بنابرین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوب هایی است که باید آن ها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهای آینده. عواملی همچون ایمان و اخلاق اسلامیاز اموری است که میتواند رابطهای مسالمتآمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتی و شادابی انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهرهبرداری از محیط زیست و طبیعت را برای انسان قرار داده، مسئولیت عمران و آبادانی زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»[۱۰۳]
یعنی: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادی آن را به شما واگذاشت.
از این آیه استفاده میشود که محافظت، عمران و آباد کردن محیط زیست از وظایف انسان است و هر عملی که با آبادانی محیط زیست منافات داشته باشد، ممنوع است.
نکته ظریفی که در این آیه وجود دارد آن است که قرآن نمیگوید، خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت؛ بلکه میفرماید: عمران و آبادانی زمین را به شما واگذار کرد. پس انسان مسئولیت عمران و آبادانی زمین را بر عهده دارد و مفهوم آیه این است که تخریب محیط زیست و نابودی آن، مخالف عمران و آبادانی است، پس باید از آن پرهیز نمود.
قرآن کریم بارها بر رفتارهای سازنده و اصلاحگرانه تأکید کرده ـ که به طور قطع، یکی از رفتارهای اصلاحگرانه در زمین حفظ و حراست از طبیعت و محیط زیست است ـ و در مقابل، از رفتارهای فسادانگیز نهی کردهاست. در قرآن کریم در بسیاری موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
«وَ لا تُفْسِدُوا فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها…»[۱۰۴]
یعنی: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
بدون شک، تخریب، نابودی و آلودهسازی محیط زیست یکی از مصادیق مهم رفتارهای فسادانگیز در زمین است. همان گونه که در آیه بالا هم آمده است، در بسیاری از آیات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فی الارض» آمده است که این فساد در زمین، شامل فساد در طبیعت و محیط زیست نیز خواهد بود. به همین جهت، قرآن کریم با بیان عناصر محیط زیست و طبیعت، تخریب و نابودی آن ها را مصداق بارز فساد میداند و خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الأَْرْضِ لِیفْسِدَ فِیها وَ یهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یحِبُّ الْفَسادَ»[۱۰۵]
یعنی: هنگامی که روی بر میگردانند (و از نزد تو خارج می شوند) در راه فساد در زمین، کوشش می کنند و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند، (با این که می دانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
از آیات یاد شده استفاده میشود که فساد دارای مفهومیبسیار گسترده است و شامل هر گونه نابسامانی، ویرانگری، انحراف و ظلم میگردد. به عبارت دیگر، فساد به هر گونه تخریب و ویرانگری گفته میشود که نظام آفرینش را دچار مخاطره کند. یکی از نظم های موجود در آفرینش، نظم حاکم بر طبیعت و محیط زیست است که هر گونه تخریب و نابودی آن، مشمول نهی در این آیات خواهد شد. از این رو، هر گونه رفتاری که به بروز فساد و تخریب در عرصه محیط زیست ختم گردد، در تضاد با تعالیم عالیه اسلام بوده و ممنوع است. بر همین اساس، انسان باید در عین استفاده و بهرهبرداری از محیط زیست، از هر گونه رفتار غیراصولی و فسادانگیز در این باره بپرهیزد.
بنابرین، انسانها در عین این که حق استفاده از محیط زیست را دارا هستند، باید این حق را برای دیگران نیز قائل باشند؛ به این معنی که، با سوء استفاده از حق خود، حق دیگران را در بهرهمندی از محیط زیست سالم، پایمال نکنند.
سخن پایانی
انسان به عنوان جزئی از این جهان، باید با دیگر مخلوقات خداوند همکاری سازنده و پایدار داشته باشد. محیط زیست و طبیعت، محلی است که انسان در آن متولد شده و رشد و نمو کردهاست و گهواره انسان محسوب میشود. بدین سبب، باید به گونهای با آن رابطه برقرار کند که ضمن برخوردار شدن از مواهب طبیعی، در حفظ سلامت و پایداری آن نیز بکوشد.
آیات و روایات فراوانی وجود دارد که نشان میدهد خداوند، طبیعت و محیط زیست را برای انسان آفریده و او حق تصرف در آن را دارد؛ اما از سوی دیگر تأکید میکند، که حق بهرهمندی از محیط زیست، اختصاص به یک نسل ندارد. از این رو، باید بهرهبرداری از آن اصولی و عادلانه باشد؛ به طوری که هم نسل حاضر و هم نسلهای آینده بتوانند در پناه آن زندگی سالمیداشته باشند. بنابرین، سوء استفاده از این حق که منجر به آلودهسازی، تخریب و نابودی محیط زیست شود و در نتیجه به حق دیگران ـ بویژه نسلهای آینده ـ در استفاده از آن خللی وارد کند، ممنوع است.
ب. روایات
اسلام به عنوان دینی جهان شمول و جامع نگر، مدعی است که پاسخگوی نیازهای متغیر انسان در هر عصری است و برای کلیه روابط و شؤون او، دارای قوانین و مقرراتی است. البته این بدان معنا نیست که برای هر موضوع با عنوان خاص و متداول امروزی آن، حکم خاصی را مقرر داشته باشد؛ بلکه کلیات، اصول و قواعدی در اسلام وجود دارد، که میتوان حکم هر موضوع را از آن به دست آورد.
یکی از همین موضوعات محیط زیست است. محیط زیست با مفهوم رایج و متداول آن در عصر حاضر، بحثی کاملاً نو و تازه است که نه در اسلام و نه در هیچ مکتب دیگری سابقه نداشته است؛ اما میتوان قواعد و مقررات مورد نیاز آن را از متون دینی استخراج کرد؛ به طوری که میتوان یک مکتب زیست محیطی جامع را ارائه کرد.
خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
«ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیءٍ»[۱۰۶]
یعنی: ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
در جای دیگر خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ»[۱۰۷]
یعنی: کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزی در آن هست.
امام صادق علیه السلام نیز بر جامعیت اسلام تأکید کرده و میفرمایند:
خداوند در قرآن هر چیزی را بیان کردهاست. به خدا سوگند، چیزی را که مورد نیاز مردم بوده، رها نکرده است، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل میشد. آگاه باشید همه نیازهای بشر را خداوند در آن نازل کردهاست.[۱۰۸]
از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده که فرمودند:
خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و برای رسولش تبیین نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیل روشنی بر آن نهاده است و برای هر کسی که از این حدّ تجاوز کند، حدّ و مجازاتی قرار داده است.[۱۰۹]