۱-۴- اهداف تحقیق :
۱-۴-۱- هدف کلی :
بررسی رابطه عشق و بهزیستی روان شناختی با رضایت مندی از زندگی زناشویی
۱-۴-۲- اهداف جزیی :
-
- تعیین رابطه بین عشق و رضایت از زندگی زناشویی
- تعیین رابطه بین بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی زناشویی
۱-۵- سوالات تحقیق :
-
- آیا بین عشق و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟
- آیا بین بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟
۱-۶- تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات :
۱-۶-۱- تعاریف مفهومی :
عشق : هرچند که تعریف عشق بسیار مشکل است. واکنش هیجانی مستمر نسبت به یک منبع لذت معلوم(به نقل از رادو) میباشد(نهایت خواستن هر چیزی را عشق مینامند). آرزوی وصال شی محبوب از مشخصات عاشق شدن است. رشد تمایلات جنسی و رشد توانایی دوست داشتن تاثیر متقابل بر همدیگر دارند. وقتی کسی با حداقل ترس و تعارض قادر به دادن و گرفتن محبت است، می توان گفت که ظرفیت برقراری روابط صمیمانه با دیگران را دارد. وقتی هم درگیر رابطه ای صمیمانه است فعالانه برای رشد و شادمانی معشوق می کوشد. عشق پخته به غیر همجنس با صمیمیت مشخص است که از صفات ویژه روابط بین زن و مرد است(پورافکاری، ۱۳۷۶).
شناخت : آگاهی، علم، شناختن توانایی، علایق، استعدادها و ویژگی های عاطفی یک زوج نسبت به همسر خود(دهخدا، ۱۳۸۶)
احترام : حرمت نگه داشتن، بزرگ دانستن، گرامی داشتن و مورد توجه قرار دادن همسر از سوی همسر دیگر(دهخدا، ۱۳۸۶)
دلسوزی : غمخواری، شفقت، مهربانی، ابراز محبت و همدردی زوجین نسبت به یکدیگر(دهخدا، ۱۳۸۶)
احساس مسئولیت : احساس تعهد، وظیفه شناسی و پای بندی به عهد و پیمان از طرف یک زوجه نسبت به زوجه دیگر(دهخدا، ۱۳۸۶)
رضایت زناشویی : احساس عینی از خوشنودی، رضایت و لذت تجربه شده در زن یا شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند(کاویان، ۱۳۸۱).
بهزیستی روان شناختی : به حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد را بهزیستی روان شناختی گویند. ارضای امیال، به رغم ایجاد لذت، همیشه منتهی به بهزیستی نمی گردد، بلکه بهزیستی در برگیرنده تلاش برای کمال و تحقق پتانسیلهای واقعی فرد است که ممکن است همواره توام با احساس لذت نباشد (راین و دسی[۵]، ۲۰۰۱).
۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی :
عشق : در این پژوهش منظور نمره ای است که پاسخگو از مقیاس محقق ساخته سنجش عشق کسب میکند.
مؤلفه های عشق (شناخت، احترام، دلسوزی، احساس مسئولیت) : منظور نمره ای است که پاسخگو از سوالات مربوط به هرکدام از مؤلفه ها در مقیاس محقق ساخته سنجش عشق کسب میکند.
رضایت زناشویی : در این پژوهش منظور امتیاز کلی است که از مقیاس انریچ به دست میآید.
بهزیستی روان شناختی : در این پژوهش منظور امتیاز کلی است که از مقیاس ریف به دست میآید.
فصل دوم:
پیشینه ی تحقیق
۲-۱- پیشینه ی نظری :
۲-۱-۱- رضایت زناشویی در خانواده :
یکی از نهادهای مهم اجتماعی که به لحاظ اهمیت، نقش و کارکردهای مختلف، مورد توجه علمای تعلیم و تربیت قرار گرفته است، نهاد خانواده میباشد. لذا اهمیت شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام این نهاد اجتماعی میگردند، میتواند گامی مفید در راستای ارتقای فرهنگ جامعه باشد. آدمی در خانواده الفبای اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری را می آموزد. هر چه از عمر خانواده های گسترده می گذرد و تبلور خانواده هسته ای در جامعه بیشتر می شود، اهمیت روابط بین اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر، به عنوان ارکان اصلی خانواده واضح تر میگردد. در این میان رضایت زناشویی، یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر عملکرد خانواده میباشد. همه زوج ها به دنبال آن هستند که از زندگی زناشویی خود لذت ببرند و احساس رضایت کنند. رضایت
زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که همه جنبههای ازدواجشان را در نظر می گیرند. بررسی عوامل مؤثر در رضایت زناشویی از این جهت حائز اهمیت است که رضایت فرد از زندگی زناشویی بخش مهمی از سلامت فردی محسوب میگردد(مردانی حموله و حیدری، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲- بهزیستی :
بهزیستی روانی جز روان شناختی کیفیت زندگی است که به عنوان درک افراد از زندگی خودشان در حیطه رفتارهای هیجانی و عملکردهای روانی و ابعاد سلامت روانی تعریف شده است و شامل دو بخش است؛ اولین بخش آن قضاوت شناختی درباره این است که چطور افراد در زندگی شان در حال پیشرفت هستند را شامل می شود در صورتی که دومین جز آن، سطح تجربه های خوشایند را در بر میگیرد. پژوهش ها درباره بهزیستی روانی قلمروهایی از شخصیت، انگیزش و عامل های شناختی را نشان داده است که همه این عوامل در رضایت مندی افراد از زندگی مشارکت دارند. بهزیستی شخصی دارای هفت قلمرو مهم است که عبارتند از : استانداردهای زندگی، سلامت، موفقیت در زندگی، ایمنی، نسبت خویشی، تعاملات اجتماعی و آینده ایمن. این قلمروهای باارزش در فهم روانی و فیزیکی از افراد و شناسایی اجزای بهزیستی شخصی عمومی مشارکت دارند. بهزیستی روانی بیانگر این است که افراد چه احساسی از خودشان دارند و شامل پاسخ های هیجانی افراد، رضایت مندی از زندگی و قضاوت درباره کیفیت زندگی می شود . بهزیستی روانی ساختار مهمی است که در سطح پایین منجر به افسردگی و انزوای اجتماعی و باعث فقدان احساس رضایت و اعتماد به نفس و احساس نبود اراده یا هدف در زندگی شده و به کاهش سلامت روانی و جسمانی منجر می شود(آقا یوسفی و شریف، ۱۳۸۹).