بیشتر مطالعات بر روی محتوای افزاینده اطلاعاتی، سود های حسابداری را به جریانات نقدی عملیاتی، اجزای تعهدی عادی و اجزای تعهدی غیر عادی تجزیه نموده و بازده سهام را با هریک از اجزاء مرتبط میسازند. به همین ترتیب، تحقیقات زیادی در ادبیات حسابداری، به رابطه منفی بین کل اقلام تعهدی و بازده آتی سهام به عنوان اقلام تعهدی خلاف قاعده پرداختهاند که اولین آن ها به وسیله اسلون انجام شده است. اسلون (۱۹۹۶)[۸] این رابطه منفی را اقلام تعهدی خلاف قاعده نام نهاد و علت این امر را وجود سرمایه گذاران بی تجربه در بازار دانست. مفهوم اقلام تعهدی خلاف قاعده آن است که سرمایه گذاران سود های آتی را با توجه به اطلاعات گذشته برآورد میکنند و زمانی که سود های آینده اعلام می شود، میزان این سود ها با توجه به حرکت معکوس اقلام تعهدی نسبت به انتظارات سرمایه گذاران، پایین تر یا بالاتر خواهد بود و به نوعی موجب غافل گیری سرمایه گذاران می شود. سودا و همکاران (۲۰۰۵) رابطه بین اجزای تعهدی حسابداری و بازده سهام را بررسی کردند. بر اساس نتایج تحقیق آنان اقلام تعهدی غیر عادی قدرت توضیحی افزاینده ای برای بازده آتی دارند و بازده آتی سهام به وسیله اجزای تعهدی سود جاری قابل پیشبینی است. ویلسون (۱۹۸۷) در تحقیقی محتوای افزاینده ی اطلاعاتی اجزای سود تعهدی و نقدی سود را بررسی کرد. نتایج تحقیق وی نشانگر آن است که مجموعه ارقام تعهدی و وجه نقد ناشی از عملیات با یکدیگر دارای محتوای اطلاعاتی افزاینده نسبت به محتوای اطلاعاتی سود است و همراهی و ارتباط مثبتی بین اجزای تعهدی و نقدی و بازده سهام شرکت وجود دارد.
۲-۱-۵مفاهیم سود حسابداری
سود حسابداری به عنوان نتیجه عملکرد یک سال مالی، هم شامل اقلام تعهدی و هم شامل اجزای نقدی هستند و به عنوان یکی از مهم ترین اطلاعات مندرج در صورت های مالی فرض میگردد (آسیم، ۱۳۹۰). از نظر حسابداری، سود دارای مفهوم خاصی بوده و تعریف آن عبارت است از تفاوت بین درآمد تحقق یافته و هزینه های واقع شده طی یک دوره مالی.
این تعریف ۵ ویژگی را در سود حسابداری بیان میکند:
-
- سود حسابداری بر اساس معاملات واقعی انجام شده در شرکت (درون سازمانی یا برون سازمانی) محاسبه می شود.
-
- سود حسابداری بر اساس فرض دوره مالی بیان شده و عملکرد یک دوره زمانی مشخص را ارائه میکند.
-
- سود حسابداری مستلزم رعایت اصل بهای تمام شده تاریخی است و هزینه های جاری عبارتند از دارایی های منقضی شده یا بهای تمام شده اقلام منقضی شده.
-
- سود حسابداری بر اساس اصل تحقق درآمد بیان شده و تا زمانی که درآمدی محقق نشود، اندازه گیری نمی شود و لذا سود شناسایی نمی شود.
- سود حسابداری مستلزم رعایت اصل تطابق است، بدین معنی که درآمدهای یک دوره با هزینه های همان دوره مقابله میشوند (بلکویی، ۱۳۸۱، ۵۲۹-۵۲۸).
بر این اساس اهدافی را که برای سود می توان متصور شد و لازمه تأکید بر آن است عبارتند از:
-
- سود به عنوان معیار سنجش کارایی مدیریت.
-
- سود به عنوان مبنایی جهت پیشبینی سود های آتی شرکت و سودی که قابل تقسیم خواهد بود.
- سود به عنوان شاخصی از موفقیت های شرکت جهت تعیین دست آوردههایی که مدیریت بر اساس آن تصمیم گیری می کند.
۲-۱-۶نقاط قوت سود حسابداری
با توجه به مبانی حسابداری که در مورد سود اعمال شده است نقاط قوت سود به شرح زیر بیان می شود:
-
- از آنجایی که سود حسابداری بر اساس معامله های واقعی و حقیقی است این سود به صورت عینی محاسبه و گزارش می شود، بنابرین قابل تأیید است.
-
- سود حسابداری بر اساس اصل تحقق درآمد و اعمال محافظه کاری شناسایی می شود.
- سود حسابداری بیانگر شیوه ای است که مدیریت به وسیله آن مسئولیت را پذیرفته است و برای اعمال کنترل سودمند است.
۲-۱-۷نقاط ضعف سود حسابداری
سود حسابداری علاوه بر نقاط قوت، دارای ایراداتی است که مهمترین آن ها عبارتند از:
-
- استفاده از روش بهای تمام شده تاریخی، افزایش ارزش های تحقق نیافته را شناسایی نمی کند و اطلاعات سودمندی را ارائه نمی کند.
-
- استفاده از روش ها و رویه های مختلف جهت ارزشیابی و تسهیم هزینه ها باعث گمراهی و عدم قابلیت مقایسه می شود.
- برای محاسبه و گزارش سود حسابداری هیچ مبنای نظری بلند مدت وجود ندارد.
۲-۱-۸ سود حسابداری در برابر سود اقتصادی
هدف اولیه حسابداری مالی فراهم آوردن اطلاعات مفید برای سرمایه گذاران جهت پیشبینی عملکرد واحد اقتصادی است. ضرورت گزارش سود به عنوان یک منبع اولیه برای تصمیم گیری سرمایه گذاران به خوبی قابل استناد بوده و گزارش سود به شیوه های مختلف مانند ارائه مبنایی برای محاسبه مالیات، معیاری برای ارزیابی موفقیت عملکرد شرکت، معیاری برای تعیین سودهای قابل تقسیم، معیاری برای مدیریت توزیع سود، معیاری برای مدیریت یک واحد اقتصادی و سایر موارد به اقتصاد جامعه کمک میکند. هم چنین، به دلیل اینکه ارزش یک شرکت با سودهای حال و آینده اش مرتبط می شود، تعیین سود از اهمیت بسزایی برخوردار است (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۵). با توجه به اهداف استفاده کنندگان سود می توان سه رویکرد را مورد توجه قرار داد:
مفهوم سود از دیدگاه ساختاری: در این دیدگاه، عرف، سنت و مقررات، اموری معقول، منطقی و با هم سازگار به شمار میآیند که بر پایه مفروضات، مفاهیم و اصولی که حسابداران در عمل به آن ها رسیده و ارائه کردهاند قرار می گیرند. ولی، مفاهیم یا اصولی مانند تحقق بخشیدن به یک رویداد مالی، تطابق، روش تعهدی و روش های تخصیص هزینه ها را می توان فقط از دیدگاه مقررات خاص تعریف کرد؛
مفهوم سود از دیدگاه تفسیری: در این دیدگاه برای ارائه تعریفی از سود بر دو مفهوم اقتصادی تغییر میزان رفاه و حداکثرسازی سود تکیه می شود. هیئت استانداردهای حسابداری مالی نیز به صورت تلویحی به این دو مفهوم در قالب “حفظ سرمایه” و “به حداکثر رساندن سود” اشاره کردهاست. حفظ سرمایه یکی از اصلی ترین مفاهیم سود است، زیرا این مفهوم بر پایه ی تئوری اقتصادی قرار دارد.
مفهوم سود از دیدگاه رفتاری (عملگرایی): این مفهوم مواردی نظیر فرآیندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و بستانکاران، واکنش های قیمت اوراق بهادار در برابر گزار شده ی سود، تصمیمات مدیریت در مورد هزینه سرمایه و واکنش مدیران و حسابداران در برابر بازخورد اطلاعات را دربر میگیرد. یکی از ویژگی های رفتاری این است که می توان سودهای آتی را پیشبینی نمود (پارسائیان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۵، ۴۱۴).