محققی به نام پارسلی در کتابی به نام «تولید مثل در انسان» یادآور شده است، در بسیاری از حیوانات عمل جنسی به صورت غریزی صورت میگیرد. بعضی احتیاج به تعلیم و آموزش ندارد. حتی اگر حیوانی دور از اجتماع حیوانی و طبیعت باشد. بعد از بلوغ مانند سایر حیوانات انتخاب جفت کرده و با آن رقابت میکند؛ اما این مسئله در موجودات عالی فرق میکند. انسان و میمون برای برقراری رابطۀ جنسی لازم است که با تقلید یا آموزش این عمل را انجام دهند. از این مطلب این نکته استنباط میشود که برقراری رابطۀ جنسی لازم است که طرفین تحت آموزش قرار گیرند (همان منبع، ۱۳۷۷، ص ۴۶).
فروید میگوید :غریزه جنسی تنها انگیزه تشکیل خانواده و یگانه ضرورت ایجاد رابطه میان زن و مرد است، به حقیقت مسئله رابطه جنسی هرگز نباید جدا از عشق و محبت زناشویی باشد، این را نیز قبول داریم.
«زندگی های فاقد احساس جنسی شروع» هیچگاه به نیک بختی نینجامیده است؛ و خوشبخت زنان و مردانی که میتوانند در تمام دوران زندگی خود احساس جنسی مشروع، نشان دهند و آن را عاملی بس پر اهمیتی سالی بر سال های زندگی مشترکشان به شمار آورند (صدری، ۱۳۱۵، ص ۳۰).
غریزه ذات جانداران است و باید ارضاء شود. منتها در انسان به شکل مطلوب پس غریزه نفسانی تنها بد نیست بلکه هیچ کس نمیتواند معترض آن باشد، هیچ کس نمیتواند به اصل آن با بی اعتنایی حتی با بی احترامی بنگرد، بنابرین موضوع غریزه برای هر یک از زن و شوهر هم حق است و هم وظیفه و در این رهگذر، زیور و آرایش (جلوه نما) زن و محبت و عشق ورزی (نیاز و طلب) شوهر از عملیات دل انگیز دنیای زناشویی است. مگر نه باید حق خود را بشناسیم و به اندازۀ آن بهره مند باشیم ؟مگر نه اینکه باید حق دیگری را شناخته وظیفه خود را هر چه کاملتر نیکوتر انجام بدهیم؟ (همان منبع، ۱۳۷۵، ص ۴۱).
شنیدنی است که بدانیم : درتاریخ بشریت، کار غرایز جنسی اشکال مختلف به خود گرفته، مثلاً مذاهب بدون امور جنسی را به یک عمل آسمانی تلقی میکردند، بعدها امور جنسی را به عنوان وسیله ای در اختیار شیطان دانستند و آنوقت با ریاضت و امساک را تبلیغ کردند (همان منبع ۱۳۷۵، ص ۴۶).
قرآن کریم به ما یادآوری میکند و چنین تعلیم میدهد :
«خداوند از جنس خودتان برای شما همسرانی قرار داده، برای شما از همسرانتان، فرزندان و نوه ها و از طیبات به شما روزی داده، آیا به باطل ایمان میآورند و نعمت خدا را انکار میکنند.»
امام صادق (ع) می فرماید : «از لذیذترین کارها همبستر شدن با زنان است. منتها ازنظر دور نمی داریم که این قلب انسان است نه بدن او که افکار تزلزل ناپذیر ایجاد میکند»
این زیبایی و لذت معنوی آنگاه دقیق تر از همه میشود که با این حکمت، شرع مقدس اسلام بیشتر توجه کنیم در زندگی همسران، روزهای معذوریت زنان، ممنوع است، چرا؟
زیرا اگر این دستور رعایت نشود لذت صرفاً محدودۀ غرایز خواهد بو دو بعداً به زجرها و زشتی های ندامت بار و غیر قابل جبران تبدیل خواهد شد (همان منبع، ۱۳۷۵، ص ۵۱).
یکی از خواستههای تعیین کننده در رضایت زناشویی انگیزه جنسی است . هرچه رضایت جنسی افزایش یابد، خشنودی زناشویی بیشتر میشود.
به نظر میرسد که انگیزۀ جنس تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی و معنویات مربوط به نظامهای ارزش جوامع قرار میگیرد. جوامع غربی و نظامهای ارزش فردگرا به این انگیزه در امر مبادرت به ازدواج اولویت بیشتر میدهند، از سوی دیگر عامل جنسیت نیز در این امر دخالت دارد، یعنی رضایت جنس زن بستگی بیشتری به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و خصایص سنی شوهر دارد (کاظمی،۱۳۷۷، ص۲۶).
ظاهراًً هر چه رضایت جنسی مرد بیشتر باشد جامعه پذیری وی نیز افزایش مییابد، در هر حال زن و شوهر با ارضای انگیزه مذبور بر عزتنفس و احساس معمولی نیز نایل میشوند. وی بر حسب ظاهر نیز معمولی و خودشکوفایی برای رضایت زناشویی مرد مؤثر و مهمتر هستند.
شاید بر اساس معین دلایل اصولاً رضایت شوهران از پیوند زناشویی بیشتر است و سازش یافتگی آن ها در زندگی مشترک برجستگی افزونتری به انسان میدهد؛ یعنی معمولی، خودشکوفایی و رضایت جنسی آن ها بیشتر تأمین شده است (همان منبع،۱۳۷۷؛ ص ۳۰).
با این توضیح، رابطه میان رضایت از لحاظ جنسی، معمولی و خودشکوفائی با سازگاری زناشویی بستگی به دو عامل جنسیت و فرهنگ دارد.
وجود رابطه میان رضایت جنسی با سازش یافتگی زناشویی نشان میدهد که انگیزه جنسی یکی از انگیزه های بنیادی و پایه ای زوجین برای ازدواج و ایجاد (پیوند زناشویی است. امّا این انگیزه تحت الشعاع شرایط فرهنگی، آداب و رسوم و خصوصیات اجتماعی جوامع گوناگون قرار دارد (همان منبع، ۱۳۷۷، ص ۴۱).
در فرهنگ و آداب وسنن خاص کشورهای شرقی و جوامعی که به زندگی خانوادگی طایفه ای توجه دارند ارضای انگیزه ها و خواستههای غیر جنسی در ازدواج، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این جوامع ازدواج در شرایطی انجام میگیرد که خواستهها و تقاضاهای غیر جنسی ارضاء شوند؛ یعنی روابط زناشویی میتواند ادامه یابد، حتی اگر رضایت و خشنودی جنسی وجود نداشته باشد به نظر میرسد که عوامل اجتماعی ازدواج در شرق نیرومند که هستند و مردم بیشتری از استحکام پیوند زناشویی برخوردارند.
(برگرفته از کتاب پاسخ به مسائل جنسی و زناشویی مانا استوان، ابراهام استوان)
۲-۵-۲- اهمیت روابط جنسی
یکی از مؤلّفه های مهم رابطه زوجین، ممکن است رضایت از رابطه جنسی باشد. لومن[۱۰۱] و دیگران (۱۹۹۴) مطالعه ی وسیعی را با عنوان «روابط جنسی در آمریکا» انجام دادند و دریافتند رضایت جنسی و بهزیستی به طور جدانشدنی به هم مرتبط هستند. کریستوفر و اسپریچر[۱۰۲] (۲۰۰۰ (اظهار می کند گرچه دانش ما در مورد روابط جنسی زناشویی بیش از گذشته است ولی در این مورد که روابط جنسی چگونه بر زندگی زناشویی اثر میگذارد و در مورد ماهیت تأثیر و تأثّر آن با دیگر پدیدههای زناشویی دیدگاه محدودی داریم. روابط جنسی بخشی ضروری از بیشتر روابط صمیمی زن و مرد است تا جایی که در غالب جوامع، ازدواج با روابط جنسی آغاز میشود (اسپریچر[۱۰۳] و دیگران، ۲۰۰۶) اپت[۱۰۴] و دیگران (۱۹۹۴) اشاره میکنند که رابطه جنسی موضوعی است که در ادبیات پژوهشی مورد غفلت واقع شده است. در ایران، مؤلّفه های دیگر زناشویی به وفور موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما روابط جنسی به ندرت موردتوجه پژوهشگران بوده است. از طرف دیگر میزان بالای کژکاری جنسی در ازدواج، دلیل دیگر برای مطالعه ی روابط جنسی در زوجین است . پژوهش ها نشان میدهند که، سطوح بالای رضایت جنسی با کیفیت و پایداری بیشتر روابط جنسی همبسته است (اسپریچر و کیت ۲۰۰۴).