نظریه رشد اخلاقی کلبرگ، نقش شناخت و هیجان را تبیین میکند، اما در مراحل اولیه بر شناخت متمرکز است . نظریه های رسمی معاصر به این نتیجه گیری رسیده اند که مهارتهای منتج از تعامل عاطفی-شناختی ، ثبات (همسانی) بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی را تسهیل میکند. رست مدلی چهارجزئی از رشد اخلاقی ارائه داده است که عبارتند از: انگیزش اخلاقی[۹]۱، حساسیت اخلاقی[۱۰]۲، استدلال اخلاقی[۱۱]۳ و منش اخلاقی[۱۲]۴٫ این اجزا در قالب فرایندی چند بعدی عمل می کنندکه رشد اخلاقی را تسهیل کرده، آنگاه رفتار اخلاقی را تحریک می کند. رابطه بین این اجزا دقیق نیست و همین امر باعث می شودکه فرصت شناسایی فرایندهای تاثیرگذار بر رشد اخلاقی از بین برود (مورتون[۱۳]۵،۲۰۰۶).
مطالعات انجام گرفته تا امروز بر استدلال اخلاقی متمرکز هستند و استدلال اخلاقی به تنهایی ۲۰- ۱۰ درصد واریانس را در رفتار اخلاقی پیشبینی میکند ( توماس،۱۹۹۴،۲۰۰۰). رست درباره نیاز به سه جزء اضافی رشد اخلاقی، بحث جالبی را پیشنهاد میکند که این پیشبینی را ترقی می بخشد. رست این اجزاء را به صورت مستمر و پویا مفهوم سازی کرده که با هم در تعاملند و به انتخاب های(گزینه های) اخلاقی منجر می شود. بنابرین او این اجزا را به عنوان مهارتهایی درونی برای افراد ارزیابی نکرده است. با وجود این ، منطقی به نظر میرسد که مهارتهای موجود در هر جزء اخلاقی میتواند بررسی شود تا روش های پیشرفت اخلاقی را ارزیابی کند. اگرچه فرایندهای روانشناختی درونی، پیشبینی بهتری از رفتار (عمل) اخلافی را به دست نمی دهند، ولی محققان تا امروز، تنها رابطه بین این چهار جزء را ارزیابی کردهاند و به خاطر مشکلات اندازه گیری، تنها دو جزء به طور همزمان مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال، کاربرد مدل چهارجزئی در برنامه های آموزشی با موفقیت انجام شده است . نقل قول های اولیه از این کاربردها به این جمع بندی رسیده است که شواهد تجربی بیشتری نیاز است تا نشان دهدکه:۱) چگونه اجزاء به شکل بهتری تعریف عملیاتی میشوند؟ ۲)رابطه بین اجزاء چگونه است؟ ۳)رابطه بین اجزاء و مدلهای رشد اخلاقی چگونه است؟.
مدل معادلات ساختاری فعلی از جنبههای مختلف، منحصر به فرد است و با جزئیات توضیح داده می شود. اول اینکه دو نوع تاثیر در پیشبینی شایستگی قضاوت اخلاقی مطرح است :تاثیرات رشدی و تاثیرات هیجانی (عاطفی). دوم اینکه مدل حاضر میتواند در جهت فراخنای زندگی (کل عمر) همچون پیشرفت در جهت پیشبینی متغیر نتیجه (پیامد) شایستگی قضاوت اخلاقی، که بعدها اتفاق می افتد، برنامه ریزی شود. در نهایت مدل حاضر ، دو جهت گیری قبلی – یعنی ساختارگرایی شناختی و یادگیری شناختی،اجتماعی- را با هم ترکیب کند .
این مدل اولویت های اخلاقی را پیشبینی کرده که میتواند به دو بخش متغیرهای رشدی و هیجانی تقسیم شود .متغیرهای رشدی از سه جزء تشکیل شده اند که عبارتند از:
۱)کارکرد خانواده ۲) زندگی معنوی ۳) انتساب به منابع اخلاقی (به عنوان مثال دوستان و خانواده ). شمول این سه سازه در مدل، در پیشبینی رشد اخلاقی به وسیله تحقیقات قبلی حمایت شده است (به عنوان مثال بندا[۱۴]۱،۲۰۰۴، کینگ[۱۵]۲ و فاروو[۱۶]۳، ۲۰۰۲). موریس[۱۷]۴، رابینسون[۱۸]۵ و ایزنبرگ[۱۹]۶ (۲۰۰۶) در ارتباط با کارکرد خانواده، زندگی معنوی و انتساب به منابع قدرت و شایستگی قضاوت اخلاقی، رابطه بین رفتار ضد اجتماعی (به عنوان مثال :رفتار اخلاقی )، خانواده، دوستان و تاثیرات مذهبی را با تحقیقاتی نشان دادهاند.
سه جزء هیجانی :۱) همدلی ۲ ) شرم ۳ ) احساس گناه که هیجانات اخلاقی نامیده میشوند در مدل حاضر تبیین خواهند شد.
درمجموع با توجه به مبانی نظری (جهت گیری های یادگیر ی اجتماعی /شناخت اجتماعی و ساختارگرایی شناختی) و سوابق پژوهشی (پژوهش های محدود) تحقیق حاضر با عنوان” بررسی اولویت های اخلاقی و پیشبینی آن بر اساس متغیرهای رشدی وهیجانی” به دنبال آزمودن اثرات متغیرهای رشدی (کارکرد خانواده، زندگی معنوی، انتساب به منابع اخلاقی) و متغیرهای هیجانی (همدلی، شرم، احساس گناه) با توجه به متغیر جنسیت بوده است.
اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش، شناسایی رابطه بین متغیرهای رشدی، هیجانات اخلاقی و اولویت در قضاوت اخلاقی و ارائه مدلی جهت تبیین روابط این متغیرهاست.
اهداف دیگر:
-
- شناسایی نقش متغیرهای رشدی در پیشبینی اولویت های قضاوت اخلاقی.
-
- بررسی نقش متغیرهای هیجانات اخلاقی در پیشبینی اولویت های اخلاقی.
- مقایسه مدل علی مربوط به روابط میان متغیرهای رشدی، هیجانات رشد اخلاقی، و اولویت های قضاوت اخلاقی در دانش آموزان دختر و پسر
سوالات پژوهش
بر اساس الگوی مفهومی پیشنهاد شده، سوالات پژوهش به شرح زیر است:
-
- آیا متغیر های کارکرد خانواده، زندگی معنوی و انتساب به منابع اخلاقی به طور غیر مستقیم اولویت های قضاوت اخلاقی را تحت تاثیر قرار میدهد؟
-
- ) آیا متغیرهای همدلی ، شرم ، احساس گناه به طور علی و مستقیم اولویت های قضاوت اخلاقی را تحت تاثیر قرار میدهد؟
-
- آیا بین دوجنس از نظر کارکرد خانواده ، زندگی معنوی، انتساب به منابع اخلاقی و اولویت قضاوت اخلاقی تفاوت وجود دارد؟
-
- آیا بین دو جنس از نظر متغیرهای همدلی، شرم ، احساس گناه و اولویت قضاوت اخلاقی تفاوت وجود دارد؟
- آیا الگوی پیشنهادی برای تبیین اولویت اخلاقی نوجوانان با توجه به متغیرهای رشدی و هیجانی، مناسب است؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
کیفیت آموزش در سالهای اخیر در دوره دبیرستان مورد توجه قرارگرفته، و والدین و دانش آموزان می خواهند با توجه به هزینه های پرداختی، آموزش مناسبی به دست آورند. دوره دبیرستان، سهم قابل توجهی در رشد کلی دانش آموزان، به خصوص در استدلال اخلاقی دانش آموزان دارد. محیط های آموزشی میتواند نقش قابل توجهی در تحریک دانش آموزان به تفکر عمل اخلاقی داشته باشد. دانش آموزان دوره دبیرستان در مرحله شکل گیری هویت هستند و رشد هویت هم، ارتباط تنگاتنگی با آموزش مذهبی و اخلاقی دارد.
پژوهش حاضر از دو جهت کاربردی وبنیادی، دارای اهمیت است. از نظر کاربردی به دلیل اینکه اخلاق یکی از مقولات اساسی در زندگی انسان است و نبود یا آموزش نادرست آن میتواند برای قشرهای مختلف جامعه، بویژه برای دانش آموزان یا نوجوان دوره دبیرستان بسیار آسیب زا بوده، و خطراتی جدی برای فرد خانواده و جامعه داشته باشد و احتمال گرایش فرد را به رفتارهای ناشایست، ضد اجتماعی و بزهکارانه بیشتر میکند. بنابرین، تحقیق حاضر در این زمینه میتواند به برنامه ریزان کتب درسی ، معلمان و والدین کمک کند تا با اصول علمی به تربیت و رشد اخلاقی فرزندان بپردازند و از پیامدهای ناگوار تضعیف اخلاق در نوجوانان جلوگیری کنند.
از نظر بنیادی، ارائه مدلهای علی برای تبیین روابط علی میان متغیرهای رشدی و هیجانات اخلاقی در پیشبینی شایستگی قضاوت اخلاقی، به نظریه پردازی کمک میکند و فرضیه های مختلفی را برای آزمودن پیش روی محققان علاقه مند به حوزه تعلیم و تربیت ، به خصوص روانشناسی تربیتی وآموزشگاهی قرار میدهد. همچنین در این پژوهش، جنسیت نیز مورد توجه است و بررسی این متغیر می تواند نتایج قابل توجهی در برداشته باشد.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
- محیط خانوادگی ناکارآمد[۲۰]۱:
تعریف مفهومی