۲-۳-۵ پیامدهای مثبت اشتغال بانوان
موارد زیر را میتوان از پیامدهای مثبت اشتغال بانوان برشمرد.
۱- کاهش نرخ رشد جمعیت به لحاظ آگاهیهای فردی و اجتماعی زنان و محدود شدن تعداد افراد خانواده که منجر به افزایش سطح خدمات آموزشی، اقتصادی و تربیتی خانواده به فرزندان خواهد شد.
۲- افزایش آگاهی و بینش اجتماعی و نهایتاً ایجاد روحیه اعتماد به نفس و استقلال فکری و روحی در زنان.
۳- شکوفایی استعداد و ابراز وجود به صورت مثبت، داشتن خود پنداری مثبت، رشد و پرورش شخصیت و رفع نیازهای روانی.
۴- کمک به جبران بخشی از هزینههای زندگی و تأثیر آن بر ارتقاء سطح بهداشت، آموزش و… خانواده و استحکام یافتن خانواده از طریق تأمین نیازهای ضروری.
۵- تقویت روحیه مقاومت و اتکاء به خود در بین بچّهها و آماده سازی آنها برای جامعه و زندگی آیندهی خودشان.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۶- ارتقاء پایگاه حقوقی و حفظ منزلت زن به نحو قابل توجه.
۷- ارتقاء و آگاهی نسبت به مسایل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه و ایجاد روحیه مشارکت جدی در رفع آنها در سطح خانواده و اجتماع.
۸- آشنایی بیشتر با روشهای ارتقاء بهره وری از امکانات مادی و معنوی خانواده و جامعه و نیز تلاش در جهت افزایش بهره وری.
۹- توانمند شدن زنان در کمک به حل مشکلات آموزشی، اخلاقی و تربیت فرزندان.
۱۰- ارتقاء توان مدیریت و ایجاد زمینه جهت اعمال آن در خانواده در تصمیم گیریهای اساسی خانواده.
۱۱- کمک به رشد و توسعه فرهنگی – اجتماعی کشور از طریق تخصص و مهارتهای بانوان.
۱۲- استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی.
۱۳- تأمین اجتماعی زنان در مواقع بروز بحرانهای مختلف درسنین پیری، بیماری و از کار افتادگی (لطیفپور، ۱۳۸۸: ۱۰۱).
۲-۳-۶- پیامدهای منفی اشتغال بانوان
از جمله پیامدهای منفی اشتغال بانوان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- تحمیلی طاقت فرسا بر زنان: به نظر میرسد پذیرش اشتغال برای زنان به معنای زیر بار مسئولیتی مضاعف رفتن و قبول نقشهای متعدد و احیاناً متعارض است؛ زیرا زنان بنابر تعهد عاطفی و اخلاقی خودشان، هیچ گاه از زیر بار مسئولیتهای همسری و مادری شانه خالی نمی کنند، لذا اشتغال برای آنان تحمیلی فوق طاقت است و میتواند اضطراب، فشار روانی و… را به دنبال داشته باشد. برخی از جامعه شناسان تصریح میکنند که اشتغال مادران در خارج از منزل بر مسئولیت آنان به طور ناعادلانه افزوده است (روان شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ، ج ۲ ، ص ۸۶۳).
۲- سست شدن کانون خانواده: رابطه اشتغال زنان و طلاق از مباحثی است که باید بیشتر مورد دقت قرار گیرد. در بررسی عوامل زمینه ساز جدایی و گسیختن خانواده، به سستی و سردی روابط عاطفی از مدتها قبل از طلاق بر میخوریم، افزون بر این، خستگی ناشی از کار و پیامدهای آن مزید برعلت میشود و به صورت تدریجی خانهای که قبلاً آرامشگاه و محل تأمین نیازهای متقابل زن و شوهر بود، اکنون مبدل به استراحتگاه دو کارمند میشود که ساعت هایی را صرفاً برای آماده شدن کار فردا در زیر یک سقف و چه بسا در دو اتاق جداگانه به سر میبرند و بالاخره جدایی روانی، طلاق و جدایی فیزیکی را به دنبال دارد.
۳- تأثیر اشتغال زنان بر بیکاری مردان وتأخیر در ازدواج آنها: تأخیر در ازدواج و بیکاری دو مشکل عمده فرهنگی و اجتماعی کنونی ماست. این دو مشکل، علل و عوامل متعددی دارد، یکی از عوامل مؤثر در ایجاد این دو مشکل، اشتغال زنان میباشد، زیرا با اختصاص یک فرصت شغلی توسط یک زن، طبیعتاً یک مرد از بدست آوردن یک فرصت شغلی بازمی ماند ( البته شغل هایی که خاص زنان نباشد مثل مامایی و… ) و مرد بیکار امکان ازدواج برایش فراهم نمی شود و از طرف دیگر توقعات زنان شاغل زیاد میشود و اکثریت قریب به اتفاق آنان حاضر به ازدواج با مردان بیکار نیستند. پیامد آن، معضلات، مفاسد و مشکلات فراوان فرهنگی و اجتماعی است که دامنگیر جامعه و به خصوص جامعهی زنان میشود زیرا آثار منفی روحی و روانی تأخیر در ازدواج بیشتر متوجه زنان و دختران است تا مردان و پسران. بنابراین اگر اینگونه فرصتهای شغلی به مردان اختصاص داده شود هم مشکل بیکاری مردان که خود را مسئول تأمین هزینه زندگی میدانند و هم مشکل ازدواج جوانان تا حدود زیادی حل میشود (روان شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ، ج ۲، ص۸۶۴).
۴- مشاغل تمام وقت و طولانی، فرصت ارتباط با اعضای خانواده را کاهش داده و در سنین کودکی که فرزندان نیازمند ارتباطهای کلامی و حسی میباشند باعث بروز محرومیتهای عاطفی و سوء تغذیه روانی میگردند، مگر آنکه این نقیصه را از طریق سازمانهای مکمل، نظیر مهدکودکهای نزدیک به محل کار یا از طریق بستگان نزدیک نظیر مادربزرگها بتوان جبران نمود. ( این گونه نگهداری هم مشکلات خاص خود را در بر خواهد داشت).
۵- گسترش اختلافات خانوادگی در صورت فقدان هماهنگی لازم بین زن و مرد و ایجاد عدم تعادل میان نوع شغل و مسئولیتهای مادری و همسری.
۶- خستگی جسمی و روحی زنان شاغل به واسطه تلاش مضاعف آنان برای برآورده کردن انتظارات خانوادگی و اجتماعی (جزنی، ۱۳۸۰).
۷- موضع گیری و حساس شدن زوجین نسبت به یکدیگر در منزل به علت فروخوردن خشم ناشی از تبعات کار بیرون از منزل وکاهش توان و ظرفیت جسمی و روحی آنان.
۸- عدم درک متقابل زن و مرد نسبت به حدود وظایف و مسئولیتهای یکدیگر و فقدان سازمانهای زیر بنایی و مکمل که بتواند جانیشن مادر شوند.
۹- کم ارزش قائل شدن برای نقش خطیر خانه داری و تربیت فرزندان و عدم توانایی زن درآنجام توأمان کار بیرون و داخل خانه.
این موارد از جمله پیامدهای منفی اشتغال بانوان هستند که باید با برنامه ریزی دقیق از بروز عوارض ناشی از آنها جلوگیری کرد (جزنی، ۱۳۸۰).
۲-۴- تعارض شغلی – خانوادگی اشتغال زنان
کار و خانواده دو نهاد اجتماعی مهم برای فرد و جامعه اند و نخستین لازمهی حفظ نظم و ثبات اجتماعی و سلامت فرد، عملکرد موزون و کار آمد این دو نهاد است. این امر در جامعهی امروزی که امکان گسترش نقشهای متفاوت اجتماعی برای هر یک از اعضای جامعه به نسبت فراهم است واقعیتی اجتناب ناپذیراست. اما گاهی وقت نقشها به علت عدم ایفای هم زمان توسط کنشگر دچار تعارض میشوند که پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت.
تعارض نقش در جائی که شخص ملزم به آنجام نقشهای اجتماعی متعدد، و رفتارهای ناهماهنگ است اتفاق میافتد. هنگامی که دیگران ادراک یا توقعات مختلف از نقش یک شخص دارند، آن شخص به سوی تعارض نقش کشیده میشود، زیرا دشوار است که به یک دسته از چشم داشتها پاسخ گفت بی آنکه دستهی دیگر را مد نظر قرار نداد نگاهی به این تعاریف معلوم میکند که نقش ها، هیچگاه فی نفسه و به طور مطلق، جدای از کنشگرانی که آنها را ایفا میکنند با هم تعارضی ندارند،… اما اغلب تعارض بین نقشها زمانی رخ میدهد که کنشگر در موقیعتی است که قادر نیست به صورت هم زمان دو نقش را ایفا کند، به زبان ساده تر چون کنشگر درمی یابد که ایفای وظایف وتکالیف ناشی از پاسخ به توقعات یک نقش با نقش دیگر، تزاحم و تخالف دارد او بی آنکه پاسخ به انتظار یک نقش معین را فرو گذارد یا نسبت به آن تساهل ورزد، قادر به ایفای وظایف خود در نقش دیگر نیست، دچار تعارض میشود، زیرا میبایست میان این دو نقش دست به انتخاب زد، حال آنکه از او انتظار میرود به هر دو نقش پاسخ بگوید. تعارض نقشهای شغلی و خانوادگی نوع ویژهای از تعارض بین نقشهاست که فرد را به طور هم زمان با تقاضاهای متفاوت ناسازگار ناشی از مسئولیتهای کاری و مسئولیتهای خانوادگی درگیر میسازد (خالد، ۱۳۸۵ش ، ص ۱۵، به نقل از مجله (Davis,bid, p451)).
۲-۵- مشاغلی که حضور زنان در آن، مفید تر است
قبل از واردشدن به موضوع مشاغل لازم و ضروری برای زنان دو سؤال مطرح میشود:
۱-آیا آفرینش و طبعیت جسمی و روانی زن برای کار بیرون از خانه سازگاری دارد؟
۲- آیا زن باید درصنعت ،کشاورزی، تجارت و امورخدماتی حضوری فعال داشته باشد؟
روشن است که مهمترین وظیفهی زن ایفای نقش مادری و تربیت فرزندان و تدبیر امور منزل است. کاری که از ازل برای وجود و بقای جامعه، امری ضروری و حیاتی بوده است. بنابراین بهتر است اشتغال زن متناسب با شئونات زنانه طراحی گردد، به گونهای که به روح و جسم او آسیب نرسد ،البته این حرف به معنای دور کردن زن از اجتماع نیست چون در آن صورت دیگر نباید به ایجاد تسهیلات برای اشتغال زنان بیندیشیم، اگر آنگونه که اسلام مقدر کرده است، یک مرد در محیط خانه، با زن معاشرت به « معروف» داشته باشد و جامعهی اسلامی و قوانین حقوقی، شغل خانگی زن را نه تنها از لحاظ معنوی، بلکه از جنبهی مادی به رسمیت بشناسد بسیاری از زنان شاغل ترجیح میدهند در محیط خانه کار کنند و از کار کردن در بیرون از منزل صرف نظر نمایند. برخی معتقدند مشاغل زنان به دلیل مسئولیتهای ناشی از وظایف خانوادگی که به لحاظ تقسیم جنسیتی کار، وظیفه اصلی و اولیه زنان بشمار میرود، نوعاً محدود و منحصر به شغل هایی است که حداکثر تطابق وکمترین تعارض را با وظایف آنها به عنوان همسر و مادر داشته باشد. در واقع، این امر به صورت یک باور فرهنگی، این انتظار را در عموم اعضاء جامعه و از جمله زنان برمی انگیزد که «زنان به سوی مشاغلی گرایش پیدا کنند که بتواند انتظار جامعه را به عنوان یک زن خانه دار در عین کسب درآمد برای خانواده برآورده نماید، بدین ترتیب فضای فرهنگی جامعه در مورد اشتغال زنان، مهم ترین وظیفه زن را خانه داری [و تربیت فرزند] میداند. انتظار دارد که در صورت عدم تمایل شوهر، زن کارش را رها کند. انتخاب شغل نیز با هدف اصلی کمک به اقتصاد خانواده صورت میگیرد و شغلهای پسندیده برای زنان به ترتیب اهمیت معلمی و پزشکی است.( خالد ، خانواده ، کار- جنسیت – ، ۱۳۸۵ش ، صص ۲۱۶و۲۱۵).
در نظام ارزشی اسلام، ارزش مطلق، اطاعت و بندگی خدا است، لذا اگر زن در راه اطاعت خدا و برای کسب رضایت الهی آنجام وظیفه نماید بالاترین ارزشها نصیب وی خواهد شد و به کمال خواهد رسید. آیت اله جواد آملی میفرماید: « قضاوت ومرجعیت منصب است نه کمال، وخداوند کارهای اجرائی را متناسب با ساختار وجودی انسان تقسیم کرده است. حتی نبوت و رسالت کارهای اجرائی است… اما شغلها و مناصب و فعالیتهای اجتماعی، که به هیج وجه نمی تواند نمایانگر کمال باشند، برحسب ساختار بدن و شرایط و نیاز تقسیم میشود. (جوادی آملی ، زن در آینه جلال وجمال ، ۱۳۸۷ش، ص ۳۲۳).
علامه طباطبائی (ره) این مطلب را چنین تبیین فرموده اند: « اسلام محرومیت زنان را از بعض مناصب مهمل نگذاشته، وآن را جبران کرده است و مزایا و فضایلی به آنها داده که در آن افتخاراتی حقیقی هست، خدایی که ارزش هر یک از فضایل را آن طور که هست میشناسد، و برای سلوک هر انسانی مسلکی را معین نموده و او را به پیمودن آن مسلک تشویق نموده ،و برای پیمودن خطی که برایش ترسیم کرده بها و ارزشی معین کرده ،و در نتیجه هیچ خطی برخط دیگری برتری ندارد، و فضیلت آن مردی که در معرکه قتال حاضر میشود و با کمال سخاوت خون خود را ایثار میکند، از فضیلت زنی که وظیفه شوهرداریش را آنجام میدهد برتر نیست [همان گونه که پیامبر اکرم (ص) فرمود: جهادُ الْمَرْئهَ حُسْنُ التَّبَعُّلْ ] (حر العاملی ، وسائل الشیعه ۱۴۰۹ق ، ج ۱۴ ، ص ۱۶۲)و نیز آن مرد حاکمی که سرپرستی جامعه را برعهده گرفته، و چرخ جامعه را میچرخاند، وآن مردی که بر مسند قضا تکیه زده، هیچ برتری نسبت به زنی که کودکش را تر و خشک میکند ندارد.چون این منصبها زمانی ارزش پیدا میکند و زمانی اثر خود را میبخشد و وقتی تعبد به آن برای صاحبش صحیح و مشروع میگردد، که صاحبش در پذیرفتن آن نوعی ایثارکرده باشد، و به خاطر رضای خدا این بار سنگین را به دوش بکشد و اگر به زن بگویند تو باید در خانه بمانی و نسل را تربیت کنی، او نیز به خاطر خدا قبول کند ،هیچ تناقضی هم در این دو قسم حکم نمی بیند.( طباطبائی ، تفسیر المیزان ، ج۴ ، صص ۵۵۵ تا ۵۵۸ با تلخیص).
در این قسمت به تعدادی از مشاغلی که با طبیعت روحی و جسمی زنان سازگاری دارد و در واقع ادامهی نقشهای سنتی آن هاست اشاره میکنیم:
۱- آموزش و تعلیم: در هیچ آیینی به اندازه دین مقدس اسلام بر فضیلت علم اندوزی و آموزش آن تأکید نگردیده است. یکی از اهداف رسالت پیامبر اعظم(ص) تعلیم علم و حکمت بود(… وَ یُعَلّمَهُمُ الْکتابَ والحکمَه…).( جمعه ، آیه ۲). احادیث مهم ومشهوری از رسول اکرم(ص) در این زمینه به ما رسیده که برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم: « اِنّی بُعِثتُ مُعَلَّماً » (به درستی که من معلم برانگیخته شده ام). آن حضرت تعلیم و تعلم را به هیچ مکانی محدود نکرده است همانگونه که فرمود: « طَلَبُ الْعِلْم وَ لَوْ بِالصّین » ( به دنبال علم بروید حتی اگر در چین باشد) همچنین طلب علم را محدود به زمان خاصی نکردند همچنان که فرمودند: : « طَلَبُ الْعِلْم مِنَ الْمَهْد اِلَی اللَحْد» ( از گهوار تا گور به دنبال علم اندوزی باشید) یعنی از زمان تولد تا مرگ از آموختن علم دست برندارید، وهمچنین طلب علم را محدود به جنسیت خاصی نکردند همانطور که فرمودند: « طَلَبُ الْعِلْم فَریضَهٌ علی کلَّ مُسلمٍ و مُسلِمه » (مجلسی ، بحار الانوار ، ۱۳۷۴ ش ، ج ۱، ص۱۷۷ )دانش اندوزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. بنابراین تعلیم و تعلم در هر شرایطی و در تمام موضوعاتی که برای کمال انسانی و جامعه اسلامی لازم و ضروری باشد بر همهی مسلمانان اعم از زن و مرد واجب است.
۲- بهداشت و درمان: ضرورت و لزوم حضور زنان در این بخش بیشتر از دیگر بخشها احساس میشود، زیرا اهمیت و نیازمندی و حساسیت این بخش بیشتر است چون پزشکی زنان ابعاد بسیار گستردهای دارد و در بعضی موارد مستلزم تماس زن با مرد نامحرم است که در چنین مواردی وجود پزشک، پرستار یا مامای زن لازم و ضروری است. با توجه به اینکه همه احکام و مسایل فقهی ما براساس جلب مصلحت و دفع مفسده است ،اگر در چنین رشته هایی شرایط را برای تحصیل زنان و دختران فراهم ننماییم در بسیاری از موارد دچار مشکل خواهیم شد. با توجه به اینکه نیازهای اصلی انسان روز به روز گسترده تر و پیچیده تر میگردد لذا در هر زمانی باید با توجه به مقتضیات زمان به این نیازها پاسخ داد.
۳– بخش خدمات: سومین بخشی که لازم است زنان حضور داشته باشند بخش خدمات است. این بخش اهمیتش کمتر از بخشهای دیگر نیست. مانند: دفاتر اداری ویژه زنان، ورزش که بسیار برای سلامتی زنان لازم است، مکانهای تفریحی و رستوانهای ویژه زنان، فروشگاههای وسایل آرایشی بانوان، خیاطی، آرایشگری، عکاسی و فیلم برداری ویژه زنان، تاکسی ویژه بانوان و دهها خدمات دیگر. برای توجه به ضرورت کار زنان در این بخش و از باب مثال مطرح میکنیم که: آیا صحیح است که زنان ما لوازم آرایشی و بهداشتی و لباس زیر خود را ازمردان نامحرم تهیه کنند؟ عکسها و فیلمهای زنان را مردان نامحرم ظاهر کنند ؟ یا چون امکانات لازم توسط زنان در بخشهای متخلف ارائه نمی شود خود را از استفاده بسیاری از امکانات محروم نمایند ؟ از باب رعایت حریم عفاف که از لوازم دین ماست باید نسبت به پاسخگویی به این سؤالات خود را مسئول بدانیم(جزنی، بررسی موانع و مشکلات موجود در اشتغال زنان در بخشهای دولتی، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۰).
لذا حمایت دولت در فرهنگ سازی این امر و ایجاد امکانات رفاهی ویژه بانوان،ضروری و لازم است تا از آسیب پذیری زنانی که در این بخشها آنجام وظیفه میکنند جلوگیری به عمل آید.
فصل سوم:
مبانی فقهی اشتغال زنان
۳- مبانی فقهی مشروعیت اشتغال زنان
۳-۱- قرآن کریم و اشتغال زنان
با بررسی آیات قرآن کریم متوجه این مطلب میشویم که قرآن کریم به طور مستقیم و بیواسطه به طرح مسئله اشتغال زنان و مردان نپرداخته است. یعنی هیچ دلیل ایجابی مبنی بر اشتغال و فعالیت اقتصادی برای مردان و منع زنان از اشتغال در قرآن وجود ندارد ولی با توجه به برخی از آیات می توان اباحه کار و فعالیت زنان را به دست آورد.