در طول بمباران روستاها که با ۵ بمب خوشه ای حاوی ۱۰۱۰ بمبک صورت گرفت حداقل ۸ غیر نظامی ظرف ۶ روش کشته شده و ۴ نفر دیگر بعدها به واسطه بمبک های عمل نکرده جان بافتند . با این حال باید تأکید کنیم بر اساس ماده ۵۱ بند ۸ پروتکل ۱ و به دنبال تخطی طالبان از قانون عمومی مربوط به انجام عملیات های نظامی با توجه به جمعیت آسیب دیده و تخطی از اصول تناسب بینالمللی می توان تمام این موارد را در قالب یک اصل در نظر گرفت و تمام اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از کشتار غیر نظامیات اتخاذ نمود .
همچنین در طی حمله ۱۴ دسامبر ۲۰۰۱ و بمباران پل خیر در یکی از شهرهای شمال عراق این ابهام وجود داشته که آیا اقدامات احتیاطی رعایت شده بود؟
۲)استفاده از بمب های خوشه ای:
در طول جنگ افغانستان از جبهه های هدایت شونده GPS استفاده گسترده شده است درطول سال ۲۰۰۱ و مارس ۲۰۰۲ آمریکا ۱۲۲۸ قطعه بمب خوشه ای حاوی ۲۴۸۵۶ بمبک در افغانستان مورد استفاده قرار داد.
(این برآورد توسط دیدبان حقوق بشر ارائه شده که در اسناد مربوط به حمله آمریکا – افغانستان اشاره شده است بر اساس آمارهای رسمی و موجود در انتهای نوامبر ۲۰۰۱ در مجموع ۶۰۰ بمب خوشه ای در افغانستان استفاده شده است. [۲۸۳]
یکی از سلاح هایی که نگرانی های عمیقی از رعایت یا عدم رعایت حقوق بشر دوستانه افغانستان به بار آورد استفاده از بمب های خوشه ای ۸۲Blu دایسی کاترز هستند که مخرب ترین بمب های غیرهسته ای محسوب میشوند که البته بر اساس گزارشات از این سلاح ها درمناطق غیرنظامی استفاده شده و به نظر میرسد استفاده از این سلاح ها در افغانستان با دقت زیادی صورت گرفته است.
بر اساس این مطالعه کاملاً مشخص است که در کنار عملیات های موفق نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا علیه افغانستان در طول نبردها این کشور امکان تخطی از قوانین بشر دوستانه بین الملل وجود داشته است .و پیشرفت نرم افزارهای جنگ هوایی به گزینش اهداف نظامی کمک میکند . به این ترتیب امکان جلوگیری از خطاهای فنی و یا خطای خلبان به وجود میآید . دسترسی به اطلاعات سری نیز ممکن است برای ارزیابی مسائلی مانند آسیب های جانبی و تناسب جنگی به طور کلی تر مفید باشد در نهایت یک نگرش باز نسبت به توضیح سیاست های هدایت کننده انتخاب در گزینش سلا های به کار رفته در تهدیدهای مختلف جنگی ممکن است به درک هر چه بهتر و ارزیابی سلاح های مشکوک مانند بمب های خوشه ای کمک کند که امکان کاربرد کورکورانه آن ها در جایی که نزدیک مناطق پر جمعیت باشند وجود دارد .
گفتار دوم:حملات هوایی رژیم بعثی عراق علیه ایران
الف)اهداف عراق از حمله به ایران
نیروی هوایی عراق، سحرگاه روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۱ تعداد زیادی از پایگاه های هوایی جمهوری اسلامی ایران را به طور ناگهانی مورد تهاجم قرار داد تا از یک سو نیروی هوایی ارتش اسلام را از تحرک در صحنه های نبرد بازدارد و از سوی دیگر زمینه را برای پیشروی نیروهای زمینی خود فراهم سازد. فرماندهان عراقی در این حمله غافلگیرانه از شگرد خلبانان اسرائیلی در جنگ ۱۹۲۷ اعراب و اسرائیل استفاده کردند. خلبانان اسرائیلی در آن زمان با مهارت تمام پایگاه های بی دفاع هوایی مصر، سوریه و اردن را مورد هدف قرار داده و به نتایج مثبتی دست یافتند، ولی حملات هوایی عراق به دلیل استقرار هواپیماهای ایرانی در آشیانه های مستحکم، عدم دقت در هدف گیری و عدم انفجار بسیاری از بمب ها و موشک ها ـ به علت دستکاری ضامن های آن ها توسط برخی از تکنسین های نیروی هوایی عراق ـ با شکست مواجه شد.در تاریخ ۱۲/۱/۵۹ صدام حسین، رئیس جمهوری عراق آمادگی کشورش را برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد و خواهان واگذاری جزایر ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی به عراق شد و در نهایت در ۵/۲/۵۹ نخستین حمله ارتش عراق به تأسیسات نفتی ایران در دهلران، که تا آغاز رسمی جنگ ۱۳ نوبت دیگر به تأسیسات مختلف نفتی حمله شد.
ب)بررسی ابعاد حقوقی حملات هوایی عراق علیه ایران
در این میان آنچه مورد توجه است و باید بررسی شود این است که دولت بعثی عراق در گزینش هدف در حملات چقدر به اصل تفکیک عمل نموده است اما آیا اصلاً وی پایبند به قوانین بشردوستانه بینالمللی بوده است؟ در اولین قدم حملات هوایی در ۱۶/۶/۱۳۵۹ پاسگاه های ایلام، قصرشیرین، خرمشهر، خسروآباد، نفت شهر، سومار را هدف قرار میدهد خب آنچه مسلم است پایگاه ها اهداف نظامی تلقی میشوند اما در آن زمان که حمله رو به گستردگی می رود و نظام جمهوری اسلامی که در حال ساماندهی اوضاع کشور خود بوده خود را با یک حمله سهمگین رو به رو می بیند اما عقب نمی نشیند و آماده دفاع از خاک سرزمین خود میکند روند حملات دولت عراق تغییر میکند در همان روزهای آغازین جنگ در ۳۱/۶/۵۹ ارتش عراق به محل تجمع مردم اسلام آباد غرب، حمله میکند که به شهادت ۵۰ تن منجر می شود. این نمونه بارز حمله به جمعیت غیرنظامیان محسوب می شود در همین تاریخ حمله به فرودگاه های ایران را مخصوصاً فرودگاه بینالمللی مهرآباد را داریم که همان طور که در موارد قبل بیان شد فرودگاه ها دارای کاربرد دوگانه هستند و در صورتی حمله به این مکانها مجاز است که محرز و مسلم شود که از آن ها استفاده نظامی می شود.[۲۸۴]
همچنین ارتش عراق ۲/۷/۵۹ مناطق نفت خیز و تأسیسات جزیره خارک را بمباران هوایی میکند اگر به دنبال توجیه برای مشروعیت این حملات باشیم تنها می توان این مناطق را از آن جهت که ممکن است به تقویت دولت از راه درآمدهای نفتی و تجهیز نظامی بیشتر آن دولت انجامد توجیح نمود اما ارتش عراق برای رسیدن به اهداف خود مکرراً مناطق مسکونی را بمباران کردهاست و موجبات کشته شدن غیرنظامیان را به صورت گسترده فراهم کردهاست و اصول اساسی و بنیادین بشردوستانه را زیر پا گذاشته است اقدامات احتیاطی هنگام حملات، اصل تناسب، گزینش هدف و تفکیک هدف را هرگز رعایت نکرده است به عنوان مثال در ۴/۷/۵۹ به مناطق مسکونی اهواز حمله هوایی نموده و منجر به کشته و زخمی شدن عده ای از غیرنظامیان شده است در ۱۵/۷/۵۹ مناطق مسکونی اندیمشک را بمباران میکند در ۲۴/۷/۵۹ مناطق مسکونی کرمانشاه را مورد بمباران هوایی قرار میدهد که ۱۳۱شهید و ده ها مجروح به جای میگذارد در ۱/۱۰/۵۹ شهر آبادان توسط هواپیماهای عراقی به شدت بمباران می شود و این بمبارانها به گونه ای بوده اند که هواپیما بر فراز شهرها به پرواز در آمده و بدون هدف خاصی شهرها را بمباران کورکورانه میکردند که مطابق قواعد بشردوستانه ممنوع اعلام شده بوده.