۱) تعداد سهام دادوستد شده
۲) ارزش سهام دادوستد شده
ب) تناوب دادوستد در تالار معاملات شامل:
۱) تعداد روزهای دادوستد
۲) دفعات دادوستد انجام شده
پ) متغیرهای مقیاس نماگر میزان تأثیر گذاری بر بازار شامل:
۱) میانگین تعداد سهام منتشره
۲) میانگین ارزش جاری سهام شرکت در دوره بررسی
که در نهایت هم سنجی و رتبه بندی فعالیت شرکت پذیرفته شده در بورس بر پایه نماگرهای شمرده و به کمک روش میانگین همسازه ها صورت میگیرد.
۲-۱۱-پیشینه تحقیق:
۲-۱۱-۱-پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور:
کلارک، سینگ و ویتینگ[۶۷](۲۰۱۱) در مطالعه ای با عنوان “سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا”، به بررسی اثرات سرمایه فکری[۶۸] بر عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا پرداخته اند. در همین راستا، از داده های مربوط به شرکت های منتخب کشور استرالیا طی دوره زمانی ۲۰۰۸-۲۰۰۴ و مدل اقتصاد سنجی حداقل مربعات معمولی بهر گیری شده است. متغیر سرمایه فکری با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری[۶۹] و اجزای آن شامل بازده سرمایه انسانی[۷۰]، بازده سرمایه ساختاری[۷۱] و بازده سرمایه به کار گرفته شده[۷۲] اندازه گیری شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که یک رابطه مستقیم بین ارزش افزوده فکری شرکت های منتخب در کشور استرالیا وجود داشته است. به طوری که یک رابطه قوی تر با بازده سرمایه به کار گرفته شده و یک رابطه ضعیف تر با بازده سرمایه انسانی داشته است. همچنین یافته ها نشان می دهد که یک رابطه مثبت بین بازده سرمایه انسانی و بازده سرمایه ساختاری در سال های قبل و عملکرد سال های جاری مشاهده شده است. با این حال شواهد نشان می دهد که امکان جایگزینی و تعدیل بین اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری اعم از بازده سرمایه انسانی و بازده سرمایه ساختاری با سرمایه فیزیکی و مالی؛ که بر عملکرد شرکت اثر می گذارند، وجود دارد.
سیلدر، هفلیگر و پروکسا[۷۳](۲۰۱۳)، در مطالعه ای با عنوان “اندازه گیری سرمایه فکری با بهره گرفتن از اشکال مختلف مالی : آیا می توان سودآوری شرکت را پیش بینی کرد؟”، یک روش برای اندازه گیری سرمایه فکری[۷۴] معرفی کرده و بررسی می کند که آیا سرمایه فکری تفاوت های طولانی مدت در سودآوری شرکت را توضیح می دهد یا خیر. به همین منظور از مدل اقتصاد سنجی داده های تابلویی و داده های مربوط به ۶۹ شرکت داروسازی و بیوتکنولوژی طی سال های ۲۰۰۹-۲۰۰۲ بهره گیری شده است. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد که هزینه های انجام شده مرتبط با سرمایه فکری در سال های پس از آنمنجر به افزایش بازده دارایی ها در زمان های بعدی شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آبیسکرا[۷۵](۲۰۱۱) در مطالعه ای با عنوان “جنگ داخلی، بازده سهام و اطلاع رسانی همگانی در رابطه با سرمایه فکری در کشور سریلانکا”، به بررسی اثر جریانات دوره ای افشای سرمایه فکری بر بازده سالانه سهام در طول دوره یک جنگ داخلی در کشور سریلانکا پرداخته است. به همین منظور از داده های مربوط به ۳۰ شرکت منتخب بازار بورس کشور سریلانکا در طول شش سال، ۲۰۰۳-۱۹۹۸، استفاده شده است. یافته های اصلی این مطالعه نشان می دهد که افشای سرمایه فکری توسط شرکت ها در دوره جاری، بر بازده سهام همان دوره اثری ندارد و بنابراین افشای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری هیچ تأثیری بر درآمد و بازده سهام شرکت در دوره جاری نخواهد داشت.
گارسیا مسا و مارتینز[۷۶](۲۰۰۷)، در مطالعه ای با عنوان “استفاده از اطلاعات مربوط به سرمایه فکری در تصمیمات سرمایه گذاری”، بررسی می کنند که آیا تحلیل گران مالی اطلاعات مربوط به سرمایه فکری را در توصیه های خود انتقال می دهند یا خیر. بدین منظور از داده های مربوط به شرکت های منتخب در کشور اسپانیا بهره گیری شده است. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد اطلاعات مربوط به استراتژی های شرکت، داده های کمی در مورد تحقیق، توسعه و نوآوری های مربوطه را فراهم می کند. یافته ها نشان می دهد که اطلاعات مربوط به سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها تأثیر گذار بوده و تحلیل گران با بهره گرفتن از این نوع اطلاعات، می توانند فرصت های قابل توجه رشد اقتصادی را شناسایی کنند و انتقال دهند.
۲-۱۱-۲- پژوهشهای داخلی
کریمی و همکاران(۱۳۸۹) طی مقاله ای با عنوان ” بررسی تاثیر اهرم مالی و فرصت رشد شرکت بر تصمیمات سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران” بیان داشتند، در این پژوهش تاثیر اهرم مالی و فرصت رشد بر تصمیمات سرمایه گذاری برای شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دو فرضیه تدوین گردیده؛ در فرضیه اول تاثیر اهرم مالی بر تصمیمات سرمایه گذاری و در فرضیه دوم تاثیر فرصت رشد بر تصمیمات سرمایه گذاری مورد آزمون قرار گرفته است. با توجه به مبانی نظری و ادبیات موضوع برای تجزیه و تحلیل داده ها، یک مدل رگرسیون تدوین و مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری، شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۰ می باشد. برای تعیین نمونه آماری، از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که در نهایت ۱۰۴ شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر تایید فرضیه اول و رد فرضیه دوم با بهره گرفتن از داده های تابلویی می باشد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد رابطه منفی و معنی دار بین اهرم مالی و تصمیمات سرمایه گذاری وجود دارد.
پورزمانی و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “سرمایه فکری بر ارزش بازار و عملکرد مالی” به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت هاپرداخته اند. برای بررسی سرمایه فکری از روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری که توسط پالیک در سال ۲۰۰۰ پیشنهاد شد، استفاده شده است. ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری کارایی سه نوع از داده ها را اندازه گیری می کند: سرمایه بکار گرفته شده(مالی و فیزیکی)، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری. این مطالعه بصورت تحلیلی اثرات جداگانه از کارایی سرمایه شامل کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکار گرفته شده(فیزیکی) بر ارزش بازار و عملکرد مالی را برای ۹۰ شرکت طی سال های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ به روش رگرسیون مورد آزمون قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معنی دار بین ضریب کارایی سرمایه فکری و ارزش بازار(نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری) وجود ندارد. این یافته تحقیق وجود شکاف فزاینده بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها را تأیید می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های به دست آمده بیانگر این است که ضریب کارایی سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی(نرخ بازده دارایی ها) شرکت دارد.
غیوری مقدم و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تأثیر سرمایه فکری بر کارایی به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری” به سنجش سرمایه فکری و بررسی تأثیر آن بر کارایی به عنوان معیار ارزیابی عملکرد در سطح سه صنعت مواد و محصولات دارویی، مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و
ساخت قطعات در بازه زمانی ۱۳۸۸-۱۳۸۵ پرداختند. در پژوهش حاضر، ابتدا با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها کارایی واحدهای مورد بررسی به عنوان یک معیار واحد و یکپارچه از عملکرد محاسبه و سپس تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن شامل سرمایه انسانی)مهارت و خلاقیت و توانایی انفرادی کارکنان واحد تجاری(، سرمایه ساختاری) ساختار داخلی واحد تجاری(و سرمایه به کارگرفته شده) همه منابع پیوند یافته با روابط خارجی) بر عملکرد(کارایی) ارزیابی شد و صرف نظر از تأثیر اهرم مالی و قیمت سهام بر عملکرد نتیجه های زیر حاصل شد:. سرمایه انسانی در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تأثیر منفی بر عملکرد)کارایی) است؛ البته، با در نظر گرفتن این موضوع که تأثیر سرمایه انسانی فقط در سطح صنعت مواد و محصولات دارویی معنادار نیست. علی رغم معنادار نبودن، تأثیر سرمایه ساختاری بر عملکرد واحدهای مورد بررسی به استثنای تأثیر آن در صنعت مواد و محصولات دارویی که به صورت منفی است در سطح دو صنعت دیگر به صورت مثبت است. سرمایه به کارگرفته شده در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تأثیر مثبت است و تأثیر آن فقط در سطح دو صنعت مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و ساخت قطعات معنادار است. سرمایه فکری نیز در همه صنایع مورد بررسی دارای تأثیر منفی بر عملکرد بود که این تأثیر فقط در صنعت خودرو و ساخت قطعات معنادار است. با توجه به نتایج به دست آمده در صنایع مختلف می توان چنین نتیجه گرفت که نوع صنعت، زیاد نمی تواند در تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد(کارایی) مؤثر واقع شود.
رحیمیان و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکتهای صنایع خودرو و ساخت قطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”، برای سنجش سرمایه فکری از مدل پالیک استفاده کردند. دوره زمانی مورد مطالعه سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ و نمونه
انتخابی شامل ۲۴ شرکت می باشد. نتایج حاصل از آزمون این پژوهش با بهره گرفتن از روش رگرسیون پانل دیتا حاکی از این است که بین سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های فعال در صنایع خودرو سازی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری، کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکارگرفته شده، دارای بیشترین تاثیر بر عملکرد مالی شرکت های نمونه می باشند و میان سرمایه انسانی و عملکرد مالی شرکت های نمونه ارتباط معنی داری وجود ندارد.
شهائی و خائف الهی(۱۳۸۹) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران” به بررسی تأثیر اجزای سرمایه فکری(متشکل از سرمایه های انسانی، ساختاری، و مشتری) بر عملکرد یک بانک دولتی قدیمی پرداختند. نتایج پژوهش از تأثیر مثبت اجزای سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک مزبور حمایت کرده و در این میان، بیشترین تأثیرگذاری به سرمایه مشتری اختصاص دارد و سرمایه های ساختاری و انسانی در جایگاه های بعدی قرار دارند. به علاوه، به عنوان مهم ترین سهم علمی پژوهش حاضر، مشخص شده است که سرمایه مشتری، نقش میانجی در رابطه سرمایه های ساختاری و انسانی با عملکرد سازمانی ایفا می کند.
عباسی و صدقی(۱۳۸۹) به بررسی تأثیر کارایی عناصر سرمایه ی فکری بر عملکرد مالی در بورس تهران(۱۳۷۹-۱۳۸۲) پرداختند. سرمایه ی فکری با مدل پالیک محاسبه شده و نتایج پژوهش نشان داد که ضریب کارایی هر یک از عناصر سرمایه فکری بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. تأثیر ضریب کارایی سرمایه فیزیکی و انسانی بر سود هر سهم مثبت اما تأثیر ضریب کارایی سرمایه ساختاری منفی و معنادار است. ضریب کارایی سرمایه انسانی بر نرخ بازده سالانه تأثیر منفی و معناداری می گذارد، اما ضریب کارایی سرمایه فیزیکی و ساختاری بر آن تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. همچنین شرکت هایی که سرمایه فکری بالاتری دارند، عملکرد مالی بهتری دارند و میانگین ضریب سرمایه فکری بین هفت صنعت تفاوت معناداری دارد.
نمازی و ابراهیمی(۱۳۸۸) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. دوره زمانی مورد مطالعه سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ و نمونه انتخابی شامل ۱۲۰ شرکت است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش با بهره گرفتن از “روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته” حاکی از این است که صرف نظر از اندازه شرکت، ساختار بدهی و عملکرد مالی گذشته، بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. افزون بر این، به طور کلی، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع، بین اندازه شرکت و عملکرد جاری و آتی رابطه منفی معنی دار، و بین عملکرد گذشته و عملکرد جاری، و عملکرد گذشته و عملکرد آتی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. اما رابطه بین ساختار بدهی و عملکرد جاری و آتی در سطح کلیه شرکت ها مثبت و معنی دار و در سطح صنایع، در صنعت شیمیایی و دارویی مثبت و معنی دار و در صنعت خودرو و فلزات و کانی غیرفلزی مشخص نمی باشد.
مزده و کمیجانی(۱۳۹۰) در پژوهشی سه شاخص پیاده سازی استراتژی، کیفیت برنامه های اجرایی و شناسایی وضع موجود را مهمترین شاخص های عملکرد بازاریابی برشمردند. از نظر آنها پیاده سازی استراتژی های اتخاذ شده برای واحد بازاریابی مهمترین گام محسوب می شود و موفقیت سازمان در این گام، بر سایر گام های کلیدی یک سازمان تاثیر گذار می باشد. در این زمینه رابطه معنی داری که میان پیاده سازی استراتژی و سایر عوامل موفقیت یک سازمان موجود است، نشان دهنده توجه شرکت ها به هم راستایی استراتژی های سازمان و سنجه های ارزیاب عملکردآن ها می باشد.
جعفرنژاد و مختارزاده(۱۳۸۶) تحقیقی مدلی کمی برای ممیزی انطباق استراتژی های تولید و بازاریابی برای شرکتهای تولیدی و صنعتی ارائه داده اند. ایشان بر این باورند که واحدهای بازاریابی و تولید جزو مهترین بخش های هر شرکت بوده و انطباق میان استراتژی های تولید و بازاریابی در شرکتها به ادامه حیات سودآور و پر بازده آنها منجر خواهد شد.
شهانی و خائف الهی(۱۳۸۸) تحقیقی را تحت عنوان بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران انجام دادند که نتایج آن از تاثیر مثبت اجزای سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک مزبور خبر داده است.و در اینمیان، بیشترین تاثیرگذاری به سرمایه مشتری اختصاص دا رد و سرمایه های ساختاری و انسانی در جایگاه های بعدی قرار دارند. به علاوه، به عنوان مهم ترین سهم علم پژوهش، مشخص شده است که سرمایه مشتری، نقش میانجی در رابطه سرمایه های ساختاری و انسانی با عملکرد سازمانی ایفا می کنند.
مدهوشی و اصغر نژاد امیری(۱۳۸۷) در تحقیقی تحت عنوان سنجش سرمایه فکری بررسی رابطه آن با بازده مالی شرکت ها به این نتیجه رسید که رابطه معنادار مثبتی بین سرمایه فکری و بازد مالی، سرمایه فکری و بازده مالی آتی، نرخ رشد سرمایه فکری و نرخ رشد بازده مالی آتی شرکت ها سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهرانمی باشد.
مجتهدزاده و همکاران(۱۳۸۸) تحقیقی را تحت عنوان رابطه سرمایه فکری و عملکرد صنعت بیمه انجام دادند که نتایج آن حاکی از آن است که سرمایه های فکری، انسانی، مشتری و ساختاری در بررسی جداگانه و مستقل از یکدیگر، با عملکرد رابطه معناداری دارند؛ در حالی که در بررسی هم زمانصرفا رابطه سرمایه ساختاری و انسانی با عملکرد معنادار بوده است. مصطفی آشنا، حمیدرضا یوسفی و فرزانه صادقی(۱۳۸۸) در تحقیق خود تحت عنوان سرمایه فکری، سرمایه ای ارزشمند برای سازمان امور مالیاتی کشور به این نتیجه رسیدند که موفقیت سازمان ها به توانایی مدیریت دارایی های نامشهود بستگی دارد و سرمایه فکری را سرمایه ای ارزشمند برای سازمان ها می دانند.
خلاصه فصل
سرمایه فکری زاده عرصه علم و دانش است. هنوز این واژه در دوران تکوین خود بسرمی برد. علی رغم این که، سیستم های بیشتری در حال استفاده از سرمایه فکری هستند، اما هنوز هم بسیاری از افراد شاغل در سازمان ها و بنگاه های اقتصادی اطلاعی از این مفهوم ندارند(زنجیردار و همکاران، ۱۳۸۷). مفهوم سرمایه فکری اغلب مورد بحث بوده است، اما همیشه به خوبی تعریف نشده است و کلمات مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. مردم تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی ها، منابع یا محرک های عملکرد به جای کلمهی “سرمایه” استفاده کنند. آنان “واژه ی فکری” را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش مالی یا غیرمالی جایگزین می کنند. بعضی ازحرفه ها(مانند حسابداری مالی، حسابرسی و…) نیز تعاریف کاملا متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند اما، توسط بنگاه اقتصادی نگهداری و از طریق حقوق قانونی قابل شناسایی و کنترل هستند، ارائه کرده اند( مار، ۲۰۰۸). استوارت معتقد است سرمایه فکری مجموعه ای از دانش، اطلاعات، اموال فکری۳، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت به کارگرفته شود. در واقع، سرمایه فکری کلیه کارکنان، دانش سازمانی و توانایی های آنان را برای ایجاد ارزش افزوده در بر می گیرد و باعث ایجاد منافع رقابتی مستمر می شود(قلیچ لی و مشبکی،۱۳۸۶). به اعتقاد بنتیس (۱۹۹۸) سرمایه فکری می تواند به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود(منابع، توانایی ها، رقابت) تعریف شود که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند. ادوینسون و مالون می گویند سرمایه فکری اطلاعات و دانش مورد استفاده برای کارکردن، برای ایجاد ارزش است(واسیل، ۲۰۰۸). سبای(۱۹۹۷) نیز سرمایه فکری را سه جزء سرمایه انسانی(ظرفیتی برای انجام امور در موقعیت های مختلف، برای ایجاد دارایی های مشهود و دارایی های نامشهود، سرمایه ساختاری(حق الاختراع، مفاهیم، مدل ها و سیستم های اداری وکامپیوتری) و سرمایه رابطه ای(روابط با تامین کنندگان مواد اولیه و مشتریان) تعریف کرده است. واسیل معتقد است دانش یک ارزش اقتصادی است و این ارزش به طور فزاینده درحال افزایش است و بیشتر در شرکت هایی قابل رویت است که، ارزش های مشهودکمتری داشته باشند(رس و بارونس، ۲۰۰۵). بنتیس و هالند(۲۰۰۲) اعتقاد دارند سرمایه فکری ذخیره ای از دانش است که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان یا بنگاه اقتصادی وجود دارد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است(واسیل، ۲۰۰۸).
به تازگی، محققان تعریف جامعی درباره ی سرمایه فکری ارائه کرده اند در این تعریف شرایط لازم برای شناسایی این دارایی نیز بیان شده است. “سرمایه فکری یک نوع دارایی است که، توانایی بنگاه اقتصادی را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامرئی است که ازطریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از بنگاه اقتصادی به دست می آید. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا درون سازمانی است، قابلیت خرید و فروش ندارد”(رس و بارونس، ۲۰۰۵).
به طور کلی، محقققان و دست اندرکاران رشته سرمایه فکری، بر روی این موضوع اتفاق نظردارند که، سرمایه فکری از سه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای تشکیل شده است که به شرح زیر توضیح داده می شوند:
الف) سرمایه انسانی: رس و همکارانش(۱۹۹۷) معتقدند کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری خود ایجاد می کنند. مهم ترین عناصرتشکیل دهنده سرمایه انسانی بنگاه اقتصادی مجموعه ی مهارت های نیروی کار، عمق و وسعت تجربه ی آنان است. منابع انسانی می تواند به منزله روح و فکر منابع سرمایه فکری باشد. این سرمایه در شب با ترک سازمان از سوی کارکنان از شرکت خارج می شود اما، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای حتی با ترک سازمان در شب هم، بدون تغییر باقی می ماند. سرمایه انسانی شامل : الف) مهارت ها و شایستگی های نیروی کار ب) دانش آنان در زمینه هایی که برای موفقیت بنگاه اقتصادی مهم و ضروری هستند و ج) استعدادها، اخلاق و رفتارآنان است(مار، ۲۰۰۸).
بروکینگ(۱۹۹۶) معتقد است دارایی انسانی یک بنگاه اقتصادی شامل مهارت ها، تخصص ها، توانایی حل مساله و سبک های رهبری است. اگر در یک بنگاه اقتصادی سطح گردش کارکنان بالا باشد، این موضوع ممکن است به این معنی باشد که سازمان این جزء مهم از سرمایه فکری خود را از دست داده است.
ب) سرمایه رابطه ای : سرمایه رابطه ای شامل همه روابطی است که بین بنگاه اقتصادی با هر فرد یا بنگاه اقتصادی دیگری وجود دارد. این روابط شامل مشتریان، واسطه ها، کارکنان، تامین کنندگان مواد اولیه، مقامات قانونی، اعتباردهندگان و سرمایه گذاران است. روابط مزبور به دوگروه کلی تقسیم می شوند : گروه اول روابطی هستندکه از طریق قرارداد با مشتریان و تامین کنندگان مواد اولیه یا شرکای اصلی، رسمیت می یابند. گروه دوم بیشتر شامل روابط غیررسمی هستند. سرمایه رابطه ای به عنوان یک پل و سازمان دهنده عملیات سرمایه فکری تلقی و عامل تعیین کننده درتبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار است. این سرمایه شامل استحکام و وفاداری مناسبات و روابط با مشتری است. رضایت مشتری، سلامت مالی و حساسیت قیمت ممکن است، به عنوان شاخص های این نوع سرمایه به کار روند. تفکیک سرمایه رابطه ای از سرمایه انسانی و ساختاری گویای اهمیت آن درارزش بنگاه اقتصادی است. علائم تجاری، شهرت و آوازه شرکت یا کالاها و خدمات آن، که منعکس کننده ی روابط بین شرکت ها و مشتریان(بالقوه یا بالفعل) آنها هستند، نیزدراین گروه از دارایی ها قرار می گیرند (مار، ۲۰۰۸).
ج) سرمایه ساختاری: رس و همکاران(۲۰۰۵) معتقدند سرمایه ساختاری شامل ذخایر غیرانسانی دانش از جمله، پایگاه های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل های اجرای فرآیندها، استراتژی ها و برنامه های اجرایی است. سرمایه ساختاری دامنه ی گسترده ای از عناصرضروری را پوشش می دهد. مهم ترین آنها معمولا شامل : ۱) فرآیندهای مهم اجرایی بنگاه اقتصادی ۲) چگونگی ساختاربندی آنها ۳) سیاست ها، جریان های اطلاعاتی و عناصرپایگاه های داده ۴) رهبری و سبک مدیریت ۵) فرهنگ سازمان و ۶) طرح های پاداش کارکنان است.
فصلسوم:
روششناسی
۳-۱- مقدمه
پژوهش عبارت است از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت. بنابراین، این پژوهش فرآیندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت و نسبت به آنها شناخت لازم را کسب کرد. در این فرایند، از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافتهها تحت عنوان «روششناسی» یاد میشود. روش تحقیق مجموعهای از قواعد، ابزارها و راههای معتبر(قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات ودستیابی به راه حل مشکلات است. در این فصل در ارتباط با فرضیههای تحقیق، جامعه و نمونه آماری، قلمرو زمانی و مکانی تحقیق، روش تحقیق، روشهای جمع آوری اطلاعات و دادهها، متغیرهای تحقیق و نحوه محاسبه آنها و معرفی مدلهای تحقیق و روش های آزمون فرضیهها بحث خواهد شد.
۳-۲- فرضیههای تحقیق
بیان مسئله تنها به صورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهشی را دربر ندارد، از طرفی دیگر درصورتی که کلیه اطلاعات پژوهشی را در مسأله مطرح کنیم مسأله به گونهای بزرگ میشود که تدبیر و هدایت آن امکان پذیر نیست، بنابراین مسأله هرگز به صورت عملی حل نخواهد شد مگر اینکه به فرضیه یا فرضیههایی تبدیل شود.رابطه فرضیه با تحقیق مثل رابطه راه با مسافرت است.
فرضیه ها از نظریات گذشته استنتاج میشود و چراغ راه مطالعات جدید هستند متغیرها، فرضیه ها را به صورتی نشان می دهند که محققان رفتاری و مدیریتی بتواند آنها را مشاهده و اندازه گیری کنند. فرضیه حدس بخردانهای درباره رابطه دو یا چند متغیر است که به صورت جملهی خبری بیان شده ونشانگر نتایج مورد انتظار میباشد. این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. به این صورت که در فرضیه اصلی عوامل موثر بر تمایل به دریافت سو د نقدی سرمایه گذاران از لحاظ میزان اهمیت مطرح میشود و در فرضیه های فرعی روابط در هزینه ها به صورت جدیتر بحث میگردد.
۳-۳- تبدیل فرضیه های پژوهشی به آماری
هدف از تبدیل فرضیه پژوهشی به فرضیه آماری، توانمند کردن محقق در آزمون کردن فرضیه است. به طورکلی هدف از آزمون فرضهای آماری، تعیین این موضوع است که با توجه به اطلاعات به دست آمده از نمونه، حدسی که درباره خصوصیتی از جامعه زدهایم، قویاً قابل تأیید است یا خیر؟ فرضیه های آماری، جمله ها یا عبارتهایی هستند که با بهره گرفتن از نمادهای آماری و به صورت پارامتر نوشته می شوند و نقش آنها هدایت پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری است. فرضیه های آماری به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- فرض صفر۱[۷۷]H0
این فرض به صورتی است که به نداشتن تفاوت، رابطه یا اثر اشاره میکند این نوع فرضیه ها را گاهاً فرضیه پوچ یا آماری نیز می نامند.
۲- فرضیه خلاف۲
این فرضیه به صورتی است که به احتمال وجود تفاوت، رابطه یا اثر اشاره میکند، این نوع فرضیهها را گاهاً فرضیه تحقیق یا جانشین نیز مینامند. فرضیه خلاف یا تحقیق در واقع پیشبینی محقق از نتایج است.