گروتبرگ(۱۹۹۴) برای نشان دادن چگونگی اکتساب و تحقق (اتمام) تکالیف هریک از مراحل رشد که بسیار مرتبط با تاب آوری است از مراحل اریکسون استفاده میکند . او اشاره میکند که سه منبع اصلی تاب آوری محیط تسهیلی بیرونی ، نیروهای درون روانی و مهارت های مقابله ای درونی هستند . این سه همان عناصر لازم در تحقق مرحله مقتضی تکاملی هستند . در کودکان به انجام رساندن مرحله خودمختاری اریکسون(۱۹۵۰) مستلزم این است که فردی “شیفته شما باشد” (برونفن برنر، ۱۹۷۷) ، کسی که عشق بی قید و شرط نشان میدهد ، نتیجتاَ احساس محبوب بودن و حس اعتبار یا عزت نفس مثبت ایجاد می شود(بائو تریند، ۱۹۸۹). عزت نفس مثبت در نهایت سبب تاب آوری می شود. گروتبرگ (۱۹۹۴) به همدلی (آگاهی و فهم شناختی هیجانات و دیدگاه های فرد دیگر و پاسخدهی نیابتی هیجانی) و رفتارهای معین اجتماعی که ماهیت تعاونی دارند(مثل همیاری، مشارکتی، سخاوت و همدلی) اشاره میکند. رفتارهای معین اجتماعی یکی از مشخصه هاس افراد تاب آور است اما آنچه رفتارهای معین اجتماعی را متفاوت میسازد به طور قابل توجهی بستگی به هنجارهای جامعه دارد (به نقل از شیخ زاده قولنجی، ۱۳۸۹).
بنابرین در نوجوانان تعاون با مطلوب اجتماعی ، خانواده یا جامعه منجر به افزایش تاب آوری می شود(راچمن، ۱۹۷۹) بلوم ، رسینک و جرمین(۱۹۹۱) کارها و مسئولیت های روزمره را برای تمایز عملکردهای مطلوب از نامطلوب دانستند. راتر (۱۹۷۹) نشان داد که چنین تجربیاتی در ارتقا دادن مکان کنترل درونی نوجوانان اهمیت زیادی دارد که این مکان کنترل درونی نیز کلید تاب آوری است (به نقل از شیخ زاده قولنجی، ۱۳۸۹).
گروتبرگ (۱۹۹۴) عوامل مؤثر اجتماعی در رشد را به طور اجمالی بیان میکند:
-
- تسری رفتاری(مثلاً تاثیرات همسالان)
-
- نهادی(مثلاَ تاثیر سازمان های دولتی)
- جامعه پذیری جمعی(مثلاَ بزرگسالان به عنوان عوامل مؤثر در تغییر اجتماعی و الگو برداری )
(به نقل از شیخ زاده قولنجی؛ ۱۳۸۹).
از آنجایی که تاب آوری به زبان ساده عبارت است از تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار، پیشینه پژوهشی مربوط به تاب آوری نشانگر آن است که مهارت های مقابله ای و مؤلفه های آن یکی از عوامل مهم تشکیل دهنده تاب آوری است، به طوری که پاسخ های مقابله ای ترکیبی از تلاش های شناختی ورفتاری در مدیریت استرس بوده و از ماهیت فرآیندی برخوردار است، بنابرین تاب آوری نه تنها یک حالت ایستا نمی باشد بلکه بسته به زمان و موقعیت های مختلف در معرض تغییر و تحول است. همچنین پاسخ های مقابله ای مورد استفاده از نحوه ارزیابی موقعیت ها از سوی افراد میباشد. برای مثال زمانی که افراد استرسورها را قابل کنترل و تغییرپذیر بدانند غالباً از سبک مقابله ای مسأله محور استفاده میکنند .در مقابل زمانی که استرسورهای غیرقابل کنترل ارزیابی شوند، راهبردهای هیجان محور به کار گرفته می شود، بنابرین به نظر میرسد که رشد تاب آوری متأثر از نحوه استفاده افراد از گروه مهارت های مقابله ای، نحوه ارزیابی موقعیت ها و رویکرد مقابله ای خاص میباشد. میلر معتقد است درمانگران در جهت رشد تاب آوری مراجعان بایستی به جای بررسی ضعفها و موانع بر نیرومندیهای شخصی و افزایش مهارت های مقابله ای و نحوه رسیدن به این توانمندی ها تأکید کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱۴ویژگیهای تاب آوری
نظریه های نخستین در مورد تاب آوری بر ویژگی های مرتبط با پیامدهای مثبت مواجهه با مصائب و ناملایمات زندگی تأکید داشتند. لوتار و همکاران(۲۰۰۰) این دسته از پژوهش ها بعدها عوامل حفاظتی بیرونی مانند مدارس کارآمد و روابط با بزرگسالان حمایت گر را نیز در بهبود تاب آوری مؤثر دانستند
کمپل، سیلس، کوهان و استین[۳۹]( ۲۰۰۶) ؛ نطریه های فعلی تاب آوری را سازه ای چند بعدی متشکل از متغیرهای سرشتی[۴۰] مانند مزاج [۴۱]و شخصیت همراه با مهارت های مخصوص مثل مهارت حل مسأله می دانند (به نقل از حدادی،بشارت، پور بهلول؛۱۳۸۹).
همسو با برداشت های عمومی در مطالعات اولیه این سازه نیز تصور می شود که تاب آوری خصیصه افراد فوق العاده است. اما پژوهش های اخیر نشان دادهاند که تاب آوری در انحصار افراد فوق العاده نیست و در افراد مختلف و سطوح متفاوت تحول شامل کودکی، نوجوانی، و بزرگسالی مشاهده می شود. البته غالب پژوهش های مربوط به تاب آوری در حوزه روانشناسی تحولی انجام شده است که عمدتاًً به بررسی ویژگیهای کودکان و نوجوانان که علیرغم مواجهه با خطرهای جدی به اختلالهای روانشناختی مبتلا شده اند، پرداختهاند(بشارت،صالحی،نادعلی و زبردست؛۱۳۸۹)
روانشناسان بالینی اخیراًً مدل هایی از تاب آوری را تحت شرایط فقدان[۴۲]، مصیبت[۴۳]، افسردگی و درد[۴۴] بررسی کردهاند. نتایج تاثرات مثبت، سازنده و محافظت کننده تاب آوری در مقاومت و مقابله موفق و انطباق رشدیافته با شرایط خطر و استرس زای فوق الذکر است. برعکس سطوح پایین و ضعیف تاب آوری با آسیب پذیری و اختلال های روانشناختی مرتبط است(حدادی و همکاران،۱۳۸۹)
بلوم[۴۵]، (۱۹۹۸)؛ راتر، (۱۹۹۵) در ارتباط با تاب آوری مباحث چندی وجود دارد و این مفهوم ویژگیهایی دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود: تاب آوری به عنوان صفت ذاتی یا به عنوان صلاحیت اکتسابی: یکی از مجادله ها و مباحثی که در ارتباط با تاب آوری مثل بسیاری از مفاهیم و سازههای دیگر روان شناسی وجود دارد، مبحث ذاتی یا اکتسابی بودن تاب آوری است. این مبحث در زمینه انجام مداخله ها برای افزایش و تغییر در آن نیز اهمیت دو چندانی مییابد. این مسئله منجر به این دیدگاه شد که تاب آوری تا حد زیادی توسط عوامل ذاتی تعیین میگردد و به طور نسبی تحت تأثیر رشد یا تعامل با محیط قرار نمی گیرد ولی تحقیقات بعدی این ایده مصونیت روانی را با نشان دادن اینکه در گستره ای که افراد بر موقعیت های دشوار غلبه میکنند ،محدودیت های آشکاری وجود دارد ؛رد کردهاند(به نقل از اویسی، ۱۳۹۰)
افراد تابآور نیز ممکن است تحت تأثیر استرسهایی که به حد کافی شدت دارند قرار بگیرند و تسلیم ناراحتیهای روانی و جسمی آن شوند. علاوه بر این فردی که در یک موقعیت از خود تابآوری نشان میدهد لزوماًً در سایر موقعیتها و زمینه ها موفق عمل نمیکند (هاروی[۴۶] و دلفابرو[۴۷]، ۲۰۰۴) تا زمانی که افراد از تجارب زندگی خود به منظور رشد اجتماعی و روان شناختی استفاده میکنند، به عنوان یک فرد بزرگسال میتوانند تاب آوری را یاد بگیرند. تحقیقات مربوط به سخت رویی نشان داده است که نوجوانان و بزرگسالان نیز میتوانند تاب آوری را بیاموزند ( مدی و خوشابا [۴۸]، ۲۰۰۵).
همچنین لوتار و همکاران (۲۰۰۰) اشاره کرده اند که به نظر میرسد محدودیت سنی برای رشد مثبت، تابآوری و سازگاری وجود نداشته باشد، بسته به موقعیت هایی که در زندگی برای افراد قابل تغییر است. همین طور استوارت، رید و مانگهام (۱۹۹۷) بر این باورند که تاب اوری در طول زمان تغییر میکند و می توان آن را در افراد ایجاد کرد و آن را از طریق عوامل حفاظتی افزایش داد ( لوتانز[۴۹]، ۲۰۰۲ ، به نقل از اویسی، ۱۳۹۰).