بیسوادی والدین موجب عدم درک وظایف مدرسه، برنامه های آن و تداوم حضور مرتب دانشآموز در مدرسه میگردد و مشکلاتی برای تحصیل دانش آموز و کار مدرسه فراهم میکند. همچنین از نظر ناتوانی در کمک فکری و عملی به امور برنامه درسی دانش آموزان در منزل،از پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان می کاهد.
والدینبا سواد علاوه بر نقش کمک رسانی در آموزش فرزندان خود،الگویمنسجمی از یک فرد باسواد نیز هستند. سواد والدین در تحصیل فرزندان نقش دو جانبه ایدارد. از یک سو برای آن ها جنبه کمک آموزش دارد و از سوی دیگرانگیزه ای برای درس خواندن آن ها می شود. برخی از تحقیقات نشان دادهاند کودکانی کهدر امور تحصیلی موفق هستند از والدینی برخوردار هستند که تحصیلات بالاتری دارند.
اندرسون[۴۹] (۱۹۸۳، به نقل از نعمت اللهی، ۱۳۸۶) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که خانواده های دانش پرور اهمیت زیادی به وضع آموزشی فرزندان خود میدهند، به این دلیل که افراد بزرگتر خانواده از تحصیلات خوبی برخوردار بوده اند در حالی که در خانواده های دیگر این سلیقه وجود ندارد. البته وی بیان میدارد که سطح تحصیلات والدین تنها یک عامل از عوامل متعدد است که ممکن است بر آرزو و تمایلات آموزشی فرزندان مؤثر باشد.
۲-۲-۳٫ عوامل مربوط به محیط آموزشی
۲-۲-۳-۱٫ کیفیت در آموزش
کیفیت مفهومی پیچیده وبغرنج و با ابعاد متعدد است (شیلدز[۵۰]، ۱۹۹۹). تعریف کیفیت با توجه به انتقادهای ضمنی، مشکل و پیچیده است و به دلیل معانی گوناگون آن تعریف مربوط به مشتری محور بودن محصول و خدمات از بین تعاریف و دیدگاه های مختلف بیشتر مفید است ( سحنی[۵۱] و همکاران، ۲۰۰۴).
کیفیت یک مفهوم چندشکلی و چند بعدی است. تصورات، ارزشها، مقاصد کلی و اهداف خاص هر فرد یا گروه ذینفع، پایه های تعریف کیفیت را تشکیل میدهد (یارمحمدیان، ۱۳۸۳).
کیفیت در چشم مشاهده کننده و یا در ذهن مصرف کننده قرار دارد و بر اساس ذهنیت، طرز تلقی، اهداف و تجارب افراد، برداشت های متنوعی به خود میگیرد (محمدی و فتحآبادی، ۱۳۸۴).
کیفیت را می توان به عنوان عاملی که به بهترین نحو مشتری را راضی نموده و فراتر از خواسته ها و نیازهای مشتریان میباشد معرفی نمود. گاهی اوقات آن را ” کیفیت ادراک” مینامند و می توان گفت که کیفیت در چشمان بیننده وجود دارد (سالیس، ۱۹۹۷).
از نظر سحنی (۲۰۰۶) کیفیت در آموزش به طریق مختلفی از قبیل برتری در آموزش، ارزش افزوده در آموزش، مطلوبیت تجربه و نتیجه آموزش برای استفاده، مطابقت محصول آموزشی با هدفها، ویژگی ها و نیازهای برنامه مشخص شده، دوری از عیب و نقص در فرایند آموزش و نهایتاً مطابقت با انتظارات مشتریان از آموزش تعریف شده است.
بارنت (۱۹۹۷) میگوید که آنچه کیفیت در نظر ما معنی میدهد به ارزشها و اهداف بنیادی ما در آموزش عالی بستگی دارد. ما نمی توانیم از کیفیت سخن بگوییم بدون آنکه محک و معیاری مستقل به آنچه به نظر ما رسالت عالی است داشته باشیم. از سویی دیگر استنباط ما از آموزش عالی راهنمای ما برای ادراک ماهیت کیفیت، چگونگی دستیابی به آن، ارزشیابی و ارتقای سطح آن است (وزیری، ۱۳۸۳).
کیفیت آموزشی را می توان به عنوان مجموعه عناصری در نظر گرفت که از ورودی، فرایند و خروجی نظام آموزشی تشکیل شده است (بکت[۵۲]،۲۰۰۵).
دیل(۲۰۰۳) کیفیت آموزشی را معادل استانداردهای آموزشی میداند همچون سطح پیشرفت تحصیلی فارغ التحصیلان. این تعریف از کیفیت آموزشی همخوانی کاملی با تمرکز به وجود آمده روی یادگیری دانشجویان دارد (وزیری،۱۳۸۳).
الف: امکانات آموزشی
محیط یادگیری که گاهی از آن در متون مختلف، تحت عنوان موقعیت یادگیری یا زمینه یادگیری نیز اشاره می شود، یک اصطلاح کلی است و به جنبههای مختلف آموزشگاهی اشاره دارد. محیط یادگیری کلاس اشاره به فضا یا جایی دارد که فراگیران و معلمان در آن جا با یکدیگر تعامل برقرار میکنند و از ابزارها و منابع اطلاعاتی مختلف برای دنبال کردن فعالیت های یادگیری خود بهره میجویند (ویلسون[۵۳]، ۱۹۹۶). در کل می توان دو جنبه کلی را برای محیط کلاس درس شامل میز و صندلی، نورپردازی، نحوه مرتب شدن لوازم آموزشی و غیره است و جنبه انسانی محیط هم اشاره به جو روانی – اجتماعی کلاس درس دارد (هندرسون[۵۴] و فیشر، ۱۹۹۸). با نگاهی مختصر به متون روانشناسی تربیتی امروزه میتوان در مورد مؤلفههای مختلف یادگیری مانند، نحوه اداره کلاس، نحوه ایجاد انگیزه در دانشجویان، روش های آموزشی معلمان در کلاس درس، وضعیت فیزیکی کلاس و صندلیها و حتی رنگی که برای نقاشی کلاس ها استفاده شده است، فصل هایی را پیدا کرد (اسلاوین[۵۵]، ۲۰۰۰؛ اسنومن و بیهلر[۵۶]، ۲۰۰۳).
بسیاری از فضاهای آموزشی که هم اکنون در مدارس و دانشگاهها مورد بهره برداری قرار میگیرد دارای استانداردهای متناسب با فضای علمی و پژوهشی نیست (ادیب، ۱۳۸۲).
امکانات آموزشی عبارتند از کلاس درس، کتابخانه ها، اتاق سمینار، تالار و سالن اجتماعات، سالن های سمعی و بصری، آزمایشگاه ها، کارگاه ها، فضای اداری، وسایل و تجهیزات کمک آموزشی، سالن رایانه، فضاهای باز و سبز جهت ایجاد محیطی آرام و…
ب: ارتباط معلم و دانشآموز
آموزش مؤثر به استفاده صحیح از مهارت های ارتباطی بستگی دارد. معلمها با بهره گرفتن از دانسته های خود و به کارگیری متون و مهارت های تدریس و ایجاد محیط مناسب، موجب یادگیری دانشآموز میشوند. خصوصیات یک معلم است که میتواند موجب تسهیل فرایند آموزش شده و حتی نقص کتب درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایی در ایجاد ارتباطی مطلوب به محیطی غیرفعال و غیر جذاب تبدیل نماید(شعبانی، ۱۳۷۱).
در فرایند ارتباط آموزشی عناصر و متغیرهای فراوانی نظیر مربی، فراگیر، پیام و عوامل محیطی نقش دارند ( کوهستانی، ۱۳۷۵). ارتباط در فرایند آموزشی به صورت تبادل افکار و اطلاعات در یک تعامل دو طرفه بین معلم و دانشآموز انجام میگیرد (اسپلاند[۵۷]، ۲۰۰۱).
برقراری ارتباط دانشآموز با معلم باعث افزایش اعتماد به نفس و انگیزه یادگیری در دانشآموز میگردد(باترسون و همکاران، ۱۹۹۴). مدرسان آموزشی بخصوص معلمهای مدرسه لازمست با عوامل مؤثر در برقراری ارتباط آشنا باشند تا فرایند یاددهی – یادگیری را تسهیل نمایند. در واقع آموزش مؤثر بستگی به مهارت های ارتباطی معلم دارد (اسپنسر ،۲۰۰۳).
توانایی برقراری ارتباط مؤثر یکی از شاخص های مهم تدریس اثربخش است و طبعا میتواند تابعی از ویژگی های شخصیتی و علمی معلم باشد. ویژگیهای متعدد مانند گشادهرویی، برخورد مثبت و انرژی دهنده و میل به هدایت یک معلم میتواند در برقراری ارتباط مؤثر باشد. مطالعات عوامل بی شماری را در تعامل بین مدرس و دانشآموز معرفی نموده اند، مطالعه ای عواملی مانند جنس، توانایی علمی و سبک ارتباطی معلم را در این تعامل دخیل دانسته است(اسفندیاری، ۱۳۸۰).