۱-۳-۲-نقش فسفر در گیاهان
فسفر بعد از نیتروژن و پتاسیم پرمصرف ترین عنصر برای گیاه به شمار می رود. این عنصر در تمام فرآیندهای شیمیایی، ساز و کاراهای انتقال انرژی و انتقال پیام ها دخالت دارد. این عنصر حدود ۵/۰ درصد وزن خشک گیاه را تشکیل داده و جزء اصلی پروتئین ها و اسید های نوکلئیک است. فسفر از اجزای مهم تشکیل دهنده DNA و RNA، فسفرپروتئین ها، فسفولیپیدها، کوآنزیم ها NAD و NADP و مولکول های حامل انرژی ADP و ATP به شمار می رود (شو-ان و همکاران، ۱۹۸۸). با وجود اینکه میزان فسفر کل در خاک های مختلف از ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ میلی گرم در کیلوگرم گزارش شده است، ولی گیاهان این عنصر را فقط به صورت آنیون های یک ظرفیتی H2PO4 یا دو ظرفیتی HPO42-جذب می کنند. فسفر در توسعه ریشه، تقسیم سلولی، تولید آلبومین، گلدهی، میوه دهی، رسیدگی محصول و افزایش کیفیت گیاه نقش موثری دارد. این عنصر در تشکیل بذر نقش اساسی دارد. همچنین فسفر باعث مقاومت گیاه در برابر ورس، رشد جوانه های جانبی در درختان میوه و در نهایت باعث افزایش عملکرد و کیفیت محصول می شود (آنون، ۱۹۸۳).
۱-۳-۳- ضرورت استفاده از میکروارگانیسم های حل کننده فسفات
دخالت میکروارگانیسم ها در انحلال فسفات های معدنی در دهه اول قرن بیستم شناخته شد و از آن زمان تا حال حاضر مطالعات زیادی در این باره انجام شده است. میکروارگانیسم های حل کننده فسفات در همه جا حضور دارند و تعداد و تنوع جمعیت آنها در خاک های مناطق مختلف متفاوت است. در حدود ۵۰-۱ درصد جمعیت میکروبی یک خاک را باکتری های حل کننده فسفات و در حدود ۵/۰ – ۱/۰ درصد آن را قارچ های حل کننده فسفات تشکیل می دهند. به طور کلی جمعیت باکتری های حل کننده فسفات در یک خاک در حدود ۱۵۰-۲ برابر جمعیت قارچ های حل کننده فسفات می باشد (درزی، ۱۳۸۶).
در بسیاری از خاک های ایران به دلیل بالا بودنpH و فراوانی یون کلسیم، مقدار محلول و قابل جذب برخی عناصر غذایی مانند فسفر، کمتر از مقدار لازم برای تامین رشد مناسب گیاه است، بنابراین گیاه همیشه با کمبود این عنصر مواجه است( راثی پور و علی اصغرزاده، ۱۳۸۶). از مهمترین روش های متداول برای رفع کمبود عناصر غذایی به خصوص فسفر در خاک، استفاده از کودهای شیمیایی و بیولوژیک است. استفاده از کودهای شیمیایی فسفاته به خصوص انواع وارداتی آن باعث آلودگی خاک از نظر کادمیم می شود. به علاوه درصد بالایی از این کودها بعد از ورود به خاک تثبیت شده و عملا برای گیاه غیر قابل استفاده می شود، به طوری که بازده آنها در خاک های آهکی از ۲۰ درصد تجاوز نمی کند (توماس و همکاران، ۱۹۸۵). نتایج تحقیقات نشان می دهد که افزایش مصرف کودهای فسفر، نه تنها عملکرد محصولات زراعی را چندان افزایش نداده بلکه اثر رقابتی با سایر عناصر دارد (باسکوت و وارما، ۲۰۰۵). محققین معتقدند که افزایش بیش از حد فسفر باعث اختلال در جذب آهن و یا بروز علائم کمبود آن می شود. همچنین کلسیم زیاد در خاک های آهکی باعث کاهش فسفر قابل دسترس می شود و یا نیتروژن به طور غیر مستقیم باعث افزایش جذب فسفر توسط گیاه می شود (ملکوتی، ۱۳۷۴).
در حالی که در اکثر کشورهای پیشرفته نسبت مصرف نیتروژن (N)، فسفر (P2O5) و پتاسیم (K2O) به ترتیب ۱۰۰ و ۵۰ و ۴۰ تاست، این نسبت در ایران بسیار نامتعادل و تقریبا ۱۰۰ و ۸۰ و ۵ بوده و همیشه در مصرف کود، بیشتر به کودهای فسفاته توجه شده است (سیلسپور و همکاران، ۱۳۷۹ و ملکوتی، ۱۳۷۴). بنابراین تجدیدنظر در استفاده از کودهای فسفاته و به کار بردن روش های نوین مانند استفاده از کود های زیستی ضروری به نظر می رسد. میکروارگانیسم هایی که باعث افزایش قابلیت جذب فسفر می شوند، ساپروفیت هستند و قادرند در منطقه ریزوسفر فعالیت نموده و با کمک ترشحات ریشه، ترکیبات نامحلول فسفات مانند تری کلسیم فسفات را به صورت محلول و قابل جذب گیاه درآورند (سیلسپور و همکاران، ۱۳۷۹). مهمترین باکتری های حل کننده فسفات به جنس های پسودوموناس و باسیلوس تعلق دارند و از قارچ های حل کننده فسفات، جنس های آسپرژیلوس و پنیسلیوم را می توان نام برد (راثی پور و علی اصغرزاده، ۱۳۸۶).
بقای مایع تلقیح میکروبی در خاک تحت تاثیر عوامل زنده ای چون شکارچی ها و ریشه گیاهان قرار می گیرد و در این میان رشد و نمو گیاهان در عرضه مواد غذایی به این میکروب ها نقش مهمی دارد.
عوامل غیر زنده شامل بافت خاک، pH، دما، مقدار رطوبت و دسترسی به مواد غذایی در خاک ها نیز بقای مایه تلقیح میکروبی را در خاک تحت تاثیر قرار می دهند. عدم دسترسی به مواد غذایی کافی، به عنوان یک عامل غالب در عدم موفقیت کاربرد مایه تلقیح میکروبی در یک خاک به شمار می رود. در اغلب محیط های طبیعی، مقدار اندکی از مواد غذایی برای رشد و نمو این میکروارگانیسم ها وجود دارد. در برخی از تحقیقات مشخص شده که قابلیت بقای میکروارگانیسم های حل کننده فسفات به میزان جمعیت اولیه آنها در مایه تلقیح مصرفی بستگی دارد (درزی، ۱۳۸۶).
۱-۳-۴-مکانیسم عمل کود فسفات بارور ۲
فسفر به صورت ترکیبات آلی و معدنی در خاک وجود دارد. قسمت آلی از بقایای گیاهی، جانوری و میکروبی تشکیل می گردد که شامل فسفولیپیدها، اسید های نوکلئیک و ترکیباتی مثل اسید فیتیک می باشد و مقدار آن به شدت وابسته به تجزیه میکروبی و معدنی شدن مواد آلی است. قسمت معدنی بیشتر شامل ترکیبات حاوی کلسیم، آهن و آلومینیوم است که به اشکال مختلف در طبیعت وجود دارند.
کود زیستی فسفاته بارور ۲ حاوی دو نوع باکتری حل کننده فسفاته از جنس باسیلوس لنتوس (سویه P5) و جنس پسودوموناس پوتیدا (سویه P13) می باشد که جنس باسیلوس با ترشح اسیدهای آلی مانند اسیدهای استیک، پروپیونیک، لاکتیک، گلیکولیک، فوماریک و سوکسینیک، ابتدا باعث کاهش pH به صورت موضعی می شود، سپس با تجزیه پیوند موجود در ساختار ترکیبات فسفاته ی معدنی که به صورت نامحلول در خاک درآمده اند، آنها را به شکل محلول قابل جذب برای ریشه گیاه تبدیل می کند. جنس پسودوموناس با ترشح آنزیم های فسفاتاز باعث تجزیه ترکیبات فسفاته آلی، و در نتیجه معدنی شدن و قابل جذب شدن آنها می شود (باسکوت و وارما، ۲۰۰۵، اوجاقلو، ۱۳۸۶).
۱-۳-۵-نتایج حاصل از کاربرد کودهای زیستی فسفاته
آمار سنجی از ۴۰۰ کشاورز در ۱۰ استان کشور که به کمک طرح ملی گندم انجام شد، نشان داد که مصرف کود زیستی فسفاته، محصول گندم را به طور متوسط ۲/۱۱ درصد افزایش داده است (اوجاقلو، ۱۳۸۶). نتایج حاصل از مصرف کود میکروبی فسفاته در مقایسه با کودهای سوپرفسفات تریپل در مورد ذرتا، سویا و گندم موید اثرات مثبت این کود می باشد، به طوری که کود میکروبی فسفاته نه تنها راندمان جذب کود را بالا می برد، بلکه باعث افزایش قابل توجهی در عملکرد می شود (صالح راستین، ۱۳۸۰). با مصرف کود میکروبی فسفاته به جای کودهای شیمیایی فسفاته در سطح ۷ استان گندم خیز کشور، مشخص شده است که کود فسفاته میکروبی قابلیت رقابت خوب با کود های شیمیایی فسفاته دارد به طوری که میانگین افزایش عملکرد دانه در اثر استفاده از کود فسفاته میکروبی در مقایسه با کود شیمیایی سوپرفسفات تریپل برابر با ۵۷۶ کیلوگرم بوده است (سیلسپور و همکاران، ۱۳۷۹).
مقایسه تلقیح سویا با PSM (میکروارگانیسم های حل کننده فسفات) و کاربرد کود فسفره، حاکی از برتری تیمار PSM در افزایش عملکرد بوده است (کیانی راد، ۱۳۷۴). راثی پور و علی اصغرزاده (۱۳۸۶) گزارش کردند که باکتری های حل کننده فسفات، وزن خشک، درصد فسفر، پتاسیم و نیتروژن بخش هوایی گیاه و وزن تر و وزن خشک گره های ریشه را به طور معنی داری افزایش می دهند. درزی (۱۳۸۶) طی تحقیقی نشان داد که مصرف کود فسفات زیستی در رازیانه اثر معنی داری روی تعداد چتر در بوته، وزن هزاردانه، شاخص برداشت و عملکرد دانه نداشت ولی اثر آن روی ارتفاع بوته و عملکرد بیولوژیک معنی دار بود. راتی و همکاران (۲۰۰۱) بیان کردند که کاربرد چندین سوش از باکتری های حل کننده فسفات، ارتفاع بوته و بیوماس گیاهی را در علف لیمو در مقایسه با شاهد افزایش داد. آنها همچنین گزارش کردند که علاوه بر افزایش وزن خشک گیاه علف لیمو، کیفیت اسانس نیز در اثر مصرف باکتری های حل کننده فسفات بهبود می یابد به طوری که درصد ژرانیول در حدود ۶/۲۷ درصد بیشتر از تیمار شاهد بود. هازاریکا و همکاران (۲۰۰۰) طی تحقیقی نشان دادند که کاربرد باکتری باسیلوس پلی میکسا همراه با سنگ فسفات معدنی، ارتفاع گیاه، بیوماس و درصد همزیستی ریشه و جذب نیتروژن و فسفر را در چای افزایش می دهد.
ریحانی تبار و همکاران (۱۳۸۱) گزارش کردند که تلقیح گندم با سویه های مختلف پسودوموناس فلورسنس، موجب بهبود جذب عناصر غذایی توسط گیاه می گردد. کانتال و همکاران (۲۰۰۷) طی تحقیقی روی گیاه دارویی Stevia rebaudiana Bert نشان دادند که کاربرد باکتری های حل کننده فسفات، سبب بهبود عملکرد بیوماس و میزان جذب عناصر غذایی در این گیاه می شود. محفوظ و شرف (۲۰۰۷) در آزمایشی روی گیاه رازیانه گزارش کردند که بیشترین میزان آنتول در اسانس رازیانه به تیمار تلقیح با باکتری باسیلوس مگاتریوم و مصرف کودهای P , N و K در نصف مقادیر توصیه شده، مربوط بوده است. گن و همکاران (۱۹۹۳) گزارش کردند که در کشت بهاره، تلقیح گوجه فرنگی با باکتری پسودوموناس فلورسنس می تواند قابلیت بازارپسندی و وزن میوه های درجه یک را از ۶/۵ تا ۶/۹ افزایش دهد آنها همچنین نشان دادند که در کشت پاییزه، پسودوموناس فلورسنس عملکرد میوه های قابل فروش را ۳/۱۳ درصد و وزن میوه های درجه یک را ۲/۱۸ درصد افزایش می دهد.
تلقیح چغندر قند با پسودوموناس فلورسنت در شرایط گلخانه، وزن خشک و تر ریشه و بخش های هوایی گیاه را به میزان ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش داد (ریحانی تبار و همکاران، ۱۳۸۱).
۱-۴-کود زیستی نیتروکسین
۱-۴-۱- نقش نیتروژن در گیاهان
نیتروژن به عنوان مهم ترین عنصر در حاصلخیزی خاک، محور اصلی کودهای شیمیایی را تشکیل می دهد. نیتروژن در ساختمان پروتئین، اسید نوکلئیک، کلروفیل، آنزیم ها، فسفاتید و اکثر ویتامین ها و سایر مولکول های آلی که در فرایند تبادل مواد گیاهان نقش موثر و مهمی دارند، وجود دارد (بریمانی، ۱۳۷۶). مقدار نیتروژن در اندام های گیاهی بعد از کربن، اکسیژن و هیدروژن (که گیاه هر سه آنها را زا طریق آب و هوا تامین می کند)، حداکثر و در ماده خشک گیاهی متوسط می باشد و در واقع این عنصر را به عنوان گلوگاه رشد گیاهی می شناسند. نیتروژن در ساختمان RNA و DNA هم وجود دارد (اوجاقلو، ۱۳۸۶).
۱-۴-۲- اهمیت تثبیت بیولوژیکی نیتروژن هوا
نیتروژن مولکولی (N2) جزء اصلی اتمسفر زمین است. با وجود این، سیستم های بیولوژیکی نمی توانند به طور مستقیم N2 را جهت ساختن مواد شیمیایی مورد نیاز برای رشد و تولید مثل به کار ببرند. نیتروژن مولکولی قبل از الحاق به سیستم زنده باید با عنصر هیدروژن ترکیب شود. فرایند احیای N2 که معمولا منجر به تثبیت نیتروژن می گردد، ممکن است به صورت شیمیایی یا بیولوژیکی انجام گردد. نیتروژن به طور مداوم توسط فرآیندهایی مانند نیترات زدایی میکروبی، فرسایش خاک، شستشو، تبخیر شیمیایی و مهم تر از همه برداشت بقایای گیاهی حاوی نیتروژن، از زمین خارج می شود. بنابراین ذخیره نیتروژنی خاک های زراعی باید به طور متناوب جهت حفظ سطح مناسبی از نیتروژن لازم برای تولید محصول، تجدید شود. یکی از راه های اصلی تجدید نیتروژن خاک، فعال شدن سیستم های تثبیت بیولوژیکی نیتروژن (BNF) است. در تثبیت بیولوژیکی، انرژی مورد نیاز برای تثبیت نیتروژنه مولکولی از اکسیداسیون کربوهیدرات ها که حاصل فتوسنتز گیاهان سبز است، تامین می گردد و منشا انرژی مورد نیاز آن نور خورشید است. بنابراین انرژی BNF به طور غیر مستقیم از یک منبع پایان ناپذیر اخذ می شود و این انرژی در هر جا که شرایط اجازه رشد ارگانیسم های فتوسنتز کننده را بدهد، به صورت بالقوه وجود دارد. طبق آمار موجود، در مقیاس جهانی حجم نیتروژن تثبیت شده از طریق BNF، ۱۷۵ میلیون تن در سال می باشد. مقدار نیتروژن تثبیت شده در هر مکانی به شرایط محیطی و ماهیت سیستم های بیولوژیکی برخوردار از قابلیت تثبیت نیتروژن بستگی دارد. این مقدار ممکن است از یک مقدار ناچیز تا چند صد کیلوگرم در هر هکتار در سال متغیر باشد (اوجاقلو، ۱۳۸۶).
۱-۴-۳- روش های بیولوژیکی تثبیت نیتروژن مولکولی هوا
دی آزوتروف ها (میکروارگانیسم هایی که توان تغذیه از نیتروژن مولکولی (N2) را به عنوان تنها منبع نیتروژنی دارند) بر اساس وابستگی به گیاهان به منظور تامین کربن و انرژی لازم برای تثبیت نیتروژن، به سه گروه آزادزی، همیار و همزیست تفکیک می شوند (صالح راستین، ۱۳۸۰).
۱-۴-۴- تثبیت نیتروژن با دی آزوتروف های آزادزی
این موجودات کربن و انرژی لازم برای انجام فرایند تثبیت نیتروژن را به طور مستقل یعنی بدون همکاری با یک گیاه میزبان و اکثرا با روش هنروتروفی (استفاده از مواد کربنی ساده موجود در خاک) و یا فتوتروفی ( با انجام فتوسنتز)، فراهم می کنند. مانند رودوسپریلیوم، کروماتیوم، و سیانوباکترهای فتوسنتز کننده (جلبک های سبز – آبی). باکتری های هتروتروف تثبیت کننده نیتروژن می توانند هوازی، بی هوازی یا اختیاری باشند. این باکتری ها به مقدار زیاد در طبیعت پراکنده شده اند و دو نوع اول سهم زیادی در تثبیت نیتروژن و تعادل آن در اکوسیستم های طبیعی و کشاورزی دارند (حاجی بلند و همکاران، ۱۳۸۳، صالح راستین، ۱۳۸۰).
۱-۴-۵- تثبیت نیتروژن به روش همیاری
این حالت نوعی همزیستی باکتری های دی آزوتروف با گیاهان است که به صورت تماس فیزیکی دو همزیست با هم و بدون تشکیل اندام ساختمانی خاصی برای محدود کردن مکان همزیستی صورت می گیرد. خانواده نیتروژنوباکتراسه و به ویژه جنس نیتروژنوباکتر و آزوسپریلیوم مهمترین باکتری های غیر همزیست و هوازی تثبیت کننده نیتروژن هستند. باکتری های این گروه معمولا در ریزوسفر، روی سطح ریشه آندوریزوسفر یا فضاهای بین سلول های پوست ریشه فعالیت دارند و گاهی اوقات در اندام های درونی گیاه مانند سیستم آوندی ساقه و حتی در بین سلول های برگ نیز مشاهده شده اند. گیاهان میزبان بیشتر به گرامینه ها از جمله گندم، ذرت، برنج، نیشکر، سورگوم و نیز به گونه های علوفه ای و علفی تعلق دارند. این باکتری های تثبیت نیتروژن را معمولا در شرایط میکروایروبیک و با بهره گرفتن از ترکیب های کربنی ساده مانند اسید های آلی و قندها انجام می دهند. ریشه های گیاه با ترشح مواد کربنی مناسب، انجام فعالیت های تنفسی و پایدار نگه داشتن فشار نسبی اکسیژن در اطراف خود، این دو پیش نیاز را برای انجام تثبیت نیتروژن توسط این گروه از باکتری ها فراهم می کنند (صالح راستین، ۱۳۸۰).
نیتروژنوباکترها به دلیل فراوانی و وسعت انتشار، بیش از سایر انواع تثبیت کننده ها مورد توجه قرار گرفته اند و در خاک های مناطق معتدله نیز بیشترین اهمیت را دارند. در خاک های زراعی با زهکشی خوب بیشترین مقدار تثبیت آزاد نیتروژن توسط این باکتری ها انجام می گیرد. نیتروژنوباکترها در زیستگاه هایی مانند خاک، سطح برگ، آب های شیرین و در مناطق مختلف حاره ای و قطبی رشد می کنند. فراوانی نیتروژنوباکترها در خاک های مختلف متفاوت بوده و عمدتاً در خاک های قلیایی تا خنثی دیده می شوند و در خاک های فقیر و اسیدی کمیاب هستند. نیتروژنوباکر ها توانایی ساختن ویتامین ها ی B12, B6, B2, B1، پانتوتنیک اسید و نیکوتنیک اسید را دارا هستند و تولید این ویتامین ها تحت شرایط دی آزوتروفیک و تغذیه کافی کربن افزایش می یابد. همچنین نیتروژنوباکترها قادر به ساختن اسیدهای آمینه و انواع عوامل رشد مانند اکسین، جیبرلین و سیتوکینین هستند (آستارایی و کوچکی، ۱۳۷۵).
نیتروژنوباکتر می تواند از انواع مختلف منابع کربن (مونو، دی و برخی از پلی ساکاریدها)، اسیدهای آلی معطر، اتیل الکل، گلیسرول، بخارهای مانیتول استن و سایر اسیدهای آلی فرار بهره مند شود. برای رشد بهتر نیتروژنوباکتر و توانایی تثبیت نیتروژن، حضور کلسیم در حد اپتیمم مورد تاکید واقع شده است. به همین نحو، حضور مشترک نیتروژن، عناصر کم مصرف و کلرور سدیم در ماده غذایی می تواند در تثبیت نیتروژن توسط نیتروژنوباکتر موثر باشد. گونه نیتروژنوباکتر کروکوکوم آنتی بیوتیک های ضد قارچ تولید می کند که برای انواع قارچ های خاکزی محدود کننده است. در حقیقت، این عمل دوگانه نیتروژنوباکتر نقش مثبت باکتری ها را در جوانه زنی بذر ها آشکار می سازد. نقش اصلی نیتروژنوباکتر در تثبیت نیتروژن است اما توانایی آن در سنتز اکسین ها، ویتامین ها، مواد تحریک کننده رشد و آنتی بیوتیک های ضد قارچی جزو امتیازات دیگر نیتروژنوباکتر محسوب می شود.
نیتروژنوباکتر یک باکتری هوازی است و برای تشکیل ATP اکسیژن لازم است، اما تثبیت نیتروژن یک مرحله غیر هوازی است. در حقیقت، اکسیژن از محل تثبیت نیتروژن باید خارج شود. به این منظور غشاهایی در اطراف نیتروژناز موسوم به شبکه حفاظتی نیتروژناز از طریق بازسازی ساختمان فیزیکی آن ایجاد کرده و لعاب فراوانی در اطراف سلول های خود ترشح می کند، به نحوی که مقاومت نسبی در برابر ورود اکسیژن به داخل سلول ها را فراهم می سازد. در هر حال بسیاری از محققین عقیده دارند که افزایش تنفس توسط نیتروژنوباکتر، اکسیژن را از نیتروژناز دور می کند و این عمل می تواند به عنوان یک ابزار طبیعی در دور کردن اکسیژن از محل تثبیت نیتروژن به خدمت گرفته شود (آستارایی و کوچکی، ۱۳۷۵).
باکتری آزوسپریلیوم به دلیل توان تثبیت نیتروژن مولکولی از طریق همیاری با گیاهان مهم زراعی مانند انواع غلات و همچنین به دلیل تولید هورمون های محرک رشد گیاه به عنوان یک کود بیولوژیک مورد توجه قرار گرفته است. این باکتری علاوه بر پتانسیل بالایی که برای بهبود رشد گیاهان میزبان از خود نشان داده است، به دلایل دیگری مانند وسعت انتشار جغرافیایی، طیف وسیع گیاهان میزبان، تنوعگونه ای و تحمل بعضی از گونه ها به تنش های محیطی مورد توجه قرار گرفته است. از بین گونه های آزوسپریلیوم، دو گونه برازیلنس۱ و لیپوفروم۲ نسبت به سایرین پراکنش بیشتری دارد. گونه برازیلنس بیشتر با غلات سه کربنه و گونه لیپوفروم عمدتاً با غلات چهار کربنه همیاری برقرا می کنند. تلقیح گیاهان با آزوسپریلیوم علاوه بر کاهش مصرف کود نیتروژنه در حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد، می تواند سبب بهبود رشد گیاه و افزایش مقدار محصول آن گردد (بادی و دویرینر، ۱۹۸۸). در گیاهان تلقیح شده با آزوسپریلیوم، افزایش تقسیم سلولی در ریشه ها تشدید می شود و معمولاً تغییراتی در مورفولوژی سیستم ریشه ای ایجاد می گردد، به طوری که تعداد و طول ریشه های فرعی، تارهای کشنده و انشعاب آنها افزایش می یابند (اردکانی و همکاران، ۱۳۷۸).
۱-۴-۶- تثبیت نیتروژن به صورت همزیستی
باکتری های ریزوبیوم به طور اختصاصی ریشه های گیاهان خانواده لگومینوز (مانند لوبیا، سویا، شبدر، یونجه، بادام زمینی و …) با درجه میزبانی بسیار بالا را آلوده می سازند. این نوع همزیستی، سالانه ۲۰ درصد تثبیت بیولوژیکی نیتروژن جهان را بر عهده دارد. مقدار نیتروژن تثبیت شده در سال به شکل ترکیبات مختلف، حدود ۷۵ تا ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار است (آنون، ۱۹۸۳).
تثبیت همزیستی نیتروژن در گرهک ها اتفاق می افتد. این گرهک ها در پاسخ به آلودگی ریشه به باکتری ها، در ریشه ها تولید می شوند. مواد تراوش یافته از ریشه، این باکتری ها را در منطقه ریشه های مویین به سطح ریشه جذب می کنند. باکتری ها به ریشه مویین در حال ظهور که رشد حلقوی غیر عادی دارند، می پیوندند. یک لوله غشایی به وسیله دستگاه گلژی ساخته می شود، این لوله به درون سلول توسعه می یابد و با غشای سلولی امتزاج پیدا می کند و دیواره سلولی را تجزیه می نماید. باکتری ها در امتداد لوله ای که اکنون رشته تلقیح نامیده می شود، حرکت می کنند باکتری ها به درون آپوپلاست آزاد می شوند و یک رشته تلقیح ثانویه تشکیل می شود که تا عمق کورتکس منشعب می گردد. در نهایت یک سری از کیسه های حاوی باکتری ایجاد می گردد که به وسیله غشا پلاسمایی احاطه شده است و باکترویید نامیده می شود. کیسه های حاوی باکتری، عوامل تقسیم سلولی را به درون سینوسول گیاهی آزاد می کنند. این عوامل باعث تقسیم سلولی به صورت موضعی می شوند که منجر به ایجاد تورم و تشکیل گرهک می گردند، که این گرهک ها مقدار قابل توجهی از نیتروژه را تثبیتمی کنند (احمدی و سی و سه مرده، ۱۳۸۰).
۱-۴-۷- مکانیسم تثبیت زیستی نیتروژن
نیتروژن جوی، مولکولی مرکب از دو اتم نیتروژن است که به وسیله یک پیوند سه گانه خیلی قوی به هم متصل شده اند و مقدار زیادی انرژی برای شکستن این پیوند لازم است. بنابراین مولکول از لحاظ شیمیایی کاملاً غیر فعال است.
واکنش شیمیایی کلی برای تثبیت نیتروژن که به وسیله میکروارگانیسم ها انجام می شود به صورت زیر است:
N2 +8H+ +8E- +16ATP 2NH3 +H2 +16ADP+16Pi
قابلیت سیستم بیولوژیکی در تثبیت نیتروژن به وجود سیستم آنزیمی دی نیتروژناز بستگی دارد و این آنزیم تبدیل N2 به شکل احیا شده را کاتالیز می کند. این واکنش زمانی رخ می دهد که N2 به کمپلکس نیتروژناز متصل شود. پروتئین آهن دار ابتدا به وسیله الکترون داده شده توسط فرودکسین احیا می شود و سپس به ATP متصل می گردد و پروتئین آهن- مولیبدون را احیا می کند. این پروتئین الکترون را به N2 می دهد و HN=NH تولید می کند. در دو سیکل بعدی به صورت H2N-NH2 احیا شده و به ۲NH3 تبدیل می شود.
چون آنزیم نیتروژناز به اکسیژن حساس است، میکروارگانیسم هایی که از نوع هوازی هستند با پایین نگه داشتن سطح اکسیژن در سلول های خود، تولید مقادیر زیادی از پلی ساکاریدهای برون سلولی و نگه داشتن آب درلایه ژلاتینی پلی ساکاری، می توانند انتشار اکسیژن را به سلول ها محدود کنند (تیت، ۱۹۹۵).
۱-۴-۸- مشخصات کود زیستی نیتروکسین
ماده مؤثر: مجموعه ای از باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن از جنس نیتروژنوباکتر و آزوسپریلیوم تعداد سلول زنده در هر گرم: ۱۰۸ سلول زنده از هر یک از جنس های باکتری در هر میلی لیتر نیتروکسین است.
کود بیولوژیک نیتروکسین حاوی مؤثرترین باکتری های تثبیت کننده نیتروژن می باشد که با تایید مراجع تحقیقاتی کشور، توسط موسسه فن آوری زیستی آسیا با برخورداری از بالاترین تکنولوژی و بر اساس استانداردهای بین المللی تولید و عرضه می گردد. باکتریهای موجود در کود بیولوژیک نیتروکسین علاوه بر تثبیت نیتروژن هوا و معادل کردن جذب عناصر اصلی پر مصرف و ریز مغذی مورد نیاز گیاه، با سنتز و ترشح مواد محرک رشد گیاه نظیر هورمون های تنظیم کننده رشد مانند اکسین، ترشح اسیدهای آمینه مختلف، انواع آنتی بیوتیک و سیدروفور موجب رشد و توسعه ریشه و قسمت های هوایی گیاهان می گردد و با حفاظت ریشه گیاهان از حمله عوامل بیماریزای خاکزی، موجب افزایش عملکرد و کیفیت برتر می گردد. مصرف این محصول هنگام بروز تنش های محیطی از جمله شوری و خشکی سبب افزایش مقاومت گیاهان می شود (راویا و همکاران، ۲۰۰۶).
۱-۴-۹- نتایج حاصل از کاربرد کود زیستی نیتروکسین
باسکارا و چاریولو (۲۰۰۵) گزارش کردند که تلقیح ارزن دم رویاهی با سه نژاد باکتری آزوسپریلیوم، به تنهایی یا در ترکیب با کود نیتروژن، طول گیاه، وزن خشک ساقه و ریشه و نیتروژن کل ساقه، ریشه و دانه را افزایش می دهد. بالمی و همکاران (۲۰۰۷) اظهار داشتند که تلقیح بذر پیاز با نژاد CBD-15 باکتری از توباکتر، به افزایش معنی دار رشد و اجزای عملکرد گیاه منجر می شود. حاجی بلند و همکاران (۱۳۸۳) گزارش کردند که نیتروژنوباکترها نه تنها روی افزایش رشد و مقدار کلروفیل در گندم مؤثر هستند، بلکه روی جذب و انتقال عناصر نیز تاثیر مثبتی دارند و این می تواند عناصر کم مصرف را نیز شامل گردد. عمو آقایی و همکاران (۱۳۸۲) گزارش کردند که اثر سویه Do1 باکتری آزوسپریلیوم برازیلنس بر شاخص های رشد، عملکرد و محتوای نیتروژن دانه گندم، بیشتر از سویه Sp7 است. با توجه به اینکه سویه Do1 یک سویه بومی، ولی سویه Sp7 یک سویه ایزوله از برزیل است، می توان گفت استفاده از ایزوله های محلی باکتری به دلیل سازگاری بیشتر با گیاهان و شرایط خاکی منطقه بهتر است. سوادریسکا (۲۰۰۰) طی تحقیقی نشان داد، که تلقیح با باکتری آزوسپریلیوم برازیلنس به واسطه افزایش غلظت کلروفیل، افزایش ۲۷ درصدی عملکرد در گندم و ۶ درصدی در یولاف را سبب می شود.
اردکانی و همکاران (۱۳۷۸) مشخص نمودند که اثر کاربرد آزوسپریلیوم در اکثر صفات مورد بررسی روی گندم، مثبت و معنی دار است ولی با افزایش میزان مصرف کود نیتروژنه، فعالیت باکتری های آزوسپریلیوم در تثبیت بیولوژیکی نیتروژن سریعاً کاهش می یابد. کاپولینگ و همکاران (۱۹۸۱) گزارش کردند که تلقیح گندم (C3) و سورگوم (C4) با آزوسپریلیوم باعث تسریع در ظهور سنبله ها و گلدهی می شود و وزن کل اندام هوایی، وزن کل ریشه، نیتروژن کل، ارتفاع گیاه، طول برگ و تعداد سنبلچه ها در سنبله های گندم را افزایش می دهد. تلقیح نیتروژنوباکتر کروکوکوم و آزوسپریلیوم برازیلنس همراه با کود دامی، رشد، تجمع ماده خشک، تولید دانه و پروتئین را در سورگوم افزایش می دهد (حاجی بلند و همکاران، (۱۳۸۳).
در یک آزمایش میزان نیتروژن دانه گندم، به دنبال استفاده از آزوسپریلیوم برازیلنس، در تیمارهایی که از کود نیتروژنه استفاده نشده بود افزایش یافت. این افزایش احتمالاً ناشی از افزایش جذب نیتروژن بعد از مرحله گلدهی است، بدون اینکه تاثیری در عملکرد دانه داشته باشد (رودریگوز و همکاران، ۲۰۰۰).
در یک بررسی استفاده از مخمر و آزوسپریلیوم روی گندم، تمام صفات رشدی را تحت تأثیری قرار داد، به طوری که از لحاظ عملکرد به جز شاخص برداشت، اختلاف معنی داری بین تیمار شاهد و سایر تیمارها دیده شد. کاربرد آزوسپریلیوم و مخمر تأثیر قابل توجهی روی ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در متر مربع، طول خوشه، تعداد دانه در خوشه، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد کاه و کلش و عملکرد بیولوژیکی داشت (نبیلا و همکاران، ۲۰۰۷).
با توجه به نمودار دما-آنتالپی از شکل (۲-۳) میتوان روابطی را برای بازده توربین محاسبه نمود. سطح زیر نمودار a23b که توسط سوخت به توربین وارد شدهاست. سطح زیر نمودار a14b نیز معرف مقدار انرژی است. که به صورت حرارت از اگزوز خارجمیشود. در نتیجه سطح زیر نمودار ۱۲۳۴ معرف کار تولیدشده توسط توربین است؛ لذا میتوان رابطه زیر را برای بازده توربین بیان نمود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(۲-۱)
که در آن S بیانگر مساحت زیر نمودار میباشد. هر چه فشار ورودی به توربین بالاتر باشد، راندمان کلی سیکل بالاتر خواهد بود. البته بالا بردن فشار نیاز به کمپروسور بزرگتری دارد که در عمل این کمپروسورها نیاز به انرژی بیشتر داشته و از دید عملیاتی مناسب نمیباشند[۶].
در شکل زیر، نمودار بازده کل چرخه بر حسب ضریب افزایش فشار و نیز دما آوردهشدهاست. در یک فشار مشخص، افزایش دمای احتراق موجب افزایش بازده توربین خواهدشد، اما در دمای ثابت، افزایش ضریب فشار ممکناست منجربه کاهش راندمان گردد؛ لذا ملاحظه میشود که افزایش ضریب فشار همواره موجب افزایش راندمان نمیشود [۱۲].
شکل(۲-۵): بازده چرخه برحسب ضریب فشار و دما [۱۲].
از آنجایی که دمای سیال ورودی به اتاق احتراق در راندمان توربین تاثیردارد، در صورت کم بودن دمای سیال ورودی به آن، میتوان از حرارت سیال خروجی از اگزوز استفاده نموده و عمل پیش حرارت[۳۶] را بر روی سیال ورودی اعمال نمود. در این صورت با رساندن دمای ورودی به مقدار استاندارد، بازده توربین افزایشمییابد [۶].
۳-۲ مدلسازی توربینگازی
مقدمه
اساساً توربینهای گازی، سیستمهایی پیچیده، غیرخطی و متغیر با زمان بوده که پارامترهای آن با تغییر شرایط کاری دائماً در حال تغییرمیباشند. پیش بینی رفتار دینامیکی این سیستمها، نقش مهمی در طراحی اجزاء، طراحی سیستم کنترل و طراحی سیستم پایشدارد. لذا ارائه یک مدل کامپیوتری مناسب جهت پیش بینی رفتار توربینهایگازی ضروری به نظرمیرسد [۴]
۲-۳-۲بررسی معادلات ترمودینامیکی حاکم بر توربینگازی
معادله تعادل جرم . و معادله تعادل گشتاور در توربینگازی از روابط (۲-۲) بدست در این معادلات F نیرو، g شتاب جاذبه، v سرعت، z ارتفاع وl مختصات خطی است که بر حسب زمان t تغییرمیکند.
(۲-۲)
محاسبه معادلات غیرخطی ترمودینامیکی توربینگازی، از طریق جعبه سیاه در نظرگرفتن هر کدام از اجزای توربین و حل معادلات (۲-۲) برای هر بخش انجام میپذیرد. بدین روش معادلات غیرخطی قابل محاسبهاست. مساله مهم دیگری که لازماست در مدلسازی توربینگازی مدنظر قرارگیرد، تسلط به ساختمان توربین است [۶].
در ذیل معادلات غیرخطی دینامیک ترمودینامیکی تک خطی توربینگازی با در نظرگرفتن فرضیات فوق و با ساختمان تشریحشده در بخش حاضر آورده شده است. تقسیم بندیهای صورت گرفته نیز بر اساس اجزای اصلی توربینگازی صورت شدهاست.
ورودی هوا: سیستم هوای ورودی به منظور فیلتر کردن هوای ورودی به اتاق احتراق V94.2 طراحی شده است. هوای ورودی از طریق سیستم موسوم به AirIntake وارد کمپروسور شده وسپس در اتاق احتراق مورد استفاده قرارمی گیرد. همچنین از بین بردن صدای حاصل از کمپروسور در محیط اطراف از وظایف اصلی سیستم AirIntake است [۷]. در این بخش هیچ تبدیل ترمودینامیکی صورت نمیگیرد و تنها یک انتقال جرم انجام میشود. در برخی از مدل سازیهای توربینگازی، از در نظرگرفتن مدل این بخش صرفنظر مینمایند. اما در اینجا بهمنظور افزایش دقت مدلسازی از نقش ورودی هوا در تغییر معادلات حاکم برآن، معادلات بهصورت جزیی بیان شدهاند. معادلات حاکم بر ورودی هوا به شرح زیر خواهدبود:
(۲-۳)
لازم بهذکر است که معرفی تمامی متغیرهای مورد استفاده در مدلسازی توربینگازی در جدولی در انتهای پایاننامه آورده شدهاست.
کمپروسور: کمپروسور وظیفه افزایش فشار سیال ورودی را برعهدهدارد. در تخمین برخی از متغیرهای کمپروسور، نیاز به مقدار بازده ایزنتروپیک است. که این مقدار با بهره گرفتن از نقشههای عملکرد[۳۷] برای آن کمپروسور و در حالت معلوم بودن مقادیر نسبت فشار[۳۸]، سرعت دورانی و زاویه بازشدگی [۳۹]IGV (در صورت وجود) قابل محاسبهمیباشد. با در نظرگرفتن این شرایط، روابط دینامیک ترمودیناکی حاکم بر کمپروسور را میتوان به صورت زیر خلاصهنمود. در آن معادلات مقدار راندمان کمپروسور به صورت است ( نشانگر تابع میباشد) برای محاسبه آن عموما از جدول مراجع استفادهمیشود [۶].
(۲-۴)
دیفیوزر خروجی کمپروسور: کمپروسور دارای یک داکت خروجی است. که به نوبه خود بر معادلات دینامیک ترمودینامیکی حاکم بر توربینگاز اثرمیگذارد. اثر دیفیوزر مذکور بر روی دما، فشار و فلو است. معادلات حاکم بر این بخش به صورت روابط (۲-۵) هستند:
(۲-۵)
لازم بهذکر است همان گونه که در معادلات بالا نیز نشان دادهشده، توربینگازی مورد مطالعه دارای دو بخش خنککاری است که یکی وارد محفظه احتراقشده و دیگری به توربین میرود.
محفظه احتراق: تبدیل ترمودینامیکی در محفظه احتراق صورتمیگیرد. اثر تبدیل مذکور، افزایش دمای سیال در محفظه است، بر همین اساس، بهمنظور مدلسازی تبدیل ترمودینامیکی صورتگرفته، از روند تغییرات دمای سیال موجود در محفظه استفاده میشود. برای این منظور به نقشهای از تغییرات دما در شرایط طراحی توربینگازی نیاز است. این نقشه میتواند. بهمنظور مدلسازی محفظه مورد استفاده قراربگیرد.
البته شایانذکر است، ﺟﺮﻳﺎن ﺳﻴﺎل درون ﻣﺤﻔﻈﻪ اﺣﺘﺮاق ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲﻫﺎی ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی اﺣﺘﺮاق، آﺷﻔﺘﮕﻲ، اﻧﺘﻘﺎل ﺣﺮارت، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻓﺎز و اﻧﺘﻘﺎل ﺟﺮم ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪﻫﻤﻴﻦدﻟﻴﻞ ﺷﻨﺎﺧﺖ دﻗﻴﻖ و ﺻﺤﻴﺢ ﻣﻴﺪان ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی دﻗﻴﻖ ﺟﺮﻳﺎن درون ﻣﺤﻔﻈﻪ دارد. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺑﻮدن ﺟﺮﻳﺎن، ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﻴﺪان ﺟﺮﻳﺎن ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ روشﻫﺎی ﺳﻪﺑﻌﺪی ﻋﺪدی ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ اﻣﻜﺎنﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎﻳﻲ ﻧﻴﺰ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺷﻨﺎﺧﺖ روشﻫﺎی ﻣﺪلﺳﺎزی اﺣﺘﺮاق و آﺷﻔﺘﮕﻲ در ﻣﺤﻔﻈﻪ اﺣﺘﺮاق ﺗﻮرﺑﻴﻦ ﮔﺎز بودهاست [۶].
در ادامه معادلات حاکم بر این بخش را با توجه به اجزای موجود در محفظه، میتوان در نظرگرفت:
معادلات بخش ورودی محفظه احتراق:
(۲-۶)
معادلات مربوط به محفظه احتراق:
(۲-۷)
که در آن تابعی از نسبت هوا به سوخت است. از آنجایی که محاسبه رابطهای بهمنظور توصیف دارای پیچیدگی بسیار بالایی است، برای محاسبه مقدار آن عموما از جدول مراجع استفاده میشود.
معادلات حاکم بر قطعه انتقال دهنده گاز داغ:
(۲-۸)
توربین: فرایند ترمودینامیکی صورتگرفته در بخش توربین به صورت ایده آل یک فرایند آدیاباتیک است.در این بخش برای خنکسازی پرههای ردیف اول توربین بهمنظور جلوگیری از سوختگی آنها، از هوای خنکسازی گرفتهشده از داکت کمپروسور استفاده میشود. در این بخش نیز همانند بخش کمپروسور نیازمند دانستن مقدار بازده ایزنتروپیک هستیم. که برای محاسبه آن از نقشههای عملکرد توربین استفادهمیشود [۶]. با این شرایط معادلات حاکم بر بخش توربین را میتوان به صورت زیر خلاصهنمود:
(۲-۹)
که در آن مقدار بازده توربین در نقطه کار طراحی شده و نسبت فشار توربین در نقطه کار است. یکی از فرضهایی که در شبیهسازی رفتار دبی جرمی مورد استفاده قرارمیگیرد، آن است که دبی جرمیورودی به توربین در تمام نقاط کاری آن مقداری ثابت است. لازم بهذکر است. که فرض بالا در صورت عدم مدلسازی روشن شدن و خاموشی توربینگاز قابل قبول است.
دیفیوزر خروجی توربین: دیفیوزر خروجی توربین وظیفه انتقال گاز به بخش اگزوز را بر عهدهدارد. معادلات حاکم بر آن بصورت روابط (۲-۱۰) هستند:
(۲-۱۰)
اگزوز: بخش اگزوز وظیفه افزایش فشار سیال و رساندن آن به فشارجو را داراست. در حالت ایده آل مقدار دمای سیال در این قسمت تغییرینمیکند اما تغییر فشار، موجب تغییر در دبی جرمیسیال میشود [۱۲] معادلات به صورت زیر هستند:
(۲-۱۱)
سرعت: محاسبه سرعت دوران محور توربینگازی هم به صورت زیر انجام میپذیرد:
(۲-۱۲)
که در آن میزان گشتاور انتقالی به بار[۴۰] (ژنراتور) است. لازم بهذکر است که مدلسازی توربینگازی به آنچه در بالا بیانشد خلاصه نمیشود. به عنوان مثال در نظرگرفتن شرایط لازم برای اجرای شبیهسازیها بسیار حائز اهمیت است. ازجمله این شرایط میتوان به تغییر مقدار در شرایط دمایی مختلف اشاره نمود [۶].
۲-۴ کنترل، مانیتورینک وحفاظت توربین گاز
۲-۴-۱ مقدمه
مجموعه وظایف کلی که میتوان در یک توربینگاز طبقهبندی نمود از سه بخش تشکیل میشود که عبارتنداز:
وظایف کنترلی
وظایف نظارتی
وظایف حفاظتی
وظایف کنترلی: وظایف کنترلی عبارتند از مجموعه اهداف و اعمال آنالوگ و دیجیتال بر روی فرایند[۴۱] بهنحوی که متغیرهای سیستم در سطح مطلوب باقی بمانند.
وظایف نظارتی: وظایف نظارتی این امکان را به اپراتور میدهد تا بطور دستی وظایف کنترلی و حفاظتی را دنبال کرده و بطور مداوم اعمال درحال اجرا، را بطور خودکار دنبالنماید، علاوهبراین اپراتور میتواند. اطلاعات مرتبط با وضعیت فرایند و تجهیزات را در اختیار داشتهباشد.
وظایف حفاظتی: جلوگیری از شکلگیری وضعیتهای خطرناک برای تجهیزات و کل نیروگاه و نگهداری سیستم در موقعیت مناسب و ایمن از وظایف بخش حفاظتی GTCMPS94[42]1 میباشد. کلیه وظایف کنترلی، حفاظتی ونظارتی سیستمها و تجهیزات استفادهشده در مجموعه توربین ژنراتور V94.2 حین بهرهبرداری و در هر یک از مدهای بهرهبرداری بعهده سیستم GTCMPS94 میباشد. تمامی تجهیزات سخت افزاری سیستم فوق در تابلوهای اتاق کنترل واحد نصب گردیدهاند. GTCMPS94 در بخش پردازش، مدارهای واسط، ارتباطات و منابع تغذیه دارای قابلیت افزونگی[۴۳] است. که برای کنترل تمام اتوماتیک مجموعه توربینگاز و ژنراتور و انجام وظایف اصلی، که در ادامه اشاره میشود؛ طراحی شده است :
جدول (۲-۲): تفاوت بین مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش ۳۱
جدول (۳-۱): پایایی متغیرهای تحقیق ۷۲
جدول (۴-۱): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال جنسیت ۷۵
جدول (۴-۲): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال میزان تحصیلات ۷۶
جدول (۴-۳): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال سابقه اجرایی ۷۷
جدول (۴-۴): توصیف آماری متغیر مدیریت دانش ۷۸
جدول (۴-۵): توصیف آماری مؤلفههای مربوط به یادگیری سازمانی ۷۸
جدول (۴-۶): توصیف آماری مؤلفههای مربوط به خلاقیت سازمانی ۷۹
جدول (۴-۷): نتایج آزمون کولموگوروف ـ اسمیرنوف برای نرمال بودن متغیرهای تحقیق ۸۰
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جدول (۴-۸): آزمون فرضیه اول ۸۱
جدول (۴-۹): آزمون فرضیه دوم ۸۲
جدول (۴-۱۰): آزمون فرضیه سوم ۸۳
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ( ۴-۱): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال جنسیت ۷۵
نمودار (۴-۲): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال میزان تحصیلات ۷۶
نمودار (۴-۳): توزیع فراوانی و درصد پاسخهای نمونه آماری به سؤال سابقه اجرایی ۷۷
فهرست تصاویر
عنوان صفحه
شکل (۲-۱): فرایند خلق (ایجاد) دانش ۳۵
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر یادگیری و خلاقیت سازمانی از دیدگاه مدیران دستگاه های اجرایی استان اردبیل
چکیده
مدیریت دانش یکی از دستاوردهای عصر اطلاعات و دانش است و با توجه به ویژگیهای آن، امروزه سازمانهای با جدیت به دنبال بهرهمندی از نتایج آن هستند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر یادگیری و خلاقیت سازمانی دستگاه های اجرایی استان اردبیل انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، مدیران دستگاه های اجرایی استان اردبیل بوده که نمونهای به حجم ۱۲۹ نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل همبستگی و ضریب رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و ضریب رگرسیون چندگانه بین متغیرهای تحقیق نشان داد که مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی و خلاقیت سازمانی تأثیر معناداری دارد. همچنین یافتههای تحقیق به وضوح نشان داد که یادگیری سازمانی حلقه رابط بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی بوده و از این طریق موجبات ارتقاء سطح خلاقیت را فراهم می کند.
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، یادگیری سازمانی، خلاقیت سازمانی
فصـــل اول
کلیــات تـحقیق
۱ـ ۱) مقدمه
سازمانها اصولاً به منظور نیل به اهدافی ایجاد گردیدهاند که میزان موفقیت در نیل به اهداف سازمانی در ارتباط مستقیم با نحوه عملکرد نیروی انسانی مشغول به کار در سازمانها است. بنابراین ارزشیابی کارکنان و عملکرد آنها در مدیریت منابع انسانی از جایگاه مهمی برخوردار است. امروزه دانش به عنوان دارایی رقابتی کلیدی و ارزشمندی شناخته شده که مبنای رشد پایدار و رمز حفظ مزیت رقابتی ماندگار یک سازمان به شمار میرود. فرایند نوآوری شدیداً به دانش وابسته بوده و مدیریت دانش و سرمایه انسانی باید عنوان یک عامل اساسی در هر نوع تجارتی مدنظر قرار گیرد. مدیریت دانش و نوآوری هر دو میتوانند برای سازمان خلق ارزش کرده و عملکرد سازمانی را بهبود بخشند. شناخت رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری و تأثیر آن بر عملکرد سازمانی میتواند تضمین کننده رشد، کارایی و اثر بخشی بالاتر بوده و نهایتاً رشد اقتصادی کشور را به دنبال داشته باشد. یک سازمان با مدیریت دانش از منابع خود به صورت کاراتر استفاده نموده و در نتیجه نوآورتر بوده و عملکرد بهتری خواهد داشت (حکمت، ۱۳۹۲).
افزون بر موارد فوق با توجه به فرایند تولید و تشکیل دانش، مشخص میشود که دانش ابتدا در ذهن افراد تولید و با به اشتراکگذاری آن میتواند به دانش سازمانی تبدیل شود و دانش سازمانی خود منشأیی برای تولید دانش فردی خواهد بود. بنابراین، سرمایههای سازمانی به طور عمده در اذهان افراد نهفته است. این دانش حیاتی و مهم هنگامی در اختیار سازمان قرار میگیرد که کارکنان تمایل به همکاری و اشتراک دانش داشته باشند و علاوه بر آن تمهیدات و سازوکارهای مؤثری نیز توسط سازمان در این رابطه فراهم شده باشد. با تغییر شغل و پست سازمانی، همچنین بازنشستگی برخی از کارکنان، دانش ارزشمندی که حاصل سالها تجربه کاری بوده به سادگی از بین خواهد رفت و سازمان توانایی بهرهگیری از آن را در صورت استفاده نکردن از شیوههای مؤثر اشتراک دانش نخواهد داشت. از دیدگاه «نوناکا و تاکوچی» چنانچه دانش فردی با دیگران به اشتراک گذاشته نشود، تأثیری بر رشد و گسترش دانش موجود در سازمان نخواهد داشت و دانش جدیدی نیز تولید نخواهد شد (آهلاندر و همکاران، ۲۰۰۷)
۱ـ۲) بیان مساله
شناخت رو به رشدی در حوزه تجارت در رابطه با اهمیت دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای سازمانها وجود دارد. دراقتصاد جدید، افراد و سازمانها بر نگهداری و ارتقاء سرمایه دانشی خویش جهت ابتکار و خلاقیت تأکید بسیاری دارند. مدیریت دانش اگر چه مفهومی نسبتاً قدیمی است، اما بانزدیک شدن به اواسط دهه ۱۹۸۰ و آشکار شدن اهمیت دانش و تأثیر آن بر حفظ قدرت رقابتی در بازارهای اقتصادی مدیریت دانش اهمیت ویژهای یافت. در این دهه بود که نظامهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیرت دانش بکار گرفته شد و مفاهیمی چون «فراهم آوردن[۱]»،«مهندسی مجدد[۲]»، «نظامهای دانشمدار[۳]» و مانند آنها رواج پیدا کرد (لطفیان و امیری، ۱۳۹۱). از طرفی یکی از ویژگیهای بارز سازمانهای پیشرو اعم از دولتی یا خصوصی، عملکرد خلاق به منظور دستیابی به بینش و قضاوت صحیح نسبت به کارایی و اثربخشی برنامهها، فرآیندها و افراد آنهاست. با این وجود، سازمانهای متعالی در گردآوری و تحلیل اطلاعات مربوط به عملکرد متوقف نمیمانند، بلکه با بهره گرفتن از مدیریت خلاقیت سازمانی، بهسازی را هدایت کرده و استراتژیها را به طور موفقیتآمیزی به اقدامهایی مشخص تبدیل و ترجمه میکنند (پرویزراد، ۱۳۸۸). امروزه سازمانها دریافتهاند که هیچ چیز به اندازه دانش و دانایی نمیتواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد. لذا بیش از هر چیز کارکنان سازمان به عنوان صاحبان دانایی و مهمترین سرمایه سازمان مورد توجه قرار گرفتهاند و مدیریت دانایی به عنوان ابزاری که میتواند دانایی موجود را گردآوری و نظم و پویایی بخشیده و در کل سازمان اشاعه دهد، اهمیت یافته است. اما تجربه بسیاری از شرکتها در مورد یادگیری سازمانی به شکست انجامیده است و این به آن جهت است که به یادگیری سازمانی به عنوان یک امر موقت زودگذر نگریسته شده است که این نوع تفکر در تمامی سطوح سازمانی رسوخ یافته و منجر به شکست برنامههای یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در سازمانها گردیده است (حبیبی، ۱۳۹۲). در حالی که امروزه ضرورت توجه به یادگیری سازمانی به عنوان ابزاری استراتژیک جهت پیشبرد منابع سازمان و موقعیت در عرصه رقابت مطرح است. این امر بیانگر این است که بدون توجه به اصل یادگیری سازمانی و شناخت سازمان نسبت به آن نمیتوان از آن در سازمان بهره گرفت. لذا باید توجه داشت که یادگیری سازمانی یک امر پایانناپذیر است که همواره سازمان را در تغییرات یاری میکند و نیازمند پشتیبانی و توجه دائمی است (صیف و کرمی، ۱۳۸۶).
در حالت کلی میتون چنین اذعان نمود که با بررسی و تحلیل دانایی و اهمیت ویژگیهای آن در حیطه عملکرد سازمانها میتوان دریافت که برخورداری از دانایی و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمانها به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است که به صورت انفعالی بر تمامی ابعاد و سطوح سازمانی تأثیر میگذارد. به خصوص اگر روند تغییر و تحولات دانایی در جامعه به دقت مورد ارزیابی واقع شود (ورا و ماری، ۲۰۱۲). این نتیجه هم حاصل میشود که جامعه فراصنعتی امروز، جامعهای اطلاعاتی است که در آن به تدریج فناوریهای نیروافزا جای خود را به فناوریهای دانشافزا میدهندو در محیط پویا و پیچیده امروزی برای سازمانها ضروری است که به طور مداوم دانایی جدید را به شکل ایجاد، اعتباربخشی و کاربرد در محصولات و خدمات خود به کار گیرند. بنابراین، مدیریت سازمانها باید با تکیه بر خلاقیت و دانایی برتر اتخاذ تصمیمات معقولتر در موضوعهای مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر خلاقیت و دانایی را پیدا کنند تا بدین وسیله دانش سازمانی بصورت منسجم و یکپارچه در تمامی سطوح سازمان مدیریت گردد (ممیشی، ۱۳۹۲). از این رو، مدیریت دانش مقولهای مهم محســوب میشود که در سازمانها به دنبال آن است تا نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانستههای فردی و سازمانی را به دانایی و مهارتهای فردی و گروهی تبیین و روشن سازد. از این رو، ایجاد محیطی برای اشتراک، انتقال و تقابل دانایی در میان اعضای سازمان از اهداف اولیهای است که بدین منظور ضروری به نظر میرسد، چرا که مدیریت دانایی میتواند گسترهای از ویژگیهای عملکرد سازمانی را با قادر ساختن شرکت به عملکرد هوشمندانهتر بهبود بخشد (دیبایت، ۱۳۸۷). لذا با توجه به ضرورتهای اشاره شده در بالا، تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ مناسبی به این سؤال است که آیا مدیریت دانش بر یادگیری و خلاقیت سازمانی از دیدگاه مدیران دستگاه های اجرایی استان اردبیل تأثیر معناداری دارد؟
۱ ـ ۳) اهمیت و ضرورت تحقیق
اکثر مؤلفان، مدیریت دانش را فرایندی تعریف کردهاند که اطلاعات ارزشمند را پیدا و آن را به دانش لازم و ضروری برای تصمیمگیری و عمل تبدیل میکند. لاتی و بیرلین (۲۰۰۰) مطرح میکنند که تنها مزیت رقابتی ماندگار برای هر شرکت ارزشی است که آن شرکت برای مشتریانش ایجاد میکند. منشأ این ارزش ایجاد و انتقال اطلاعات مهم از کارکنانی است که با مشتریان در ارتباط مستقیم هستند به کارکنانی که توانایی خلق اطلاعات جدید و مهم را دارند و مجدداً از این کارکنان به کارکنان گروه اول برای عمل است. غالباً اطلاعات جدید مستلزم خلاقیت است و از این رو مدیریت خلاقیت برای اکثر شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار است. خلاقیت یک فرایند در حال تکوین است که در آن سازمانها مشکلات را ایجاد و تعریف میکنند و آنگاه دانش جدیدی برای حل آنها میآفـرینند. تـولید و تـرکیب پـیوسته دانش جمعی سـازمانی تـوانایی خاصی را بـه یـک شـرکت مـیدهد تـا بـتواند در بـازار بـهتر از دیگران عمل کند (ون بویرن، ۲۰۰۴). دانش به یک عامل حیاتی تعیینکننـــده برای رقابتپذیری در بخش دولتی تبـــدیل شده است که دستگاه های اجرایی مورد مطالعه در این تحقیق با مدیریت دانش کارکنان خود در سطوح سازمانی، رقابتپذیری خود را در محیط آشوبناک فعلی بهبود میدهد. از طرفی خدماترسانی و سیاستگذاری در راستای چشمانداز کشور دو فعالیت اصلی سازمانهای دولتی هستند. در یک اقتصاد دانـــشمحور، دستگاه های اجرایی به شدت در هر دو زمینه با رقــابت ملی مواجه شدهاند. در دستگاه های اجرایی دولتی، سرمایــــهها آنقدر که در بخش خصوصی دارای اهمیت هستند، مهم شمرده نمیشوند، بلکه این دانش است که به عنوان مهمترین فاکتور رقابتی شناخته میشود. دانش مهمترین فاکتور رقابت و منبع اصلی و مرکزی دستگاه های اجرایی است. کارکرد اثربخش دستگاه های اجرایی در گرو انتشار دقیق و مؤثر دانش و سمتدهی صحیح یادگیری سازمانی به سوی اهداف و عملکرد اصلی سازمانی است. بازنشسته شدن کارمندان دستگاه های اجرایی و همچنین انتقال آنها بین بخشهای مختلف، چالش جدیدی برای ابقای دانش و حفظ حافظه سازمانی و متعاقب آن آموزش کارکنان جدید ایجاد میکند. به مرور زمان کارمندان فعلی دستگاه های اجرایی تا چند سال آینده بازنشسته خواهند شد. این به عنوان یک مشکل اصلی پیش روی بسیاری از دستگاه های اجرایی کشور از جمله دستگاه های اجرایی مورد مطالعه در این تحقیق است که در این بینآنها نیازمند این هستند که با ابتکار عمل، دانش کارکنان ارشد را حفظ، و زمینه انتقال دانش و یادگیری آنها را به سایر کارکنان فراهم نمایند. زیرا در غیراین صورت خلأ دانش در سطوح افراد رخ داده و هزینههای آموزش و بهسازی نیروی انسانی را برای دستگاه های اجرایی تحمیل خواهد نمود.
بنابراین، کسب دانش از کارکنان ارشد و سپس انتقال آن به سایر کارکنان و همچنین روزآمد کردن آموختهها (یادگیری سازمانی) طی زمان امری بسیار حیاتی برای دستگاه های اجراییاست. علاوه بر موارد فوق افزایش روزافزون شهروندان دانشمدار، دستگاه های اجرایی را مجبور میکند تا در رأس دانشهای ایجاد شده و به روز قرار گیرد. مدیریت دانش بیان میکند که مهمترین منابع ارزشمند دستگاه های اجرایی، دانش کارکنان آن است. این تأکید و تمرکز با توجه به شتاب روزافزون تغییرات در سازمان و در کل جامعه انجام میگیرد. در حالت کلی مدیریت دانش بیان میکند که امروزه تقریباً تمامی امور مستلزم انجام کار دانشمحور هستند و لذا تمامی کارکنان باید به نوعی به کارکنان دانشمحور تبدیل شوند. این بدین معناست که خلق، تسهیم و استفاده از دانش یکی از مهمترین فعالیتهای هر فرد در هر سازمان در راستای بهبود عملکرد دستگاه های اجرایی مورد مطالعه است.
۱ـ ۴) چارچوب نظری تحقیق
مدیریت دانش، توانایی یک سازمان در استفاده از سرمایه معنوی (تجربه و دانش فردی نزد هر فرد) و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرایندی شامل تولید دانش، تسهیم دانش و استفاده از آن به کمک فناوری. اصول مدیریت دانش شامل توسعه، اجرا و نگهداری زیرساختهای فنی و سازمانی به عنوان بستر و الزام انتشار دانش و انتخاب فناوریهای خاص است. در هر سازمان، دانش از تمام منابع موجود از قبیل پرسنل، سیستمها، بانکهای اطلاعاتی، مستندات روی میزها و پروندههای بایگانی جمع آوری میشود. تمام دانش جمع آوری شده در ساختارهای مناسبی دستهبندی میشوند. این دانش به سرعت و به راه های مختلف بین آنهایی که در سازمان به آن نیاز دارند قابل توزیع است. دانش مناسب و صحیح نزد افراد یا سیستم مناسب و در زمان مناسب قرار میگیرد. پس مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش و سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون درک مشکلات، آموختن پویا و تصمیمگیری ضروری است. مدیریت دانش این امکان را به سـازمان میدهد که دانایی جدید را به شکل ایجاد، اعتبار و بخش کاربرد به خدمت بگیرند و بدین ترتیب گسترهای از ویژگیهای سازمانی را با قادر ساختن شرکت به عملکرد هوشمندانهتر بهبود بخشد. از سویی تمامی رویکردهای مدیریتی در اجرا اهدافی را به دنبال دارند که معمولاً اساسیترین هدف رسیدن به نتــایج دلخواه بر اسـاس برنامهریزیهای قبلی برنامهریزان در سازمان است. عواملی چون تغییر سریع، کسری بودجه، کوچک شدن و ساختاردهی مجدد و فشارهای اجتماعی برای پاسخگویی بیشتر سازمانها نسبت به عملکردشان، موجب تأکید بیشتر بر مدیریت عملکرد شده است. عملکرد سازمانی عبارت است از مجموعهای از اقدامات به هم پیوستهای از سیاستها و رویهها و اقداماتی که روی دستیابی اهداف از طریق تمرکز روی عملکرد ابعاد سازمانی تأکید دارد. به بیان بهتر فرایندی است مبتنی بر یک سری فعالیتها و به نحوی بنا شده است که باید از طریق تضمین بهبود مستمر عملکرد افراد و گروه ها در جهت اهداف راهبردی و اثربخشی سازمانی طراحی شود. واژه «یادگیری سازمانی» اغلب با واژه «سازمان یادگیرنده» به جای هم به کار میروند. تسانگ (۱۹۹۷) تفاوت آنها را بدین صورت بیان میکند: یادگیری سازمانی مفهومی است که برای انواع مشخصی از فعالیتها که درون سازمان اتفاق میافتد، به کار میرود؛ در حالی که سازمان یادگیرنده به نوع خاصی از سازمان اشاره دارد که یادگیری سازمانی را درون خود دارد. با این حال رابطه سادهای بین این دو وجود دارد، یک سازمان یادگیرنده سازمانی است که در یادگیری بخوبی عمل میکند.تفاوت مهمتر، تفاوت بین این دو واژه در ارتباط با کسانی است که از آنها استفاده میکنند. بطور خلاصه فرایند یادگیری سازمانی شامل تولید دانش جدید، مهارتها و رفتارها میشود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه، تقویت میشود. نتایج این دو اصل، خلق فرهنگ یادگیری و فرهنگ مشترک در میان همه کارکنان است. به اعتقاد آگریس هدف اولیه هر برنامه مدیریت دانش در سازمانها نظاممندسازی یادگیری سازمانی و حمایت از کسب اهداف راهبردهای تجاری و بهبود خلاقیت سازمانی است. به عبارت دیگر، نقطه شروع برای بهبود مستمر عملکرد سازمانی، فهم دانش و یادگیری موجود سازمانی و ارتقاء سطح خلاقیت سازمانی است. بکارگیری مدیریت دانش در سازمان به افزایش یادگیری و جامعیتبخشی به آن و ارتقاء سطح آگاهیهای کارکنان و نیز غنیتر شدن محتوای مشاغل کمک زیادی کرده و در نهایت دانش کارکنان سازمان موجب تسلط حرفهای آنها بر فعالیتهای سازمانی شده و اگر این جمله معروف «دانش، توانایی است» را بپذیریم، آنگاه میتوانیم ادعا کنیم در سازمانهایی که مدیریت دانش در آنها بکار گرفته میشود، کارکنان از قدرت، مهارت و توانایی خلاقیت بیشتری برخوردارند. از طرفی بکارگیری مدیریت دانش علاوه بر اینکه روی محیط کار تأثیر میگذارد، موجب به وجود آمدن مزیت رقابتی برای سازمان شده و موجبات توسعه و بهینهسازی عملیات داخلی سازمانها و کاهش هزینههای داخلی و تسریع در انجام کارها و در نهایت منجر به بهبود عملکرد سازمانی را فراهم می کند.
۱ ـ ۵) مدل تحقیق
برمبنای مطالعه پیشینه تحقیقات انجام شده و چارچوب نظری تحقیق، ضمن تبیین اهمیت و مؤلفههای مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و خلاقیت سازمانی مدل مفهومی تحقیق حاضر مطابق شکل زیر تدوین گردیده که مؤلفههای فوق از تحقیق صورت گرفته توسط لیائو و وو (۲۰۱۳) استخراج شده است.
مدیریت دانش
خلق دانش
ذخیره دانش
اشتراک دانش
بکارگیری دانش
یادگیری سازمانی
افزایش تعداد و تنوع شرکتها، کاهش میزان منابع و افزایش هزینه دسترسی به منابع و در نتیجه سود پایینتر، افزایش هزینه ورود، ایجاد رقابت، نوآوری محصول، تمایز، ورودبه بازارهای دنج و
همچنین ادغامات عمودی و افقی درکسب و کارها در این
مرحله اتفاق می افتد.
مرحله بلوغ و استحکام
نوع گردشگر:انبوه
بزرگترین چالش: تکرار موفقیت در مورد این گردشگران،
در این مرحله قدرت مالی کسب و کارها و نحوه مدیریت آنها بسیار تأثیرگذار
است.
مرحله رکود
هنگامی که صنعت به تعادل رسیدموفقیت متوقف می شود. اما اگر نوآوری به نحو موفقیت آمیزی ادامه پیدا کند آنگاه صنعت، خود را وارد یک چرخه جدید رشد می نماید.
اجرای استراتژی های جذب
کارآفرینان پر شور که دارای دیدگاه و تحرک لازم برای ایجاد انقلاب در بازار هستند،
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نوع کارآفرینی: احیا کننده و نیاز به کارآفرینی شومپیتری
موارد زیر از جمله راهکارهایی هستند که در دوره اشباع، رکود و افول بازار گردشگری یک مقصد به کارآفرینان پیشنهاد میشوند(ویرماری، ۲۰۰۶):
داشتن تصویر روشنی از نیازهای گردشگران، بازار و تجهیزات بازار.
اطلاعات تحقیقات بازار به منظور محاسبه ریسک احتمالی
توانایی تفویض اختیار[۱۲۶] و اشکال مختلفی از قراردادهای هم پیوندی[۱۲۷]
توسعه مدل های جدید کسب وکار، ساختارهای سازمانی جدید و روش های تأمین مالی جدید
در این مرحله ریسک پذیری متعادل و سرمایه گذاری مخاطره پذیر به طور فزایندهای مهمترین منبع تأمین مالی محصولات و بازارهای جدید میباشد.
توانایی مدیریت تغییر که بر اینرسی نهادینه شده، ذهنیت قدیمی و گروه های ذینفع و غیر مؤثر تأثیر گذار باشد.
توانایی فهم تأثیر فناوری اطلاعات بر تولید و بازاریابی محصولات و خدمات گردشگری
توانایی فهم پیچیدگی کیفیت تجربه یا خدمات و محصولات برای گردشگران نقاط مختلف (بازارهای مختلف)
توانایی برنامه ریزی و تفکر جهانی و ترجمه آن به تجهیزات و خدمات محلی (جهانی فکر کردن و محلی عمل کردن)
رهبری و انگیزش افراد در سازماندهی از طریق ساختارهای کاری مناسب و سیستمهای مشوق کاری
۲-۳-۸- عوامل مرتبط بر توسعه فرصت های کارآفرینی در گردشگری
در چارچوب رهیافت سیستمی، ایجاد جوامع کارآفرین و تشویق مردم محلی به فعالیتهای کارآفرینانه مستلزم شناخت و درک کافی از فرایند کارآفرینانه است که آنرا یک فعالیت باتوجه بهویژگیهای محیط درونی و بیرونی جامعه دانسته، بنابراین داشتن چارچوب و الگوی دقیق وروشن از مراحل خلق، اجرا و بهنتیجه رساندن فعالیت کارآفرینانه وابسته بهشناسایی عوامل و مؤلفه هایی است که صورت عینی/ذهنی یا مستقیم/غیرمستقیم در توسعه کارآفرینی مؤثر هستند برای اساس توسعه کارآفرینی در حوزه ی گردشگری به جهت ارتباط عمیق با بحث- های توسعه پایدار زیستی شکل ویژهای از کارآفرینی شکل میگیرد که تلفیقی از رویکرد رشد گرایی اقتصادی برپایه حفظ محیط زیست است. بهعبارتی مسئله توسعه ی کارآفرینی گردشگری شکل دهنده مفهوم اقتصاد محیط زیست درجوامع محلی است که براساس سیاستها و رویههای خاص خود دارای عوامل و مؤلفه های ویژهای است که در شکل زیر به آن اشاره شده است .
شکل ۲-۳: عوامل مرتبط بر توسعه کارآفرینی گردشگری
(مأخذ: رکن الدین افتخاری و همکاران، ۱۳۹۳)
در خصوص عوامل مؤثر در به وجود آمدن فرصتهای کارآفرینی در بخش گردشگری میتوان نگرش صاحبنظران را به شرح جدول زیر خلاصه نمود (رکن الدین افتخاری و همکاران، ۱۳۹۳):
جدول ۲- ۴: عوامل مرتبط در به وجود آوردن فرصت های کارآفرینی در گردشگری
معیارها
محقق
سال
عوامل اقتصادی (مزیتهای بازار، فراهم بودن سرمایه)، عوامل غیراقتصادی (مقبولیت کارآفرینی از نظر فرهنگی، تحرکات اجتماعی، امنیت و عواملی همچون طبقهی اجتماعی، قدرت و کنترل)عوامل روانشناختی (نیاز به توفیق، انگیزه ها ومخاطره پذیری)ترکیب عوامل تولید (به منظور ایجاد تغییر در تولید محصولات و خدمات)
ویلکن
۱۹۹۲
روک و فیشر (۱۹۹۵) معتقدند که ناشناس بودن در محیط خرید میتواند احتمال خرید آنی را افزایش دهمد. در واقع خریداران درهنگامی که ناشناس هستند، تمایل دارند که محصولات و سبکهای جدید را امتحان کنند. اما لو (۲۰۰۵) با انجام یک آزمایش به این نتیجه رسید که افراد وقتی با دوستان خود به خرید میروند تمایل بیشتری به خرید ناگهانی دارند.
۲-۱-۲-۴-۲-۵- رفتار فروشنده
تحقیقات قبلی نشان میدهد که راهنمایی و کمک فروشنده بر تمایل به خرید مشتریان تأثیر میگذارد (بیکر، گروال و پاراسورامان، ۱۹۹۴). ماتیلا و ویرتز (۲۰۰۱) هم دریافتند که رفتار دوستانه فروشنده، اثر منفی شلوغی ادراکشده را تعدیل میکند.
پیشینه تجربی تحقیق
تحقیقات داخلی
محمودی (۱۳۹۱) در مطالعهای با عنوان “تأثیرات اجتماعی، روانشناختی و ویژگیهای محصول بر رفتار خرید تفننی مشتریان” که در بین مشتریان فروشگاههای شهروند در سطح شهر تهران انجام داد، سه دسته از متغیرهای درونی مشتریان (اجزای شناختی و عاطفی، گرایش به خرید تفننی و لذتبخش بودن خرید)، موقعیتی (نوع و قیمت محصول) و اجتماعی (ارزیابی هنجاری) را مورد بررسی قرار داد. یافتهها حاکی از آن بود که ارزیابی هنجاری، لذتبخش بودن خرید برای مشتری، گرایش مشتری به خرید تفننی، جزء عاطفی خرید تفننی و نوع محصول به ترتیب بیشترین تأثیر را در خرید تفننی دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۲‑۳- عوامل تاثیرگذار بر خرید تفننی (منبع: محمودی، ۱۳۹۱)
ارزیابی هنجاری
جزء شناختی خرید تفننی
گرایش به خرید تفننی
قیمت محصول
جزء عاطفی خرید تفننی
نوع محصول
لذتبخش بودن خرید
رفتار خرید تفننی
میرابی و تهرانی (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان “عوامل تأثیرگذار بر رفتار خرید آنی (مطالعه موردی: خریداران پوشاک و البسه جدید در پاساژهای شهر کرج)، تاثیر هنجارهای اجتماعی و تبلیغات شفاهی(با میانجیگری دانش محصول) را روی رفتار خرید آنی و همینطور تأثیر خصوصیات مصرفکننده (هیجان و عزتنفس)را روی رفتار خرید آنی و قصد خرید مورد مطالعه قرار داده و دریافتند از میان عوامل فوق، هیجان، بیشترین تأثیر را روی رفتار خرید آنی دارد.
شکل ۲‑۴- عوامل تاثیرگذار بر خرید آنی (منبع: میرابی و تهرانی، ۱۳۹۲)
عزت نفس
هیجان
دانش محصول جدید
تبلیغات شفاهی
هنجارهای اجتماعی
قصد خرید
رفتار خرید آنی
نظری و قادری عابد (۱۳۹۰) در مقالهای با عنوان “ارائه مدلی جهت بررسی عوامل موثر بر رفتار خرید ناگهانی” ضمن بررسی ادبیات خرید آنی به ارائه مدلی نسبتا جامع و دربرگیرنده عوامل مختللف جمعیتشناختی، روانشناختی، آمیخته بازاریابی و موقعیتی پرداختهاند و با انجام یک پیمایش میان دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، فرضیههای مدل خود را مورد آزمون قرار دادند. نتایج حاکی از آن بود که تنها به خرید رفتن، سطح عزت نفس، تحریک پذیری، نوع محصول و ابزارهای ترفیعی تاثیر معناداری بر رفتار خرید ناگهانی داشته و تاثیر جنسیت ، محیط خرید، راهنمایی فروشنده، فردگرایی و قیمت محصول مورد تایید قرار نگرفت.
شکل ۲‑۵- عوامل موثر بر خرید ناگهانی (منبع: نظری و قادری، ۱۳۹۰)
تنها به خرید رفتن
راهنمایی فروشنده
محیط خرید
نوع محصول
سطح قیمت
ترفیعات بازاریابی
تحریک پذیری
فردگرایی
عزت نفس
جنسیت
نظری و بغدادی (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان “شناسایی و بررسی عوامل تاثیرگذار بر خریدهای آنی آنلاین در فروشگاههای تخفیف گروهی در ایران”، تاثیر عوامل مختلف مرتبط با محیط، محصول، موقعیت، فرد و روشهای خرید آنی آنلاین روی میزان خرید آنی در فروشگاههای تخفیف گروهی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحلیل رگرسیون و همبستگی روی ۱۲۳ پرسشنامه جمع آوری شده از میان مشتریان فروشگاههای مذکور با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS و تجزیه و تحلیلهای تک متغیره و چندمتغیره حاکی از آن بود که عوامل مرتبط با محصول و عوامل فردی تاثیر بهسزایی بر میزان خریدهای آنی آنلاین دارند و تاثیر سایر ویژگیها مورد تایید قرار نگرفت.
شکل ۲‑۶- عوامل موثر بر خرید آنی آنلاین (منبع: نظری و بغدادی،۱۳۹۲)
ویژگیهای محیطی
ویژگیهای مرتبط با کالا
ویژگیهای فردی
فاکتورهای موقعیتی
تبلیغات و روشهای پیشبرد فروش
خرید آنی در اینترنت
محمدعلی بابایی و پری احدی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطهی ویژگیهای شخصیتی و رفتار خرید کاربران اینترنت در ایران” طی یک پیمایش و با بهره گرفتن از آزمون فریدمن به بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیتی (متغیرهای مستقل) و سه دسته متغیر وابسته منابع اطلاعاتی (تبلیغات، وب، تجربه قبلی و غیره)، گروههای مرجع (خانواده، دوستان و غیره) و ویژگیهای خرید (راحتی، امنیت و غیره) رفتار خرید اینترنتی میپردازند. پرسشهای پژوهش عبارت بودند از:
رتبهبندی اهمیت منابع کسب اطلاعات، برای گروههای شخصیتی مختلف که از خرید اینترنتی استقبال کردهاند چگونه است؟
اهمیت ویژگیهای خرید اینترنتی برای گروههای شخصیتی مختلف که خرید اینترنتی انجام دادهاند چگونه است؟
اهمیت گروههای مرجع در تصمیم خرید اینترنتی، گروههای شخصیتی مختلف که از خرید اینترنتی استقبال کردهاند چگونه است؟
نتایج حاکی از اهمیت خانواده و متخصصان (گروههای مرجع)، تجربه قبلی (منابع اطلاعاتی) و امنیت (ویژگیهای خرید) در میان گروه های مختلف شخصیتی و جمعیتشناختی داشتند.
شکل ۲‑۷- رابطه شخصیت و خرید اینترنتی (منبع: بابایی و احدی، ۱۳۸۹)
ویژگیهای شخصیتی