ماده ۳۱ آئین نامه اجرایی وصول مالیاتها مقرر نموده است که هرگاه مؤدی پس از انقضای ده روز از تاریخ توقیف اموال، طلب دولت را تأدیه ننماید اموال توقیف شده از طریق مزایده و انتشار آگهی فروخته شده و طلب دولت و کلیه هزینه های حاصل از فروش برداشته می شود مگراینکه راجع به پرداخت بدهی با قسمت اجرا توافق شود که در این صورت با اجازه وزارت امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت معینی که در هر حال از تاریخ ابلاغ مالیات قطعی بیش از سه سال نخواهد بود طبق سند رسمی و اخذ تضمین کافی تقسیط خواهد شد. همان طور که پیشتر اشاره شد وسائط نقلیه موتوری و نیز حق امتیاز تلفن را می توان در شمار اموال منقول قابل توقیف و قابل فروش آورد؛ ماده ۳۴ آئین نامه مذبور تصریح میدارد که اموال منقول بازداشت شده که قیمت مجموع آن بیش از سیصد هزار ریال نباشد بدون انتشار آگهی از طریق حراج فروخته خواهد شد. در ماده ۳۷ آئین نامه مذبور صراحتا آمده است که تصنیفات و تألیفات و ترجمه های چاپی که هنوز برای خرید و فروش منتشر نشده بدون رضایت مصنف یا مؤلف یا مترجم یا قائم مقام یا وراث قانونی آن ها به معرض فروش گذارده نمی شود. در ارتباط با روز فروش آئین نامه تصریح میکند که روز فروش باید طوری معین شود که فاصله بین انتشار آگهی فروش تا روز مذبور کمتر از ده روز نباشد و در مورد اموال سریع الفساد و یا اموالی که نگهداری آن باعث هزینه زیاد است می توان موعد را کمتر قرار داد.
پس از بررسی کیفیت اجرای حکم مالیاتی در ادامه به تبیین اجرای قرار تامین مالیاتی می پردازیم. طبق ماده ۱۶۱ قانون مالیاتهای مستقیم در مواردی که مالیات مؤدی هنوز قطعی نشده یا مراحل اجرایی آن طی نشده است بیم فرار از پرداخت مالیات می رود در این شرایط اداره امور مالیاتی مکلف است معادل همان مبلغ از اموال و وجوه مؤدی را که نزد وی و یا اشخاص ثالث موجود است تأمین کند در این صورت مؤدی و اشخاص ثالث پس از ابلاغ اخطار کتبی اداره امور مالیاتی حق نخواهند داشت اموال مورد تامین را از تصرف خود خارج کنند مگر اینکه معادل مبلغ مورد مطالبه تامین دهند و در صورت تخلف علاوه بر داشتن مسئولیت تضامنی و پرداخت مطالبات مذکور به حبس تادیبی از سه ماه تا دو سال محکوم خواهند شد؛ البته درصورتیکه قرار تأمین اجرا شود اما معلوم شود مؤدی مستحق پرداخت مالیات نبوده و در اثر اجرای قرار مذبور به او خسارت وارد شده است اداره امور مالیاتی مسئول بوده و متخلف مورد تعقیب انتظامی مالیاتی خواهد بود. ماده ۱۶۲ قانون مذبور درباره مسئولیت تضامنی اشخاص متعدد در پرداخت مالیات مقرر داشته است که در مواردیکه اشخاص متعدد مسئول پرداخت مالیات شناخته میشوند ادارات امور مالیاتی حق دارند به همه آن ها مجتمعا یا به هر یک جداگانه برای وصول مالیات مراجعه کنند و مراجعه به یکی از آن ها مانع مراجعه به دیگران نخواهد بود. لازم به ذکر است که هرگاه مؤدی تامین سپرده باشد تامین مذبور مانع از برداشت سایر اموال او که وصول مالیات از آن سهل تر باشد نیست و پس از وصول طلب دولت قسمت اجرا مکلف است فورا نسبت به رفع تأمین مربوطه اقدام نماید.
فصل دوم- تضمینات مربوط به وصول مالیات در نظام مالیاتی
مرحله وصول مالیات به عنوان آخرین مرحله مالیات از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا در این مرحله تمام اقدامات و عملیات مرحله قبل به نتیجه میرسد و موجب انتقال مالیات از جبیب مؤدیان به خزانه دولت می شود. بدیهی است که دستگاه مالیاتی باید در مرحله مذکور وسایلی مؤثر در اختیار داشته باشد تا مؤدی را به پرداخت مالیات ملزم نماید و در صورت خودداری وی بتواند مالیات متعلقه را مستقیما از اموال و دارایی های او برداشت نماید و با هر گونه اقدام مؤدی برای فرار از پرداخت مالیات برخورد نموده و جلوگیری بعمل آورد؛ قانونگذار در این راستا حقوق و امتیازاتی قابل توجه برای دستگاه مالیاتی پیشبینی نموده است که تحت عنوان تضمینات وصول مالیات به شرح ذیل مورد بررسی و تبیین قرار خواهیم داد.
مبحث اول- تضمینات مربوط به تمیز مؤدی از بدهکار مالیاتی
اصولا مؤدی در عین حال بدهکار مالیاتی است و باید شخصا بدهی مالیاتی خویش را بپردازد. در چنین حالتی تمیز بدهکار و مؤدی منتفی است؛ اما در مواردی قانونگذار به منظور تضمین بیشتر وصول مالیات، شخصی را که مؤدی نیست بدهکار مالیاتی می شناسد و پرداخت مالیات را از او مطالبه میکند در چنین فرضی است که تمیز بدهکار از مؤدی مالیاتی اهمیت دارد؛ ماده ۱۸۲ قانون مالیاتهای مستقیم در این خصوص مقرر میدارد کسانی که مطابق مقررات این قانون مکلف به پرداخت مالیات دیگران میباشند و همچنین هر کسی که پرداخت مالیات دیگری را تعهد و یا ضمانت نموده باشد و کسانی که بر اثر خودداری از مقررات این قانون مشمول جریمه ای شناخته شده اند در حکم مؤدی محسوب و از نظر وصول بدهی طبق مقررات قانون اجرای وصول مالیاتها با آن ها رفتار خواهد شد.این ماده به درستی کسانی که مؤدی واقعی نیستند و در حکم مؤدی محسوب و بدهکار مالیاتی شناخته میشوند را برشمرده است.
معمولا تمیز مؤدی از بدهکار مالیاتی در دو حالت اساسی ذیل اتفاق می افتد[۳۵]
الف- بر اساس تضامن (مسئولیت تضامنی در پرداخت مالیات)
ب- در صورت وصول مالیات از منبع توزیع درآمد
در این قسمت لازم است به بررسی و تبیین هر یک از موارد ذیل به صورت جداگانه بپردازیم.
الف- بر اساس تضامن( مسئولیت تضامنی در پرداخت مالیات)
مسئولیت تضامنی که نوعی مسئولیت مشترک است با توجه به ویژگی هایی که دارد ابزار و تضمینی مناسب برای وصول مالیاتها به شمارمی رود زیرا دامنه مسئولیت و مسئولین پرداخت مالیات را گسترده می کند به نحوی که به اداره اختیار میدهد که برای وصول مالیات به اشخاص متعدد منفردا و مجتمعا مراجعه نماید و رجوع به یکی از آن ها مانع مراجعه به سایرین نخواهد بود زیرا که در این نوع ضمان ذمه ای به ذمه دیگر ضمیمه می شود[۳۶] و برخلاف قاعده ضمان در قانون مدنی که نقل ذمه به ذمه است اما در اینجا ذمه مضمون عنه بری نمی شود بلکه ذمه ضامن نیز مانند مدیون اصلی مشغول میگردد لذا این نوع ضمان در تضمین پرداخت بدهی و نیز رعایت حقوق طلبکاران بسیار مفید فایده میباشد و به همین دلیل است که در قانون تجارت و از جمله اسناد تجاری مانند برات، سفته و چک این نوع ضمان پذیرفته شده است[۳۷].