تئوری اسناد یک تئوری شناختی انگیزشی است و پایه آن در یک استعاره خداگونه از افراد است. این تئوری اشاره به این دارد که افراد هوشیار هستند و تصمیم گیرندههای منطقی میباشند. این استعاره با استعاره ماشینی از رفتار انسان که انسان را مانند یک ماشین میداند و میتواند خروجی داشته باشد متفاوت است.
دو فرض اساسی در این نظریه وجود دارد: اولین فرض این است که افراد بر اساس یک هدف برانگیخته میشوند تا بفهمند چگونه بر خود و محیطشان مسلط شوند. به عبارت دیگر انسان را مثل یک دانشمند در نظر میگیرد که به دنبال این است که جهان را درک کند و رویدادها را پیشبینی و کنترل کند. به عنوان مثال، دانش آموزی را در نظر بگیرید که نمره پایینی را در یک امتحان کسب کردهاست، بنابرین این دانش آموز برانگیخته میشود تا علت نمره پایین خود را دریابد و به این طریق به کاستی خود در امتحان پی میبرد.
دومین فرض بیانگر این است که افراد آدمی چگونه به علل رویدادهای مهم زندگی خود نگاه میکنند. واینر بیان میکند که این علل را میتوان به عوامل درونی وبیرونی نسبت داد. اسناد دهنده در واقع یک جستجو کننده دانش است وهدف نهایی او دستیابی به دانش وکنترل محیط میباشد که این به سازگاری افراد با محیطشان کمک میکند.
هایدر (۱۹۸۵) بر این باور بود که مردم تمایل دارند که از روابط علی سر در آورند. تمایل افراد بر این است که رفتار خود و دیگران را بر مبنای قصد و نیت خودشان توجیه کنند. افراد از آن جهت به انجام امور میپردازند که دلخواه آنان است. بنابرین هنگامی که افراد به انجام کاری میپردازند که مورد مشاهده دیگران است مشاهده کنندگان خود به خود سعی میکنند که به علت انجام آن کار پی ببرند.
هدف نهایی اسناد دهنده دست یابی به دانش و مدیریت مؤثر بر خود و محیطش است. این تلاش برای تسلط یافتن افراد بر دانش مؤثر است که به آن ها اجازه میدهد یاد بگیرند و خود را با محیطشان سازگار کنند. جستجو برای درک و فهم امور و علل رویدادها مهمترین منبع انگیزشی است. از این رو هدف این نظریه پیدا کردن راههایی است که افراد به توضیح و تبیین رویدادها و روابط علت و معلولی بین آن ها بپردازند. مثلاً در مدرسه دانش آموزان میخواهند بفهمند که چرا بعضی به راحتی یاد میگیرند و میتوانند مطالب را بخوانند و بعضی دیگر به سختی (شیخ الاسلامی، ۱۳۷۷).
در مجموع در مورد این نظریه میتوان گفت جستجو برای درک و فهم امور و علل رویدادها مهمترین منبع انگیزشی انسان است. از این روهدف این نظریه پیدا کردن راههایی است که افراد به توضیح و تبیین رویدادها و روابط علت و معلولی بین آن ها میپردازد.
۲-۳- پیشآیندهای اسناد
طبق نظریه اسناد، افراد برای ساختن اسنادها از منابع اطلاعاتی گوناگونی استفاده میکنند. این منابع اطلاعاتی دردودسته کلی خلاصه شدهاند که عبارتاند از عوامل محیطی وعوامل شخصی که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرند (شیخ الاسلامی، ۱۳۷۰).
۲-۳-۱- عوامل محیطی[۲۱]
در مدل واینر عوامل محیطی، اطلاعات خاص و هنجارهای اجتماعی را شامل میشود. اطلاعات خاص دانش مستقیمی را درباره علتهای رفتار افراد فراهم میآورد. به عنوان مثال همه ما یک آگاهی ازتواناییهاوشایستگیهایمان داریم وبر این اساس هم یک انتظاری از موفقیت و شکست در آینده خواهیم داشت.
افراد همچنین میتوانند اطلاعاتی را که هنجارهای اجتماعی در اختیار آن ها قرار میدهد، در ساخت اسنادهای خود به کار ببرند. مثلاً دانشآموزی را فرض کنید که با بهره گرفتن از اطلاعاتی که از عملکرد همکلاسیهایش در امتحان به دست میآورد، میتوانداسنادی رادر خصوص عملکرد ضعیف خود در امتحان بسازد.[۲۲]
کلی[۲۳] همچنین پیشنهاد کرد که همه اطلاعات میتوانند مطابق چندین فاکتور طبقهبندی شوند که روی فرایندهای اسناد تأثیر میگذارند. کلی معتقد است که ما در هر اسناد علی به سه دسته اطلاعات نیاز داریم؛ اطلاعات مربوط به توافق[۲۴]، اطلاعات مربوط به همسانی[۲۵] واطلاعات مربوط به تمایز[۲۶]. به عنوان مثال، خانم ارلی معلم علوم کلاس هفتم است که میخواهد بداند چرا کارلا در کلاس بدرفتاری میکند. اگر خانم ارلی مشاهده کند که کارلا فقط در کلاس او بی انضباط است و در کلاسهای دیگر نیست (تمایز) و همچنین کارلا همیشه در کلاس او بی انضباط است (همسانی)، پس احتمال اینکه کلاس او مسبب رفتار کارلا است زیاد میشود. اگر خانم ارلی دید که نه تنها کارلا بلکه بقیه دانش آموزان کلاس نیز در کلاسش بی انضباط هستند (توافق)، پس باید چیزهای زیادی درباره کلاس او باشد که موجب این رفتار شده است. حالا فرض کنید کارلا در همه کلاسها بی انضباط است (تمایز کم) و دانش آموزان دیگر هم آرام هستند (توافق کم)، در این صورت اسناد این رفتار کارلا به خودش نسبت داده میشود.
۲-۳-۲- عوامل شخصی
اطلاعات کنونی که افراد در اختیار دارند نیز تأثیر آشکاری بر ساخت اسنادهای آن ها دارد. تعداد عوامل فردی که بر اسناد افراد تأثیر میگذارد در چهار مقوله خلاصه شدهاند که به شرح زیر میباشند:
الف) طرحوارهها و قواعد علی[۲۷]: شامل اصول و اعتقادات مختلفی است که افراد در ساختن اسنادهای خود به کارمیبرند. فرض میشود که این اصول و اعتقادات توسط افراد فرا گرفته میشوند، ذخیره میشوند فیسک و تیلور[۲۸] در این خصوص ۶ اصل کلی را مطرح کردهاند: و یادآوری میشوند و به شکلهای متفاوتی در موقعیتهای علی گوناگون برانگیخته میشوند. فیسک و تیلور در این خصوص ۶ اصل کلی را مطرح کردهاند:
اولین اصل این است که علتها باید قبل از نتایج رفتار باشند. به عنوان مثال دانشآموزی که در پی علتیابی شکست خود در امتحان است، این شکست را به عواملی که بعد از امتحان روی دادهاست نسبت نخواهد داد.
اصل دوم بیان میکند رویدادهایی که از نظر زمانی به رویداد هدف نزدیک هستند، به احتمال زیاد به عنوان عامل علی در نظر گرفته میشوند. دانش آموزی را در نظر بگیرید که نمره کم خود را به دلیل دعوا با دوستش درست شب قبل از امتحان میداند.
اصل سوم بیان میدارد رویدادهایی که از نظر فاصله ای و مکانی به رویداد هدف نزدیک باشند به احتمال زیاد با رویداد هدف ارتباط پیدا میکنند. مثلاً یک دانش آموز عملکرد ضعیف خود را به نزدیکی کلاس درس به زمین بازی نسبت میدهد.[۲۹]
اصل چهارم بیان میدارد که محرکهایی که به صورت برجسته ادراک میشوند نسبت به محرکی که برجسته نباشد، به عنوان علت در نظر گرفته میشوند.
اصل پنجم میگوید علتها باید شبیه نتایج باشند. افراد تمایل دارند که نتایج بزرگ را به علتهای بزرگ و پیامدهای کوچک را به علتهای کوچک نسبت دهند. مثلاً یک دانش آموز شکست در دوره تحصیل را به دلیل جدایی والدینش از یکدیگر میداند.
اصل ششم بیان میدارد که علتهای معرف و نماینده به احتمال بیشتری به پیامدها، اسناد داده میشود. دانش آموزی که هر دفعه شکست در امتحان ریاضی را به ضعف تدریس معلمش نسبت میدهد، این شکست را در دفعات بعد هم به همین دلیل میداند. در واقع در اینجا یک حالت تعمیم وجود دارد.