- سخایی زهرا (۸۳)، بررسی تطبیقی محتوای اخبار مجلس بر روی تلکس واحد مرکزی خبر و خبرگزاری ایرنا، دانشکده صدا و سیما
در این تحقیق اخبار مجلس در شش ماهه اول سال ۸۱ به منظور شناسایی تفاوت ها و شباهت های این دو مرکز خبری در انعکاس اخبار مجلس تحلیل شده است.
محقق ابتدا سه هفته آماری در مجموع ۲۴ هفته با روش خوشه ای سیستماتیک به عنوان نمونه ای انتخاب کرد.
یافته های این پژوهش نشان میدهد که ۶۰درصد از فرضیه های مطرح شده در این تحقیق به تاٌیید رسیده است؛ از جمله اینکه خبرگزاری جمهوری اسلامی در مقایسه با واحد مرکزی خبر از نر سبک خبرنویسی، تعداد اخبار منعکس شده، سبک تیتر، سرعت و جهت گیری متفاوت است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی تعداد بیشتری (۳۲۱) خبر از مجلس نسبت به شبکه خبر مخابره کردهاست؛ در حالی که این تعداد خبر در واحد مرکزی خبر به ۲۲۴ خبر رسید.
واحد مرکزی خبر در تنظیم خبر بیشتر از سبک تاریخی و تاریخی همراه با لید کمک میگیرد؛ در حالی که خبرهای خبرگزاری به سبک هرم وارونه میباشد.
در ارتباط با محتوای مطالبف درصد بیشتری از اخبار واحد مرکزی خبر “فرایند مدار” هستند در حالی که در خبرگزاری این گونه نیست.
-تحلیل محتوای ساختار اخبار نیمروزی ساعت ۱۴(۱۳۷۷) الهه شکربیگی، ۲-بررسی ساختار اخبار شبکه اول سیما (۱۳۷۵) علیرضا حسینی پاکدهی، ۳-تحلیل محتوای خبری ساعت ۲۱ و تفسیر سیما در خصوص انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا(۱۳۷۸) سودابه نبئی.
با توجه به این فرایند تاریخی ذکر شده می توان این گونه نتیجه گرفت که تحقیق در خصوص پوشش دهی اخبار انتخابات مجلس در تلویزیون برای اولین بار به این گستردگی انجام می شود.
۷-۲-۲- چارچوب نظری
با توجه به اینکه موضوع مطرح شده در این تحقیق بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۰ و نقش تلویزیون در این انتخابات است، طبعاً برای انجام آن بایستی از نظریه های تبیین کننده اهمیت و کارکرد تلویزیون استفاده میشد. بدین ترتیب با در نظر گرفتن نوع موضوع تحقیق و نظریه های موجود در آن، سه نظریه برجستگی، وابستگی و دروازه بانی خبر انتخاب گردید.
۱-۷-۲-۲- نظریه برجستهسازی:
وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی در جوامع بازی میکنند. هدف آن ها اطلاع دادن به افکار عمومی درباره رویدادهای گذشته و حال است. در این فرایند رسانهای که می تواند یک روزنامه، یک کتاب یا تلویزیون باشد، کنترل اطلاعاتی را که میبینیم و یا میشنویم در دست میگیرد.
“والتر لیپمن” اولین بار در کتاب خود با عنوان “افکار عمومی” در سال ۱۹۲۰ به این مسئله اشاره می کند. لیپمن معتقد است که عکسالعمل ما به اتفاقات واقعی نیست، بلکه به تصاویر در ذهن ماست. به عبات دیگر، این رسانههای خبری هستند که برجسته سازی را برای افکارعمومی و توجه عمومی انجام می دهند.
بیان نسبتاً مستقیمی از فکر برجستهسازی در مقاله نورتن لانگ در سال ۱۹۵۸ دیده می شود: به یک معنا روزنامه محرک اول در تعیین اولویتهای کشوری است و روزنامه سهم بزرگی در تعیین آنچه بیشتر مردم راجع به آن حرف خواهند زد، آنچه که بیشتر مردم آن را واقعیت میدانند و آنچه که بیشتر مردم آن را راه برخورد با مشکلات میدانند، دارد. (کوهن، ۱۳۷۳: ۲۳۵)
“کورت لانگ” و “گلاویز اینگل” نیز به نوعی فکر برجستهسازی را مطرح کرده اند: “رسانههای جمعی توجه را به موضوعاتی خاص سوق می دهند، آن ها از چهره های سیاسی تصاویر عمومی میسازند. آن ها مدام موضوعاتی را عرضه میکنند که نشان دهنده چیزهایی است که تودهی مردم باید راجع به آن ها فکر کنند، بدانند و احساس داشته باشند”.(سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۲۸)
برجستهسازی یکی از نظریه هایی است که در توصیف و تبیین عملکرد وسایل ارتباط جمعی کاربرد بسیاری دارد. به اعتقاد “برنارد کوهن”، رسانه ها ممکن است در بیشتر مواقع در گفتن این نکته به مردم که چه فکر کنند، موفق نباشند اما بهطور عمده، آن ها در گفتن این نکته به خوانندگان که راجعبه چه فکر کنند، موفق هستند (دپرینگ و راجرز، ۱۳۸۵: ۳).
“مک کومبز” و “شاو” در سال ۱۹۷۲ نخستین مطالعه سیستماتیک را در مورد فرضیه برجستهسازی انجام داده اند. آن ها برجستهسازی را در رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۹۶۸ (در آمریکا) مطالعه و این فرضیه را مطرح کردند که رسانه های جمعی برای هر مبارزه سیاسی اولویتهایی را تعیین می کنند و بر اهمیت نگرشها راجعبه موضوعات سیاسی اثر می گذارند (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۲۷).
آنچه برمیآید این است که به هر حال برجسته سازی یکی از شیوه هایی است که از طریق آن راسنههای جمعی می توانند بر عامهی مردم تاًثیر بگذارند و موضوعاتی را که عامهی مردم راجع به آن ها فکر میکنند را تعیین نمایند.
برجسته سازی محصول اجتناب ناپذیر جریان طبیعی اخبار است. اخبار به طور یکسان برای خوانندگان روزنامه پردازش نمی شود. برخی از این ها با وجود طولانی بودن مورد استفاده قرار می گیرند، برخی به شدت کوتاه میشوند، برخی اولین خبر ر.زنامه هستند و برخی در صفحات بعدی چاپ میشوند و برخی مطالب تیترهایی با اندازه بیشتر دارند و مکان مناسبتر به خود اختصاص می دهند و برخی نه؛ و مخاطبان نیز این موارد برجسته را از رسانه می گیرند و آن ها را با دستورالعملهای فردی خود یکی میدانند. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۲۳۸).
انتخاب اخبار و مطالب از میان انبوهی از اطلاعات برعهدهی دروازهبانان خبر است. رابرت پارک در سال ۱۹۹۲ درمورد دروازهبانان خبر و عملکرد آن ها در روز میتوان فرایند برجستهسازی نامید، بیان می کند: خارج از اتفاقاتی که هر روز روی میدهد و توس خبرنگاران، گزارشگران و آژانسهای خبری گزارش می شود، این سردبیران هستند که تعیین میکنند چه مطالبی منتشر کند، مطالبی که او عقیده دارد مهمتر و جالبتر هستند، نسبت به دیگر مطالب باقیماندهای که او آن ها را مردود می کند و این مطالب فراموش شده و در سطل زباله قرار می گیرند، اینجا یک میزان عظیمی از خبرها کشته می شود.(شاو و مک کومبز، ۱۹۹۷: ۱۰)
۱-۱-۷-۲-۲- الگوی کاربردی نظریه برجستهسازی
مرکز مطالعاتی”مدیاتینور” با انجام پژوهشهای کاربردی درباره برجستهسازی این فرضیه را به اثبات میرساند که رسانه ها، ذهنیت مردم را بهویژه درمورد موضوعاتی که ارتباط مستقیمی با واقعیت ندارند، شکل می دهند. نتایج این پژوهشها حاکی است که افکار عمومی از اخبار و گزارشهای انعکاسیافته در رسانه ها پیروی می کند. مدلهای زیر (شکلهای ۱ و ۲)، رابطه میان ”واقعیت”، ”واقعیت رسانهای” و ”درک عمومی از واقعیت” را نشان می دهد. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۲۸).
در کتاب مطالعات ارتباطی ای. بی. سی “برجسته سازی به عنوان روشهایی که در آن رسانههای جمعی تصمیم می گیرند که چه اطلاعات وچه مسائلی برای مباحثه و مصرف مهم هستند”، توصیف شده است. مطالعات بسیاری در خصوص نظریه برجسته سازی انجام شده است که ۱۰ نمونه از این مطالعات که در ده گذشته انجام شده است در جدول زیر آمده است:
مطالعات
اثرات برجستهسازی
ایونگار و کیندر ۱۹۸۷
Iyengar& Kinder
تحقیقات تجربی تاًثیر تلویزیون بر برجستگی موضوعات فردی