«از آن نظر که اعمال قواعد قدیمی حق شرط برای میثاق کافی نیست، دولتها معمولاً هیچ الزام قانونی را مبنی بر اعتراض به حق شرطها احساس نمیکنند. عدم اعتراض دولتها به معنای مطابقت یا مغایرت حق شرط با موضوع و هدف معاهده نیست، کشورها به ندرت اعتراض میکنند و آثار حقوقی اعتراض هم مشخص نیست بنابرین نباید پنداشت دولتی که اعتراض نمیکند معتقد به قابل پذیرش بودن حق شرط است» [۹۸]پس کمیته حقوق بشر دارای صلاحیت تشخیص سازگاری حق شرط با موضوع و هدف معاهده است. با توجه به مطالبی که در میثاق کمیته حقوق بشر مطرح شده می توان به این نتیجه رسید که کمیته باید گامهایی را بردارد که در معاهده ذکر نشده، کمیته حقوق بشر به عنوان رکن نظارتی میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی باید عملکرد میثاق را گسترش دهد تا کارایی حقوق مطرح شده در میثاق با حق شرط و به خصوص، حق شرط مغایر با موضوع و هدف کاهش نیابد، کمیته نه تنها حق دارد اقدامات مناسبی برای تعیین کارایی مقررات میثاق انجام دهد. بلکه وظیفه انجام این کار را نیز دارد. مبحثی که اغلب برای تکذیب نقش نهادهای نظارتی معاهدات حقوق بشری از جمله کمیته حقوق بشر به کار میرود آن است که این نهادها فاقد قدرت برای تصمیمگیریهای الزامآور هستند. [۹۹]هر چند کمیته حقوق بشر در نظریه عمومی (۵۲) ۲۴ خود اظهار میدارد که کمیته موظف به تعیین مجاز بودن حق شرط است، اما آشکارا عنوان نمیکند که آیا تصمیم در اینمورد برای کشور شرطگذار الزامآور است یا خیر؟ لیکن این بدان معنی نیست که هیچ مکانیزمی برای ملزم کردن دولت شرطگذار وجود ندارد. این امر حاکی از آن است که اگر دولت، تابع تصمیم کمیته حقوق بشر در مورد حق شرط نباشد، کمیته موضوع را به مجموع عمومی سازمان ملل ارجاع خواهد داد. [۱۰۰]به نظر میرسد، کمیته حقوق بشر برای توجیه صلاحیتش در خصوص مجاز بودن حق شرط ارائه شده از طرف دولت، بر ضرورت کارکردی خود تأکید دارد نه مبانی قانونی. بدیهی است مطابق میثاق هیچ گونه صلاحیت آشکاری برای تعیین سازگاری حق شرط ارائه شده از طرف دولت های عضو میثاق با موضوع و هدف معاهده، برای کمیته حقوق بشر در نظر گرفته نشده است.
حقوق بشر دارای ماهیتی پویا است و این پویایی در حق شرط های ارائه شده به این معاهدات نیز وارد شده است. کمیته نیز در زمینه صلاحیت تعیین حق شرط مجاز، از این دیدگاه حمایت میکند به عنوان مثال، ممکن است حق شرطی که طی تصویب معاهده بر ان وارد شده و از طرف سایر دولت ها به عنوان حق شرطی مجاز پذیرفته شده است در طول زمان به عنوان حق شرطی مغایر با موضوع و هدف معاهده تلقی شود. اما در این شرایط اگر دولت شرطگذار خودش از حق شرط صرف نظر نکند، سایر دولت ها که سابقا آن را تأیید نمودهاند نمی توانند به آن اعتراض کنند. اما کمیته حقوق بشر برخلاف دولتهای عضو پیماننامه ممکن است با تشخیص ناسازگار بودن حق شرط با موضوع و هدف معاهده و تعیین آثار حقوقی آن نسبت به این پویایی واکنش نشان دهد. با توجه به این ماهیت پویای حقوق بشر میتوان نتیجه گرفت که کمیته برای تشخیص حق شرطهایی که منطبق با موضوع و هدف معاهده نیست صالح است.
۲-۷-۳-۳-۴ صلاحیت تعیین آثار حقوقی حق شرطهای غیر مجاز
الف دیدگاه کمیته حقوق بشر
همان طور که بیان شد کمیته حقوق بشر در دومین نظریه خود بیان کرد که صلاحیت تعیین آثار حقوقی حق شرط نامعتبر را دارد و اثر حقوقی چنین شرطی را تفکیک آن از معاهده دانست. در واقع با ارائه چنین شرطی از جانب دولت، دولت شرطگذار عضو معاهده باقی میماند بدون آنکه از حق شرط ابرازی خود بهرهای ببرد. پس کمیته در صورت تشخیص حق شرطی به عنوان حق شرط غیر مجاز، آن را نامعتبر اعلام میکند. در حالی که دولت شرط گذار عضو میثاق باقی میماند. [۱۰۱]
ب. دیدگاه دولتهای عضو میثاق در خصوص تفکیک پذیری.
اظهار نظر کمیته حقوق بشر در خصوص آثار حقوقی شرطهای مغایر با موضوع و هدف معاهده باعث بروز واکنش دولتهای مخالف تفکیک پذیری شرط از معاهده شد. کشورهای فرانسه، آمریکا و بریتانیا به مخالفت با این نظریه کمیته حقوق بشر پرداختند.
دولت فرانسه رویکرد کمیته بشر را به دلیل مغایرت آن با مقررات کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات ، رد میکند. فرانسه درباره رویکرد تفکیک پذیری کمیته اظهار داشت:
«فرانسه این نظر را به طور کامل رد میکند و جمله اخیر (چنین حق شرطی معمولاً تفکیکپذیر است. بدین مفهوم که معاهده برای طرف شرطگذار بدون بهرهمندی از حق شرط، قابل اجرا خواهد بود) را مغایر با حقوق معاهدات میداند فرانسه معتقد است که معاهدات دارای هر ماهیتی که باشند مطابق با کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات کنترل میشوند، که بر اساس رضایت دولتها است و حقو شرط نیز از شرایطی است که دولتها با اعمال آن به پیوستن به معاهده رضایت دادهاند لازم است به این نکته نیز توجه نمود که اگر حق شرط، ناسازگار با هدف معاهده باشد، تنها راه حل آن است که اعلام نمود این رضایت معتبر نیست و دولت به عنوان طرف معاهده تلقی نخواهد شد» [۱۰۲]
بنابرین دولت فرانسه نیز با استناد به مقررات کنوانسیون وین به عنوان مبنای همه معاهدات رویکرد کمیته را رد نموده و اثر شرط ناسازگار با موضوع و هدف معاهده را خارج شدن دولت شرطگذار از عضویت در معاهده میداند.
دولت آمریکا رویکرد تفکیکپذیری کمیته حقوق بشر را کاملاً مغایر با اصول حقوقی شناخته شده دانست و حق شرطهای ارائه شده توسط دولت آمریکا را شرط اساسی پیوستن آن دولت به میثاق، عنوان کرد و در اعتراض به این نظریه اظهار داشت:
«حق شرطهای مطرح شده در سند تصویب آمریکا شرط اساسی پیوستن آن دولت به معاهده است و انفصال پذیر نیست. اگر این شروط نامعتبر تشخیص داده شوند، تصویب میثاق باطل خواهد شد». [۱۰۳]
بریتانیا نیز موضعی مشابه آمریکا اتخاذ نمود و تأکید کرد که موضع کمیته حقوق بشر مغایر با مقررات بینالمللی است. بریتانیا با توجه به رویکرد دیوان بینالمللی دادگستری بیان میکند: