اورمان و همکاران (۲۰۱۴) گزارش کردند که افزودن لجن فاضلاب به خاک، موجب افزایش غلظت آهن در ریشه گیاه یونجه شد. مقدار آهن در ریشه گیاه از ۱/۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم در تیمار شاهد به ۳/۱۳۳ میلیگرم در کیلوگرم در تیمار ۸۰ تن در هکتار افزایش یافت.
شکل۴-۷- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر غلظت آهن در ریشه گیاه گندم
۴-۷- اثر لجن فاضلاب بر آهن قابل استخراج با DTPA در خاکهای زیرکشت گندم
نتایج تأثیر لجن فاضلاب بر آهن قابل استخراج با DTPA در شکل (۴-۸) نشان داده شده است. نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب موجب افزایش معنیدار مقادیر آهن گردید. بیشترین افزایش در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار لجن فاضلاب مشاهده گردید که برابر با ۷۳۳/۳۳ میلیگرم بر کیلوگرم خاک بود. هر چند تفاوت معنیداری بین تیمارهای ۵/۲۲ و ۴۵ تن در هکتار نسبت به شاهد مشاهده نشد. با این وجود تیمارهای ۹۰، ۱۸۰ و ۳۶۰ تن در هکتار، سبب افزایش معنیدار آهن قابل استفاده گیاه نسبت به شاهد شدند. بخشی از افزایش غلظت آهن قابل جذب خاک پس از کاربرد لجن فاضلاب و پسماندهای آلی در خاک را میتوان به بیشتر بودن آهن قابل استخراج با DTPA آنها نسبت داد. همچنین بر اثر تجزیه مواد آلی در خاک، ترکیبات کیلیت کننده به خاک آزاد میگردد که با آهن تشکیل کمپلکس می دهند و انحلال ترکیبات آهن و در نتیجه قابلیت جذب آهن را افزایش می دهند (هاولین و همکاران، ۲۰۰۶).
کردلغاری (۲۰۱۳) با بررسی اثر پسماندهای آلی بر غلظت فلزاتی نظیر آهن و روی بیان کرد که افزودن پسماند آلی به خاک، موجب افزایش غلظت آهن استخراج شده با DTPA گردید.
شریفی و همکاران (۱۳۸۹) تأثیر لجن فاضلاب بر غلظت آهن را بررسی و دریافتند که کاربرد لجن فاضلاب موجب افزایش معنی دار غلظت آهن قابل استخراج با DTPA شده است.
ابطحی و همکاران (۱۳۹۲) گزارش نمودند که پسماندهای آلی نظیر لجن فاضلاب، مقدار آهن قابل عصاره گیری با DTPA را به طور معناداری در خاک افزایش داد. در مقایسه گروهی خاک ها و در بین پسماندهای آلی، تیمارهای ۲۵ و ۵۰ مگا گرم لجن فاضلاب در خاک لوم رسی، بیشترین مقدار آهن قابل جذب را دارا بودند.
محمت[۵۱] و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیق خود دریافتند که استفاده از ۱/۳۸ تن لجن در هکتار، باعث افزایش مقدار روی، آهن و مس قابل استخراج با DTPA گردیده است.
همچنین عباسپور (۱۳۷۹) نشان داد که کاربرد لجن کنورتور به میزان ۱۶ درصد جرم خاک در یک خاک اسیدی باعث افزایش معنی دار آهن قابل عصاره گیری با DTPA شد، به طوری که مقدار آهن قابل استخراج در این خاک تا حدود ۳۰ درصد نسبت به شاهد افزایش یافت.
مرجوی و جهاد اکبر (۱۳۸۱) دریافتند که میزان عناصر غذایی کممصرف نظیر آهن، روی و مس قابل استخراج با DTPA به طور معنیداری در خاک تیمار شده با پسماند آلی افزایش یافت.
فلاحی مطلق و بستانی (۱۳۹۳) بیان کردند که با افزودن پسماند زباله شهری به میزان ۱۵، ۳۰ و ۶۰ تن در هکتار به خاک، غلظت آهن قابل استخراج با DTPA در مقایسه با تیمار شاهد به ترتیب به میزان ۳۸/۲۳، ۱۶/۵۲ و ۱۲/۸۰ درصد افزایش یافت.
مللی و شریعتمداری (۱۳۸۶) بیان کردند که با کاربرد پسماند صنعتی به خاک در سطح ۵ درصد، میزان آهن قابل استخراج با DTPA افزایش یافت.
نوگویرول و همکاران (۲۰۱۳) با بررسی اثر تیمارهای لجن فاضلاب بر غلظت آهن توسط عصارهگیرهای مختلف بیان کردند که افزودن لجن فاضلاب موجب افزایش خطی غلظت آهن عصارهگیری شده توسط DTPA از ۱/۴۷ به ۱/۱۷۴ گردید.
اورمان و همکاران (۲۰۱۴) با بررسی اثر لجن فاضلاب بر عناصر کممصرف گزارش کردند که کاربرد لجن، موجب افزایش غلظت آهن استخراج شده با DTPA در تیمار ۸۰ تن در هکتار لجن نسبت به شاهد شد.
راتان و همکاران (۲۰۰۵) عنوان کردند که کاربرد پساب در زمینهای کشاورزی سبب افزایش بخش قابل دسترس فلزات (روی، مس و آهن) عصارهگیری شده توسط DTPA در خاک می شود.
شکل ۴-۸- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر آهن قابل استخراج با DTPA در خاکهای زیر کشت گندم
۴-۸- اثر لجن فاضلاب بر شکلهای مختلف آهن در خاکهای زیر کشت گندم
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر مقادیر مختلف لجن فاضلاب بر شکلهای مختلف آهن (به جز شکلهای باقیمانده و متصل به اکسیدها) در سطح ۵ درصد معنیدار گردید (جدول ۴-۴).
همچنین نتایج جزءبندی آهن در جدول ۴-۵ نشان داده شده است. ترتیب شکلهای آهن در خاک شاهد بهاین صورت میباشد: کربناتی <تبادلی <آلی <اکسیدهای آهن و منگنز <باقیمانده. ترتیب اجزاء ناشی از اعمال تیمارها به همان صورت بود و تغییر نکرد. با توجه به جدول ۴-۵ ، به طور کلی کاربرد لجن موجب افزایش معنیدار شکل تبادلی آهن شد، هرچند بین تیمارهای ۵/۲۲ تا ۱۸۰ تن در هکتار لجن تفاوت معنیداری در آهن تبادلی مشاهده نشد. آلوارز و همکاران (۲۰۰۶) بیان کردند مزیت همه روشهای عصارهگیری دنبالهای این است که در هنگام استفاده برای خاکهای کشاورزی میتوانند جزء قابل تبادل که قابل جذب برای گیاهان است را جداسازی کنند. شکل تبادلی شامل فلزهایی است که از طریق پیوند ضعیف الکتروستاتیک به صورت ضعیف جذب سطحی سطوح جامد شده اند و میتوانند توسط فرآیندهای تبادل یونی رها شوند (فلیگورز و همکاران، ۲۰۰۲). این شکل بخشی از عناصر کممصرف را در برمیگیرد که می تواند تقریباً بیشتر از همه به خاک رها شود و معمولاً یک بخش کوچکی از مقدار کل فلز را در خاک شامل می شود که قابلیت بالقوه و زیست دسترسی برای گیاهان را دارد (فلیگورز و همکاران، ۲۰۰۲). در شکل کربناتی نیز که کمترین مقدار را در بین شکلها به خود اختصاص داده است، کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش معنیدار این شکل گردید ولی در بین خود تیمارها این تفاوت معنیدار نبود. مقادیر شکلهای تبادلی و کربناتی آهن در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار لجن فاضلاب در مقایسه با تیمار شاهد به ترتیب افزایشی معادل با ۶۲/۲ و ۸۸/۱ درصد داشته اند. فلیگورز و همکاران (۲۰۰۲) بیان کردند که جزء کربناتی درصد نسبتاً کمی از غلظت کل فلز را در برمیگیرد ولی بلافاصله و بالقوه برای گیاه قابلیت دسترسی دارد. شاکونتالا و همکاران (۲۰۱۲) و الجالود و همکاران (۲۰۱۳) در مطالعات خود شکلهای تبادلی و کربناتی آهن را ناچیز گزارش کردند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با کاربرد لجن شکل متصل به اکسیدها کاهش یافت، بدین صورت که تیمار شاهد نسبت به تیمارهایی که لجن دریافت کرده بودند بیشترین مقدار شکل متصل به اکسیدهای آهن و منگنز را داراست. ساندرای و همکاران (۲۰۱۱) میزان آهن اکسیدی را ۶۸/۴-۲۸/۱۹ درصد گزارش کردند که پس از شکل باقیمانده (۳۷/۷۳-۵۵/۹۴) بیشترین میزان آهن را دارا بود.
همچنین شکل آلی با اعمال تیمارها افزایش یافت ولی این افزایش تا تیمار ۴۵ تن در هکتار معنیدار نبود. یکی از دلایلی پایین بودن آهن متصل به ترکیبات آلی، علاوه بر کمبود مواد آلی در خاکهای آهکی، به تفاوت اجزاء و ترکیبات خاک مرتبط بوده که بر حسب مقدار اجزای مواد آلی خاک (اسید فولویک، هیومین و اسید هیومیک) نتایج متفاوتی در رابطه با پیوند این اجزای آلی با مقدار عناصر خاک بهدست آمده است (هارتر، ۱۹۹۱). بیشترین افزایش در شکل آلی، در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار لجن بود که در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معادل با ۶/۱ درصد داشت. سوکاریا و همکاران (۲۰۰۵) بیان کردند که کاریرد پسماندهای صنعتی به خاک، مقدار آهن متصل به مواد آلی خاک (شکل آلی) را نسبت به تیمار شاهد به میزان بیشتری در خاک سطحی و عمقی افزایش داد. دودایا و همکاران (۲۰۱۲) نیز میزان آهن متصل به مواد آلی را بین ۲۲/۱۶-۸/۵۵ درصد گزارش کردند که پس از شکل باقیمانده بیشترین میزان را دارا بود.
نتایج حاکی از آن است که بیشترین افزایش در جزء تبادلی (۶۵/۲ برابر نسبت به شاهد در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار) و کمترین افزایش در جزء باقیمانده (۱/۱ برابر نسبت به شاهد در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار) مشاهده گردید. علاوه بر این نتایج نشان داد که تقریباً ۹۰ درصد آهن اندازه گیری شده به صورت باقیمانده بود، درحالی که سایر شکلهای آهن کمتر از ۱۰ درصد آهن کل را به خود اختصاص داده بودند. نتایج مشابهی توسط وانگ و همکاران (۲۰۱۱) گزارش شده است. والتر و همکاران (۲۰۰۶) در مطالعه خود گزارش کردند که بیشاز ۹۰ درصد آهن در بخش باقیمانده مشاهده شد. همچنین بیان کردند که دسترسی این شکل برای گیاهان کم است و به صورت نامحلول در خاک وجود دارد.
کاظمی و همکاران (۱۳۹۱) طی تحقیقی که بر روی اشکال شیمیایی آهن در سه خاک آهکی انجام دادند، دریافتند که استفاده از لجن کنورتور به عنوان مواد اصلاحی خاک در تغذیه آهن می تواند مفید باشد. همچنین دریافتند که مقدار آهن باقی مانده، آهن متصل به اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن، آهن آزاد و آهن آمورف (بی شکل) بیش از ۹۹% کل آهن را به خود اختصاص داده اند، در حالی که سایر شکلهای شیمیایی آهن کمتر از ۱ درصد آهن کل را به خود اختصاص دادند. فوئنتس و همکاران (۲۰۰۴) نیز اذعان داشتند که بیشترین مقدار آهن استخراج شده مربوط به بخش باقیمانده بود.
لی و همکاران (۱۹۹۷) با بررسی اصلاح دو خاک با لجن فاضلاب، دریافتند که بر اثر افزودن لجن فاضلاب به خاک بخش غالب آهن در خاکهای مالیسول و آلتیسول به صورت باقیمانده به ترتیب ۹۵% و ۸۵% بوده است همچنین این نتایج مطابق با یافتههای سینگ و همکاران (۱۹۸۸) است که نشان دادند بیشتر آهن خاک در ارتباط با بخش متصل به اکسیدهای آهن و منگنز و بخش باقیمانده بود.
وانگ و همکاران (۲۰۱۰) بیان کردند که میزان آهن تبادلی و کربناتی استخراج شده با روش استخراج دنبالهای بسیار ناچیز بود. آنها دلیل این امر را به زیاد بودن میل ترکیبی کلسیت با آهن در خاکهای آهکی نسبت دادند که مانع از آزادسازی آهن به فاز محلول می شود.
پراسانت و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهشی دریافتند که در بین شکلهای آهن، شکل باقیمانده بیشترین مقدار را داشت و پس از آن به ترتیب شکلهای متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، آلی، تبادلی و کربناتی قرار گرفتند.
سینگ و همکاران (۲۰۱۲) با بررسی اثر پسماندهای آلی بر شکلها و غلظت عناصر سنگین در خاک دریافتند که بیشترین مقدار آهن در خاک در شکل باقیمانده (۸/۵۴%) و کمترین مقدار آهن در شکل تبادلی و کربناتی (کمتر از ۱%) مشاهده شد.
جدول ۴-۴- تجزیه واریانس اثر کاربرد لجن فاضلاب بر شکلهای مختلف آهن در خاک زیر کشت گندم
میانگین مربعات
منبع تغییرات
درجه آزادی
آهن تبادلی
آهن کربناتی
متصل به اکسیدهای آهن و منگنز
پیوند یافته با ماده آلی
باقیمانده
تیمار