-
- ارزش ها و باورهای اساسی دمکراتیک را پذیرفته و مسئولیتپذیر باشند.
-
- در مورد مردم، تاریخ و سنت هایی که جوامع محلی، کشور و جهان ما را شکل بخشیدهاند از دانش و آگاهی لازم برخوردار است.
-
- در این مورد که ملت ما چگونه قانون اساسی، مؤسسات مدنی و فرآیندهای سیاسی را پایهگذاری کرده اند، آگاهی دارد.
- شهروند فعال از مسائل و وقایعی که مردم در سطوح مختلف محلی، منطقه ای،
ملی و جهانی متاثر میسازد، آگاه است.
-
- به طرح سوالات معنی دار می پردازد و قادر است اطلاعات و عقاید گوناگون را تحلیل کرده و ارزیابی نماید.
-
- این توانایی را دارد که با اعضای یک گروه همکاری اثربخشی داشته باشد.
- و در نهایت شهروند فعال به طور فعالانه در زندگی مدنی و اجتماعی خود مشارکت می کند (سینتیاند و سانگ[۵۴]، ۲۰۰۸).
بالطبع شناسایی و ترسیم و اهداف تعلیم و تربیت شهروندی در هر کشوری مستلزم کسب شناخت از مفهوم شهروند خوب و همچنین مؤلفه های شهروندی است. به عبارت دیگر در گام نخست باید دستاندرکاران تعلیم و تربیت شهروندی بدانند شهروند خوب کیست؟ و مؤلفه های شهروندی و بالطبع تربیت شهروندی کدام است؟
میتوان به این نکته اساسی اشاره داشت که که بک برنامه درسی شهروند خوب باید اهداف چندگانهای را تحقق بخشد. به عبارت دیگر برنامه درسی شهروندی باید فراگیران را در پرورش ویژگیهای چندگانه زیر کمک کرده و فرصتهای گوناگونی را برای پرورش مهارت ها نگرشها و ارزشهای فراگیران تدارک ببیند.
شکل ۲-۴ اهداف چندگانه تربیت شهروندی را به نمایش می گذارد.
شهروندی به تقویت انسجام و یگانگی از طریق ستودن شباهتها و تفاوتهایی که سبب اتحاد و توانمندشدنمان میگردد، میانجامد.
شهروندی به فراگیران درباره جامعه و اینکه چنین جامعه ای چگونه به نیازهای اجتماعی پاسخ میگوید، شناخت میدهد.
شهروندی کمک می کند تا فراگیران ارزشهای بنیادی مشترک را جهت ایجاد محیطی اخلاقی بنا نهند.
شهروندی بر اهمیت مراقبت از دیگران و توجه به مسائلی که دنیای امروز را در بر گرفته است، تأکید دارد.
شهروندی روح همدلی و همدردی را از طریق قوه تخیل در فراگیران پرورش میدهد.
شهروندی باعث شناخت حقوق و مسئولیت ها می شود و به کودکان برای ساختن دنیایی بهتر اطمینان میدهد.
شهروندی مهارت های ارتباطی را پرورش داده و کودکان را قادر میسازد تا دیدگاه های خود را ابراز دارند.
شکل (۲-۴) اهداف چندگانه تربیت شهروندی (هس، راو و برلسین[۵۵]، ۲۰۰۸(
۲-۱۴- رویکردهای سازماندهی محتوای برنامه درسی تربیت شهروندی
مروری بر ادبیات و منابع تخصصی حوزه مطالعات برنامه درسی نشان دهنده وجود رویکردهای مختلف نسبت به نحوه سازماندهی محتوای موضوعات گوناگون میباشد. در این قسمت عمدهترین این رویکردها به همراه چگونگی گنجاندن و سازماندهی موضوع تربیت شهروندی در قالب این رویکردها به بحث گذاشته می شود.
مهمترین رویکردهای سازماندهی محتوای یک برنامه درسی خاص عبارتند از: رویکردهای موضوعات مجزا[۵۶]، رویکرد بین موضوعی[۵۷] و رویکرد موضوع های عام یا گسترده[۵۸].
در رویکرد مبتنی بر موضوعات مجزا، محتوا به بخشهای کاملا مجزا نظیر ادبیات،تاریخ، جغرافیا و غیره تقسیم می شود. این نوع رویکرد باعث میگردد تا دانش آموزان با دقت محتوای ویژه ای را آموخته و توانایی تفکر و حل مسائل در آن موضوع خاص درآنان برانگیخته شود (فتحی، ۱۳۸۸). بر اساس این رویکرد تربیت شهروندی را می توان در قالب یک برنامه درسی مجزا ارائه کرد و شهروندان را به وسیله آموزش مستقیم شهروندی ازطریق گنجاندن عنوان درسی به همین نام- تربیت شهروندی- برای ورود به زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آماده کرد.
دومین رویکرد، رویکرد بین موضوعی میباشد. در این روش یک مطلب یا مفهوم انتخاب می شود که می تواند به چند موضوع درسی مربوط باشد. هر یک از موضوعات درسی مطلب یا مفهوم مورد نظر را به عنوان بخشی از برنامه درسی دانش آموز به بحث و مطالعه می گذارد (مهرمحمدی و همکاران، ۱۳۸۷). برای مثال ممکن است مؤلفهها و مفاهیم شهروندی از دیدگاه تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی بررسی شود.
سومین رویکرد، رویکردهای موضوعات عام یا گسترده میباشد. در اینگونه از طرح برنامه درسی تفکیک و مرزبندی بین موضوع های درسی به روشنی و وضوح گونه های پیشین به چشم نمی خورد. تاریخ، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی ترکیب شده اند تا دانش آموزان را در شناخت واقعیات جامعه اش کمک نماید (مهرمحمدی و همکاران، ۱۳۸۷). فلسفه اساسی این الگو عبارت است از ایجاد همبستگی و ارتباط بیشتربین مطالب مختلفی که دانش آموزان در برنامه های درسی مطالعه میکنند (فتحی، ۱۳۸۸).
در مطالعه دوم انجمن بینالمللی پیشرفت تحصیلی (IEA) که به موضوع تربیت شهروندی اختصاص داشت از معلمان خواسته شد تا میزان موفقیت خود را با رویکردهای مختلف سازماندهی برنامه درسی شهروندی اعلام نمایند. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین میزان حمایت مربوط به رویکرد تلفیق و درهم آمیختن شهروندی در قالب محتوا و موضوع علوم اجتماعی می شد. در صورتی که از رویکرد موضوعات مجزا و ارائه شهروندی در قالب چنین موضوعاتی حمایت کمتری صورت گرفت (کندی، ۲۰۰۸).
در مجموع همان طور که مطالعات مختلف نشان میدهد کشورهای مختلف رویکردهای چندگونه ای را نسبت به موضوع تربیت شهروندی اتخاذ کردهاند. با این وجود به نظر میرسد اتخاذ رویکرد کل گرا نسبت به این موضوع مناسبترین رویکرد باشد. به این صورت مدرسه خود عاملی برای تمرین شهروندی به حساب میآید. همچنان که دیویی معتقد است مدرسه جامعه کوچک است که در آن دانش آموزان به عنوان عناصر فعال کار میکنند و مدرسه محیطی برای یادگیری مشارکتی است و کلاس ها به عنوان آزمایشگاهی است که در آن ایده ال های خاص شهروندی و رفتار شهروندان توسط معلمان و شاگردان اجرا و مورد مشاهده قرار می گیرند (بیلریمور، ۱۹۹۳به نقل از برخورداری، ۱۳۸۱).