مشکلات متعدد ناشی از یائسگی سبب بی حوصلگی و در مراحل پیشرفته تر سبب افسردگی می شودو به نوعی به احساس داشتن یک نقص یا کمبود شبیه است و با توجه به عوارض جانبی یائسگی،این احساس تقویت می شودو ممکن است به یک رفتار سرد و غیر دوستانه منتهی شود که باعث دوری گزیدن دیگران از فرد و در نتیجه بی حوصلگی بیشتر فرد شود با آموزش ابراز وجود فرد می آموزد که ارتباطات بهتری را برقرار نماید و محیط زندگی اجتماعی خود را بهبود بخشد.
یکی از مهارتهای حل مسئله این است:برخی از مسائل حل نشدنی هستند و نباید وقت صرف حل آنها کرد. در این موارد باید بپذیریم که حل مسئله پذیرفتن مشکل فعلی است و کنار آمدن با آن.پذیرفتن و کنار آمدن با عوارض جانبی یائسگی و دوری کردن از بزرگنمایی سبب می شود که فرد با آرامش بیشتری از این دوران عبور کرده و سلامت روانی خود را حفظ کند و در نتیجه با کنترل نسبی موقعیت پیش آمده رنج کمتری را تحمل کند و به این ترتیب فرد دلپذیری برای خود و اطرافیان باشد.بالطبع تمایل دیگران بری برقراری ارتباط با چنین فردی بیشتر میشود که این موضوع خود به افزایش کیفیت محیط زندگی اجتماعی می انجامد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۵- فرضیه کلی دوم
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود.
فرضیه های فرعی
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود.
ب- آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود.
ج- آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس بیشتر موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود. با توجه به جدول ۱۷-۴ از آنجاییکه F محاسبه شده بزرگتر از F جدول میباشد فرضیه صفر رد می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار است.(f==17/405) .
باانجام تست توکی ( HSD)و با توجه به جدول(۱۸-۴) مشخص شد که بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد . (۰۰۰۱/۰ =P) همچنین بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۳۶۰/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵% اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و آموزش هوش هیجانی موجب افزایش شادکامی زنان یائسه می شود و فرضیه کلی دوم و فرضیه های فرعی الف و ب تایید شد وفرضیه ج مورد تایید قرار نگرفت و رد شد.
یافته های این پژوهش با نتایج یافته های باباپور و اژه ای(۱۳۸۱)،حقیقی،عطاری نیا(۱۳۷۸)، اسماعیلی، احدی، دلاور و شفیع آبادی(۱۳۸۶)، استین(۲۰۰۵)، بکر(۲۰۰۳)، ویتفلد(۲۰۰۴) و جین و سلینا(۲۰۰۵)همسو بوده است.
در تحلیل این فرضیه می توان گفت که :از آنجاییکه عواطف منفی همچون اظطراب یا خشم،سبب میشوند که ذهن فرد فقط به تولید واکنش منفی در برابر موضوعات ایجاد کننده این عواطف منفی محدود شودفردریکسون(۲۰۰۲)،و عواطف مثبت سبب می شود که ذهن فرد به روی محرکها باز باشد و این مسئله به نوبه خود فرصتهایی را برای توجه گسترده تر به محیط ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود،لذا افراد با یادگیری فنون مختلفی که مثبت اندیشی را در آنها بیشتر میکند به شادکامی بیشتری دست می یابند.
به کارگیری بیشتر روش های مقابله ای تفکر آرزومندانه ، تفکر منفی ،تمرکز بر عاطفه و ابراز آن و انکار با کاهش سلامت روانی ،و به کارگیری روش های مقابله ای فعال،مقابله برنامه ریزی شده و جلوگیری از رویارویی عجولانه با افزایش سلامتی ارتباط معنی دار دارد یکی از زیر مجمو عه های آموزشی مصون سازی در مقابله با استرس مایکنبام مقابله با افکار منفی است در این آموزش فرد یاد میگیرد که چگونه با افکار منفی مقابله کند و از جمله سوالهایی که باید از خود بپرسد این است که افکار خودآیند منفی شما چه بودند و مزان اعتقاد شما به این افکار چقدر است با توجه به اینکه زنان یائسه به دلیل تغییرات هورمونی در معرض یکسری تغییرات جسمی-روحی قرار میگیرند،طبیعتا دچار افکار منفی میشوند که چندان هم به دور از واقعیت نیست اگر آنها روش مقابله با این افکار را بیاموزند و تغییراتی در شناخت خود ایجاد کنند و یا به عبارت دیگر با این مسائل آگاهانه تر مواجه شوند ،اثرات سوء آن به مراتب کمتر خواهد شد و در نتیجه زندگی شادتری را خواهند داشت.
۱-۴-۵- فرضیه کلی شاخص اول(رضایت از زندگی):
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود.
فرضیه های فرعی:
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود.
ب- آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود.
ج- آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس بیشتر موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه می شود.
جهت بررسی فرضیه فوق از تست آنوای یکطرفه استفاده شد با توجه به جدول ۲۰-۴ و از آنجاییکه F محاسبه شده کوچکتر از F جدول است فرضیه صفر تأیید می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار نیست .در نتیجه هیچکدام از فرضیه ها تایید نشد.
همچنین پس از انجام تست توکی ( HSD) و با توجه به جدول ۲۱-۴ مشخص شد که بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود ندارد . (۰۷۰/۰ =P , 697/0 =P) همچنین بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۳۱۸/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵/ اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و آموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت از زندگی زنان یائسه نمی شود. پژوهشی که همسو با این نتیجه باشد یافت نشد.
۲-۴-۵- فرضیه کلی شاخص دوم(حرمت خود)
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود.
فرضیه های فرعی
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه میشود.
ب- آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود.
ج- آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس بیشتر موجب افزایش حرمت خود زنان یائسه می شود.
جهت بررسی فرضیه فوق از تست آنوای یکطرفه استفاده شد.با توجه به جدول (۲۳-۴) از آنجاییکه F محاسبه شده کوچکتر از Fجدول است فرضیه صفر تایید می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار نیست.
پس از انجام تست توکی ( HSD) و با توجه به جدول (۲۴-۴) مشخص شد که بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد . (۰۰۲/۰ =P) اما بین میانگینهای گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد . (۳۵۷/۰ =P) همچنین بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۰۶۵/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵% اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حرمت خود در زنان یائسه نمی شود .اما آموزش هوش هیجانی موجب افزایش حرمت خود در زنان یائسه می شود .پس فرضیه کلی شاخص دوم حرمت خود و فرضیه ب تایید نشد و فرضیه الف و ج تایید شد.
یافته های حاضر با یافته های شعیری،چترچی(۱۳۸۳)،حسن زاده(۱۳۷۸)، نعمتی(۱۳۸۷)، اسماعیلی معصومه، احدی ، دلاور و شفیع آبادی (۱۳۸۶) ،مایر و همکاران(۲۰۰۰)،پن بیکر(۱۹۹۵)،سیاروچی و آندرسون(۲۰۰۲)،دیویی(۱۹۳۸)، کمپل ، کانورس[۱۸۰] و راجرز (۱۹۷۶) همسو میباشد.
در تحلیل این فرضیه میتوان گفت که :با افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس که به تعبیری همان حرمت خود می باشد(یکی از مولفه های ابراز وجود یا رفتار قاطع در آموزش هوش هیجانی) تغییراتی در سازش اجتماعی به وجود می آید.
آموزش ابراز وجود می تواند باعث گسترش ابراز وجود،حرمت خود و کاهش اضطراب اجتماعی گردد.نیسی ،شهنی ییلاق(۱۳۸۰) پوپ و همکارانش (۱۳۷۳) اشاره دارند که حرمت خود مثبت،عامل مهمی در سازگاری اجتماعی-عاطفی می باشد.زنان در سنین یائسگی دچار تغییراتی مثل اضافه وزن،کاهش میل جنسی و تغییر در نوع داروهای مصرفی(مثل کلسیم برای پوکی استخوان) میشوند همچنین نیاز به تغییراتی در سبک زندگی مثل ورزش ،مشاوره تغذیه دارند.زنانی که دارای حرمت خود بالا می باشند سعی میکنند به منظور هماهنگی با خود پنداره شان،در مطلوبیت عملکرد خود کوشا باشند ، در نتیجه با مراجعه به پزشک و دریافت کمکهای لازم از یکسو و همچنین دریافت آموزشهای لازم در ارتقاء سلامت روان خود کوشا باشند.این فعالیتها به افزایش اعتماد به نفس و حرمت خود آنان کمک شایانی میکند در نتیجه سازش یافتگی اجتماعی آنان بالا رفته و به دنبال آن احساس رضایت خاطر بیشتری میکنند.روابط آنان با همسر و اعضای خانواده بهتر میشود.
حسن زاده(۱۳۷۸)نشان داده است که بین همرنگی و حرمت خود رابطه منفی وجود دارد.پس می بینیم که با آموزش ابراز وجود به حرمت خود فرد کمک شایانی می شودو برای ارتقاء ابراز وجود افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس مهم است. یک خانم درسنین یائسگی نیاز به توجه دارد و اینکه این توجه و یا دیگر خواسته های مرتبط با وضعیت موجود را بدون تعارضات پرخاشگرانه ابراز کند و اینکه بداند باید از اطرافیان چه انتظاراتی داشته باشد کمک زیادی به حفظ آرامش در فضای خانه میکند که در نهایت به بهداشت روانی خودفرد و اطرافیانش کمک میشود و در نهایت به شادکامی بیشتری منتهی می شود.
۳-۴-۵- فرضیه کلی شاخص سوم(بهزیستی فاعلی)
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود.
فرضیههای فرعی
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود.
ب- آموزش مصون سازی در مقابه با استرس موجب افزایش بهزیست فاعلی زنان یائسه می شود.
ج- آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله بااسترس بیشتر موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود.
با توجه به جدول ۲۶-۴از آنجاییکه F محاسبه شده بزرگتر از F جدول است فرضیه صفر رد می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار است .
باانجام تست توکی ( HSD) و با توجه به جدول ۲۷-۴ مشخص شد که بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد . (۰/۰۰۰۱ =P) همچنین بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۸۴۲/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵% اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و آموزش هوش هیجانی موجب افزایش بهزیستی فاعلی زنان یائسه می شود.در نتیجه فرضیه کلی اول و فرضیه های فرعی الف و ب تایید شدند ولی فرضیه ج رد شد.
یافته های پژوهش حاضر با نتایج یافته های بشارت(۱۳۸۶)،احمد نژاد(۱۳۷۷)، نعمتی(۱۳۸۷)، نویدی(۱۳۸۷)، تقی لو (۱۳۸۳)، شمسی خانی(۱۳۸۵)، راین و دسی(۲۰۰۱)، دینر، لوکاس و اویشی(۲۰۰۲)، ریف(۱۹۸۹)، کاپلستون(۱۹۷۰) ،مایرز و دینر(۱۹۹۵)و مارکو(۱۹۹۹) همسو میباشد.
در تبیین و تحلیل این فرضیه میتوان گفت که :وقتی افراد با توجه به آموزش مهار و کنترل احساسات و هیجانات منفی(از مولفه های هوش هیجانی)می آموزند که راهکارهای مجزایی را برای واکنش های جسمانی و رفتاری همچنین واکنش های ذهنی (واکنش های مختلف مربوط به دوران یائسگی) به کار ببرند و از روش هایی مثل گوش کردن به موسیقی ملایم یا تسبیح انداختن و با خدا رازونیاز کردن استفاده کنند وهمچنین برای کنترل افکار و احساسات منفی از روش مثبت اندیشی استفاده کنند در نتیجه منابع بالقوه احساسات خود را به موضوعات مثبت منعطف می کنند و به گفته وین هون(۱۹۷۷)شادکامی عبارت است از تجربه هیجانی شادی و خشنودی و سایر هیجانهای مثبت.
بهزیستی فاعلی به منزله ارزیابیهای عاطفی و شناختی شخص از زرندگی خود است.دینر،لوکاس و اویشی(۲۰۰۲)،بنا بر این با توجه به نقش افکار منفی و معرفی خطاهای شناختی(از مولفه های آموزش مصون سازی در مقابله با استرس) وقتی افراد در می یابند که چگونه افکار غیر منطقی منشاء تمام مشکلات آنان است و با ویژگیهای افکار منفی به خوبی آشنا می شوند لذا سعی می کنند که خطاهای شناختی خود را شناسایی کنند و به اصلاح آن بپردازند،در نتیجه ارزیابی عاطفی آنان بهبود پیدا میکند.
به رغم ماهیت جذاب لذت گرایی،بهزیستی تنها به معنی حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد نیست .شماری از اندیشمندان بر این باورند که ارضای امیال منتهی به بهزیستی نمی شودراین و دسی(۲۰۰۱).
زنان در سنین یائسگی به طور طبیعی با مسائلی درگیر می شوند که راه گریزی از آن نیست اگر آنان این مفهوم را درک کنند که این مرحله جدید زندگی فقط حاوی پیامهای بد نیست و از پتانسیلهای بالقوه خود برای به فعل در آوردن بسیاری از کارهایی که قبلا زمان آن را نداشتند استفاده کنند و به محقق ساختن اهدافی که حتی ممکن است با شادکامی کوتاه مدت در تعارض باشد بیاندیشند به بهزیستی دست می یابند.
۴-۴-۵- فرضیه کلی شاخص چهارم(رضایت خاطر):
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود.
فرضیه های فرعی
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود.
ب- آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه می شود.
ج- آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس بیشتر موجب رضایت خاطر زنان یائسه می شود.
جهت بررسی فرضیه فوق از تست آنوای یکطرفه استفاده شد با توجه به جدول ۲۹-۴ و از آنجاییکه F محاسبه شده کوچکتر از F جدول است فرضیه صفر تأیید می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار نیست .
با انجام تست توکی ( HSD)و با توجه به جدول ۳۰-۴ مشخص شد که بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود ندارد . (۳۷۵/۰ =P , 221/0 =P) همچنین بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۹۳۹/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵% اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و آموزش هوش هیجانی موجب افزایش رضایت خاطر زنان یائسه نمی شود .بنا بر این فرضیه کلی اول و فرضیه های فرعی مورد تایید قرار نگرفت و رد شد.
یافته همسو با این نتیجه یافت نشد.
۵-۴-۵- فرضیه کلی شاخص پنجم(خلق مثبت)
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه می شود.
فرضیه های فرعی
الف- آموزش هوش هیجانی موجب افزایش خلق مثبت زنان یائسه می شود.