کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
در دنیای امروز شاهد تغییرات و تحولات شگرف در زمینههای مختلف هستیم. از این حیث جهانی شدن بازارها، دانش اقتصاد، تجارت الکترونیک و معرفی فناوری های جدید چالشهای متعددی برای سازمانها صرف نظر از اندازه آنها درجهت پایداری در محیط رقابتی ایجاد کردهاست. سازمانها برای رقابت مؤثر در بازارهای جهانی نیازمند انعطاف و پاسخگویی سریع به تمایلات مشتریان هستند و این مهم صورت نمیپذیرد مگر سازمان محیط خود را شناخته و برای رسیدن به اهداف خود برنامه ریزی انجام دهد. این برنامه ریزی باید برای عواملی صورت پذیرد که برای صنعت حیاتی بوده و می توانند جهت پایداری و رقابت سازمانها در بازار مزیت رقابتی ایجاد نمایند.
در این فصل پژوهشگر ابتدا با توجه به موضوع پژوهش به بیان مسئله اصلی پژوهش، ضرورت و اهمیت آن، اهداف و سؤالات، روش پژوهش، جامع آماری می پردازد و در پایان اصطلاحات و واژگان تخصصی مطرح شده و مورد بررسی قرارمیگیرد.
۲-۱ بیان مسئله پژوهش
وجود فضای رقابتی میان سازمانها، آنهارا به این امر وا داشته که بر نقاط قوتی تأکید کنند که برای آنها مزیت رقابتی کسب خواهد کرد. ممکن است سازمانها از این نقاط به عنوان ظرفیتها یا موقعیتهایی برای تقویت رقابت با سایر سازمانها استفاده نمایند، زیرا در بلند مدت موفقیت سازمانهاو صنایع مستلزم کسب مزیت رقابتی پایدار و مستمر میباشد.
در این پژوهش از دیدگاه کسانی استفاده شده که معتقدند همواره در صنایع، بخشها و نواحی ای وجود دارد که مدیران صنعت میبایست جهت کسب مزیت رقابتی و بهبود جایگاه بنگاه خود نسبت به سایر رقبا، به آنها توجه ویژه کرده و عملکرد خوبی را در آن بخشها نسبت به رقبا کسب نمایند. این صاحب نظران از این عوامل و بخشها تحت عنوان “عوامل حیاتی موفقیت”یاد میکنند. عوامل حیاتی موفقیت، عوامل محدود و مشخصی هستند که وجودشان حرکت موفقیت آمیز مدیر یا یک سازمان را تضمین می کند. (بنتون[۱] و همکاران، ۱۹۸۴) این عوامل بخش اصلی مزیت رقابتی برای صنایع به شمار میآیند. و شناسایی این عوامل به سازمانها امکان تصمیم گیری درباره اینکه “آیا توانایی ساخت شرایط لازم برای پاسخگویی به عوامل حیاتی موفقیت را دارند؟” میدهد و همچنین به آنها و کارکنان در جهت درک نواحی حیاتی برای تخصیص منابع و زمان کمک می کند.
از عوامل حیاتی موفقیت تعاریف متعددی به عمل آمده و استفاده از این واژه به سال ۱۹۶۱ بر میگرد، اولین بار رونالد دانیل[۲] مک کینزی آن را ایجاد کرد.(دانیل،۱۹۶۱) این فرایند توسط جان. اف روکارت[۳] در سال ۱۹۸۱ دوباره تعریف شد.(روکارت، ۱۹۸۱) و در سال ۱۹۹۵ جیمز جانسون[۴] و میشل فریزن[۵] آن را برای تنظیمات بسیار بخشها به کار بردند.(جانسون و فریزن، ۱۹۹۵)
یکی از مهمترین تعاریف را روکارت در سال ۱۹۷۹ارائه کردهاست : (روکارت، ۱۳۷۹)
“عوامل حیاتی موفقیت اشاره به حوزه های محدودی در هر پروژهیا کسب و کار دارد که چنانچه به نتایج مطلوب منجر شوند، مزیت و کارایی رقابتی مناسبی را برای سازمان تضمین خواهند نمود” وهمچنین از این عوامل به عنوان اصطلاحاتی جهت عنصری که برای سازمانهایا پروژه ها ضروری است، تا از طریق آن به ماموریتشان دست پیدا کنند نام برده است.
همان طور که میدانید، کشور ایران از منابع طبیعی غنی برخورد دارد است که مهم ترین آنها نفت میباشد که به طلای سیاه نیز معروف است. وجود این نعمت خدادادی بستری را در جهت تولید محصولات و فراوردههای نفتی ایجاد کردهاست. از جمله صنایع تولیدی فراوردههای نفتی صنعت روانکارها میباشد. وجود چنین صنعتی می تواند کمک ارزنده ای بر چرخه اقتصاد داشته باشد و به اشتغال زایی کشور کمک کند. همچنین صادرات این محصولات به ذخایر ارزی کشور کمک می کند. لذا موفقیت این صنعت برای کشور امری حیاتی است.
این مطالعه سعی دارد با بهره گرفتن از مدل تامپسون و استریکلند به شناسایی عوامل حیاتی موفقیت برای این صنعت بپردازد.
۳-۱ اهمیت و ضرورت پژوهش
سرعت تغییرات و شدت رقابت میان سازمانها در صنایع مختلف آنها را با محدودیت منابع مواجه ساخته است و پایداری و بقا سازمانها در گرو دستیابی آنها به مزیت رقابتی در هزینه، کیفیت، نوآوری و تحویل به طورهمزمان میباشد و از طرفی به دست آوردن مزیت رقابتی در کشف نواحی و بخشهایی است که درآن برتری دارند. زیرا صاحب نظران معتقند که همواره در صنایع، نواحی و بخشهایی تحت عنوان عوامل حیاتی موفقیت وجود دارد که برای سازمانها ایجاد مزیت رقابتی میکنند. همان طور که روکارت در کتاب خود از این عوامل تحت حوزه های محدود یاد می کند که اگر به نتایج مطلوب منجر شوند، مزیت و کارایی رقابتی مناسبی برای سازمانها تضمین میکنند و مدیران برای بهبود جایگاه فعلی سازمان خود نسبت به سایر رقبا باید نگاه ویژه ای نسبت به این عوامل داشته باشند، از طرفی، جستجو و کشف این عوامل به افزایش بازگشت سرمایه کمک می کند و عملکرد بهترسازمان را در اقدامات مختلف در مقایسه با رقبا در پی خواهد داشت. از طرف دیگر، سازمانهاو مؤسسهها با در نظر داشتن این عوامل میتوانند در آینده وضعیت خود را با سازمان های مشابه در سطح ملی و بینالمللی به درستی و با دقت مورد مقایسه قرار داده و به طور مستمر به بهبود آن بپردازند. به عقیده بسیاری از صاحبنظران، برخورداری یک سازمان از موقعیت متمایز نسبت به سایر رقبا در یک یا چند مورد از عوامل حیاتی موفقیت صنعت مربوطه، فرصت طلایی و استثنایی را جهت کسب مزیت رقابتی برای آن سازمان ایجاد می نماید. هنگامیکه عوامل حیاتی شناسایی میشوند به تبع حوزه هایی که نیازمند سرمایه گذاری میباشند، شناسایی میگردند و از آنهام یتوان به عنوان معیاری برای تخصیص بهینه منابع در جهت افزایش بازدهی استفاده کرد.. ازطرفی وقتی سازمانها به عواملی که برای موفقیت سازمان حیاتی هستند پی میبرند و سرمایه گذاری میکنند می توانند به بهبود کیفیت در محصولاتشان دستیابند؛ افزایش کیفیت به سازمانها در جهت دستیابی به بازارهای جهانی کمک می کند. و همچنین در کاهش آلودگیها و مصرف بنزین اثر گذار است. در نهایت اولویت بندی عوامل حیاتی موفقیت می تواند به دست اندرکاران جهت درک اهمیت نسبی آنها و توسعه برنامه های بهبود در مواردی که فاقد منابع کافی هستند، کمک کند. اگر سازمانها به این عوامل توجه نداشته باشند اثر بسزایی در شکست آنها خواهند داشت. از این رو شناخت این عوامل در تدوین استراتژی سازمانی ضروری میباشد.
۴-۱ پیشینه پژوهش
همان طور که از عنوان “عوامل حیاتی موفقیت” پیدا است، سازمانها و صنایع مختلف برای موفقیت خود باید به شناسایی این عوامل بپردازند و این موضوع برای آنها امر حیاتی محسوب می شود.
در راستای شناسایی و اولویت بندی این عوامل با بهره گرفتن از رویکردهای متفاوت مقالات بسیاری وجود دارد. اما در حال حاضر با جستجوهایی که توسط پژوهشگر انجام شده، در خصوص شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارها هیچ گونه پژوهش سیستماتیکی انجام نشده است.