“
علوم سیاسی، علوم اطلاعاتی و دولت دیجیتالی در زمینه پرداختن به کیفیت اطلاعات، طراحی سیستم مدیریت و به اشتراک گذاری اطلاعات فعال هستند. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که داده ها علاوه بر آنکه از کیفیت بالایی برخوردار هستند باید از لحاظ محتوا نیز مناسب عملکرد و قابل دسترس و واضح برای کاربران باشند. به عبارتی دیگر سیستم ها و مدیران مسئول انتشار اطلاعات اداری باید داده ها را مناسب و قابل استفاده کاربران گردانند. اطلاعات را تفکیک و دسته بندی نمایند؛ ممکن است، همان اطلاعاتی که برای استفاده برخی از افراد مناسب هستند، برای دیگران با توجه به ابعاد زمانی نیازمندی به اطلاعات، امنیت آن ها و خاص بودن اطلاعات نامناسب باشد. کاربران نیازمند انتخاب و برگزیدن ویژگی های اطلاعات دریافتی هستند (Ballou & Pazer, 1995: 51- 53). مدیران سازمان، باید داده ها را به منظور تصمیم بهتر برای کاربران توصیف نمایند و همچنین برای ارزیابی کیفیت داده ها، کاربران باید ماهیت داده ها را درک کنند و ماهیت و دلایل ایجاد اطلاعات مورد نظر را بدانند. از سوی دیگر مجیر[۱۱](۲۰۰۹) از دیدگاه علوم سیاسی ادعا میکند که شفافیت به واسطه کامپیوتر دارای ویژگی هایی است که میتواند اعتماد عمومی را با ایجاد چنین ویژگی هایی تهدید کند: تعامل بین افراد جامعه به حداقل میرسد و اینکه افراد از تجربه های مشترک اجتماعی بی بهره میشوند و با یکدیگر کمترین ارتباط و همفکری را دارند و همچنین شکل ساختاری تعاملات بیش از حد کمی و ماشینی شده است. به این ترتیب تحقیق در مورد انتشار اطلاعات دولت که در دسترس کاربران عمومی است، نیازمند شناسایی ودرک فرآیندهای تولید داده ها و توسعه مهارت ها و خدمات جدید برای حمایت از کاربران داده ها میباشد(Dawes & et al, 2004: 5- 7). شناخت ماهیت منابع اطلاعات نظام اداری بسیار مفید است، اگر منابع تامین اطلاعات و صدق آن مشخص باشد، می توان با بررسی چالش های احتمالی منابع تامین کننده، نقص ها را برطرف نمود. همچنین اطلاعات باید متناسب انتشار یابد یعنی با توجه به زمان ارائه و با توجه به دیدگاه ها و سطوح متفاوت باید در دسترس قرار گیرد(Dawes & Helbig, 2010: 52 ).
در بررسی تاثیر وب اجتماعی در ارتقاء فناوری های نشریات و جراید رسمی به طوری که در ایجاد شفافیت سازمانی و مشارکت شهروندان توانمندتر از قبل عمل نمایند، باید تأمل نمود. محققان و مدیران بسیاری این جهش کوچک(ارتقاء وب اجتماعی) را با توجه به مراحلی که بیان می نمایند، سرآغاز بهبود و ترویج شفافیت در سازمان ها می دانند: مرحله اول، جمع آوری خودکار داده ها و ارائه و مقایسه داده ها، مرحله دوم، ارتباط و ارجاع دهی به شواهد و اسناد مرتبط و در نتیجه کاربردی کردن و استفاده از اطلاعات و در نهایت اجازه دادن به افراد که راجع به قوانین، هنجارها و اعمال دولت بحث و بررسی نمایند و اطلاعات در دسترس را تجزیه و تحلیل نمایند(Garcia-Marco, 2010: 99).
۲-۲-۳-۱٫ رابطه مدیریت دانش و شفافیت در نظام اداری
مدیریت دانش در نظام اداری میتواند امنیت و حفاظت از داده ها، شفافیت و پذیرش اجتماعی را به همراه بیاورد. با بهره گرفتن از فرایندهای مدیریت دانش در سازمان روش انجام کار و اطلاعات لازم انتشار مییابد و به افراد جامعه قدرت تصمیم گیری داده می شود تا با اعتماد به نفس و احساس عادلانه بودن، نقش خویش را ایفا نمایند. ادبیات بسیار زیادی در تحقیقات گسترده راجع به مدیریت دانش وجود دارد، مفهوم مدیریت دانش را اینگونه می توان تعریف کرد، شناسایی و تجزیه و تحلیل داده های موجود و داده های مورد نیاز که مربوط به فرآیندهای مدیریت دانش هستند و همچنین برنامه ریزی و کنترل به منظور نظارت و توسعه فرآیندهای دانشی در جهت دستیابی به اهداف سازمانی. یکی از اهداف مدیریت دانش در سازمان ها بهبود روابط با جهان خارج، مشتریان و شهروندان است که با در دسترس گذاشتن اطلاعات صریح و روشن میتواند انگیزه همکاری در افراد خارج از سازمان را افزایش دهد. مدیریت دانش نحوه استفاده از اطلاعات با توجه به دسته بندی و بایگانی درست اطلاعات را به کاربران آموزش میدهد و اطلاعات را بخش بندی نموده و متناسب با نوع نیاز افراد داده ها را در اختیار آن ها قرار میدهد، نظرسنجی انجام میدهد و همچنین وظیفه حفظ و نگهداری داده ها را بر عهده دارد.
شفافیت در پیاده سازی دولت الکترونیک ضروری است و به گونه ای می توان تفاوت حکومتداری سنتی و دولت الکترونیک را در شفافیت دانست که این مقوله توسط اجرای مدیریت دانش در سازمان اتفاق می افتد. بزرگترین خطر در پذیرش اجتماعی دولت الکترونیک وجود امکان تقلب و قصور در برنامه های کاربردی است، سوء تفاهم و عدم داشتن دانش در مورد ارائه تضمین در یک فرایند این خطر را افزایش میدهد، با بهره برداری از مدیریت دانش، با اطلاع رسانی درست و بهنگام این خطر کاهش مییابد(Xenakis , 2003: 275 & Macintosh).
-
-
-
- سیستم باز[۱۲]
-
-
با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان زیرساختی برای دسترسی به اطلاعات به شیوه ای آسان تر و سریع تر، بسیاری از ادارات دولتی، فناوری اطلاعات و ارتباطات را وارد محیط سازمان خود نمودند و امور اداری خود را با فناوری های نوین انجام دادند. بسیاری از کشورها به دلیل سهولت انجام کارهای اداری به سمت سیستم های اطلاعاتی گرایش پیدا کردهاند و دولت های محلی کره ای نیز به این فناوری ها متمایل گشتند. با توجه به اینکه صرف بودجه در جهت ارتقا سیستم های اطلاعاتی، موفقیت های چشمگیری را به دنبال دارد، دولت شهر سئول عملکرد عالی خود را با بهره گرفتن از “سیستم باز” ( ارتقا روش ها و نرم افزارهای آنلاین دولت[۱۳]) در سیستم امور شهری و الکترونیکی به دست آورد (Kim & Cho, 2005: 113).
“