در میان فیلسوفان باستان افلاطون نخستین اندیشمندی بود که بر اهمیت قصه برای کودکان و نوجوانان در کتاب خود تأکید کردهاست ( رحماندوست ۱۳۸۱ به نقل از پریرخ و امجدی ۱۳۸۶ ). متخصصان آموزش و پرورش دو هدف متمایز برای قصه گویی کودکان مطرح کردهاند هدف نخست : کارکرد اطلاعاتی قصه گویی در ارائه بخشی از دانش درباره ی جهان و فرهنگ است و هدف دوم : کارکرد انتقادی در آموزش و یاد دادن است که شیوه های تفکر و عمل را به افراد می آموزد ( تامپسون[۸] و رودلوف ۱۹۸۷ ترجمه طهوریان ۱۳۸۴ ).
قصه گویی پیشینه ای پیوسته به تاریخ پیدایش انسان دارد . علاقه به قصه و شنیدن خاطره ها و ماجراها را آفریننده دانا در نهاد انسان نهاده است. به همین دلیل هماره یکی از عمده ترین و رایج ترین راه های انتقال تجربه و سرگرمی قصه گویی و گوش سپردن به قصه ها بوده است . هنر قصه گویی درطول زمان تغییر شکل یافته و موازی با گسترش رسانه های گروهی از یک سو و دست آوردهای روانشناسی یادگیری از سوی دیگر جامه های نو پوشیده تا همچنان بماند و توان رقابت خود را از دست ندهد . با اینکه در بعضی از جوامع پیشرفته امروز قصه گویی به عنوان یک هنر پرطرفدار یک شیوه آموزشی توانمند و یک سرگرمی پر جاذبه مطرح است در کشور ما توجه چندانی به قصه گویی نمی شود خانواده و بزرگترها فرصت طلایی و مهربانی آفرین قصه گویی را به جعبه های جادویی سپرده اند تا گرفتار خویش باشند . آموزش و پرورش ما نیز در گریز از سنت ها و پرهیز از بهره گیری از نو آوری از آنچه در گذشته به عنوان قصه گویی داشته ایم بریده و به دست آوردی که دنیای امروز قصه گویی دارد نرسیده است.(زایپس[۹] ۱۹۸۷ ترجمه ی پرنیانی ۱۳۸۰).
۲-۱-۱-تعریف قصه گویی
قصه معادل واژه لاتین Tale در تاریخ ادبیات جهان ، تعاریف وتعابیر مختلفی داشته است.
قصه در تاریخ ادبی بیشتر ملت ها به معنا و مفهوم حکایت سرگذشت خبر و بیان حوادث شگفت انگیز گذشته در زمان حال است. بن مایه و زیر بنای بیشتر قصه ها ترویج اصول انسانی و ارزش های اجتماعی قومی سنتی اقلیمی فرهنگی قصه گو ( راوی ) است. از این رو ارزش هایی مانند برادری – عدالت خواهی – برابری – شجاعت عشق و مدد از نیروهای امدادی غیبی و گهگاه خدایی در قصه ها حضور آشکاری دارند . (حکیمی و کاموس ۱۳۸۲ ).
قصه یا داستان به نوشته ای گفته می شود که فکر نویسنده ی آن در قالب حکایتی به خواننده عرضه می شود خواه داستان جنبه ی تخیلی و غیر واقعی داشته باشد و خواه واقعیات زندگی با جامعه ی تخیل قرین شده باشد (حجازی ۱۳۸۴ ). از کتاب های داستانی و قصه ها می توان برای مخاطب قرار دادن حوزه ی وسیعی از مسائل مانند رفتارهای حمایت کننده ترس از تنهایی رازها و ارتباط ها و مانند آن ها استفاده کرد . به عنوان نمونه شاید کتابی بتواند به کودک قدرت نه گفتن را بیاموزد (حجازی ۱۳۸۴ ). همچنین قصه ابزار مناسبی برای کمک به رشد کودک است که در صورت اشتباه ضربه های جبران ناپذیری به رشد کودک وارد خواهد شد . کودکان با شنیدن قصه های نامناسب جوانانی بی اراده و ترسو و ضعیف النفس خواهند شد . در مقابل قصه های مناسب میتواند افرادی مسئول شجاع و با اراده پرورش دهند . زمانی که کودک قصه ای را میخواند خود را به جای قهرمان آن تصور میکند بنابرین یکی از ویژگی های قصه باید این باشد که قهرمان قصه خواه انسان خواه پری یا حیوان به تنهایی از شایستگی های لازم برای عبور از موانع زندگی برخوردار باشد ( دهقان و پریرخ ۱۳۸۴ ).
حوادث قصه بایستی با یکدیگر مرتبط باشد و در مخاطب صورت های ذهنی قوی ایجاد کنند . زبان قصه بایستی ساده باشد تا کودک قادر به فهم و تقلید از آن گردد . از آنجا که کودکان بیشتر به محسوسات توجه دارند تمام قصه ها می بایست در مورد مسائل و امور محسوس باشند نه امور معقول و معنوی که از تصور آن ها به دور است . قصه ها باید قادر باشند خاطره ها و افکار و اطلاعات و تجربه های مفید را به کودکان الهام کنند و تجربه های تازه ای در اختیار آن ها قرار دهند و سر انجام اینکه قصه ها باید رنگ عاطفی داشته باشد و هیجان های متعددی را در شنونده برانگیزاند (بولتون و اسمیت [۱۰]۱۹۹۴).
۲-۱-۲ اهداف و ارزش های قصه گفتن
داستان وقصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی میبرد . پایداری شجاعت نوع دوستی امیدواری آزادگی جوانمردی طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش های هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستانها را تشکیل میدهند قصه ها ابزار بنیادین “معنادی دهی ” و الگوی طبیعی تفکر محسوب میشوند که ما پیش از مدرسه از طریق افسانه ها داستان های کودکانه و تاریخچه ی خانوادگی خود آن ها را فرا می گیریم.(تاج آبادی،رحیمی ، شعبانی۱۳۸۹).
قصه گویی فعالیتی است که از انسانها انسان میسازد و افراد به وسیله ی قصه هایی که می شنود شکل داده میشوند . قصه گویی شیوه ای شگفت انگیز برای بالا بردن درک رفتارهای شفاهی و عملی است و در برگیرنده ی بازنمایی هایی از خود و جهان و شخصیت های مختلفی است که افراد با آن ها تعامل برقرار میکند و به این ترتیب روابط آن ها را با دیگران از پیش شکل میدهند ( دیماجیو [۱۱]و همکاران ۲۰۰۳به نقل از شیبانی یوسفی لویه و دلاور ۱۳۸۵). استفاده از قصه ها و حکایت برای آموزش و شناساندن حقیقت شیوه های درست زندگی کردن اخلاقیات و روش های دست یابی به کمال و موفقیت به اندازه ی تاریخ بشر قدمت دارد . اصطلاح قصه گویی این موضوع را ممکن است به ذهن برساند که قصه بخشی از ارتباط جدی محسوب نمی شود بلکه صرفا برای سر گرمی است در حالی که قصه ها به ما میگویند در این جهان چگونه باشیم و این فرصت را میدهد تا دیدگاه خود را نسبت به واقعیت تغییر دهیم . به عبارت دیگر قصه ها بیانگر باورهای افراد درباره ی خودشان است ( برادلی ، کروین، بورچینال ، امکادو و گاریکا[۱۲] ۲۰۰۱ ).
قصه های درباره انسانها جانوران موجودات خیالی و اشیایی از قبیل ساعت قطار و انسان است . انسانها موجودات و اشیای خیالی در قصه های کودکان دارای شخصیت باور و فکر و احساس هستند . هنگامی که یک قصه گفته می شود موضوع شکل میگیرد مسائل مختلف آشکار می شود و شخصیت ها و اشیای قصه با افکار هیجانها و رفتار خاص پاسخ میدهند هنگامی که یک کودک به قصه گوش میدهد ممکن است با یک شخصیت و یا یک موضوع و یک حادثه در قصه همانند سازی کند در نتیجه همانند سازی را به زندگی خود فرافکنی میکند . علاقه ی وی به افکار و احساس ها و رفتارهای شخصیت های قصه به او اجازه میدهد تا در تجارب شخصیت های قصه سهیم باشد و باور و افکارها و تجارب هیجانی این شخصیت ها را بر خود فرافکنی کند و در نتیجه میتواند به صورت فرافکنانه بر روی پریشانی های هیجانی خود کار کند (فرگان [۱۳]۲۰۰۲).