در این روایت چند شخصیت نقش کنشگر فاعل را پذیرفته اند که هر یکی هدفی دارد. فاعل اصلی روایت را می توان راوی داستان دانست که در قسمت های مختلف داستان چند هدف دارد، اولین هدف او شرکت در مجلس عروسی و ساعاتی خوش گذارنی در آن جاست که عوامل بازدارنده ای مثل سرد و بی روح بودن مجلس، شلوغی زیاد مجلس، نبودن دوست و همصحبت کنار راوی مانع از رسیدن او به این هدفش می شوند. در قسمت دیگر داستان هدف راوی صرف شام در پشت بام است که در این جا هم عواملی مثل بی کیفیت بودن غذا و صحبت یک نفر درباره ی خطر ریزش پشت بام و ترسیدن راوی از این قضیه نقش باز دارنده را دارند و مانع از صرف شام توسط راوی می شوند.
در پایان عروسی هم هدف راوی گرفتن خسارت از فرد ناشناس به خاطر آسیب دیدن ماشینش است ولی اصرار و بهانه جویی فرد ناشناس نقش باز دارنده را دارد و راوی را از هدف خود منصرف می کند.
فرد ناشناسی که شماره ی پلاک چند ماشین را می خواند فاعل است و هدف او گرفتن ماشین از عده ای و رفتن به دنبال ماشین عروس است، راوی داستان در این قسمت هم یاری رسان است و هم اعطا کننده و فرد ناشناس هم دریافت کننده محسوب می شود.
چند نفر از مهمانان حاضر در عروسی فاعل هستند و هدف آن ها گرم کردن مجلس و به رقص واداشتن افراد است، کسانی که حاضر به رقص نمی شوند نقش بازدارنده را دارند و مرد چاق نقش یاری رسان را دارد که هم به درخواست این افراد عمل می کند و هم با افتادن ناگهانی اش در حوض مجلس را از سردی در می آورد و باعث خنده ی مردم می شود.
فاعل
راوی داستان/افراد حاضر در عروسی
هدف
شادی و خوشگذرانی در مجلس عروسی و…/گرم کردن مجلس
بازدارنده
سرد و بی روح بودن مجلس /شلوغی مجلس و…
یاری رسان
رقص مرد چاق و افتادنش داخل حوض
اعطاکننده
راوی
دریافت کننده
فرد ناشناس
ب) زنجیره های روایی
ـ زنجیره ی انفصالی: حضور راوی در مجلس عروسی، ورود فرد ناشناس به مجلس و گرفتن کلید ماشین عده ای و رفتن بعضی ها به دنبال عروس ، رفتن مرد چاق روی حوض و افتادنش داخل حوض، ورود عروس و داماد به مجلس، رفتن مهمانان به پشت بام، بیرون رفتن راوی از مجلس عروسی و برگشتن مجددش به خاطر خسارت ماشین و رفتن دوباره اش از مجلس، رفتن راوی به اداره ی رسیدگی به جرائم زنجیره های انفصالی این روایت محسوب می شوند.
ـ زنجیره ی اجرایی: برگزاری مراسم عروسی، برگزاری برنامه ی نوازندگی در مجلس،بازی کردن و دویدن بچه ها در حیاط، خسارت دیدن ماشین راوی تلاش عده ای از مهمانان برای گرم کردن مجلس، نحوه ی برگزاری مراسم عروسی در جامعه و جریمه شدن راوی به خاطر تخلف کسانی که ماشینش را به امانت گرفته بودند زنجیره های اجرایی روایت هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ـ زنجیره ی میثاقی: دعوت کردن راوی به مجلس عروسی، به امانت گرفتن ماشین عده ای از افراد توسط فرد ناشناس، اعلام ورود عروس و داماد با آهنگ »مبارک باد« ، حدس و گمان ها و اظهار نظرهای افراد درباره ی عروس و داماد، زنجیره های میثاقی این داستان هستند.
۲۰-تله[۶۲۸]
آمیرزا تقی یکی از تجار ثروتمند، دختر بیست و هشت ساله ای به اسم فرنگیس دارد که دم بخت است و هنوز ازدواج نکرده است. این دختر دو خواستگار به نام های جعفر و کاوس دارد که فرنگیس را بیشتر به خاطر ثروت پدرش می خواهند نه وجاهت خودش. آمیرزا تقی حاضر نیست که دخترش را به هیچ یک از آن ها بدهد چون آن دو را لات و بی سروپا می داند. اما جعفر و کاوس هر کدام به نحوی می خواهند که دل فرنگیس را به دست بیاورند. خود فرنگیس به جعفر بیشتر تمایل دارد و ابراز علاقه می کند به همین خاطر کاوس فکر می کند که اگر بتواند جعفر را از پیش پا بردارد موفق می شود که با فرنگیس ازدواج کند و در نهایت به ثروت پدر او برسد. به همین دلیل هم سعی می کند نقشه ای بکشد که جعفر از جریان خواستگاری فرنگیس حذف شود و بعد از مدتی فکر کردن نامه ای به آمیرزا تقی می نویسد و در آن نامه از او تقاضای مقداری پول می کند و او را تهدید کرده می خواهد که آمیرزا تقی تا روز بعد ساعت ده پول ها را در کاغذ روزنامه پیچیده و پشت صندوق زباله ی سرکوچه بگذارد. و از طرف دیگر نامه ای از طرف فرنگیس به جعفر می نویسد که در آن از جعفر خواسته شده که بی اطلاع از پدر فرنگیس با او ازدواج کند و اطلاع می دهد که نقشه ی این کار را هم در صندوق زباله ی سر کوچه گذاشته است و در پایان از جعفر می خواهد که روز بعد ساعت ده به آن جا برود و نقشه را بردارد و جواب نامه را هم بنویسد و در آن جا بگذارد. کاوس پس از ارسال این دو نامه پیش خود فکر می کند که آمیرزا تقی پلیس را در جریان نامه خواهد گذاشت و ساعت ده روز بعد هنگامی که جعفر به امید برداشتن نقشه به سر کوچه می رود پلیس هم در آن جا حاضر می شود و جعفر را به اتهام نوشتن نامه ی تهدید آمیز دستگیر می کند. کاوس از این تصورات ذوق زده می شود و تصمیم می گیرد که ساعت ده خودش هم به آن جا برود تا از نزدیک شاهد موفقیت نقشه اش باشد. اما ساعت ده جعفر به صندوق زباله نزدیک می شود و برخلاف تصور کاوس هیچ مأموری در آن اطراف نیست که جعفر را دستگیر کند. کاوس از دور می بیند که جعفر از پشت صندوق زباله یک بسته را بر می دارد و باز می کند، بسته حاوی یک دسته اسکناس است و کاوس هم پول ها را از دور می بیند و به خاطر عملی نشدن نقشه اش افسوس می خورد و بسیار عصبانی و ناراحت میشود. بعد می بیند که جعفر کاغذی از جیبش در آورد و چیزی در آن نوشت و در همان روزنامه پیچید و پشت صندوق گذاشت و رفت بعداز رفتن جعفر کاوس به صندوق نزدیک شده و کاغذ را بر می دارد و می بیند که در آن چنین نوشته شده است: «فرنگیس عزیزم مبلغی که من باب مساعده برای مخارج ازدواج فرستاده بودی رسید. امیدوارم بقیه اش را هم بفرستی که زودتر این امر خیر را انجام دهیم!»
ـ تحلیل داستان
الف) کنشگران
اصلی ترین نقش و تأثیرگذارترین کنشگر این داستان کاوس است که در اصل در نقش فاعل ظاهر شده است و هدف او هم ازدواج با فرنگیس بعد از حذف کردن جعغر است، در واقع می توان گفت که او در طول روایت چند هدف را دنبال می کند، تهدید کردن آمیرزا تقی و مجبور کردنش برای پرداخت پول، انداختن جعفر در تله از طریق نقشه هایی که کشیده است و در قسمتی که خودش هم به سرکوچه می رود هدفش این است که از نزدیک شاهد دستگیری و رسوایی جعفر باشد هدف نهایی و اصلی او هم رسیدن به ثروت پدر فرنگیس بعد از ازدواج با فرنگیس است.
عملی شدن نقشه ی کاوس و انجام دادن درخواست مطرح شده در نامه ی تهدید آمیز از سوی آمیرزا تقی، کنشگر بازدارنده محسوب می شود. همچنین علاقه ی فرنگیس به جعفر هم می تواند نقش بازدارنده را داشته باشد.
شخصیت دیگری که در این داستان نقش فاعل را بر عهده دارد جعفر است و هدف او هم ازدواج با فرنگیس است. کاوس ناخواسته نقش کنشگر یاری رسان را در این بخش به عهده دارد، یعنی اگر چه در ظاهر و در ابتدای امر به نظر می رسد که عامل بازدارنده بر سر راه جعفر خواهد بود اما در ادامه ی روند داستان با طرح نقشه ی خود و عملی کردن آن باعث می شود که جعفر راحت تر به هدف خود برسد. در این قسمت میتوان آمیرزا تقی را اعطا کننده و جعفر را دریافت کننده به شمار آورد اگرچه بخشش آمیرزاتقی اجباری است و خود او هم دریافت کننده را نمیشناسد. و جعفر هم می پندارد که فرنگیس اعطا کننده است. شاید به نوعی هم بتوان کاوس را اعطا کننده محسوب کرد و فرنگیس و جعفر هم دریافت کننده هستند.
آمیرزا تقی هم در قسمت کوتاهی از داستان نقش فاعل را بر عهده گرفته و هدف او این است که دختر خود را به ازدواج فرد ثروتمندی در بیاورد تا خودش هم از این ازدواج سودی ببر
فاعل
کاوس/جعفر
هدف
حذف جعفر،فریب دادن آمیرزا تقی وازدواج با فرنگیس/ازدواج با فرنگیس
بازدارنده
عملی نشدن توطئه ی کاوس/–
یاری رسان
–/نقشه ی کاوس(بطور اتفاقی و ناخواسته)
اعطاکننده
آمیرزاتقی
دریافت کننده
جعفر