بررسی سیستماتیک عبارت است از مشاهده منظم، برنامه ریزی شده و بیطرفانه و تجزیه و تحلیل جامع عملیات مورد نظر. حسابرس به منظور حصول اطمینان از اینکه وظایف برنامه ریزی، اجرا وکنترل مدیریت بررسی کند. حسابرسی عملیاتی نیازمند بررسی جامع تری نسبت به تجزیه وتحلیل نتایج و گزارش های مالی میباشد.
اگرچه موضوع حسابرسی عملیاتی میتواند دربر گیرنده عملیات کامل یک سازمان باشد، اما معمولاً دامنه کار به فعالیتهای بخش ی از یک سازمان محدود می شود. منظور از یک بخش میتواند یک واحد سازمانی مانند ” قسمت “، ” کارخانه “، ” دایره ” یا ” شعبه ” یا یک وظیفه مانند، ” بازاریابی “، ” تولید ” یا ” داده پردازی ” باشد.
هدفهای مشخص ویژه هر سازمان یا یک بخش مشخص، معمولاً نقطه شروع حسابرسی عملیاتی است که باید به دقت تعریف شود. گاه طرف قرارداد، اعم از سازمان مورد رسیدگی یا یک شخص ثالث ممکن است به تعریفی روشن از هدفهای عملیات نیاز داشته باشد. در این موارد حسابرس سعی در برطرف کردن نیاز مذبور میکند، اما مسئولیت تعیین هدفهای مشخص کماکان به عهده طرف قرارداد است. تعیین اهداف ممکن است آنچنان بااهمیت باشد که مستلزم انعقاد قرارداد جداگانه ای در این خصوص باشد.
هر حسابرسی عملیاتی شامل ارزیابی عملکرد یک واحد میباشد. ارزیابی عملکرد عبارت است از مقایسه شیوه انجام فعالیتهای سازمان با اهداف از پیش تیین شده.
منظور از بهبود عملیات عبارت از افزایش رعایت صرفه اقتصادی، کارایی یا اثربخشی، ویا ترکیبی از این عوامل است. (صفار، ۱۳۸۵)
۳)حسابرسی مدیریت (عملکرد):
برنامه ریزی برای گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط و کافی وهمچنین، شواهد قابل اطمینان، توسط حسابرس، در ارتباط با این هدف حسابرسی که: آیا مدیریت یا کارکنان واحد مورد رسیدگی، اصول و استانداردهای مناسب را در ارتباط با حسابداری، مدیریت، و عملیات به منظور به کارگیری منابع واحد تجاری توأم با کارایی، توجیه اقتصادی یا اثربخشی اعمال کردهاند یا نه؛ و اظهارنظر یا نتیجه گیری و گزارش به شخص ثالثبا توجه به شواهد به دست آمده در ارتباط با هدف حسابرسی. (شباهنگ، ۱۳۸۵)
۴)حسابرسی صورتهای مالی:
وجود اطلاعات مالی قابل اتکا و مربوط زیربنای تصمیم گیری مفید اقتصادی است. سرمایه گذاری که در صدد خرید و فروش سهام برمی آید، اعتباردهنده یا بانکداری که برای اعطای وام و تسهیلات نیاز به تأیید اطلاعات متقاضی دارد، دولت برای وصول مالیات، همه و همه به اطلاعاتی اتکا میکنند که توسط دیگران تهیه شده است. نوعی تضاد منافع بین تهیه کننده و استفاده کننده اطلاعات وجود دارد که این امر ضرورت وجود حسابرسان مستقل و حسابرسی صورتهای مالی را نشان میدهد. حسابرسان مستقل به عنوان افرادی با صلاحیت فنی و اخلاقی هستند که توانایی انجام حسابرسی صورتهای مالی و اعتباردهی (گواهی کیفیت ) به این صورتها را دارند.
حسابرسی صورتهای مالی که در تحقیق حاضر مدنظر ماست، معمولاً ترازنامه و صورتهای سود و زیان، سود و زیان جامع و جریان وجوه نقد مربوط به آن را شامل می شود. هدف، تعیین مطابقت نحوه تهیه صورتهای مالی با اصول پذیرفته شده حسابداری است. حسابرسی صورتهای مالی معمولاً توسط مؤسسات حسابرسی ( در ایران بزرگترین مؤسسه حسابرسی، سازمان حسابرس است که یک ارگان دولتی میباشد. ) انجام می شود؛ گرچه هدف اولیه و توجیه کننده حسابرسی به استفاده کنندگان خارج از سازمان توجه دارد، اما گروه وسیعی از استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی، شامل؛ مدیریت، سرمایه گذاران، بانکها، اعتباردهندگان، تجزیه وتحلیل گران مالی و سازمانهای دولتی از گزارشهای حسابرسی استفاده می نمایند. در حال حاضر انجام حسابرسی صورتهای مالی در کشور ما بیشتر بنا به الزام قانونی انجام می شود. (ارباب سلیمانی، ۱۳۸۵)
۲-۳)مراحل اجرایی حسابرسی :
به طور کلی هر پروژه حسابرسی از چهار مرحله اساسی زیر تشکیل شده است : (carl. Pacini, 2007)
پذیرش کار حسابرسی[۱۷]، برنامه ریزی حسابرسی[۱۸]، اجرای عملیات[۱۹]، گزارشگری[۲۰]. در این تحقیق جنبه برنامه ریزی مدنظر میباشد.
۲-۴)پذیرش کار حسابرسی :
تصمصم گیری در مورد پذیرش کار جدید حسابرسی تابع دو عامل اساسی است. آینده صاحبکار و پیشنهادات مؤسسات حسابرسی، که بیشتر جنبه تصمیم گیری مؤسسات مدنظر ماست. تصمیمات پذیرش یا حفظ صاحبکار معلول سه فاکتور عمده میباشد که تحت عنوان محیط حسابرسی مطرحند.
(carl. Pacini, 2007)
۱– انتظارات جامعه درباره تأثیر استقلال حسابرسان در حفظ سلامت بازار اوراق بهادار و افزایش قابلیت اعتماد آن.
۲– بهبود الزامات قانونی، که تأکید بر اهمیت ارزیابی حسابرسان از مؤلفه های ریسک دارد.
۳– پیشرفت تکنولوژی اطلاعات که ماهیت فرایند اعتباردهی را تغییر داده است.
در سال ۱۹۹۲، AICPAبکارگیری رویکرد ریسک پذیرش را در تصمیمات پذیرش و حفظ صاحبکار توصیه کرد ، که دربرگیرنده ۳ مؤلفه است[۲۱] :
۱ – ریسک تجاری صاحبکار : ریسک مربوط به سودآوری و بقای صاحبکار
۲ – ریسک حسابرسی: ریسک اینکه حسابرسان نادانسته اظهارنظر خود درباره صورتهای مالی دارای تحریف بااهمیت را تعدیل ننمایند.
۳– ریسک تجاری حسابرس : ریسک ناشی از هزینه های دعاوی بالقوه منتسب به شکست حسابرسی و سایر هزینه های مربوطه شامل، عدم تحقق حق الزحمه و مهم تر از همه اعتبار حرفه ای حسابرس.
جانسون و کل[۲۲] ،یک فرایند شش مرحله ای را برای تصمیم گیری در مورد پذیرش صاحبکار ذکر کردهاند : (carl. Pacini, 2007)
۱ – ارزیابی درستکاری مدیریت[۲۳] : احتمال وقوع اشتباهات و بی نظمیها ( تقلبات ) در موارد نادرستی مدیریت افزایش مییابد.
۲ – تعیین اقلام و رویدادهای غیرعادی و ریسک های غیرمعمول[۲۴] : در اینجا حسابرس برشناخت استفاده کنندگان احتمالی از صورتهای مالی تمرکز دارد. مسئولیت قانونی حسابرسان ممکن است بر اساس استفاده کنندگان احتمالی صورتهای مالی متفاوت باشد، به ویژه در موارد قصور یا سهل انگاری. صاحبکارانی که با بدهی های آتی عمده یا ورشکستگی مالی روبرو هستند، احتمال طرح دعوی علیه حسابرس را بالا میبرند. حسابرس باید با مدیران و اعتباردهندگان مذاکره کند و گزارشات اعتباری را بررسی نماید. همچنین حسابرس باید بررسی لازم را در مورد کیفیت گزارشات و ثبتهای حسابداری انجام داده و وجود هر گونه محدودیت تحمیلی توسط صاحبکار را مدنظر قرار دهد.
۳ – ارزیابی صلاحیت انجام حسابرسی[۲۵] : اولین استاندارد عمومی حسابرسی( AU 150/02)با این جمله سؤالی شروع می شود : چه کسانی باید برای انجام حسابرسی انتخاب شوند؟ جواب این سؤال مقدار و نوع نظارت لازم را مشخص میکند. ماهیت کار صاحبکار و صنعتی که در آن اشتغال دارد، نقش تعیین کننده ای در تعداد و تخصص مورد نیاز برای انجام حسابرسی دارد. در صورت لزوم باید از خدمات مشاوران و متخصصان استفاده نمود.
۴ – ارزیابی استقلال[۲۶] : استاندارد عمومی شماره دو حسابرسی و قانون صدویک آیین رفتار حرفه ای بیش از بیش بیانگر اهمیت استقلال در کار حسابرسی است .