الف – نگهداری
۱ – دیدگاه فقهی
حضانت، نگهداری و حمایت از طفل و تأمین نیاز های جسمی و روانی او است. فقها بر این باورند که فرزندان در واقع امانتی از جانب خداوند نزد پدران و مادرانشان هستند و شایسته است به درستی و با دقت تمام از آن ها مراقبت کرده و در محافظت و مراقبت از جسم آن ها کوشا باشند[۵۹].
۲ – دیدگاه قانونی
مطابق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، پدر و مادر موظف هستند از فرزند خود نگاهداری نمایند. از نقطه نظر حقوقدانان، نگاهداری بهمعنای عام کلمه شامل همه کارهایی است که برای سرپرستی و مواظبت از کودک لازم است[۶۰]. نگاهداری باید به حدی باشد که لااقل صحّت جسمانی طفل تأمین گردد. بنابرین کلیه اقدامات لازم از قبیل محافظت از طفل در مقابل گرما و سرما، رعایت بهداشت جسمانی او و اجرای برنامه غذایی و آشامیدنی، تأمین لباس طفل[۶۱]و امثال آن، آن چه سن طفل اقتضای آن را دارد، و چنانچه طفل بیمار گردد بردن نزد پزشک متخصص و دادن دوا و پرستاری لازم از وظایف مربوط به نگاهداری طفل است. در هر سنی صغیر یک نوع نگهداری میخواهد که متناسب با طبیعت او میباشد[۶۲].
۳ – دیدگاه قانون حمایت از خانواده
بهموجب ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۵۳، دادگاه درصورت صدور گواهی عدم سازش ترتیب نگاهداری اطفال را معین میکند. ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ نیز به دادگاه این اختیار را داده تا درمورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال تصمیم بگیرد. این دو قانون درکنار واژه حضانت از نگهداری نام بردهاند و چنین برداشت میشود که در حضانت مسئلهای که در ابتدا مورد توجه قانونگذار واقع شده بحث حفاظت و نگهداری مادی از طفل است. بنابرین اولین تکلیفی که حضانت برعهده والدین میگذارد، مواظبت از کودک و حفاظت از او دربرابر خطرات مادی و حوادث و سوانحی است که جسم او را بهخطر میاندازد. همچنین پدر و مادر وظیفه دارند سلامت طفل را تأمین کرده و هر اقدامی که درجهت رشد و نمو فیزیکی او لازم بهعمل آورند.
ب – تربیت
۱ – دیدگاه فقهی
اسلام به دوران طفولیت توجه بسیاری نموده و شارع مقدس تأمین سعادت طفل را در سایه تمدن و تربیت اسلامی عملی میداند. فقها از حضانت سخن گفتهاند و ظاهر، آن است که مقصود فقها از کلمه حضانت معنای عامی است که شامل تربیت نیز میشود هرچند که به صورت مستقل از مسائل مربوط به آن بحث نکردهاند. مرحله کودکی مرحله تعلیم و تربیت است و آن چه که والدین یا معلم و دیگران به کودک میآموزند در قلب او نفوذ میکند[۶۳]. گفته شده حضانت، شرعاً تربیت کسی است که نمیتواند مستقلاً امور مربوط به خود را در آن چه به مصلحت او است اداره کند[۶۴]. تربیت، حقِ فرزندان است[۶۵]. والدین باید به فرزندانشان احکام اسلام را بیاموزند همچنین واجبات دینی را که هنگام بلوغ، مکلف به انجام آن ها میشوند مانند طهارت و نماز و روزه و همچنین دوری از محرمات و رذائلی که شارع مقدس به انجام آن ها حتی از جانب غیرمکلفین، راضی نیست مانند دزدی و زنا آموزش دهند و به تربیت آن ها به شیوه نیکو و با مهربانی بپردازند و آنان را به سعادت دنیوی و اخروی سوق دهند و فرزندانشان از هرآنچه که باعث انحراف و گمراهی آنان میشود حفظ کنند و بهعبارت دیگر به تربیت طفل بپردازند و اموری را که برای مصلحت طفل، ضرورری است به او آموزش دهند. پدر و مادر میتوانند با تربیت صحیح طفل، او را به توحید و معرفت رهنمون ساخته و موجب سعادتمندی او شوند و یا با تربیت نادرست موجب ضلالت و بدبختی او شوند؛ بنابرین مسئولیت والدین درقبال تربیت فرزندانشان بسیار عظیم و جدی است[۶۶].
۲ – دیدگاه قانونی
قانونگذار در ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی، تربیت را از وظایف پدر و مادر دانسته و همچنین آن را از عناصر حضانت میداند. واژه تربیت به پرورش و فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای انسانی دلالت میکند[۶۷]. هدایت کودک در شناسایی محیط و آموختن تجربه زندگی و عادات و رسوم آن و تأمین وسیله تحصیل و مانند اینها در شمار تکالیف مربوط به تربیت کودک است[۶۸].
تربیت طفل عبارت است از آموختن آداب اجتماعی و اخلاق متناسب با محیط خانوادگی او و همچنین کوشش در فرا گرفتن علم یا صنعت یا حرفه متناسب با زمان و وضعیت اجتماعی خانوادگی که بعداً بتواند به وسیله به دست آوردن عایدات کافی زندگانی خود را به رفاه بگذراند[۶۹]. این است که ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی میگوید :« ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن ها را مهمل بگذارند ».
۳ – دیدگاه قانون حمایت از خانواده
قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۵۳، در بحث حضانت از « تربیت » نام نبرده اما با توجه به اینکه بهموجب ماده ۱۲ این قانون، دادگاه با توجه به وضع اخلاقی ابوین، مسئول حضانت را مشخص میکند باید گفت که در این قانون نیز به وضع رو حی و اخلاقی کودک توجه شده و بر اساس ماده ۱۳ چنانچه وضعیت طفل از لحاظ اخلاقی در معرض خطر قرار گیرد، حضانت را به شخص دیگری محول میکند.
در قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱، در بحث حضانت در فصل پنجم در کنار واژه حضانت از نگهداری اطفال نام برده و در سایر مواد نیز همین رویه را پیش گرفته است و به نظر میرسد که تربیت طفل مورد توجه قانونگذار واقع نشده. اما قانون حمایت از خانواده به مصالح و منافع فرزندان توجه ویژهاین نموده و علاوهبر آن با اندکی دقت متوجه میشویم که در فصل هفتم که مقررات کیفری را بیان نموده به بحث تربیت نیز توجه کرده است. قانونگذار در ماده ۵۰، مجازات ازدواجی را که برخلاف مقررات ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی صورت گرفته بیان نموده و در تبصره این ماده، مسئول حضانت را عهدهدار تکالیف نگهداری، مراقبت و تربیت طفل دانسته است.
پ – رضاع
۱ – دیدگاه فقهی
رضاع بهمعنی شیر دادن است و نهایت مدت آن، دو سال کامل[۷۰] و کمترین زمان آن بیست و یک ماه میباشد[۷۱]. و لِبَأ نیز به اولین شیر هنگام تولد طفل[۷۲] یا تا سه روز پس از تولد[۷۳] گفته میشود. اکثر فقهای شیعه معتقدند که مادر مکلف نیست فرزند خود را شیر بدهد[۷۴] مگر هنگامی که مرضعه ای جز مادر طفل یافت نشود و یا پدر کودک از اجیر کردن مرضعه، ناتوان باشد که در این صورت شیر دادن به کودک بر مادر واجب می شود[۷۵]. از نظر امام خمینی شیر دادن به کودک چه به صورت مجانی و چه با اجرت بر مادر واجب نیست و این حکم درصورتی هم که مرضعه دیگری جز مادر یافت نشود اما از راههای دیگر که ضرری برای کودک ندارد بتوان او را حفظ و نگهداری کرد، جاری است[۷۶].