پینتریچ (۲۰۰۸) چهارچوبی نظری بر پایه دیدگاه شناختی ـ اجتماعی پیشنهاد کردهاست. هدف او طبقه بندی و تحلیل فرآیندهای متفاوتی است که بخشی از یادگیری خود تنظیم را هدایت میکنند. این الگو با چهار فرض اساسی تعریف می شود:
یادگیرندگان فعال هستند، چرا که آن ها تصمیمگیری میکنند و برای دانش و درک بیشتر خودشان درگیر رفتار میشوند.
-
- یادگیرندگان توانایی بالقوهای برای تنظیم یادگیری خودشان دارند.
-
- یادگیرندگان از تعدادی از اهداف و معیارهایی که باید پیشرفت خودشان را با آن ها بسنجند، آگاهی دارند.
- فعالیتهای خود تنظیمی یادگیری بین بافت، فرد و موقعیت اجتماعی افراد رابطه برقرار میکند (وینتر، ۲۰۰۴).
در این الگو فرآیندهای خود تنظیمی بر اساس چهار مرحله سازماندهی شده اند:
-
- برنامهریزی
-
- خود ـ نظارتی
-
- کنترل
- ارزشیابی
برای پینتریچ، این چهار مرحله یک توالی عمومی است که یادگیرنده به موازات انجام تکلیف، این توالی را طی می کند؛ اما این توالی سلسله مراتبی نیست یا به عبارت دیگر ساختار خطی ندارد.این مراحل می توانند به طور همزمان یا به صورت پویا، تعاملات چندگانه ای میان فرآیندهای متفاوت و بخشهای آن، ایجاد کنند. به علاوه، پینتریچ نشان داد که همه تکالیف تحصیلی مستقیماً در خود تنظیمی درگیر نمیشوند. گاهی یادگیرنده برای انجام تکالیف مشخص، نیاز به برنامهریزی، کنترل و ارزشیابی آن ها به صورت راهبردی ندارد، بلکه انجام آن می تواند به عنوان عملی از تجربه قبلی یادگیرنده با همان تکلیف، به صورت خودکار انجام گیرد (مونتالو، ۲۰۰۴). الگوی خود تنظیمی پنتریچ به طور کلی شامل سه مقوله کلی راهبردها است:
-
- راهبردهای شناختی یادگیری
- راهبردهای خود تنظیمی جهت کنترل شناخت
راهبردهای مدیریت منابع (پنتریچ ودیگروت، ۱۹۹۹). مراحل و بخشهای یادگیری خود تنظیم در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول ۲-۱: مراحل و بخشهای یادگیری خود تنظیم
بافتی(زمینه ای)
رفتاری
انگیزشی/عاطفی
شناختی
مراحل
برداشت از تکلیف، برداشت از بافت
برنامهریزی زمان و تلاش،
برنامهریزی برای خود
مشاهدهری رفتار
جهت گیری هدف، قضاوتهای
کارآمدی، قضاوت درباره ساده
بودن یادگیری، برداشتها درباره
سخت بودن تکلیف، فعال سازی
ارزش تکلیف، فعال سازی علایق
هدف گزینی فعال سازی
محتوای دانش قبلی، فعال
سازی دانش فراشناختی
مرحله دور اندیشی،
برنامهریزی،
فعال سازی
نظارت بر تغییرات
تکلیف و شرایط بافتی
گاهی و نظارت تلاش، زمان
مورد استفاده، کمک طلبیدن
خود مشاهدهری رفتار
آگاهی و نظارت انگیزش و عواطف
آگاهی و نظارت
فراشناختی از شناخت
مرحله نظارت
تغییر یا انجام دوباره
تکلیف تغییر یا ترک
زمینه
فزایش/ کاهش تلاشها ادامه
دادن یا ترک کردن رفتار کمک
خواستن
انتخاب و انطباق راهبردها برای
مدیریت انگیزش و عواطف
انتخاب و انطباق
راهبردهای شناختی برای
یادگیری اندیشیدن و تفکر
مرحله کنترل
ارزشیابی تکلیف،
ارزشیابی بافت
انتخاب رفتار
واکنشهای عاطفی
فاوتهای شناختی اسنادها
واکنش و انعکاس
شکل ۲-۱- فرایند یادگیری خودتنظیمی پینتریچ
یادگیرنده عضو اتصال تجربیات یادگیری گذشته عامل برهمکنش بلی نه بلی نه
درخواست پذیرش عامل مدیریت یادگیری عامل حمایت یادگیری مواد یادگیری DB سوال DB یادگیرنده DB
راهبردهای شناختی به راهبردهایی که دانش آموزان برای یادگیری، به خاطرسپاری، یادآوری، و درک مطلب از آن ها استفاده میکنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیده تر که به درک و فهم نیازمندند کاربرد دارد (پینتریچ، ۱۹۸۶).
مطالعات انجام شده در زمینه ویژگی های افراد خودتنظیم گر حاکی از آن است که این افراد در زمینه یادگیری خودانگیخته اند؛ اهداف تحصیلی واقع گرایانه ای برای خویش وضع میکنند؛ از راهبردهای کارآمد به منظور دستیابی به اهداف خود استفاده می نمایند؛ و در صورت لزوم راهبردهای مورد استفاده را اصلاح یا تغییر میدهند؛ و سعی در استفاده بهینه از منابع در دسترس مانند زمان، مکان، همسالان، والدین، معلمان و منابع کمکی از قبیل فیلم، ویدئو و کامپیوتر دارند و همواره سعی در ساخت و خلق و انتخاب محیط هایی را دارند که یادگیری را افزایش دهد (پینتریچ، ۱۹۸۶).
شکل ۲-۲- الگوی نظریه یادگیری خود تنظیمی پینتریچ و دی گروت
منظور از راهبردهای فراشناختی، مجموعه فرآیندهای برنامهریزی، بازبینی و اصلاح فعالیتهای شناختی است. تدابیر یادگیری، احاطه دانشآموز بر تکالیف دشوار و میزان پافشاری وی در انجام آنهاست. طبق نظریه یادگیری خودتنظیمی، فرآیندهای فراشناختی، تلاش و تدبیر دانشآموزان، خودتنظیمی را تشکیل میدهند. منظوراز خودتنظیمی این است که دانشآموزان مهارتهایی برای طراحی، کنترل و هدایت فرایند یادگیری خود دارند و تمایل دارند یادبگیرند، کل فرایند یادگیری را ارزیابی کنند و به آن بیندیشند. نتایج پژوهش پینتریچ و دیگروت (۱۹۹۰) نشان داد که خودتنظیمی، خودکارآمدی و اضطراب امتحان بهترین پیش بینی کننده های عملکرد تحصیلی هستند. همچنین خودکارآمدی در پسران و اضطراب امتحان در دختران به طور معنیداری بیشتر بود(پنتریچ، ۱۹۹۴).
۲-۱-۴- الگوی پیشرفت مهارت برنامهریزی
حال ما نحوه تنظیم مهارت برنامهریزی را با بهره گرفتن از توضیحات زیر شرح میدهیم:
-
- مانیتورینگ: نظارت (عامل، هدف، سطح)
- کنترل: کنترل (عامل، هدف، سطح)
در این قسمت نحوه مشاهده و بررسی شناخت فرد را از طریق برخی روشهای نشان داده شده در بالا توصیف میکنیم. بهعلاوه یک فراگیر، همان طور که در بالا اشاره شد شناخت خود و دیگران را در سطح کنترلی صورت میدهد. گروه، افرادی هستند که مشاهده و کنترل میکنند و هدف، ساختارهای آموزشی است که از طریق مشاهده گروه به دست میآید عدد گروه و هدف با تی و ال نشان داده شده که در آن مربی و (ال) به فراگیر اشاره دارد. ما یک سری سؤالات را مطرح میکنیم و نظریه مربی را به صورت زیر دنبال میکنیم:
-
- پرسش: بگویید (عامل، دیگران، جهت انجام)
- مشاوره: می خواهم (عامل، دیگران، جهت انجام)
ما تعریف میکنیم یک فرد از مربی یک سؤال میپرسد. زیرا مربی بر مبنای کاربرد آن پاسخ میدهد. در حالی که مربی از فرد میخواهد تا فعالیت شناختی مناسبی ارائه دهد. بنابرین ما اندرز را به صورت تعریف (۴) ارائه میکنیم. در حالی که سؤالات دانش آموزان در مرحلۀ اولیه حضور مربی ساده است. زیرا دانش آموزان فقط قادر به تشخیص مفاهیم غیر قابل مقایسه میباشند. ما آن را به صورت زیر توصیف میکنیم. ما اشاره داریم که:
-
- بگویید (ال، تی، نظارت (ال، ال، در حقیقت)