۲-۴-۹- مشکلات حافظه
تعدادی از کودکان با اختلال یادگیری مشکلاتی در حافظه دارند. آنها متفکران باهوشی هستند که ممکن است مشکلاتی در بخاطر آوردن آنچه که میبینند یا میشنوند داشته باشند، یا ممکن است برای بازیابی اطلاعاتی که در حافظه دارند نیاز به تلاش زیادی داشته باشند. اختلالات حافظه می تواند از عوامل کلیدی اساسی اختلال یادگیری در ریاضی، نوشتن یا در خواندن باشد و اغلب مشکلاتی برای زندگی روزانه به وجود آورد. حافظه بخش پیچیده اما مهم یادگیری است. حافظههای مختلفی در انسان وجود دارد که از جمله آنها حافظه کلامی، حافظه تصویری و حافظه کاری را میتوان نام برد. حافظه کلامی اشاره به توانایی گرفتن اطلاعات شفاهی و نگه داشتن آن در ذهن است، برای مثال، ما این نوع حافظه را برای نگاه کردن به یک شماره تلفن و بعد شمارهگیری آن یا برای به یاد آوردن ارتباط بین حروف و صدای اسامی استفاده میکنیم. اطلاعات کلامی می تواند با گنجایش محدودی در حافظه کوتاهمدت ذخیره شوند و اگر به طور فعال تمرین شوند می توانند وارد حافظه بلندمدت شوند. کودکان با اختلال یادگیری ممکن است مشکلات حافظه کلامی را به صورت مشکل در به یاد آوردن حقایق ریاضی یا به خاطر سپردن ترتیب عملیات ریاضی نشان دهند. مشکلات حافظه کلامی همچنین می تواند با توانایی دنبال کردن و پیگیری مکالمات گروهی یا سخنرانی مداخله کند.
حافظه کاری، به توانایی نگه داشتن اطلاعات در ذهن تا زمان سازماندهی مجدد و یا ایجاد تغییر در آن اشاره دارد، این نوع حافظه ظرفیت ذخیره سازی محدودی دارد، ما این نوع حافظه را برای وظایف چندگانه یا برای تفکر در مورد بیش از یک چیز استفاده میکنیم. کودکان با اختلال یادگیری ممکن است مشکلات حافظه کاری را به صورت مشکل در انجام دستورالعملهای چندمرحلهای یا مشکلات کامل کردن محاسبات ذهنی ریاضی انعکاس دهند. مشکلات این حافظه همچنین می تواند باعث تداخلاتی در درک مطلب خوانده شده گردد چرا که پیگیری کردن شخصیتهای داستان و مسیر داستان هنگامی که صدای کلمات جدید است سخت می شود. حافظه بینایی، به توانایی گرفتن اطلاعات بینایی و نگه داشتن آن در ذهن اشاره دارد. مانند حافظه کلامی اطلاعات بصری می توانند با ظرفیت محدود در حافظه کوتاهمدت ذخیره شده و با تمرین فعال وارد حافظه بلند مدت شوند. کودکان با اختلال یادگیری ممکن است مشکلات حافظه بینایی را به صورت مشکل در به یاد آوردن تفاوت بین حروف نشان دهند، همچنین ممکن است که در مدرسه مشکلاتی در مباحث مبتنی بر بینایی داشته باشند (هارگیریوس، روباتام، فیلیپس[۷۵]، ۲۰۰۹) .
۲-۵- سببشناسی اختلالات یادگیری
یکی از چالش برانگیزترین مسائل در حوزه اختلالات یادگیری، بحث علتشناسی میباشد. در زمینه علتشناسی اختلال یادگیری نظریه های گوناگونی وجود دارد و با وجود کارهای قابل توجه که در این زمینه صورت گرفته است، تعیین سبب شناسی دقیق اختلال یادگیری کار دشواری است، احتمالا، علل گوناگونی را میتوان برای اختلال یادگیری تعیین کرد و در برخی موارد ممکن است نوع خاصی از یک اختلال یادگیری علل چندگانهای داشته باشد (سیلور[۷۶]، ۱۹۹۹). پذیرفته شدهترین علل اختلال یادگیری عبارت است از: عوامل عصب شناختی، ژنتیک، عوامل محیطی و تأخیر رشدی.
۲-۵-۱- عوامل عصبشناختی
برخی از صاحبنظران علت اختلال یادگیری را آسیب مغزی، رشد عصب شناختی نا بهنجار یا نوعی نابهنجاری کارکرد عصبشناختی میدانستند. عوامل عصبشناختی کانون توجه بسیاری از پژوهشها و یکی از معیارهای موجود در شناسایی اختلال یادگیری است (سیلور، ۱۹۹۹). آسیب عصبشناختی مربوط به اختلال یادگیری ممکن است به اشکال مختلفی رخ دهد. آسیب عصبشناختی ممکن است در هنگام تولد و در شرایطی همچون موقعیت نابهنجار قرار گرفتن جنین به هنگام تولد یا کمبود اکسیژن به وجود آید. بروز عفونتها نیز می تواند به واسطه ایجاد صدمههای مغزی موجب اختلال یادگیری و آسیب مغزی شود. اگرچه در عمل، آسیب عصب شناختی را تا حد زیادی مسئول اختلال یادگیری میدانند ولی هنوز شواهد کافی برای آن در دسترس نیست (بندر[۷۷]، ۱۹۹۸؛ درو و هاردمن[۷۸]، ۲۰۰۰).
۲-۵-۲- عوامل ژنتیکی
سبب شناسی ژنتیک نیز به عنوان یکی از علل اختلال یادگیری مورد توجه قرار گرفته است. نابهنجاریهای ژنتیک که به صورت ارثی به فرد میرسند، می توانند در بروز یک یا چند مورد از مشکلات موجود در اختلال یادگیری مؤثر باشند (سیلور، ۱۹۹۹). الگوهای ژنتیکی برای کودکان با اختلال یادگیری برای نسبت خویشاوندی و احتمال بالا که پدر و مادر، پدر و مادر بزرگ، عمهها و عموها و یا دیگر اقوام نیز مشکلات یادگیری داشته باشند، همراه است (پاراچینی، اسکری، مناکو[۷۹]، ۲۰۰۷، به نقل از کرک و همکاران، ۲۰۱۱ ). برای سالیان دراز، پژوهشهای بسیاری، از جمله مطالعات مربوط به دوقلوهای یکسان و غیر یکسان، نشان دهنده تاثیر عوامل ارثی بر اختلالهایی از این نوع بوده است (آلارکون-کازاریس[۸۰]، ۱۹۹۸). مطالعات در حال حاضر در تلاش برای جداسازی نشانه های ژنتیکی برای اختلال یادگیری هستند، و این ممکن است به ما کمک کند که پیوند بین زیست شناسی و یادگیری را بهتر بفهمیم (کوپ، هارلود، مسکونیا، استیونسون، هلمنس و همکاران[۸۱]، ۲۰۰۵، به نقل از کرک و همکاران، ۲۰۱۱). اگر چه همه اختلالات یادگیری نمیتواند به علت ژنتیکی نسبت داده شود. تعدادی از مشکلات یادگیری ممکن است ریشه در عوامل محیطی و یا مراقبتهای بهداشتی ناکافی والدین که ممکن است بر رشد مغز تاثیر داشته باشد (کرک و همکاران، ۲۰۱۱).
۲-۵-۳- عوامل محیطی
بررسی های انجام شده در مورد عوامل مؤثر در بروز اختلال یادگیری نشان داده اند که عوامل محیطی نیز در این میان دخالت دارند. نقش محیط در علل اختلال یادگیری همیشه مورد توجه بوده است. برای مثال، تربیت و آموزش ضعیف می تواند کودکان را در معرض رشد مشکلات یادگیری قرار دهد. محیط علاوه بر اینکه مستقیما بر یادگیری تاثیر منفی می گذارد، می تواند از طریق ایجاد شرایطی موجب شود که کارکرد بد عصبی با احتمال بیشتری بروز کند و به طور غیر مستقیم بر روی یادگیری تاثیر داشته باشد. شرایط اجتماعی-اقتصادی ضعیف به همراه گروهی از عوامل مانند سوء تغذیه، مراقبتهای بهداشتی ضعیف قبل و بعد از تولد، بارداری در سنین نوجوانی و مصرف مواد مخدر می تواند کودکان را در معرض خطر کارکرد بد عصب شناختی قرار دهند (هالاهان و همکاران، ۲۰۰۵؛ علیزاده، ۱۳۹۰).
۲-۵-۴- تأخیر در تحول[۸۲]