۲-۴-۳- مدل روس و همکاران :
روس و بارونس ، دراگونتی و ادوینسون در سال ۱۹۹۷ شاخص سرمایه فکری[۶۹] را برای اندازه گیری سرمایه فکری معرفی کردند . آن ها تشریح کردند که دیدگاهشان در رابطه با سرمایه فکری ،دانش محور بوده و مشابه با مباحث دانشی است . ازسوی دیگر بعدها از مدلی استفاده کردند که مشابه مدل ادوینسون و مالون بود . آن ها سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی را از سرمایه فکری انشعاب داده و این سازهها را نماینده ، منابع شعور و بدون شعور دانستند که بالطبع هر کدام شیوه های مدیریتی متفاوتی را میخواهد (شکل ۲-۴).
این محققان سرمایه ارتباطی را به عنوان بخشی از سرمایه ساختاری (به جای آن که آن را دسته سومی قرار بدهند) در نظر گرفتند . روس و همکاران (۱۹۹۷) سرمایه انسانی را به عنوان شایستگی ، نگرشی و زیرکی فکری تقسیم کردند .
شایستگی[۷۰] : شامل دانش فردی کارکنان و مهارت ها ، استعدادها و دانش فنی آن ها است .
نگرش[۷۱] : نشان دهنده ارزشی است که نتیجه نوع رفتار کارکنان در محل کار بوده و تحت تاثیر انگیزش ، رفتارها و رهبری است .
چالاکی فکری : شامل نوآوری کارکنان ، توانایی انطباق با شرایط و قابلیت استفاده از دانش از یک مفهوم و زمینه به مفهوم وزمینه دیگر است .
روابط : شامل ارتباط با مشتریان ، عرضه کنندگان ، شرکای استراتژیک ودیگر ذینفعان شرکت میباشد
سازمان : یک سازمان نه تنها دارای سیستم ها و ساختارهای مشهودی است ، بلکه شامل زیر ساخت های نامشهود ، دارایی های معنوی ، فرایندها و فرهنگ نیز میباشد .
تجدید و توسعه : به عنوان جنبه نامشهود هرچیزی که باعث خلق ارزش در آینده گردیده اما اثر آن در حال حاضر مشخص نیست .
شکل ۲-۳- مدل روس و همکاران
اگرچه ادوینسون و مالون پیشرفت های زیادی در رابطه با اندازه گیری سرمایه فکری داشته اند اما روس (۱۹۹۷)پیشرفت های ملموسی دریکپارچگی معیارهای سرمایه فکری و حرکت به سمت یک معیار واحد (رویکردکل نگر به ارزش) داشتند .
آن ها در تحقیقی دیگر و در طبقه بندی شبیه به طبقه بندی ادوینسون و مالون سرمایه فکری را به سرمایه انسانی ، سرمایه سازمانی و سرمایه ارتباطی تقسیم کرده و این سه دسته را دریک سطح افقی قرار دادهاند . در این طبقه بندی اجزای سرمایه فکری با جزئیات بیشتری معرفی شده است :
سرمایه انسانی : شامل دانش فنی ، مهارت ها ، ویژگی های رهبری مدیران ارشد ، نوآوری ها ، انگیزش (بعد مالی و غیر مالی )وقابلیت سازگاری است .
سرمایه ساختاری : فرهنگ شرکت ، ساختار ، فرآیندها و رویه های کاری .
سرمایه رابطه ای : رابطه با مشتری جهت اطمینان از میزان رضایت آن ها از محصولات و خدمات ارائه شده ، ارتباط با تامین کنندگان جهت اطمینان از ارائه مواد اولیه باکیفیت[۷۲] .
شکل ۲-۴- طبقه بندی سرمایه های فکری روس و بارونس
۲-۴-۴- مدل استوارت:
استوارت در سال ۱۹۹۱ و در مجله فورچون سرمایه فکری را عبارت از دانشی که از طریق تبدیل مواد خام[۷۳] به محصولاتی که آن ها را ارزشمندتر میسازد معرفی کردهاست . استوارت هم مثل محققان قبلی سرمایه فکری را ترکیبی از دو دسته سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری دانسته و سرمایه سازمانی را زیر مجموعه ای از سرمایه ساختاری قلمداد کردهاست . او عقیده دارد که هر شرکتی هر سه سرمایه مذکور را دارد اما بر اساس شرایط متفاوت ، تأکید بیشتری برروی یکی از این سرمایه ها میکند .ازنظراستوارت اجزای سرمایه فکری عبارت است از :
سرمایه انسانی :اشاره به مهارت هاو دانش فردی کارکنان شرکت دارد .
سرمایه ساختاری : شامل مالکیت معنوی ، روش شناسی[۷۴] ، نرم افزار ، اسناد و مصنوعات دانشی دیگر.
سرمایه مشتری : به معنی ارتباط با مشتریان و عرضه کنندگان است .
شکل ۲-۵- مدل سرمایه فکری استوارت
۲-۴-۵-مدل سالیوان :
سالیوان یکی از پایه گذاران و شرکای تجاری گروه مدیریت سرمایه فکری است . گروه مدیریت سرمایه های فکری یک شرکت مشاوره ای است که فعالیت هایش بر ایجاد و تولید ارزش از سرمایه های فکری متمرکز شده است . بر اساس نظریه این گروه ، از کنار هم قرار گرفتن دورکن اساسی سرمایه انسانی و دارایی های فکری می توان به مفهوم و جایگاه سرمایه های فکری دست یافت . مطابق این مدل ، سرمایه فکری از سه جز تشکیل شده است :
-
- منابع انسانی : در این منابع هوش و خرد کارکنان سازمان در نظر گرفته می شود . منابع انسانی منشأ فن ، تخصص و حافظه سازمانی درخصوص موضوعات مهم و حائز اهمیت برای سازمان هستند . منابع انسانی ، شامل تجارب جمعی، مهارت عمومی تمام کارکنان بنگاه است .
-
- دارایی های فکری : دانش مشهود[۷۵] طبقه بندی شده و یا توضیحات فیزیکی از دانش خاصی را شامل می شود که سازمان میتواند ادعای مالکیت آن را نموده و بدون ایجاد مشکلی در حقوق معنوی ، آن ها را به سادگی خرید و فروش کند .هر تکه ای از دانش سازمان که معمولاً به شکل مستند کاغذی یا کامپیوتری است ، به عنوان دارایی فکری سازمان تلقی شده مورد حمایت و حفاظت قرار میگیرد . دارایی های فکری منشأ ایده ها و نوآوری هایی هستند که شرکت ها و بنگاه ها آن ها را تجاری میکنند.
- مالکیت معنوی[۷۶] : مالکیت معنوی یک نوع دارایی فکری است که به صورت قانون قابلیت حمایت ، حفاظت و پیگیری را دارا است . از موارد مالکیت معنوی می توان به حق اختراع ، حق تألیف ، علائم ونشان تجاری و اسرار و رموز تولید تجاری اشاره نمود . الگوی سالیوان برای تجسم و نمایش تصویری سرمایه فکری به صورت زیر میباشد .
شکل۲-۶-الگوی سالیوان
دارایی های فکری
سرمایه انسانی
تجربه
فوت و فن
مهارت
خلاقیت
روش شناسی ها
اسناد و مدارک
تصاویر
طراحی ها
برنامه ها
اختراعات
فرایند ها
پایگاه های داده
مالکیت معنوی
حق اختراع
حق تالیف
نشان تجاری
رموز تجاری
۲-۴-۶- مدل بونفر :
بونفر (۲۰۰۳) اعتقاد دارد که بایستی بین چهار جز سرمایه فکری (سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری ، سرمایه بازار و سرمایه نوآوری ) تمایز قائل شد .
سرمایه انسانی [۷۷]: مجموعه ای از دانش های فنی ومستمر در تفکرات کارکنان است .
سرمایه ساختاری : همه مؤلفه های نامشهود از دانش فنی که قابل تفکیک هستند .
سرمایه بازار [۷۸]: استعدادهای سازمانی در ارتباط با جهان و خارج( به عقیده بونفر این عنصر شامل پایگاه داده ، سهم بازار ، شهرت و اعتبار و محصولات خدمت جدید) است .
سرمایه نوآوری : قابلیت های نوآوری سازمان را در بر میگیرد .
شکل ۲-۷ : ارزش پویای سرمایه فکری بونفر(۲۰۰۲)