تعاریف و اصطلاحات مترادف بسیاری برای مسئولیت اجتماعی سازمان وجود دارد. در میان این تعاریف متعدد، ویژگی های مشترکی وجود دارند که عبارتند از) : امامی،۱۳۸۵: ۱-۲ )
۱- برآوردن نیازهای ذی نفعان موجود بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آینده در برآوردن نیازهای خود.
۲- انتخاب مسئولیت اجتماعی سازمان به طور داوطلبانه به جای الزام قانونی، زیرا در طولانی مدت به نفع سازمان خواهد بود.
۳- ادغام خط مشی های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی در فعالیت های روزمره.
۴- پذیرفتن مسئولیت اجتماعی سازمان به منزله فعالیت محوری که در راهبرد مدیریتی سازمان لحاظ شده باشد.
ترکیب مسئولیت های اجتماعی نزد متفکران، معانی مختلف دارد .
سرتو[۱۵] و گراف[۱۶]، مسئولیت اجتماعی سازمان را »تعهد و تکلیف مدیریت به انجام کارهایی که حافظ و ارتقاء دهنده رفاه جامعه و علایق سازمان باشد «تعریف کردهاند. (امینی، ۱۳۸۷: ۱)
کنت هاتن و ماری هاتن، مسئولیت اجتماعی سازمان را از منظر ذی نفعان سازمان تعریف کردهاند» بحث مسئولیت های اجتماعی سازمان ها زمانی مطرح می شود که در مدیریت ذی نفعان سازمان خللی وارد شده باشد. بی توجهی سازمان به ذی نفع خارجی، سبب بروز پیامدهای ناگوار برای مصرف کننده کالای آن سازمان می شود و به این ترتیب، حریم و مرز جامعه شکسته می شود. در نتیجه مسئولیت اجتماعی، مسئولیت مدیر آینده نگر است«.
مسئولیت اجتماعی سازمانی عبارت است از تعهد سازمان ها به عنوان نهادهای اجتماعی به معنای وسیع آن، درباره رعایت رفتار اخلاقی .بر اساس مسئولیت اجتماعی سازمانی ، مدیران یعنی کسانی که تصمیمات شان رفتار سازمان را هدایت میکنند، باید مطمئن باشند چارچوب اخلاقی آن ها در کل سازمان تعمیم یابد. مدیران باید نقش الگو را برای تمامی اعضای سازمان داشته باشند. آنان باید متعهد شوند که سازمان هم در جهت افزایش بهره وری و هم اهداف مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان گام برمی دارد. (شیخ،۱۳۷۹: ۱-۹)
سازمان های امروزی با افزایش مسئولیت اجتماعی در قبال تصمیمات مواجه هستند. با توجه به تعاریف بالا، منظور از مسئولیت اجتماعی این است که سازمان ها تأثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند. امروزه مسئولیت اجتماعی سازمان ها در جامعه مفهومی وسیع تر از فعالیت های گذشته دارد. مسئولیت اجتماعی در مفهوم نوین را می توان به اشکال زیر تعریف کرد. )خلیلی و یقین لو،۱۳۸۴: ۱-۱۴)
۱- مسئولیت اجتماعی، برنامه و ابزاری است برای گفتمان بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد و ارتقاء اعتماد عمومی به سرمایه گذاران و بنگاه های اقتصادی آنان.
۲- مسئولیت اجتماعی، روشی است در مدیریت اقتصادی برای توانمند کردن بنگاه و ایجاد رشد و توسعه پایدار در سه بعد اقتصاد، محیط زیست و اجتماع.
۳- مسئولیت اجتماعی، ایجاد فرصت برای بنگاه های اقتصادی است تا بتوانند مطالبی را که برای آن ها از درجه اهمیت زیادی برخوردار است، در جامعه مطرح کنند.
۴- مسئولیت اجتماعی باعث ایجاد باور در بنگاه ها می شود که خود را عضوی مسئول در جامعه بدانند.
امروزه سازمان ها بیش از گذشته، به اهمیت مسئولیت اجتماعی خود پی برده اند. لذا سازمان های جهانی، نهادهای مدنی و نظارت مردمی باید همچنان در جهت ارتقاء مردم سالاری با رعایت حقوق انسانی، برای توسعه، رشد و ارتقاء استانداردهای زندگی و رفاه عمومی کوشا باشند.
اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها
در کلیه دوران تاریخی، مناسبات و تعاملات اجتماعی جوامع بربنیان مجموعه ای از هنجارها و الگوهای رفتاری استوار بوده است. این نظام هنجاری به افراد اجازه داده تا دیگران را موجودات پیشبینی پذیری درک کنند که تعامل با آن ها مبتنی بر ویژگی های قابل درکی است. در میان مجموعه هنجاری یک جامعه که در کلیت خود، انسجام اجتماعی آن را حفظ میکند، فرض بنیادی دیگر آن است که هر فرد در هر جایگاهی، صاحب حقوق و وظایفی است که نقش کلی او را در جامعه تعیین میکند. این نقش به افراد گوناگون اجازه میدهد رفتار خود را مطابق آن تعیین کنند و به جامعه نیز اجازه میدهد از افراد گوناگون بر حسب جایگاهی که در مناسبات اجتماعی دارند، انتظارت خاصی داشته باشد . پس این نکته بدیهی است که جامعه از آن فرد، مقام و گروه دست اندرکار انتظار مسئولیت پذیری بالاتری داشته باشد . در سلسله مراتب نظام اجتماعی، نظام حکومتی و افراد دارای مقامات عالیه در بالاترین سطح برخورداری از حقوق و تکالیف هستند و همان طور که آن ها از مردم انتظاراتی دارند، مردم نیز از آن ها انتظار دارند که در مقام مسئول، علاوه بر اتخاذ رویکردهای معقول و کارآمد، پیامدها و دستاوردهای عملکرد خود را بپذیرند، در مقابل آن ها پاسخگو باشند و در صورت ناکارآمدی، رویه های خود را اصلاح کنند. در اینجا، مسئولیت پذیری یک ارزش اخلاقی است که هر جامعه ای از مقامات عالیه خود انتظار دارد. نکته محوری در این میان، مفهوم مسئولیت هر فرد در جامعه است . لذا مفهوم مسئولیت پذیری به عنوان یک ارزش بنیادین، دارای اهمیت اساسی در کلیت نظام هنجاری جوامع است. (امامی، ۱۳۸۵ )