در خصوص اهمیت صلاحیت حرفه ای معلم در فرایند تدریس، یک سازمان آموزش حرفهای چنین بیان داشته است:
نیازهای اساسی درتدریس حرفهای، موارد نسبتاً روشنی هستند. هرمعلم باید در علوم و علوم انسانی زمینه داشته باشد. علاوه برآن ،تخصص در زمینه موضوع تدریس، دانستن مهارت هایی که میباید پرورش یابند و آگاهی درباره ترتیبات برنامه های تحصیلی و مواد آموزشی مناسب که محتوای برنامه را شکل می دهند و متبلور میسازند از دیگر شرایط لازم برای یک معلم ماهر است. همچنین میتوان دانش معلم درباره روشهای کلی تدریس و روشهای خاص تدریس هر موضوع درسی و نیز ارزیابی از آموختههای دانش آموزان و سرانجام مهارت در شناخت دانش آموزان و گسترش دانش انسانی را به عنوان سایر شرایط ضروری تدریس حرفه ای برشمرد. (هومن [۱]، ۱۳۷۴،ص۳۰).
۱-۳-هدف اصلی
بررسی میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهر کرمان.
اهداف فرعی
۱- مقایسه صلاحیت های حرفهای دبیران مقطع متوسطه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.
۲- مقایسه صلاحیتهای حرفهای دبیران مقطع متوسطه زن و مرد شهر کرمان.
۳- رابطه صلاحیتهای حرفهای دبیران مقطع متوسطه با مدرک تحصیلی.
۱-۴-سوال اصلی
میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهر کرمان درچه حد است ؟
سوالات فرعی
۱-آیا بین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه دولتی وغیردولتی شهر کرمان تفاوتی وجوددارد؟
۲-آیابین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه زن ومردشهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟
۳-آیابین صلاحیت حرفه ای ومدرک تحصیلی دبیران رابطه معنی داری وجوددارد؟
۱-۵- اهمیت وضرورت تحقیق:
سازمان های اداری،صنعتی و آموزشی در جوامع آموزشی از ارکان مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی میباشند آن ها برای تحقق اهداف خود از فرآیندهای برنامه ریزی و سازماندهی استفاده میکنند. در فرایند برنامه ریزی، سازمان با ترسیم اهداف، تعیین منابع، امکانات، تشخیص نیازها، مسائل و محدودیتهای احتمالی اقداماتی را برای رسیدن به مقاصد خود پیشبینی می کند همچنین در فرایند سازماندهی منابع (انسانی و مالی) وظائف و اقدامات هر بخش برای تحقق اهداف تعیین میگردد. آن چه این دو فرایند مهم سازمانی را به هم پیوند میدهد اهداف سازمان، تشخیص نیازها و تعیین اولویتهاست. با توجه به نقش تعیین کننده منابع انسانی در سازمان شناخت ویژگیهای او در بر عهده گرفتن وظائف شغلی نیز هدایت فعالیتها توسط وی برای تحقق اهداف امری ضروری است. افراد با ویژگیهای مختلف و متنوع وارد محیط سازمان میشوند. برخی از این ویژگیها ذاتی(علایق استعدادها نگرشها احساسات عواطف ادراکات) و برخی دیگر اکتسابی اند (دانش مهارت ها و تجربیات) تعامل این خصوصیات است که شخصیت افراد را شکل میدهد و آن ها را حائز شغل یا پذیرش نقشهای سازمانی میکند. (عمادزاده ، هاشمیان، ،۱۳۸۷،ص ۱۲۷)
اقتصاددانان و جامعهشناسان، همگان این واقعیت را پذیرفتهاند که تنها عاملی که سرانجام جهت و سرعت آهنگ رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را تعیین می کند منابع انسانی آن جامعه است نه سرمایه های فیزیکی و یا منابع طبیعی و مادی آن. بنابرین شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه های انسانی و تربیت آن ها نهفته است. توسعه سرمایه انسانی که از راه آموزش افراد فراهم می شود موجب خواهد شد که انتقال تکنولوژی و پیشرفت صنعتی به آسانی صورت پذیرد.
آموزش و پرورش نقش عظیمی از وظیفه تربیت منابع انسانی را به عهده دارد. فضا و امکانات، محتوا،متون آموزشی وروشهای آموزش بر عهده او گذاشته شده است و بیش از پیش معلمان را در نظام آموزش و پرورش با اهمیت نموده است. (شریعتمداری، ،۱۳۷۲ص ۹۳)
معلم امروز تنها عهدهدار تدریس مواد درسی نیست. او،علاوه بر آگاهی از محتوای درس باید از روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، سنجش و اندازه گیری نیزآگاه باشد و به قول اچ کلارک[۲]، معلم واقعی امروز کسی است که در سه رکن تدریس یعنی شناخت دانش آموزان، محتوای درس و روش تدریس کارآمد باشد. سه محور مذکور باید در کنار هم در نظر گرفته شود بعبارت دیگر این سه مهارت و توانایی لازم و ملزومند در شرایط کنونی این صلاحیتها با داشتن ویژگیهایی چون تحصیلات عالی، تجربه آموزشی، رشته تحصیلی متناسب با محتوای تدریس کارآموزی (بدو و ضمن خدمت)، مهارت های تدریس و آشنایی با روانشناسی تربیتی در افراد به وجود میآیند .
به هر حال، اهمیت و نقش معلم و پیچیدگی کار تدریس تا آنجاست که داشتن مدرک تحصیلی نمیتواند مجوز ورود افراد به شغل معلمی باشد بلکه وجود صفات و ویژگیهای متعدد را در افراد بررسی میکنند تا پس از حصول اطمینان از وجود صفات و ویژگیهای مورد نظر افراد آن ها را برای معلمی و تدریس انتخاب کنند.
معیارهای زیر از جمله مواردی است که امروزه کشورهای پیشرفته برای انتخاب معلم مد نظر قرار می دهند داشتن تجربه کار در آموزش و پرورش، توانایی برای مشارکت دانش آموزان در یادگیری، توانایی برای اجرای عملکردهایی که لازمه شغل معلمی است، داشتن مهارت هایی که مربوط به تدریس است، داشتن دانشهایی که مربوط به تدریس درس مورد نظر است و داشتن هوش و توانایی آکادمیک.
درخصوص لزوم برخورداری معلم از صلاحیت حرفهای برخی معتقدند:
وظیفه معلم در درجه اول عالم بودن در رشته تدریس است، البته هر عالمی نمیتواند معلم خوبی باشد در کنار این سفارشات تأکیدات فراوانی هم نسبت به لزوم فراگیری شیوه های تدریس شده است.
ریمون لاله[۳] میگوید: قدرت تدریس فقط با آگاهی از موادی که باید تدریس شود به دست نمیآید. داشتن این آگاهی ها شرط لازم اما کافی نیست. لذا معلمان باید در رابطه با حرفه معلمی مهارت های لازم هم را کسب نمایند همچنین کنانت[۴] معتقد است در حالی که معلم باید در زمینه آنچه که تدریس می کند متخصص باشد لازم است مهارت های تربیتی را هم بیاموزد. و برای تحقق این امر باید به معلمان واجد صلاحیت گواهینامه تدریس داده شود و افرادی که گواهینامه تدریس ندارند نباید به کار معلمی گمارده شوند.
از جمله دلایل توجه بیشتر به بررسی صلاحیت حرفهای دبیران دوره متوسطه، اهمیتی است که این دوره در میان سایر دوره های تحصیلی دارد. این اهمیت از یک سو به نقش مهم دوره جوانی و نوجوانی فراگیران، و از سوی دیگر به انتظارات جامعه از این دوره تحصیلی مربوط می شود. بنابرین آموزش متوسطه باید وظایفی را بر عهده گیرد تا این خواسته ها را تامین کند. (علیزاده، ۱۳۷۱، ص۱۴۷)
لوکاس[۵] در کتاب مبانی تعلیم و تربیت وظایف حرفهای مدارس متوسطه را به شرح زیر بیان داشته است :
۱ـ آماده کردن فارغ التحصیلان مدرسه متوسطه از لحاظ کسب مهارت های لازم حرفهای.
۲ـ فراهم کردن تجربیات لازم برای شاگردانی که پیش از فارغ التحصیل شدن مدرسه را ترک مینمایند.
۳ـ آماده کردن شاگردان برای شرکت در آموزشهای حرفهای بعد از دبیرستان.