عملکرد مؤثر هم به داشتن مهارتها وهم به داشتن باور در توانایی انجام آن مهارتها نیاز است. اداره کردن موقعیتها ی دائم التغییر ،مبهم،غیر قابل پیشبینی واسترس زا مستلزم داشتن مهارتهای چندگانه است.بنابرین،مبادلات با محیط تا حدودی تحت تاثیر قضاوتهای فرد در مورد تواناییهای خویش است.به این معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص ،میتوانند وظایف را انجام دهند .خود کارآمدی درک شده معیار داشتن مهارت خاصی نیست ،بلکه به این معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که میتواند در شرایط مختلف باهر نوع مهارتی که داشته باشد،وظایف را به نحو احسن انجام دهد.(عبداللهی،۱۳۸۵ص۳۶)
. خود کارآمدی وخود نظم بخشی:
بندورا(۱۹۹۷)خودکارآمدی را باور فرد به توانایی انجام یک عمل در یک موقعیت مشخص تعریف کردهاست .زمانی که عملکردباهنجارهای فردی هماهنگ ویافراتر از آن باشد،به حفظ یاافزایش خود کارآمدی منجر می شود.در حالی که عملکرد ضعیف وپاین تر از هنجارهای فردی موجب کاهش خودکارآمدی میگردد. باور به خود کارآمدی بربسیاری از جنبههای زندگی مثل گزینش اهداف،تصمیم گیری ،میزان تلاش ،سطح استمرار وپایداری و رویارویی با مسائل چالش یرانگیز تاثیر دارد.(حجازی ونقش ،نقل ز بندورا ،۱۳۸۷)
.داوری در موردسطح خودکارآمدی:
بندورا داوری در موردسطوح خودکاآمدی رامبتنی بر چهار منبع اطلاعاتی میداند:
۱-دستیابی به عملکرد:تجربه های موفقیت آمیز پیشین از تکالیف مختلف.
۲-تجربه های جانشینی :دیدن دیگران در حال عملکرد موفقیت آمیز پیشین در تکالیف مختلف.
۳-متقاعدسازی کلامی وسایر انواع نفوذ اجتماعی :گفتن این نکته به فرد مورد نظر که”اواز تواناییهای پیش نیازبرای رسیدن به آنچه میخواهد به آن برسد،برخوردار است”به طور واقع بینانه ای باعث افزایش خود کارآمدی می شود.
۴-برانگیختگی فیزیولوژیکی :از فردی که تنش واضطراب بیش از حد داشته باشد،نمی توان انتظار موفقیت داشت.(ترک لادانی،۱۳۸۹)
بندورا(۱۹۸۶)در کتاب پایه های اندیشه ورفتاراجتماعی می گوید که انسانها دارای یک نظام خوداندکه در کنترل اندیشه ها ،احساسها وکنش هایشان مؤثر است.نظام خوددربرگیرنده ی گروهی از سازههای عاطفی و شناختی مانند فراگیری از دیگران ،توانایی نماد سازی ،وسامان دهی رفتار شخصی است. هم چنین ،این نظام همواره در فراهم آوری سازوکارهای مرجع و ساماندهی کارکردهای فرعی برای در یافت ،سامان دهی ،وارزیابی رفتار دست دارد که به پیوند دوسویه نظام خود ومنابع مؤثر فرامحیطی می انجامد . در کل بندورا رفتلر وانگبزش انسان را در پی آیند باورهایی میداند که انسانها از خود دارند که سازههای کلیدی در کارکرد وکنترل شخصی است . نظام خود برآیند کنش دوسویه ی شخص ومنابع مؤثر پیرامونی است .این نظام خودگردان است وتوانایی دگرگدن سازی محیط وکنش های فرد را دارد.
بندورا خوداندیش را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که۳انسانها با آن اندیشه ورفتارشان را دگرگون میسازند وارزیابی میکنند . این بازخوردها در بر گیرنده دریافت های خود کارآمدی است. یعنی باورهای تواناییهای فرد برای سامان دهی وپیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیتهای آینده به آن نیاز است . در حقیقت باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر میگذارند.
آن ها برگزینش های افراد وکنشی که پی میگیرد اثر میگذارد ونیز افراد در کارها هایی شرکت میکنند که احساس شایستگی واعتماد به نفس داشته باشند واز کنشهایی که در آن اعتماد به نفس وشایستگی نداشته باشند پرهیز میکنند .باورهای خودکارآمدی تعیین میکند که انسانها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذرند،هنگام برخوردبا۳دشواریها تا کی پایداری میکنند،وآیا در برخورد با موقعیتهای گوناگون چه اندازه نرمش پذیراند.همچنین باورهای خودکارآمدی برالگوهای اندیشه وواکنش های هیجانی افراد اثر میگذارند. بنابرین ،افراد باخودکارآمدی پایین شاید باورکنند که وضع حل ناشدنی است واین باوری است که تنیدگی ،افسردگی،ودیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش میدهد.از سوی دیگر خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شن به کار وکنش های دشوار ،به پدیدآیی احساس آسانی کمک میکند.(رجبی،۱۳۸۵)
.بررسی پژوهشهای انجام شده در رابطه باموضوع:
الف:پژوهشهای انجام شده داخلی:
افسانه بوستان(۱۳۸۲)به بررسی رابطه منیع کنترل وخلاقیت در دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف پرداخته است.تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین منبع کنترل ومیزان خلاقیت در داشجویان فنی-مهندسی ،با انتخاب دانشگاه صنعتی شریف به عنوان نماینده ای از دانشگاه های صنعتی کشور وبا انتخاب ثصادفی۵ دانشکده(صنایع-الکترونیک-کامپیوتر –مکانیک- متالورژی)از ۱۲ دانشکده موجود در دانشگاه وبا گزینش تصادفی ۶۵نفر از دانشجویان سال دوم وسوم از هر دانشکده انجام پذیرفت. نتایج بررسی نشان میدهد که بین منبع کنترل درونی وخلاقیت رابطه مثبت وجود دارد.همچنین بین میزان خلاقیت دانشجویانی که منبع کنترل آن ها درونی است بامیزان خلاقیت دانشجویانی که منبع کنترل آن ها بیرونی است ،تفاوت معناداروجود دارد .بین دانشجویان رشتههای مختلف از نظر منبع کنترل تفاوت معنادار وجود دارد .بین دانشجویان رشتههای مختلف از نظر خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد.
شهریار امینی (۱۳۸۲)به بررس نقش خود کار آمدی خودتنظیمی وعزت نفس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداخته است ونتایج زیر را به دست آورده است:هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش خودکارآمدی خود تنظیمی وعزت نفس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم دبیرستان (رشته علوم تجربی)است در این پژوهش خودکارآمدی خودتنظیمی وعزت نفس به عنوان متغیر های پیش بین وپیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر ملاک محسوب میشوند. وعزت نفس به عنوان متغیرهای پیش بین وپیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر ملاک محسوب میشوند.
نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان دادکه در کل نمونه هر ۳متغیر خودکارآمدی ،خودتنظیمی و(اهبردهای شناختی وفراشناخی) عزت نفس باپیشرفت تحصیلی رابطه مثبت ومعناداری دارد.خودکارآمدی نیز با خود تنظیمی (راهبرهای شناختی و فراشناختی)وعزت نفس رابطه مثبت ومعنی داری دارد.در یافته های جانبی این تحقیق رابطه هر یک از متغیر ها ی پیش بین با متغیر ملاک به تفکیک جنسیت مشخص گردبدکه نتایج نشان داد هر ۳متغیر خودکارآمدی خودتنظیمی وعزت نفس در گروه پسران به صورت مثبت ومعنی داری با پیشرفت تحصیلی رابطه داشته است در گروه دختران خود کار آمدی وخود تنظیمی باپیشرفت تحصیلی رابطه مثبت ومعنی داری داشته است اماعزت نفس رابطه معناداری نداشته است .
سید علی سیادت(۱۳۸۶)در یک بررسی تحت عنوان رابطه بین ماهیت شغل ومیزان خلاقیت کارکنانبه این نتایج دست یافته است:
-بین ارزش کار وخلاقیت رابطه معنادار ومثبت بوده و حاکی از آن است که هر چه ارزش کار در ین مدیرا سازمان بالاتر باشد ،انگیزه برای خلاقیت بیشتر خواهدبود.