده است.
هر ارزشیابی و سنجشی بر اساس اطلاعات و دادههایی انجام میگیرد که از طریق ابزارها و روشهای مختلف جمع آوری میشوند. سنجشی می تواند کارا و سودمند قلمداد شود که بر پایه اطلاعات دقیق و معتبر باشد و مطابق با اصول و ملاکهای علمی صورت پذیرد. سنجش آموختههای دانش آموزان در امتحانات نهایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. زمزمه تغییر نظام پذیرش دانشجو در کشور و جایگزینی سوابق تحصیلی که در چند سال اخیر مطرح شده است بر اهمیت امتحانات نهایی مقطع متوسطه بیش از پیش افزوده است. از این رو طراحی و سنجش سوالات این امتحانات نیز میباید مبتنی بر اصول و نظریه های علمی باشد تا بدین وسیله با در اختیار داشتن دادههایی هر چه نزدیکتر به واقعیت، زمینه برای ارزشیابی عادلانه فراهم شود.
در این فصل ابتدا به تشریح ارزشیابی پیشرفتتحصیلی پرداخته می شود، بهدنبال آن به موضوعاتی چون نحوه طراحی و تصحیح امتحانات نهایی نیز اشاره می شود. سپس در قسمت مبانی نظری به معرفی سه نظریه کلاسیک آزمون، تعمیم پذیری، پرسش – پاسخ و تقابلات آن ها پرداخته و بعد از آن مباحث اعتبار و روایی مرور خواهد شد. در پایان، تحلیل محتوا به طور مختصر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
ارزشیابی پیشرفتتحصیلی فرایند منظمی است که با به کارگیری روشهای علمی، عملکرد یادگیرندگان و میزان آموختههایشان را میسنجد و در مورد عملکرد آنها با توجه به اهداف آموزشی از پیش تعیین شده به قضاوت و داوری می پردازد. طبق این تعریف در ارزشیابی پیشرفتتحصیلی نخستین گام، تعیین اهداف آموزشی است. منظور از اهداف، انتظارات آموزشی است که پس از طی یک دوره آموزشی از یادگیرندگان انتظار میرود به آن دست یابند. برای سهولت مطالعه، اهداف آموزشی را به انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند که از این میان طبقه بندی بلوم[۱۶] شناخته شدهتر است. اهداف در طبقه بندی بلوم در سه حیطه شناختی، روانی – حرکتی و عاطفی قرار می گیرند که در هر کدام از این حیطهها نیز اهداف از سطوح سلسله مراتبی از ساده به مشکل برخوردارند. در آموزش و پرورش بسیاری از اهداف در ارتباط با حیطه شناختی هستند. نوع دیگری از طبقه بندی اهداف، تعیین اهداف در سه سطح کلی، نسبتاً کلی و هدفهای رفتاری است که از این میان، هدفهای رفتاری نسبت به دو سطح دیگر جزئیتر، دقیقتر و قابل اندازه گیریتر است. ویژگیهای مذکور به روند ارزشیابی پیشرفتتحصیلی سرعت و سهولت میبخشند.