چنانچه یکی از امضائات متن یا ظهر سند جعل شده باشد، صاحب امضاء مجعول می تواند در برابر دارنده اعتماد کننده به ظاهر سند تجاری، به ایراد جعل امضای خود متوسل گردد و از بار مسئولیت شانه خالی نماید. مقبولیت این ادعا در برابر دارنده و عدم مسئولیت صاحب امضای مجعول ( کسی که امضایش مورد جعل و شبیه سازی قرار گرفته ) متفقاً به عنوان یک قاعده پیش بینی و پذیرفته شده است.
ماده ۷ کنوانسیون ۱۹۳۰ ژنو راجع به برات، سفته، ماده ۳۴ کنوانسیون آنسیترال و ماده ۲۴ قانون بروات انگلیس، به این امر تصریح کافی دارند[۲۵۵] برخی نویسندگان حقوق تجارت پیرامون موضوع جعل گفته اند که دارنده سند باید وقت لازم در مجعول نبودن امضاء را مدعی بدارد[۲۵۶] و در غیر اینصورت ضامن خسارت وارده در قبال شخص است که امضایش جعل شده است.
مع الوصف غالب موارد جعل ناظر به مواردی است که امضای شخص مورد شبیه سازی قرار می گیرد و تشخیص آن بر حسب ظاهر از عهده دارنده خارج است. در این فرض علی رغم آنکه دارنده متعارفاً باید به ظاهر امضائات و ظاهر سند اعتماد کند علی رغم آنکه این ظاهر قابل اعتماد مستوجب حمایت است اما به دلیل بدیهی فقدان قصد و عدم دخالت و مشارکت صاحب امضای مجعول در عمل امضاء و عدم مداخله در ایجاد ظاهر قابل اعتماد باید گفت که مسئولیتی برای مدعی جعل به وجود نمی آید و این عدم مسئولیت مورد اتفاق تمامی علمای حقوق تجارت ایران می باشد.[۲۵۷]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳- ایراد سازشی بودن برات
برات سازشی براتی است که فاقد محل است و صادر کننده آن قصد ندارد حقی در سر رسید، محل آن را نزد براتگیر تأمین کند. از آنجا که صادره کننده در معاملات تجاری خود نیاز به اعتبار دارد تا بتواند ثمن معامله ای را ظرف مدت معین بپردازد، لذا براتی صادر و با موافقت براتگیر از او می خواهد آن را قبول کند و قرار می شود صادر کننده برات پس از تسلیم آن به دارنده قبل از حلول سر رسید، مشخصاً وجه آن را به دارنده پرداخت و برات را از گردش خارج کند.[۲۵۸] و[۲۵۹]
در خصوص بطلان برات سازشی و عدم مسئولیت امضا کننده آن ممکن است گفته شود، براتگیر هنگام امضای برات قصد متعهد کردن خود را ندارد[۲۶۰] ولی اعتبار نظریه ظاهر این است که امضاء کننده فقط قصد ظاهر ( قصد امضای سند تجاری ) را داشته باشد و فقدان قصد نتیجه معین فقدان قصد انشاء به عهده گرفتن آثار آن در ایجاد مسئولیت براتی ضروری نمی باشد چرا که همین میزان از اراده امضا کننده موجب دخالت و مشارکت وی درایجاد ظاهر قابل اعتماد برای دارنده خواهد بود.
همچنین در بیان بطلان چنین سندی ممکن است همچون دکترین کلاسیک حقوق فرانسه به فقدان علت یا نامشروع و غیر قانونی بودن علت استناد شود[۲۶۱] در حالی که با توجه به خاصیت تجریدی بودن سند تجارتی، تعهد براتی هر امضاء کننده بدون توجه به علت و سبب آن ارزیابی می شود و هیچ دلیلی وجود ندارد که برات سازشی را با طلا تلقی کنیم .[۲۶۲]
آقای دکتر عرفانی در مقام بیان بطلان بروات سازشی به نامشروع بودن جهت معامله در برات و حکم مقرر در بند ۳ ماده ۵۴۱ قانون تجارت استناد کرده اند،[۲۶۳] لیکن باید گفت مطابق ماده ۲۱۷ قانون مدنی، نامشروع بودن جهت وقتی موجب بطلان عمل حقوقی است که تصریح شده باشد. بنابراین هرگاه سازشی بودن برات به عنوان جهت نامشروع در متن برات تصریح شود به دلیل از میان رکن غیر قابل اعتماد بودن ظاهر چنین براتی باید از حمایت دارنده دست برداشت و محلی برای اعمال نظریه موصوف نخواهد بود. اما تصور موردی که جهت نامشروع برات سازشی در متن برات تصریح و ظاهر شود بعید و دور از ذهن است چرا که در این صورت کسی حاضر به قبول و معامله چنین براتی نخواهد شد و غرض و انگیزه صدور برات سازشی به منظور استقراض و تحصیل اعتبار برای برات دهنده حاصل نخواهد گردید. هرگاه این جهت نامشروع در متن برات تصریح نشود دلیلی برای بطلان تعهد براتی وجود ندارد و خاصیت حمایت از دارنده اعتماد کننده به ظاهر برات اقتضاء دارد که این ایراد و ادعا را نپذیریم. به علاوه از بند ۳ ماده ۵۴۱ قانون تجارت همین اندازه مستفاد می شود که استفاده از چنین برواتی موجب مسئولیت جزایی از باب ورشکستگی به تقصیر خواهد بود، لیکن به هیچ وجه دلالت بر بطلان برات و عدم مسئولیت امضاء کننده آن ندارد.[۲۶۴]
۴- ایراد اشتباه در برات
در قلمروه عامل مبادله از جمله عمل صدور، ظهر نویسی، ضمانت و قبولی نویسی، وقوع اشتباهاتی نظیر اشتباه در نحو تنظیم سند، اشتباه در تسلیم سند، اشتباه در درج مبلغ زائد متصور است که تأثیری روی ارکان تشکیل دهنده نظریه ظاهر و عناصر مسئولیت براتی ندارد و علی رغم وجود این اشتباهات خللی به مسئولیت امضا کننده در برابر دارنده اعتماد کننده به ظاهر وارد نمی شودو بنابراین ایراد مذکور مشمول اصل عدم استماع ایرادات خواهد بود.
کنوانسیون ژنو به طور صریح راجع به این نوع اشتباه حکمی ندارد ولی کنوانسیون آنستیرال حق بند ۱ ماده ۳۰، ادعای اشتباه نسبت به خود سند را در عداد دفاعیات قابل طرح و استماع در مقابل دارنده با حسن نیت نیاورده است و بدین ترتیب از دیدگاه کنوانسیون اخیر، اشتباه، ایرادی غیر قابل استناد می باشد.[۲۶۵]
ایرادات دیگری که ممکن است مطرح گردند، لیکن توضیح و تفصیل آن خارج از این پایان نامه است به شرح ذیل است:
ایراد عدم تمامیت ظاهری ( نقص شکلی ) ایراد بی نظمی و بی ترتیبی ظاهری، ایراد فقدان سند و سرقت ( یا جرائم مشابه سرقت )، ایراد تحصیل محرمانه سند ( از طریق کلاهبرداری )، سرقت، خیانت در امانت و جرائم مشابه، ایراد خروج نماینده از حدود اختیارات، ایراد عدم مشروعیت جهت
ج: ایراد و دفاعیات مربوط به دارنده سند تجاری
این ایرادات مشتمل بر دو مصداق مشروح ذیل است:
ایراد و ادعای مطلع بودن دارنده از عدم اعتبار تعهدات براتی هنگام تحصیل برات
ملاک “حمایت از دارنده سند تجاری” و اعمال “نظریه ظاهر” ناآگاهی دارنده هنگام تحصیل سند تجاری از وجود هر ایراد و ادعایی است که موجب بی اعتباری برات گردد. بنابراین نا آگاهی و عدم اطلاع مطلق دارنده به هیچ وجه مد نظر نمی باشد. علت این امر نیز کاملاً روشن است چرا که عنصر سازنده “نظریه ظاهر” چیزی نیست جز اعتماد مشروع و واقعی دارنده به سند تجاری در هنگام اخذ آن و آنچه دارنده را شایسته و در خور حمایت می نماید همین است که او سند را با اتکاء به ظاهر معتبر و قابل اعتماد آن تحصیل و اخذ کرده باشد. لذا چنانچه ثابت شود به طریقی هنگام دریافت سند براتی از وجود ایرادی در رابطه با برات اطلاع داشته دیگر نمی توان وی را اعتماد کننده و اتکاء کننده به ظاهر سند براتی به شمار آوردو در این صورت رکن دوم از ارکان سازنده حمایت دارنده منتفی و مفقود است لذا چنین دارنده ای مشمول نظریه موصوف نبوده و قابل حمایت نمی باشد.
۲- ایراد و ادعای مطروح از سوی ید بلافصل و مستقیم قبل از دارنده
چون در رابطه بلافصل و مستقیم، فیمابین آخرین امضاء کننده سند تجاری و دارنده سند، دو طرف مستقیماً با یکدیگر رابطه حقوقی داشته و به خوبی از کم و کیف مسائل شخصی فیمابین خود آگاهند لذا هر گونه ایرادی که از سوی آخرین امضاء کننده قبل از دارنده علیه دارنده مطرح شود نسبت به وی مسموع خواهد بود و دارنده نمی تواند در برابر چنین امضاء کننده ای ، مدعی عدم اطلاع و آگاهی خود از ایراد معنونه شود. در واقع بر اثر ایراد چنین امضاء کننده ای ، دارنده از شمول عنوان دارنده حمایت شده خارج و مطلع از ایراد در هنگام تحصیل برات محسوب می گردد و نتیجتاً باید گفت ایراد مذکور در برابر دارنده قابل استناد و موجب خروج دارنده از قلمرو حمایت نظریه خواهد بود. معهذا این سوال مطرح است که آیا طرف مستقیم و بلافصل سند همواره باید آگاه از ایرادات احتمالی سند فرض گردد؟ پاسخ به این سوال همیشه مثبت نیست. هر چند که گیرنده سند به دلیل ارتباط مستقیم با طرف قبل از خود معمولاً آگاه از هر نقصی که طرف مبادله کننده سند ممکن است داشته باشد، فرض می شود و به همین دلیل نمی تواند در برابر ایرادات طرف مستقیم قبل از خود، مورد حمایت نظریه قرار گیرد اما مواردی نیز وجود دارد که می توان طرف مستقیم و بلافصل سند را نا آگاه قلمداد و از وی حمایت کرد.
هر گاه گیرنده، سندی را با ظاهر کامل و منظم از نماینده طرف مقابل خود دریافت کند، تحت شرایطی که در ایجاد یا چگونگی ایرادات سند هیچ دخالتی نکند، در این صورت او شرایط یک دارنده حمایت شده را خواهد داشت، هر چند که طرف مستقیم و بلافصل محسوب می شود.
گفتار سوم- مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات[۲۶۶]و ارتباط آن بانظریه ظاهر
در این گفتار به بررسی مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات و ارتباط آن با نظریه ظاهر می پردازیم.
بند اول: مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات
منظور از اصل مذکور این است که هر یک از امضائات مندرج در متن و ظهر سند تجارتی، مستقل و بدون توجه به سایر امضائات اعتبار داشته و امضاء به تنهایی ایجاد یک تعهد براتی مستقل و قائم به همان امضاء می نماید.
در نگاه اول ممکن است گفته شود این اصل، نتیجه منطقی پذیرش وصف تجریدی اسناد تجاری است چرا که مطابق وصف تجریدی اسناد تجاری، هر امضاء ، تعهد مجردی را در عالم حقوق به وجود می آورد که مستقل از علت و منشاء امضای سند به حیات حقوقی خود ادامه می دهد ولی با کمی دقت معلوم می گردد که چنین نیست زیرا مجرد بودن تعهد براتی نسبت به منشاء خود ملازمه ای با استقلال تعهدات براتی از یکدیگر ندارند و نمی توان با استناد به قاعده تجریدی بودن اسناد تجاری، حیات مستقل تعهدات براتی از یکدیگر را توجیه کرد.
در برخی نوشته های حقوقی نیز بدون هیچ استدلالی، اصل استقلال امضاها را ذیل تعویض گسترده تر از اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات آورده اند که به هیچ وجه قانع کننده به نظر نمی رسد و استدلال نویسندگان نیز روشن نیست.[۲۶۷]
به موجب قاعده حقوقی استقلال امضائات سند تجاری، هرگاه یکی از تعهدات براتی با ایردای مواجه و ساقط میگردد، این امر تأثیری بر تعهدات براتی سایر امضاء کنندگان سند تجاری نخواهد داشت وتعهد سایرین به قوت خود باقی خواهد ماند. البته در عین اعتقاد به استقلال تعهدات براتی در یک سند تجاری، نمی توان منکر وابستگی و ارتباط این تعهدات با یکدیگر شد. تجلی این ارتباط و وابستگی را می توان در انتقالات سند مشاهده کرد بطوری که فقدان یکی از ظهر نویس ها و قطع سلسله ظهر نویسی موجب قطع حلقه های اتصال و انتقال صحیح حقوق براتی به دارنده و نتیجتاً موجب بطلان نقل و انتقال تمامی تعهدات براتی و خروج دارنده از حمایت نظریه اعتماد به ظاهر می گردد.[۲۶۸]
بند دوم:چگونگی ارتباط نظریه ظاهر و قاعده استقلال امضاها
در توصیف نظریه هر یک از امضائات ظاهر در سند تجاری، به اقتضای ظاهری که ایجاد کرده اند و نیز به اقتضای ظاهری که مورد اعتماد شخص ثالث با حسن نیت قرار گرفته و به اقتضای ضرورت حمایت از چنین اعتماد کننده ای که برای خود حقوقی تصور کرده و مبادرت به مبادله برات و قبول و تحصیل سند براتی نموده است، ایجاد مسئولیت براتی می نماید و چون این اقتضائات در هر امضاء ظاهر شده در سند وجود دارد لذا بنا به مقتضای خود ، اثر مربوط به خویش یعنی ایجاد مسئولیت براتی را در پی می آورد. بدین ترتیب به تعداد امضائات ظاهر شده در سند تجاری که مورد اعتماد دارنده سند قرار گرفته اند، تعهدات براتی خواهیم داشت که طبیعتاً به اقتضای جدایی و تعدد امضائات می باید این تعهدات نیز جدا و متعدد باشند.[۲۶۹] بنابراین هرگاه برخی از این تعهدات براتی باطل بوده و امضاء کننده آن در برابر دارنده سند فاقد مسئولیت شود، هرگز این امر تأثیر منفی روی سایر تعهدات براتی نخواهد گذارد و آنها به حیات حقوقی مستقل خود ادامه خواهند داد؛ برای مثال هر گاه بر اثر جعل امضای سند از ناحیه صادر کننده، تعهد وی ملغی الاثر گردد، سایر امضاء کنندگان بعدی سند که متعاقب جعل امضای مذکور، سند را مبادله و امضاء نموده اند، مسئولیت خواهند داشت و جعل امضای نخستین امضاء کننده موجب نمی شود که انتقال اول را باطل و مالا نقل و انتقالات بعدی را باطل بدانیم، بلکه هر امضای ظاهر شده در سند را بصورت مستقل از سایرین می انگاریم، بطوری که گویی نقل و انتقال واقع نشده است. این است که ماده ۷ کنوانسیون ژنو در این باره مقرر می دارد:
” اگر برات متضمن امضای اشخاص فاقد اهلیت برای متعهد کردن خود یا متضمن امضاهای مجعول یا موهوم بوده و یا اساساً متضمن امضاهایی باشد که بنا به دلایل دیگری نتوان امضاء کنندگان را متعهد نمود، مسئولیت اشخاص دیگری که برات را امضاء کرده اند، همچنان باقی خواهد بود.”
در حقوق فرانسه قبل از ۱۹۳۵ میلادی امضائات مجعول یا امضاء اشخاص فاقد اهلیت مانع از آن می شد که انتقال گیرندگان بعدی سند، دارنده شایسته حمایت تلقی گردند،[۲۷۰] لیکن از آن سال به بعد، با پذیرش اصل استقلال امضاها تردیدی در بقای مسئولیت سایر امضاء کنندگان باقی نماند.[۲۷۱] بنظر می رسد پذیرش اصل استقلال امضاها در جهان گام مؤثری در جهت تکمیل اندیشه حمایت از دارنده و اعتماد مشروع وی به ظاهر بود.
معهذا هنوز بموجب یک حکم استثنایی و نادر در حقوق انگلیس، ظهر نویسی مجعول در اسناد تجاری در وجه شخص معین می تواند موجب بی اعتباری کل برات و اسقاط مسئولیت سایر امضاء کنندگان گردد[۲۷۲] که مسلماً این حکم بر خلاف اصل استقلال امضاهاست و معلوم نیست چرا از پیکره حقوق این کشور پاک نشده است.
گفتار چهارم- مفهوم اصل یا قاعده تنجیزی بودن اسناد تجاری:
در قلمرو اعمال حقوقی حقوق مدنی، عقود و ایقاعات ممکن است ” منجز” و خالی از هر گونه قید و شرط بوده و در عین حال ممکن است متضمن قیودی باشد که به صورت اخیر، عمل حقوقی ” معلق” گفته می شود. در ماده ۱۸۴ قانون مدنی ایران عقد معلق در برابر عقد منجز قرار گرفته و بنا به تعریف ماده ۱۸۹ همان قانون:” عقد معلق، عقدی است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد.” و به عبارت دیگر اثر عقد موکول به تحقق شرطی در آینده است[۲۷۳] برعکس اسناد تجاری نباید متضمن هیچ قید و شرطی[۲۷۴] در پرداخت باشند و به بیان دیگر، پرداخت آن باید منجز باشد. بدون شک شرط و قید با طبیعت اسناد تجاری سازگاری ندارد و با حقوق اسناد تجاری بویژه لزوم تسریع و تسهیل گردش این اسناد در منافی می باشد. گردش طبیعی سند تجاری اقتضاء می کند پرداخت آن متضمن هیچ گونه شرطی نباشد چرا که مشروط و معلق کردن پرداخت به امور احتمالی و خارجی مانع ایفای نقش سند تجاری خواهد بود.
بند اول :مفهوم اصل یا قابلیت انتقال سریع و آسان
یکی از اوصاف بسیار مهم اسناد تجاری، قابلیت واگذاری وانتقال آن است چندان که این اسناد را در حقوق کامن لا غالباً با همین وصف ” اسناد مبادله”[۲۷۵] می خوانند.
گردش اسناد تجاری در اقتصاد امروز نقش گسترده ای دارد و می تواند در امر سرشاری را از طریق سیستم تنزیل بانکی نصیب کشور نماید.[۲۷۶]
از سوی دیگر اساس کار بازرگانان را نیز تشکیل می دهد به طوری که با گردش سریع و آسان این اسناد، اعمال بازرگانی رونق می یابد. بدین ترتیب قابلیت انتقال اسناد تجارتی، یکی از لوازم کار بازرگانان است.
برای بیان اهمیت موضوع نقل و انتقال اسناد تجاری باید فلسفه وجودی اسناد تجاری که همانا جایگزین بجای وجه نقد بوده را به خاطر آورد. اسکناس به سهولت فراوان و به صرف قبض و اقباض انتقال می یابد بنابراین اسناد تجاری نیز برای آنکه بتوانند عملاً بعنوان جانشین مناسبی به جای اسکناس مقبولیت یابند باید همین خصیصه را داشته باشند.[۲۷۷]
نقل و انتقال اسناد تجاری از دو طریق به عمل می آید، یکی قبض و اقباض و دیگری ظهر نویس. اسناد در وجه شخص معین از طریق ظهر نویس آن شخص صورت می پذیرد در حالی که اسناد در وجه حامل و اسناد با ظهر نویسی سفید ( بدون قید نام مستفید) از طریق قبض و اقباض مبادله می شوند. در انتقال از طریق ظهر نویسی، بر خلاف قواعد عمومی انتقال در حقوق مدنی، حقوق انتقال گیرنده بیش تر از حقوق انتقال دهنده است چون پس از انتقال سند، مسئولیت انتقال دهنده در برابر انتقال گیرنده و نیز در برابر هر یک از انتقال گیرندگان بعدی سند باقی می ماند حال آنکه در حقوق مدنی پس از تحقق عمل حقوقی انتقال کلاً انتقال دهنده از گردونه حقوق و مسئولیتهای عمل حقوقی خارج می شود و این امر در خصوص عمل حقوقی مدنی انتقال طلب ( بند ۳ ماده ۲۹۲ ق.م.ایران) نیز قابل مشاهده است. معهذا فقط انتقال از طریق ظهر نویسی در خود اسناد تجارتی است که این خصیصه متفاوت و منحصر به فرد را داراست وگرنه هرگونه نقل و انتقال اسناد تجارتی که به وسیله قرارداد جداگانه به عمل آید صرفاً در حد یک واگذاری طلب مدنی پذیرفته می شود.[۲۷۸]
دلیل این امر کاملاً واضح است چرا که مطابق نظریه ظاهر در اسناد تجارتی، عمل حقوقی انتقال سند از طریق ظهر نویسی باید در متن سند ظاهر شود و فقط در صورتی که دارنده با اتکاء برظاهر سند متضمن ظهر نویسی، آن را قبول کند می تواند مدعی برخورداری از حقوق و مزایای ویژه اسناد تجاری از جمله مسئولیت تضامنی امضاء کنندگان سند گردد والا از شمول حمایت نظریه موصوف خارج بوده و منحصراً حق مراجعه به انتقال دهنده مدنی قبل از خود را خواهد داشت. به همین خاطر است که اقای دکتر اسکینی راجع به ظهرنویسی روی ورقه ” همراه”[۲۷۹]به رغم سکوت قانون تجارت، عقیده دارند که در صورتی که این گونه ظهر نویسی صحیح و موجب انتقال حقوق براتی است که ورقه مزبور کاملاً در معرض رویت هر دارنده ثالث به نحوی قرار بگیرد که در مورد وجود رابطه بین ورقه همراه و خود برات هیچ گونه تردیدی به وجود نیاید.[۲۸۰]
بند دوم:چگونگی ارتباط نظریه ظاهر و قاعده تنجیزی بودن اسناد تجاری
بر اساس نظریه ظاهر، سند تجاری باید ظاهری معتبر و قابل حمایت داشته باشد، حال آنکه مشروط کردن پرداخت و آوردن قید و شرط در متن و ظاهر سند تجاری موجب می شود که سند با ظاهر متفاوت و غیر قابل اعتماد به وجود آید به نحوی که هر دارنده ای هنگام مواجهه با سند به این سوال فکر کند که آیا چنین سند مشروط و مقیدی، قطعاً قابل پرداخت و اعتماد است یا خیر؟ و مسلماً چون قید و شرط موجب عدم قطعیت پرداخت می گردد، لذا تحصیل کننده سند مشروط، نمی توانسته متعارفاً بر سند مشروط تکیه و اعتماد کرده باشد و فی الواقع عدم تنجیز و درج شرط در سند تجاری موجب از میان رفتن اعتماد به ظاهر می گردد و النهایه دارنده سند مشروط از شمول حمایت نظریه موصوف خارج و تحت حمایت قانونی قرار نمی گیرد.[۲۸۱]
یکی از آثار اعتماد به ظاهر ایجاد جدایی میان روابط پایه و براتی است، بعبارت دیگر، گرچه رابطه پایه و براتی هر دو در سند تجاری متصور و موجود است اما سند تجاری باید ظاهر معتبر و قابل اعتماد، داشته باشد. این دو رابطه را از یکدیگر جدا می سازد به گونه ای که رابطه پایه نتواند هیچ تأثیری روی رابطه براتی بگذارد. حتی اگر موقع مبادله سند، طرفین در عالم خارج از ظاهر سند ضمن قرارداد جداگانه ای میان خود، این قید و شرط را برای پرداخت سند تجاری قائل شوند و بعبارتی در روابط طرفینی خویش تلاش کنند دو رابطه پایه وبراتی را به یکدیگر وابسته سازند، معهذا این امر تأثیری بر حقوق دارنده نهایی سند نخواهد داشت؛[۲۸۲] چرا که او با تکیه بر ظاهر سند، آن را پذیرفته و ظاهر سند نیز قابل اعتماد بوده و حمایت از چنین اعتمادی ایجاب می کند که توافقات خارج از ظاهر سند میان دو طرف ( از طرفهای مبادله کننده سند ) نسبت به دارنده نهایی سند که شخص ثالث محسوب می شود، قابل استناد نباشد، اما این حمایت از دارنده مادامی است که ظاهر سند تجاری، قابلیت اعتماد خود را از دست نداده باشد؛ بنابراین هر گاه موقع صدور سند، ظاهر آن مشروط به انجام شرطی در پرداخت گردد؛ یعنی ظاهر قابل اعتماد آن بر هم خورد و روابط پایه و براتی از طریق درج شرط در متن و ظاهر سند، موکول و معلق بر یکدیگر شوند مسلماً دیگر نمی توان از چنین حمایتی سخنی گفت. درج قید و شرط در سند به واقع موکول کردن دو رابطه پایه و براتی بر یکدیگر و بعبارتی مردد و متحمل کردن پرداخت وجه در چنین سندی است و چون این عمل از طریق ذکر الفاظی در ظاهر بیرونی سند بروز می کند، لذا عرفاً هیچ دارنده ای را نمی توان بی خبر و ناآگاه از آن فرض کرد و بدین ترتیب ادعای اعتماد و تکیه بر چنین سندی از هیچ دارنده ای پذیرفتنی نخواهد بود، بطوری که مثلاً درج عبارت ” در صورت تحویل اتومبیل ” در متن یک فقره چک موجب خواهد شد که رابطه پایه؛ یعنی تعهد به تحویل اتومبیل از یکطرف و رابطه براتی؛ یعنی پرداخت وجه سند به یکدیگر وابسته شوند و یا به عبارتی در ظاهر سند، رابطه براتی مشروط و معلق بر رابطه پایه شود لذا انجام تعهد براتی دیگر قطعی و صد در صد نخواهد بود بلکه متحمل و موکول به تحقق رابطه پایه می باشد،[۲۸۳] که در این صورت نیز همین متحمل بودن و عدم قطعیت پرداخت، قابلیت اعتماد سند را در نظر عموم منتفی می سازد.
پس در نهایت باید گفت وصف تنجیزی سند تجاری یا بی قید و شرط بودن آن، نتیجه اعتماد به ظاهر بوده و نظریه موصوف، مبانی عقلی قاعده مزبور را پایه ریزی می کند.
در اینجا دو سوال ممکن است به ذهن برسد:
الف) آیا صرف درج رابطه پایه در متن سند، موجب مخدوش شدن تعهدات براتی خواهد شد؟
ب ) آیا درج عنوان تضمین در سند تجاری، موجب مشروط شدن سند می گردد؟
در پاسخ سوال اول باید گفت : آنچه مخل به طبیعت تنجیزی اسناد براتی و خروج آنها از زمره اسناد تجاری است، اشتراط رابطه پایه در ظاهر سند به نحوی است که انجام تعهد براتی را معلق نماید و صرف درج رابطه پایه بدون اشتراط، هیچگونه اخلالی در تکوین و پیدایش سند تجاری ایجاد نمی کند و ظاهر سند را بی اعتماد و نامعتبر نمی سازد. بنابراین در مثال یاد شده قبل هر گاه بجای عبارت ” بشرط تحویل اتومبیل ” از عبارت ” بابت تحویل اتومبیل ” در متن چک مورد بحث استفاده شود، چک مزبور کماکان به هیچ وجه مشروط نبوده، بلکه واجد وصف تنجیزی بوده و رابطه براتی سند را از حالت تجریدی خود خارج نکرده و آن را معلق بر رابطه پایه نمی نماید.