عموماً از دو نظام متفاوت در رابطه با افشای الزامی اطلاعات نام برده میشود. نظام اول؛ افشاگری اطلاعات را از طریق وضع قوانین خاص شرکتها اعمال و اداره میکند. نمونه های این گونه شامل کشورهایی نظیر آلمان و انگلیس میباشد. نظام دوم که نمونه بارز آن ایالات متحده آمریکا میباشد افشای اطلاعات مالی و کنترل آن را عمدتاًً در اختیار حرفه حسابداری قرار داده است. اما نهادهای قانونی حق نظارت و کنترل نهایی را برای خود حفظ کردهاند. با این وجود در اغلب جوامع مالی و روند تکامل بازار سرمایه کماکان بحث بر سر افشا ادامه دارد. محور اساسی این مباحث این است که چه نوع اطلاعاتی در چه جمعی چگونه و در چه زمانی باید افشا شود؟
رویکرد دیگر برای درک مقررات و نظارت بر افشا شرکتی، فرایند سیاسی تکامل استانداردهای حسابداری را به جای تمرکز بر ارزش اجتماعی مقررات افشا بررسی میکند(رامانا و واتس[۷]، ۲۰۰۹). از آنجایی که فرایند سیاست گذاری باز برای مشارکت در استاندارد گذاری وجود دارد، نهادهای استاندارد گذار در زیر فشارهای زیادی از نهادهای سیاسی مختلف قرار دارند(رامانا،۲۰۰۸). برتومیو و مگی[۸] (۲۰۱۰) از یک مکانیزم رأی دهی استفاده نمودند تا تاثیرات عمومی در فرایند استاندارد گذاری را مدل سازی نمایند.
کیفیت سود
تحلیلگران مالی، مدیران و سرمایه گذاران در سالهای اخیر به گزارش سودآوری شرکتها توجه زیادی داشته اند. سود حسابداری و اجزای آن از جمله اطلاعاتی محسوب می شود که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود. سهامداران که مهمترین گروه کاربران اطلاعات صورتهای مالی هستند منافع خود را در اطلاعات سود جستجو میکنند . سود حسابداری نشانهای است که موجب تغییر باورها و رفتار سرمایه گذاران می شود .
کیفیت سود به عوان یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی میتواند اطمینان سرمایه گذاران را در بازارهای مالی تحت تاثیر قرار دهد. از عوامل مهم مؤثر در کیفیت سود میتوان به روشهای متعدد حسابداری، نارساییهای موجود در فرایند برآوردها و پیشبینیها، اختیار عمل مدیران و تاثیرپذیری سود از مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران اشاره کرد. عبارت کیفیت سود به توانایی مدیران در استفاده از اقلام اختیاری در اندازه گیری و گزارشگری سود اشاره دارد. اقلام اختیاری ممکن است شامل انتخاب از بین اصول یا استانداردهای حسابداری و به کارگیری برآوردها و زمانبندی معاملات برای شناسایی اقلام غیرعادی در سود باشد.
در طول سه دهه اخیر بحث کیفیت سود مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته و تلاش بر این بوده است که با دست یافتن به یک روش منطقی و معتبر، کیفیت سود مورد ارزیابی قرار گرفته و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شود (دسای و همکاران[۹]، ۲۰۰۹).
کیفیت سود زمانی مطرح می شود که تحلیلگران مالی تعیین کنند، تا چه میزان سود گزارش شده، منعکس کننده سود واقعی است. برداشت عموم سرمایه گذاران از مفهوم سود واقعی، سود حاصل از عملیات عادی است که قابل تکرار در سالهای مالی آینده و ایجاد کننده جریانهای نقدی است. مفهوم کیفیت سود به دو ویژگی سودمندی در تصمیم گیری و ارتباط بین کیفیت سود و سود اقتصادی اشاره می کند.
اهمیت گزارشگری مالی و افشا حسابداری
بررسی ادبیات مالی و حسابداری نشان میدهد که موضوع افشای اطلاعات مالی در بازارهای سرمایه٬ همواره به عنوان یکی از مباحث اساسی و در عین حال پیچیده مطرح بوده است. با ظهور فرضیه بازار کارا بیش از هر چیز توجه محافل دانشگاهی و حرفهای به این نکته جلب شد که در دسترس بودن اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات بر روی قیمت اوراق بهادار ارتباط تنگاتنگی با کارایی بازار دارد. امروزه برای بسیاری از کشورها کارا بودن بازار از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا آثار نهایی کارایی بازار تعیین عادلانه قیمت اوراق بهادار و در نتیجه تخصیص مطلوب و بهینه سرمایه خواهد بود. اغلب از سرمایه گذاران و سهامداران اقلیت به عنوان کانون توجه در نظام گزارشگری مالی نام برده میشود. این تأکید از آنجا ناشی میشود که توسعه اقتصادی٬ مستلزم گسترش فرهنگ جدید و نظام یافته سهامداری و سرمایه گذاری است که ابزار اجرایی آن عموماً بازارهای بورس اوراق بهادار است.
اطلاعات حسابداری و افشا شرکتی برای عملکرد کارا یک بازار سرمایه حیاتی میباشد. شرکتها افشا را از طریق گزارشات مالی قانونی شامل، صورتهای مالی، یادداشتهای پیوست و بحث و تجزیه و تحلیل مدیریت و سایر موارد مقرر قانونی فراهم مینمایند. بعلاوه برخی شرکتها از طریق ارتباطات داوطلبانه همچون، پیشبینیهای مدیریت، مکالمات و ارائه تلفنی به تحلیلگران، مطالب منتشر شده در رسانه ها، سایتهای اینترنتی و سایر گزارشهای شرکتی افشا قانونی را انجام میدهند. در نهایت افشا شرکتی میتواند از طریق واسطههای اطلاعاتی همچون، تحلیلگران مالی، کارشناسان صنعتی و مطبوعات مالی صورت گیرد(هیلی و پالپو، ۲۰۰۱).