رابطه بین عدالت و تعهد سازمانی به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. مطالعات متعددی از این نظریه حمایت میکنند که وضوح ارزیابی عملکرد به طور برجسته در ارتباط با تعهد، رضایت و انگیزه کارکنان با سازمان است. مطابق با مایر و همکاران (۱۹۹۷) مشارکت این وضوح نشان میدهد که سازمان متعهد به کارمندانش است. اگر فردی احساس کند که تصمیمی ناعادلانه است، به این تعهد واکنش نشان میدهد (Minai & mun, 2013).
۲-۴- تعهد سازمانی
مدیران سازمان ها به خوبی دریافته اند که مهمترین عامل کسب مزیت رقابتی، منابع انسانی سازمان هاست، از این رو توجه به مقوله تعهد و وفاداری منابع انسانی به سازمان و انجام هر چه بهتر نقش های اختصاص یافته به آن ها و حتی وظایف فرانقشی منابع انسانی، یکی از دغدغه های جدی مدیران سازمان هاست. تعهد سازمانی یک نگرش و یک حالت روانی است که نشان دهنده تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه فعالیت در یک سازمان است. در این بین تمایل، به معنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان است و نیاز به این معنی است که فرد به خاطر سرمایه گذاری هایی که در سازمان انجام داده، ناچار به ادامه خدمت در آن است. هم چنین الزام عبارت از دین، مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می بیند. از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است. بنابرین تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند (مجیدی،۱۳۷۷).
۲-۴-۱- مفهوم تعهد
تعهد را افراد مختلف به گونه های متفاوت تعریف کردهاند که ذیلاً برخی از آن ها مورد بررسی قرار میگیرد:
مرتضی مطهری، تعهد را به معنی پای بندی به اصول و قراردادهایی میداند که انسان نسبت به آن ها معتقد است و بیان میدارد: «فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و برای اهداف آن تلاش نماید». کانتر[۴۰] تعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی میداند. سالانکیک[۴۱] تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به عوامل و اقدامات فردی وی میداند، یعنی تعهد زمانی واقعیت پیدا میکند که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید (الحسینی، ۱۳۸۰).
مودی و همکارانش، تعهد را به عمل فراتر از وظایف مقرره اطلاق می نمایند. ابراز عملی تعهد، برای انجام دادن امور ضروری بوده مخصوصاً در مشاغل کلیدی و حساس، از اهمیت خاصی برخوردار است. کوک و وال نیز سه مفهوم « وفاداری»، «احساس هویت و شناسایی» و «آمادگی» را برای تعهد مطرح کردهاند(مجیدی، ۱۳۷۷).
۲-۴-۲- انواع تعهد
تعهد در سازمان به انواع مختلف نظیر، تعهد مکتبی، تعهد ملی، تعهد خو یشتن مدارانه، تعهد گروهی و تعهد سازمانی تقسیم می شود (الحسینی، ۱۳۸۰).
– تعهد مکتبی از تعلق به یک جهان بینی به وجود میآید. میزان تقید فرد به الزامات نگرشی و گرایش مکتبی منجر به تعهد اصول گرایانه یا سازش کارانه و یا معتدل و معقول می شود.
– تعهد ملی، همان حس ناشی از وطن دوستی است که فرد طی آن مصالح ملی و میهنی خویش را ملاک رفتار خود قرار میدهد.
– تعهد خویشتن مدارانه، از علاقه مندی بیش از اندازه فرد به منافع خود ناشی می شود و معمولاً افرادی که گرفتار کیش شخصیت و خود برتربینی و یا بی توجه به منافع دیگران و سازمان هستند از آن برخوردارند، لذا به تناسب محور بودن منافع فردی و ناسازگاری آن با منافع سازمان، ناهنجاری های رفتاری بروز پیدا میکند.
– تعهد گروهی، وابستگی فرد به گروه و ترجیح اهداف گروه، مشخصه اصلی این نوع تعهد است. تعهد گروهی میتواند در جهت تقویت فعالیت ها ی گروهی و یا پدیده گروه فکری، عمل کند. خاستگاه گروه اندیشی یا تعهد گروهی منفی، نیاز به حرمت داشتن، نیاز به اعتماد، کاهش فشار احساس گناه، نایل شدن به اهداف غیررسمی و احساس پیروی از شخصیت مافوق است. آثار زیانبار گروه اندیشی میتواند شامل مواردی هم چون: توهم آسیب ناپذیری، گریز از نقد منطقی، اجتناب از ارزیابی، یک سونگری و تعصب گروهی، کلیشه سازی غیرمعقول، اعمال فشار بر اعضاء، اغماض لغزش ها، توافق جمعی بی منطق، نادیده گرفتن اطلاعات مخالف، مسدودکردن سایر مجاری اطلاعات و تعصب روی کارکرد گذشته و تصمیمات اتخاذ شده باشد (الوانی، ۱۳۷۲).
۲-۴-۳- تعاریف تعهد سازمانی
ادبیات گسترده ای در رابطه با مفهوم تعهد سازمانی وجود دارد. اگرچه تعاریف متنوعی از تعهد ارائه شده است، اما عمومی ترین تعریف این عقیده است که تعهد عبارت است از، زنجیری که میان کارکنان و سازمان شکل گرفته است (Lee,1992).
تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است و یک فرایند مستمر است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوست آن نشان میدهند (مجیدی، ۱۳۷۷).
به عبارت دیگر تعهد سازمانی، نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان، نه شغلی که در آن مشغول به کارند، است و در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان، خود را مورد شناسایی قرار میدهد (زکی، ۱۳۸۳).
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان میباشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی برای ادامه خدمت در سازمان . نیاز یعنی فرد به دلیل سرمایه گذاری های که در سازمان کردهاست ناچار به ادامه خدمت در آن میباشد و الزام عبارت از دین، مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می بیند (رمزگویان و همکاران، ۱۳۹۲).
مودی تعهد سازمانی را به عنوان وابستگی عاطفی و روانی نسبت به سازمان در نظر می گیرند که بر اساس آن فردی که شدیداًً متعهد است، هویت خود را با سازمان معین میکند، در سازمان مشارکت میکند و در آن درگیر می شود و از عضویت در سازمان لذّت میبرد. تعهد سازمانی را می توان به طور ساده، اعتقاد به ارزش ها و اهداف سازمان، احساس وفاداری به سازمان، الزام اخلاقی، تمایل قلبی و احساس نیاز به ماندن در سازمان تعریف کرد (دهقانیان همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۴-۴- انواع تعهد سازمانی
می یر و آلن(۱۹۹۱) مقیاسی را برای اندازه گیری (تعریف عملیاتی) ماهیت چند بعدی تعهد در سه بخش مجزا طراحی کردهاند که عبارتند از:
۱- تعهد عاطفی: به احساس تعلق داشتن و وابستگی به سازمان بر میگردد و به ویژگی های شخصی، ساختار سازمانی و تجربیات کاری نظیر میزان حقوق، نحوه سرپرستی، روشنی نقش، و تنوع مهارتها ارتباط دارد. کارمندانی که تعهد عاطفی بالاتری دارند، به ارزش هایشان بیش تر پایبندند و خود را نسبت به تحقق اهداف سازمان متعهد می بینند.