۱۲-همکاری در زمینه حمل و نقل
همکاری در زمینههای حمل و نقل بار و مسافر از طریق دریا و هوا یکی از فرصت ها بین طرفین برای همگرایی است. توسعه خطوط کشتی رانی، تأسیس شرکتهای مشترک کشتیرانی، همکاری در زمینه بنادر، ترانزیت کالا از کشورهای جنوبی خلیج فارس به آسیای مرکزی از طریق ایران از مواردی است که همکاری بین کشورهای منطقه را تسهیل میبخشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنین این کشورها میتوانند در زمینههای دریایی از جمله لایروبی، تأسیس دانشکدههای دریایی، تأسیس شرکت بیمههای دریایی، احداث کارگاههای مشترک کشتی سازی، ایجاد واحدهای امداد و ایجاد شبکه تأمین و توزیع سوخت کشتیها با یکدیگر همکاری کنند (جعفری ولدانی، ۱۳۸۲، ۱۶۹)
کشورهای خلیج فارس میتوانند از طریق ایران کالاهای خود را به کشورهای آسیای میانه ترانزیت کنند که مسیر ایران مناسبترین مسیر برای دسترسی کشورهای منطقه به آسیای مرکزی است.
با بهرهبرداری از راهآهن بافق مشهد کشورهای خلیج فارس از طریق راهآهن سراسری ایران به آسیای میانه دسترسی پیدا میکنند که مسیر کم هزینه و سریعی برای دسترسی به این منطقه میباشد.
۱۳-توسعه اشتراکی مخازن نفت و گاز مشترک
مخازن اشتراکی نفت و گاز علاوه بر این که به عنوان منبع چالش بین ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس از جمله امارات است میتواند به عنوان عاملی برای افزایش فرصتهای همکاری مطرح شود.
این کشورها میتوانند با بهره گرفتن از تأسیس موافقتنامه توسعه مشترک منطقهای در این راستا اقدام کنند. بدین ترتیب میتوان تأسیس فوق را در قالب همکاری بین دولتها در خصوص اکتشاف و بهرهبرداری از مخازن، میادین یا توده منابع که در تقاطع مرز دو کشور گسترده شدهاند یا در منطقهای با ادعاهای تداخل مرزی قرار دارند.
(کاشانی، ۱۳۸۷: ۲۹).
بنابراین با بهره گرفتن از موافقتنامههای دو یا چند جانبه بین طرفین اختلاف به اصل همکاری در بهرهبرداری مشترک و چگونگی عملی کردن این همکاری بپردازند. این همکاری علاوه بر کمک به حفظ صلح و امنیت منطقه و در نظر گرفتن حقوق همه کشورهای ذینفع در منبع مشترک، حداکثر سازی بهره برداری از منبع، صرفهجوییهای اقتصادی در بخش اکتشاف و استخراج و کاهش قیمت تمام شده نفت استحصالی،
حفاظت منابع و رعایت الزامات زیست محیطی و انضباطی مالی را به همراه دارد. (کاشانی، ۱۳۸۷: ۱۴-۱۳)
علاوه بر این موارد بیتردید انگیزه همکاری در بهرهبرداری مشترک از منابع فرامرزی خودیاری اقتصادی است و برقراری ترتیبات خاص برای رسیدن به آن هدف، هیچگاه دو دولت را در اعمال حاکمیت غافل نمیکند و حق حاکمیتی طرفین حفظ میشود. همچنین اقدامی است در راستای مدیریت بهتر منطقه چرا که برای اجرای موثر موافقتنامه و رسیدن به اهداف آن معمولاً کمیسیونی مرکب از نمایندگان طرفین تشکیل میشود تا وظایفی را که در موافقتنامه برای آن پیشبینی شده است انجام دهد و به تعیین و تقسیم ذخایر اقدام کنند.
۱۴-نقش ارتباطی:
با توجه به رجحان حمل و نقل دریایی بر سایر سیستمهای حمل و نقل، همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است. تنگه هرمز به عنوان بخشی مهم یک سیستم ارتباطی بین سه قاره آسیا، آفریقا، اروپا و همچنین سه اقیانوس بزرگ کبیر، هند و اطلس و نیز شبکههای دریایی خلیج فارس و دریای عمان به خلیج عمان و دریای سرخ و مدیترانه عمل میکند.
نقش ارتباطی تنگه هرمز به عنوان یکی از عوامل سازنده هویت ژئوپلتیکی آن، همچنان باقی ماند، و موقعیت جغرافیایی تنگه هرمز آن را به صورت نقطه اتصال سیستم حمل و نقل منطقهای خلیج فارس با سیستم بینالمللی درآورده است(امیدوار، ، دوستی، و علیزاده،۱۳۸۸ : ۳۲۹-۳۲۸).
مبادلات تجاری ایران و کشورهای خلیج فارس با کشورهای صنعتی میباشد که الگوی تجاری نامناسبی برای این کشورهاست. البته پتانسیلهای زیادی برای گسترش تجارت بین این کشورها وجود دارد. در طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ ارزش کل صادرات ایران به جهان به ۶۳۲۴۷میلیون دلار رسید.
سهم کشورهای خلیج فارس در جذب کل صادرات ایران از ۷/۳ درصد در سال ۲۰۰۲ به ۳/۴ درصد در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است. همچنین صادرات غیر نفتی ایران به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تا نرخ متوسط رشد ۲۷ درصد به ۲۷۵۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۶ افزایش یافت. رشد صادرات غیر نفتی به شورا بیش از نرخ رشد نفتی بوده است. (۳/۷ درصد).
در سال ۲۰۰۶ از کل صادرات ایران به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، امارات متحده با اختصاص ۶۷ درصد از کل رتبه اول و به ترتیب کشورهای عربستان با ۱۳۱۱، کویت ۹/۱۰، قطر ۷/۳ بحرین ۵/۲ و عمان ۷/۱ هر رتبههای بعدی قرار داشتند.
همچنین واردات ایران از شورای همکاری خلیج فارس حاکی از جایگاه ویژه کشورهای مذکور و به خصوص امارات متحده عربی در تأمین نیازهای وارداتی ایران میباشد و نرخ رشد واردات ایران از این شورها به مراتب بیشتر از کل جهان است.
بررسیها نشان میدهد که واردات ایران از شورای همکاری خلیج فارس ۲۰ درصد از کل نیازهای وارداتی ایران را تأمین نموده است.
بنابراین فرصت توسعه روابط تجاری و اقتصادی بین طرفین از مهمترین عوامل برای افزایش همکاریهای متقابل میباشد.(ثاقب،۱۳۸۶: ۱۵۹-۱۵۵)
یکی از عوامل بالقوه برای افزایش همکاریها، همچنانکه مقامات ایران بر آن تأکید دارند ایجاد منطقه تجارت آزاد بین ایران و شورای همکاری میباشد. زیرا این کشورها از امکانات، توانمندیها و ظرفیتهای کافی برای ایفای نقش سازنده و برداشتن گامهای موثر جهت مدیریت موثر منطقه برخوردارند گاهی برای یکپارچگی منطقهای میباشد.
با ایجاد منطقه آزاد اقتصادی تعرفههای مبادلاتی بین طرفین حذف شده و که باعث افزایش صادرات و واردات و حجم تجارت ایران با کشورهای میباشد.
علی رغم وجود زمینههای توسعه روابط تجاری، حجم تجارت ایران با بیشتر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس اندک است.
قرار گرفتن این کشورها در منطقه سوق الجیشی خاورمیانه شرایط سیالی را در کلیه این کشورها حاکم کرده است.
این کشورها از پتانسیل تجاری برای بسط روابط برخوردارند. پتانسیل تجاری میزان تجارتی را که کشورها میتوانند به طور بالقوه با توجه به عوامل تعیین کننده جریان تجارت فیمابین یکدیگر داشته باشند.
وقتی بحث همکاریهای اقتصادی و تجاری بین چند کشور مطرح میشود و کشورها تصمیم به انعقاد موافقتنامهای در این مورد بین خود منعقد میکنند. در اولین گام کشورهای عضو به کاهش موانع تجاری (موانع و تعرفهها) یا حذف موانع تجاری میاندیشند. بنابراین با صادرات مواد کشاورزی و غیر کشاورزی میتوان به مهم دست یافت. در بخش کشاورزی صادرات ایران، تحولاتی چون کاکائو و فرآوردههای آن، فرآوردههای خوراکی، سبزیجات، غلات، چای
بخش غیر کشاورزی: صادرات کفش، سوختهای معدنی و روغنها، صنایع شیمیایی، نمک و دریاچهها
واردات ایران از این کشورها: همکاری زمینه واردات محصولاتی چون: آبگونهها، گوشت
بخش غیر کشاورزی: وسایل نقلیه زمینی، دستگاههای اپتیک و عکاسی، مواد آلی تانسیواکتیو گوگرد(ثاقب، ۱۳۸۶: ۲۲۰)
علاوه بر متغیرهای اقتصادی عوامل سیاسی نیز در زمینه تعیین سطح روابط تجاری مؤثرند. کشورهای ایران و شورای همکاری خلیج فارس، واقع در منطقه بر تحولی خاورمیانه از شرایط خاصی برخوردارند که در مجموع به نبود امنیت و ثبات در آنها ختم شده است. با توجه به درجه بالای خطرپذیری سیاسی و اقتصادی این کشورها، دولتهای دو طرف در صورت تمایل تشویق تجار خود به افزایش روابط تجاری باید اقدامات حمایتی و تضمینی مناسبی را برای حمایت از توسعه روابط تجاری انجام دهند.
با توجه به فاصله جغرافیایی بسیار اندک میان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس و وجود ظرفیتهای خالی تجاری، زمینه مناسبی برای توسعه روابط متقابل ایران و کشورهای مزبور فراهم میشود، که منافع بیشتری برای ایران و شرکای تجاری آن خواهد داشت.
فصل چهارم
چالشها و واگراییها
همانطور که قبلا گفته شد، چالش در لغت به معنی مبارزه طلبی و رقابت کردن میباشد و بیان کننده وضعیتی است که دو کشور با یکدیگر از پیش اختلاف دارند و یکدیگر را تهدید میکنند. چالش در مقابل تنش است یعنی دو کشور با یکدیگر از قبل روابط ناسازگاری دارند. وجود اختلاف قبلی سبب بروز چالش میشود و طرفین یکدیگر را به اقدامات دیپلماتیک و نظامی تهدید میکنند واین به واگرایی و گسست در روابط بین کشورهای یک منطقه یا مناطق دیگر میشود.
در فصل قبل به بررسی فرصتها و عوامل همگرا بین جمهوری اسلامی ایران و اعضای سازمان شورای همکاری خلیج فارس پرداختیم، در این فصل به بررسی چالشها و عوامل واگرا در روابط کشورهای مجاور خلیج فارس میپردازیم که تاثیر بیشتری بر روابط کشورهای مذکور دارد.
۱-اختلاف ایدئولوژیک(داخلی-فرهنگی)
منشأ بیشتر منازعات در خلیج فارس تضادهای ایدئولوژیک است. در خاورمیانه و به طور اخص در حوزه خلیج فارس، ایدئولوژی از پایه های مهم سیاست کشورها محسوب می شود. ایدئولوژی هایی مثل بئثیسم ، وهابیسم ، اصول گرایی اسلامی ، ناسیونالیسم عربی که هر چه بیشتر به منازعات این کشورها دامن زده است. نمونه این تعارضات ایدئولوژیک را می توان در میان ایران و عراق دوره صدام ، و عربستان ملاحظه کرد. عربیسم و اسلام گرایی به همان اندازه که ایده های نزدیک به یکدیگر دارند رقیب یکدیگر نیز می باشند. ناسیونالیسم عربی بیش از آنکه موجب همکاری بین اعراب شود رقابت بین آن ها را افزایش داده است. این مورد در روابط بین کشورهای اسلامی نیز قابل تعمیم است(جعفری ولدانی، ۱۳۸۸: ۳۰).
۱-۱تفاوت ساختارهای قومی و مذهبی:
منازعات قومی و مذهبی در منطقه از عوامل مهم چالش در منطقه محسوب می شود و بسیاری از منازعات داخلی علاوه بر بی ثباتی داخلی، منطقه را نیز تحت تاثیر قرار می دهد(حق پناه:۱۳۸۹: ۸۲). به طور مثال:
می توان به وجود شیعیان در عربستان و بحرین و تاثیر آن بر ثبات داخلی این کشورها و همچنین تاثیری که بر امنیت منطقه و روابط این دو کشور با ایران اشاره کرد.
البته باید اشاره کرد که وجود هویت های گوناگون به خودی خود عاملی نیستند که تبدیل به موضوع امنیتی شوند. هویت های مختلف وقتی به یک موضوع امنیتی تبدیل می شوند که دیدگاه سلبی (حذفی) نسبت به یکدیگر داشته باشند و موجودیت خود را در نبود دیگری تعریف کنند(دهشیار، ۱۳۸۲: ۳۱). در این مورد می توان از هویت شیعی در برابر هویت سنی ، هویت عربی در برابر هویت ایرانی نام برد.
مذهب، یکی از مهمترین عناصر ساختار فرهنگی ایران است که در متن هویت جامعه ایران نقش تعیین کننده دارد. ۹۳ درصد از مردم ایران پیرو مذهب شیعه هستند. ویژگیهای متمایز کنندهی تشیع در ارتباط با تسنن نه فقط در مبانی، بلکه در روحیه و نگرشهایی که در مسیر تاریخی این موضوع، که شیعه را در تاریخ اسلام و عقاید اسلامی تشخیص بخشیده است و نسبت به اعراب احساس برتری دارند(فولر، ، ۱۳۷۳: ۲۶)
از طرفی ایرانیان به اعراب به عنوان رقیب مینگرند، عنصر تاریخی شکل دهنده به تصور ایرانیان از اعراب به اعصار گذشته برمیگردد.
بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز این خصومت بیشتر شد و جبههبندی عربستان و سایر اعراب علیه ایران در جنگ ۸ ساله تجلی یافت و همچنین کشتار زائران ایرانی در سال ۱۳۶۶ در عربستان ، در مجموع ساختارهای قومی و مذهبی ساختارهای چالش زایی در روابط طرفین میباشند و در شرایط بحرانی این اختلاف به سرعت تحریک میشوند و تأثیر منفی بر روابط طرفین دارد.
بنابراین مذهب شیعه و ناسیونالیسم ایران در برابر مذهب اهل سنت به ویژه شاخه افراطی وهابی و ناسیونالیسم عربی قرار میگیرد که تاثیر مهمی بر روابط کشورهای منطقه با ایران دارد.
۱-۲- ناسیونالیسم:
در آغاز قرن بیستم سه جریان ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم ترکی در منطقه خاورمیانه شکل گرفت، ناسیونالیسم عرب و ترک در پی تأسیس یک دولت جدید مبتنی بر گروه قوی خود بودند اما ناسیونالیسم ایرانی ماهیت قومی نداشت و دنبال بیداری و آگاهیهای و بازسازی نظام سیاسی ایران بود(لاندو،۱۳۸۲: ۸).در واقع، ناسیونالیسم ایرانی ترکیبی بود.