۵٫ آیا در ادراک حمایت اجتماعی بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟
۶٫ آیا میزان اضطراب مرگ بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟
۷- آیا نوع ریختهای ارزشی می توانند اضطراب مرگ را پیشبینی کنند؟
۱-۶- معرفی متغیرها
متغیرهای پیش بین : ارزشهای شخصی و حمایت اجتماعی
متغیر ملاک : اضطراب مرگ
۱-۷- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱- تعریف مفهومی
ارزشهای شخصی: ارزشها مفهومی مطلوب از هدفها، آرزوها، غایتها و شیوه های عملی که رفتارهای انتخابی افراد را جهت میدهد و در هر فرد متمایز از دیگری است (آلپورت[۳۴] و ورنون[۳۵] و لیندزی[۳۶]، ۱۹۷۰). به عقیده شوارتز[۳۷] (۲۰۰۲)، ارزشها اهداف فرا موقعیتی، مطلوب و متفاوت در اهمیت هستند که به عنوان اصول راهنمایی کننده در زندگی اشخاص عمل میکنند . ارزشها در انتخاب ،تفسیر و توجیه رفتار خود و دیگران به کار میروند و در جای دیگر ارزشها را بیان ادراکی الگو های پیچیده انتخاب رفتار میداند.
حمایت اجتماعی: حمایت اجتماعی اطلاعاتی است که شخص را به این باور راهنمایی می کند که مورد عشق و علاقه، تأیید و ارزش قرار گرفته و متعلق به شبکه ای از ارتباطات و وظایف متقابل است. این دو ویژگی تعلق به شبکه ارتباطی و داشتن تعهدات متقابل نسبت به یکدیگر، از عناصر حمایت اجتماعی محسوب میگردد (کوب[۳۸]،۱۹۷۶).
اضطراب مرگ: رایس[۳۹] (۲۰۰۹) اضطراب مرگ را به عنوان یک ترس غیرعادی و بزرگ از مرگ همراه با احساساتی از وحشت از مرگ یا دلهره هنگام فکر به فرایند مردن یا چیزهایی که پس از مرگ رخ می دهند، تعریف می کند.
۱-۷-۲- تعریف عملیاتی
ارزشهای شخصی: نمره ای که آزمودنی در هریک از خرده مؤلفه های زمینه یاب ارزشی شوارتز(SVS)دریافت میدارد و هرچه نمرات حاصل از هر مؤلفه بالاتر باشد نشان دهنده گرایش بیشتر به هریک از ارزشها میباشد.
حمایت اجتماعی: در این پژوهش حمایت اجتماعی ادراک شده آن چیزی است که مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی زیمت، داهلم، زمیت و فارلی[۴۰] (۱۹۸۸) میسنجد. حداقل نمره آزمودنی ۱۲ و حداکثر آن ۸۴ خواهد بود کسب نمره بالا در این مقیاس نشاندهنده ادراک بالای حمایت اجتماعی و کسب نمره پایین، نشاندهنده ادراک پایین حمایت اجتماعی است.
اضطراب مرگ: اضطراب مرگ شامل نمرهای است که فرد در مقیاس اضطراب مرگ[۴۱] تمپلر ۱۹۷۰( DAS)کسب می کند. حداقل نمره فرد صفر است که معادل عدم اضطراب مرگ فرد است و حداکثر نمره برابر با ۱۴ است که نشاندهنده اضطراب بالای فرد است.
فصل دوم
پیشینه پژوهش
ادبیات مربوط به موضوع پژوهش در سه بعد ارزشهای شخصی، حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ بررسی میشوند. از آنجا که مطالب مطرح شده در این زمینه بسیار وسیع و گسترده است، نگارنده به منظور جلوگیری از طولانی شدن بیش از حد و حفظ و یکپارچگی مطالب سعی نموده است تا به صورت گزینشی از منابع گوناگون بهره جوید. در این کوشش از عمده ترین هدفها یکی حفظ یکپارچگی و توالی منطقی مفاهیم و دیگری استفاده از منابع شایسته و قابل اعتماد را میتوان نام برد.
پس از طرح مباحث نظری به ادبیات پژوهشی و تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته و در آن جا نیز سعی شده است که به نوعی سیر تاریخی پژوهش های انجام شده حفظ گردد.
۲-۱- پیشینه نظری پژوهش
۲-۲- ارزشهای شخصی
در خلال چند دهه گذشته، روانشناسان، تحت تاثیر مطالعات انسان شناختی کلاکهون[۴۲] (۱۹۶۷)، رغبتهای رو به تزایدی را برای تحلیل تعیینکننده های فرهنگی رفتار از خود نشان داده اند. با گشوده شدن این دریچه برای مطالعه انسان، پژوهشگران برای پاسخگویی به مجموعه مسایلی که در پیش رو داشته اند، به مطالعه ارزشها به منزله اصلیترین شاخص های فرهنگ روی آوردهاند. ارزشهای انسانی به عنوان تجسمهای شناختی از هدفهای خواستنی و انتزاعی، فراموقعیتی و با رفتار ناوابستهاند. درجه اهمیت آن ها به منزله اصول راهنما در زندگی افراد و گروه ها متفاوتند و بر این اساس، افراد آنها را به گونه سلسله مراتبی رتبه بندی میکنند (شوارتز و همکاران، ۲۰۰۲ به نقل از دلخموش، ۱۳۸۵). ارزشها، از جمله مفاهیمی اند که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته اند. اگرچه ابتدا فیلسوفان به آن پرداختهاند، اما به تدریج با توجه به اهمیتشان، در بخش های مختلف معرفت بشری مطرح شدهاند و امروزه علوم متعددی، خود را نیازمند به شناخت آنها میدانند و از دیدگاه های گوناگون به آنها می پردازند(سفیری و شریفی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۱- تعریف ارزشهای شخصی
واژه ارزش یکی از واژگانی است که دارای قویترین، پیچیدهترین و مشکلترین معناهاست. فرهنگ واژگان فلسفی لالاند[۴۳] چهار معنای متمایز در ارتباط با چهار ویژگی اشیاء برای آن برمیشمارد:
۱٫ این که اشیاء تا چه حد مورد علاقه و مطلوب فرد یا گروهی از افراد معین است.
۲٫ این که تا چه حد اشیاء شایستگی تحسین و مطلوبیت را دارا هستند.
۳٫ این که تا چه حد هدفی را برآورده میسازند.
۴٫ این که در گروهی خاص و زمانی ویژه در برابر اشیاء چه مقدار کالایی که معیار سنجش به حساب میآیند، داده می شود (کرامتی مقدم، ۱۳۸۴).
شوارتز (۲۰۰۲) ارزشها را چنین تعریف می کند: ارزشها اهداف فراموقعیتی، مطلوب و متفاوت در اهمیت هستند که به عنوان اصول راهنمایی کننده در زندگی اشخاص عمل میکنند. ارزشها در انتخاب، تفسیر و توجیه رفتار خود و دیگران به کار میروند و در جای دیگر ارزشها را بیان ادراکی الگوهای پیچیده انتخاب رفتار میداند. رفیع پور (۱۳۷۸)، ارزش را یک نوع درجه بندی، طبقه بندی و امتیازبندی پدیده ها میداند از خوب تا بد یا از مثبت تا منفی.
لطف آبادی و نوروزی (۱۳۸۳) معتقدند که در نظام ارزشی به عنوان درونیترین لایه های شخصیت و هویت شکل دهنده پایه های نگرشی و رفتاری افراد است. بنا به نظر راکیچ[۴۴] ( ۱۹۷۳)، ” ارزشها ” ایدههای مطلق مثبت یا منفی ای هستند که به هیچ شیء یا موقعیت خاصی وابسته نمیشوند و نمایانگر باورهای شخص درباره شیوه های رفتاری هستند، ارزشها معیار بایدها و الزامات اند (دلخموش، ۱۳۸۵).
ارزشها عبارت از احکام و داوریهایی است که فرد در ترجیح دادن یا ندادن موضوع یا اشیاء صادر می کند. این داوری در پرتو ارزیابی او از این موضوعها یا اشیاست و این کار از تفاعل میان نیازهای فرد، معرفتها و تجربه های او با الگوهای چهارچوب فرهنگی که در آن زیست می کند، کامل می شود و از خلال آن، این تجربهها و معرفتها کسب می شود (ووس[۴۵]، ۲۰۰۲). در نهایت ارزشها الگوهای درونی و معیارهایی برای انتخاب و اعتقادات فردی و گروهی هستند که وظایف مهمی برای هر انسانی به عهده دارند. آنها راهنماهایی برای ادراک رفتار و تصمیم گیری های انسانها هستند و نقش مهمی در شکل گیری، حفظ شخصیت، شناخت نسبت به نیازهای فردی و روش برآورده کردن آنها ایفا میکنند. به طوری که ابراز نیاز هر انسان و نیز تعیین جهت او در زندگی بر اساس ارزشهایش صورت میگیرد (هافستد[۴۶]، ۲۰۰۱).
۲-۲-۲- منشا پیدایش ارزشها
در زمینه منشا ارزشها نظرات مختلفی ارائه شده است: