“
از آن زمان تاکنون نظریه فراشناختی را در موضوعات مختلفی استفاده کردهاند. از جمله این که براون۵(۱۹۸۲) از نظریه فراشناختی برای موضوع خواندن و تمایز بین فرآیندهای شناختی و فراشناختی استفاده کرد. به نظر براون فرآیندهای فراشناختی بیانگر راهبردهایی هستند که در کنترل یادگیرنده است. این راهبردها شامل انتخاب و مطالعه قسمتهای مهم متن، انتخاب نشانهای بازیابی، و تخمین آمادگی برای امتحان میباشد. در اواخر سالهای ۱۹۸۰ نظریه های مدون فراشناختی ارائه شدند. برای نمونه، برکوسکی، جانسون و رید۶(۱۹۸۷) بر عامل انگیزش و بازآموزی باورهای اسنادی کودکان در مورد موفقیت و شکست تأکید کردند.پاریس، واسیک۷ و ترنر(۱۹۹۱) نیز بر نقش خودگردانی و انگیزش در فراشناخت و مؤلفههای خودآگاهی و خودبسندگی۸ تأکید نمودند(فولادچنگ،۱۳۸۵).
در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در زمینهی نقش فراشناخت در یادگیری انجام شده است. دربسیاری از این تحقیقات که به مقایسه تفاوت دانشآموزان قوی و ضعیف پرداخته است، مشاهده شده است که دانشآموزان قوی در روخوانی از نظر هر سه نوع دانش فراشناختی و همچنین توانایی تنظیم شناخت در سطح بالاتری از دانشآموزان ضعیف هستند. افرادی که در روخوانی تبحر دارند از نظر استفاده از راهبردهای مختلف خواندن، توانایی بازبینی، و خودارزیابی قویتر هستند(کولینز۹ و همکاران،۲۰۰۶)..[۳۰]
[۳۱]۲-۱۵- فراشناخت:
فراشناخت که کلمهای ترکیبی از دو کلمه فرا۱ یک پیشوند یونانی به معنای”درباره”است و کلمه شناخت۲یا شناختی با ریشه یونانی۳به معنی “دانستن” و “تفکر” یا “دانش” و “فکر” است(اشنایدر وکرومبی۴،۲۰۰۳).
خود اصطلاح شناخت، به معنای فرآیندهای درونی، ذهنی یا راههایی است که در آن ها اطلاعات پردازش میشوند. به عبارت دیگر، فراشناخت به معنای راههایی است که به وسیله آن ها اطلاعات موردتوجه قرار میگیرند، تشخیص داده میشوند، به رمز در میآیند، و در نهایت در حافظه ذخیره میشوند تا در موقع نیاز فراخوانده شوند(سیف،۱۳۸۶).
فلاول (۱۹۸۵) در تعریف فراشناخت: ” فرا شناخت را هر دانش یا فعالیت شناخت به خود هدف یا تنظیمات آن و یا به عنوان جزیی از سازمان شناختی میداند”.
معنی اصلی آن شناخت درباره شناخت است(شونک۵ ،۲۰۰۸). بهعبارت سادهتر فراشناخت فرآیندی است که در آن فراگیران از چگونگی یادگیری خود، چگونگی استفاده از اطلاعات موجود برای رسیدن به هدف، توانایی قضاوت درباره فرآیندهای شناختی در یک تکلیف خاص، و چگونگی استفاده از راهبردهای برای رسیدن به اهداف آگاهی داشته در حین عملکرد و بعد از اتمام عملکرد، پیشرفت خود را ارزیابی میکنند. فراشناخت که همان یادگیری چگونه یاد گرفتن است، توانایی فرد در شناسایی دانستهها و ندانستههای خویش است. فراشناخت دانش فرد درباره فرآیندهای شناختی خود است و شامل انجام دادن، سازمان دادن و هماهنگ کردن مجموعه این جریانهاست(جوادی و همکاران،۱۳۸۹).
فلاول (۱۹۷۶) مفهوم فراشناخت را مشتمل بر دو مؤلفه میداند: الف)آگاهی فرد از دانش خود، نقاط قوت و ضعف خود، باور نسبت به خود به عنوان یک فراگیر و ماهیت تکالیف و وظایف یادگیری و ب) توانایی فرد در تنظیم اعمال خود در کاربرد آن دانش(به نقل از نیاز آذری،۱۳۸۲).[۳۲]
فرآیندهای فراشناختی دارای دو عنصر مستقل، اما مرتبط با یکدیگرند؛ یکی دانش فراشناختی و دیگری تجربه فراشناختی راهبردهای فراشناختی.
دانش فراشناختی به دانشها نسبت به ذهن و عملکرد آن مربوط میشود. دانش فراشناختی مشتمل بر دانش فرد درباره خود، تکلیف و راهبرد میشود. دانش فراشناختی وقتی به دست میآید که فرد از تواناییهای شناختی خود آگاه شود. برای مثال از نظر رئوس ، فردی که از ضعف حافظه خود، آگاه است، کارهای روزانهای که باید انجام دهد را یادداشت میکند تا در موقع مناسب به آن ها بپردازد. این آگاهی فرد از ضعف حافظه خود، نوعی دانش فراشناختی است که به او اخطار میدهد تا اقدام مناسبی برای جبران ناتوانی خود انجام دهد(صادقی،۱۳۸۹). دانشآموزانی که دائما راهبردهای فراشناختب را به کار میبرند تمایل دارند یادگیرندگان خود نظمجو شوند.آن ها برای یادگیری، اهدافی را تعیین میکنند، با شیوه های مثبتی خود را برای امتحان آماده میکنند و به منظور راهنمایی خودشان در مشکلات یادگیری، خودآموزی را به کار میبرند. بهعلاوه آن ها ادراک یا پیشرفت خود را کنترل میکنند و خود را برای موفقیتهایی که کسب کردهاند، پاداش میدهند. درست به عنوان دانشآموزانی که میتوانند شناخت و راهبردهای تکالیف ویژه را بیاموزند، همان طور هم میتوانند راهبردهای فراشناختی و خود نظم دهی را یاد بگیرند(سوسا،۲۰۰۱). راهبردهای فراشناختی تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آن ها. راهبردهای فراشناختی عمده را میتوان به سه دستهی عمده تقسیم کرد:
- راهبردهای برنامهریزی
این راهبرد شامل تعیین هدف مطالعه،پیشبینی زمان لازم برای مطالعه و یادگیری،تعیین سرعت مطالعه،تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای شناختی مناسب است.
- راهبردهای کنترل ونظارت
این راهبرد شامل ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن ازچگونگی پیشرفت خود، مثل نظارت بر توجه به هنگام خواندن یک متن، از خود سوال کردن به هنگام مطالعه.
- راهبردهای نظم دهی
این راهبرد باعث انعطاف پذیری در رفتار یادگیرنده میشود و به او کمک میکنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد.
برنامهریزی، کنترل و نظم دهی سه مهارت اساسی هستند که به ما اجازه میدهند دانشفراشناختی را برای تنظیم تفکر و یادگیری به کار بریم(وولفولک۱،۲۰۰۸). [۳۳]
در اغلب تعاریف ارائه شده از فراشناخت به وجود دو بعد دانشی و کنترلی فراشناخت اشاره شده است. اما در عین حال بیشتر مطالعات بعد دانشی را مورد ارزیابی قرار دادهاند. برخی از محققان همانند براون بیشتر بر تفکیک دو بعد دانشی و کنترلی فراشناخت از یکدیگر تأکید دارند و معتقدند که این دو مؤلفه جزء کاملا مجزا از یکدیگرند.
منظور از راهبردهای فراشناختی مجموعه ساز و کارهایی است که فرد در جریان یادگیری یا حل مسئله به طور فعال به کار میگیرد تا عملکرد شناختی خود را تنظیم کند.[۳۴]
کودک از طریق وارسی نتایج این فرصت را مییابد تا دقت و صحت عملکرد شناختی خود را تصریح کند(قاسمی و احدی،۱۳۸۲).
۲-۱۵-۱- دیدگاهها و نظریه های موجود در فراشناخت:
۲-۱۵-۱-۱- دیدگاه فلاول:
فلاول که از پیروان پیاژه۱ به حساب میآید با تلفیق نظریه پردازش اطلاعات به طبقه بندی تازه از مفاهیم اشاره میکند.فراشناخت بالا سطوح پایین استعداد را جبران میکند. از این نوع آموزش با تحت تاثیر قرار دادن نظام انگیزشی، فرد را برای برخورد مناسب در موقعیتهای یادگیری آماده میکند(جزایری و اسماعیلی،۱۳۸۱).
“